وزارت خزانهداری آمریکا روز پنجشنبه 24فروردین با انتشار بیانیهیی اعلام کرد سهراب سلیمانی برادر قاسم سلیمانی را بهدلیل نقشش در نقض حقوقبشر، در لیست تحریمها قرار داده است. بهموجب این بیانیه، همچنین اداره کل زندانهای استان تهران نیز در لیست قرار گرفته است.
این خبر توسط رادیو تلویزیون رژیم منعکس شد و بهرام قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان داد و نقض حقوقبشر توسط رژیم را «ادعای بیاساس» و اقدام دولت آمریکا را «ناقض اصول مسلم حقوق بینالملل و حقوقبشر بینالمللی و امری نامشروع و غیرقانونی» توصیف کرد و افزود: «آمریکا در جایگاهی نیست که درباره وضعیت حقوقبشر در دیگر کشورها اظهارنظر یا اقدام نماید». (1)
با توجه به اینکه از هنگام انتخاب رئیسجمهور جدید آمریکا، رژیم تاکنون بسیار محتاطانه نسبت به مواضع و اظهارات بسا تندتر مقامهای آمریکا واکنش نشان داده یا اصلاً فرو خورده است، اظهارات سخنگوی وزارتخارجه دولت روحانی، غیظ و سرآسیمگی شدید رژیم را منعکس میکند و این سؤال را مطرح میسازد که رژیم قاعدتاً بایستی نسبت به مقوله تحریم بهاصطلاح عادت کرده باشد، چرا از این مورد آن هم نسبت به یک مهره درجه3 چنین برآشفته و سرآسیمه شده است؟ در حالی که این تحریم نسبت به موارد قبل، بسیار محدودتر بوده و فقط یک شخص و یک نهاد را، هدف قرار داده است؟ (2)
واقعیت این است که اگر چه تحریم اخیر نسبت به موارد قبلی محدودتر است، اما از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا اولا، موضوع این بار نقض حقوقبشر است؛ ثانیا، این تحریم در مرحله بهاصطلاح پسابرجام، شاخصی از تغییر دوران محسوب میشود.
ثالثا، این تحریم در راستای جنبش دادخواهی مردم ایران است و این خود ادامهدار بودن آن را تضمین میکند.
نکتة مهم این است که تحریم بهخاطر نقض حقوقبشر را نه با آثار عملی و بلافصل خودش، بلکه با معنای نمادین و سمبلیک آن باید سنجید و ارزشگذاری کرد و بایستی آن را بهعنوان شاخصی از پایان یک دوران و آغاز دورانی جدید نگریست.
سیاست مماشات که نصبالعین دولت قبلی آمریکا بود، اساساً بر معامله با رژیم ضدبشری و بر نادیده گرفتن حقوق مردم ایران و با چشم بستن بر نقض فاحش حقوقبشر در ایران بنا شده بود؛ اما اکنون که دولت آمریکا تحریمی را بهخاطر نقض حقوقبشر اعلام میکند، قبل از هر چیز نشانة آن است که دوران مماشات بهسر آمده و سر زنجیرهیی باز شده که تندادن به هر حلقه آن برای رژیم بهمثابه خوردن زهرهای پیاپی است. زهری به مراتب خطرناکتر و مرگبارتر از زهر هستهیی! چرا که رژیم با از دست دادن هستهیی، البته ضامن استراتژیکی بقای خود را از دست میدهد، اما فیالفور سرنگون نمیشود؛ در حالی که سرکوب و اعدام در داخل یکی از دو پایه نگهدارنده نظام و پایة اصلی آن است (پایه دیگر صدور ارتجاع و تروریسم در خارج است). بدون سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام، فاشیسم مذهبی حاکم، همچون برف در برابر آفتاب تموز ذوب میشود و فرو میریزد.
از طرف دیگر، تحریم بهخاطر نقض حقوقبشر، وجهی از تحریم همه جانبه رژیم است و تحولاتی را که در همه زمینهها علیه رژیم شروع شده، سمت و سرعت میدهد. تاکنون رژیم بیشتر بهخاطر هستهیی، بهخاطر دست زدن به آزمایشات موشکی و گاهی هم بهخاطر صدور تروریسم و اقدامات جنگافروزانة سپاه پاسداران و نیروی قدس تحریم شده است؛ رژیم در رویارویی با این تحریمها، تعادل درونی خود را همواره با تشدید سرکوب و افزایش اعدامها حفظ میکرد؛ اما با باز شدن سر کلاف تحریمها بهخاطر نقض حقوقبشر به قول معروف میتواند سر راه فرار رژیم بسته درازی داشته باشد و دامن بالاترین سردمداران رژیم را بگیرد.
از سوی دیگر، نقض حقوقبشر در داخل کشور، ارتباط تنگاتنگی با صدور تروریسم به خارج از مرز دارد؛ شاید انتخاب برادرِ قاسم سلیمانی، بهعنوان سوژه تحریم اخیر را بتوان نمادی از همین ارتباط تنگاتنگ تلقی کرد.
به این ترتیب تحریمهای مختلف از هر طرف رژیم را تحت فشار قرار میدهند، در داخل کشور راه را برای گسترش اعتراضها هموار میکنند و در واقع فشار مردم به رژیم را هرچه بالاتر میبرند.
در خارج کشور نیز فشارهای بینالمللی بهویژه وقتی سمت و سوی اخراج رژیم از سوریه را میگیرد، در واقع هر دو چوب زیر بغل رژیم را هدف قرار میدهد و این، عرصه را بهطور جدی بر رژیم تنگ میکند.
از سوی دیگر این فشارهای بیرونی، به علت بافت و ساخت نامتجانس رژیم و شکافهای درونی آن، بحران درونی رژیم را عمیقتر و شدیدتر میکند. این پدیده در تجربه هم پیوسته به اثبات رسیده است. کما این که روحانی شیاد با اشاره به همین شرایط، از جمله بعد از حمله موشکی به پایگاه هوایی بشار اسد، بهباند رقیب هشدار میداد که بیایید در این شرایط خطرناک متحد شویم که معنایش این است که از فشار و تلاش برای حذف من دست بردارید تا امکان حفظ نظام در برابر این فشارها فراهم شود! اما حریف هم میگوید تو خودت عامل نفوذ هستی، مگر قرار نبود برجام جلو تحریمها را بگیرد، پس چه شد؟! در نتیجه به جای اتحاد که هیچ چشماندازی برای آن دیده نمیشود، شکافها پیوسته عمیقتر میگردد. این واقعیتی است که در روزهای آینده بیشتر و روشنتر خواهد شد و جنگ و جدال باندها بیش از پیش اوج خواهد گرفت.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری تسنیم ـ 25فروردین
2 ـ در تاریخ ۲۴مارس/ 4فروردین 96 وزارتخارجه آمریکا اعلام کرد ۳۰شخصیت حقیقی و حقوقی را در ارتباط با ایران، سوریه و کره شمالی تحریم کرده است.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر