پس از گذشت یک سال از اعلام کارزار دادخواهی شهیدان قتلعام 67 ؛ پیشرفت این کارزار را میتوان از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد.
این کارزار که از تیر ماه سال 95 شروع شد و بعد از آن نوار ملاقات آقای منتظری با دژخیمان مجری فتوای جنایتکارانه خمینی علنی شد؛ در جامعه بازتاب بسیار وسیعی داشت.
این جنبش از یک سو جامعه، بهخصوص قشر جوان و جستجوگر را فعال کرد تا در پی کشف حقیقت برآیند، چرا که رژیم آخوندی طی سه دهه تلاش کرد که با سکوت و بیخبری این جنایت را کتمان کند، . اما خون آن شهیدان جوشانتر از همیشه دیوار سکوت و بیخبری را شکست تا جایی که عوامل درجه اول این کشتار بیسابقه؛ به میدان آمده، به کشتن سی هزار زندانی بیگناه اعتراف کردند و آن را جزو افتخارات خود و نظام ننگینشان خواندند.
کارزار سراسری و گسترده دادخواهی روی چند مؤلفه تاکنون پیش رفته است:
یکم. گردآوری اطلاعات اسامی و عکسهای شهیدان
دوم. گردآوری اطلاعات و عکسهای سنگ مزار شهیدان
سوم. گردآوری اطلاعات مربوط به گورهای جمعی
چهارم. گردآوری اطلاعات و اسامی و مشخصات قاتلان و دستاندرکاران این جنایت
پنجم. فعالیت نیروها و واحدهای مقاومت در شهرهای مختلف برای بردن پیام جنبش دادخواهی در میان مردم
ششم. موضعگیریها و واکنشهای اقشار مختلف مردم و ازجمله زندانیان سیاسی و انجمنهای مختلف جوانان و دانشجویان در شهرهای مختلف نسبت به قتلعام 67و اعلام حمایت از جنبش دادخواهی توسط خانم مریم رجوی
هفتم. نوشتن شکایت نامه برای ارگانهای حقوقبشری با ارائه اسناد و مدارک
هشتم. فعالیتهای گسترده و سراسری روزانه در اینترنت و در محیطهای اجتماعی
این کارزار سر بازایستادن ندارد. و همچنان به پیش میرود تا روزی که همه عاملان قتلعام 67به محاکمه کشیده شده و به دست عدالت سپرده شوند.
جنبش دادخواهی – تأثیرات در فضای اجتماعی
واقعیت این است که اولین بازتاب کارزار دادخواهی شکستن فضای رعب در جامعه بوده بهطوریکه باعث شده مردم بتوانند بهصورت گسترده وارد میدان دادخواهی شوند و رژیم را مورد سؤال قرار بدهند.
این جنبش از خصلت ضداعدام برخوردار است و هر اعدامی که همین روزها در ایران انجام میشود؛ که یک قلم در ماه ژوییه 101نفر را شامل میشود؛ خامنهای بایستی برای آن هزینه زیادی بدهد و جرعه جرعه زهر حقوقبشر را به کام خامنهای میریزد، شکاف را در درون رژیم تعمیق میکند، زمینهساز افشای جلادان و قاتلان 67 است و چهره نفرتانگیز حاکمیت ولایت فقیه را بیش از پیش برملا میکند.
این جنبش چهره خالقان اصلی حماسه قتلعام و آن قهرمانان را پیش روی مردم ایران به نمایش میگذارد.
این جنبش موضوع قتلعام 67 را به یک کارزار بینالمللی علیه رژیم تبدیل کرده است.
نتیجه اینکه: یک قطره خون این شهیدان به هدر نرفته و تحسین عموم مردم را هم برانگیخته است
حالا دیگر سؤال مردم ما خطاب به سردمداران حاکمیت منفور ولایت فقیه این است که اگر به انجام جنایت هولناک و ضدبشریتان در سال67 افتخار میکنید و به قاتلان سی هزار زندانی مدال افتخار جنایت میدهید؛ پس اسامی آن جنایتکاران و جلادان را اعلام کنید؛ اگر به حکم خدا به قول خودتان عمل کرده اید؛ پس اسامی و مشخصات و وصیت نامههای شهیدان را با آدرس کامل و نشانی مزارهایشان که تاکنون مخفی نگه داشته اید؛ اعلام کرده و علنی کنید.
جنبش دادخواهی - اطلاعات گردآوری شده
از تیر ماه سال گذشته تاکنون فعالیتهای طیف وسیعی از نیروهای مقاومت؛ جوانان انقلابی و خانوادههای مجاهدین پیرامون جنبش دادخواهی بوده است. این نیروها با صرف زمان بسیار زیاد و با یک تلاش گسترده در شهرهای مختلف؛ با روحیه رزمنده و خلاق خود کارهای بسیار ارزندهای را پیش بردهاند. از جمله:
بیانیههای انفرادی یا جمعی زندانیان سیاسی که از پشت دیوارهای قطور زندانهای اوین؛ گوهردشت ؛ زابل؛ به بیرون میرسید که از کارزار دادخواهی حمایت کرده و خواستار محاکمه سران و دستاندرکاران این قتلعام شده بودند.
علاوه بر این بردن پیام دادخواهی خون شهیدان که خانم مریم رجوی در پیام خودشان به آن اشاره کرده بودند در سطح شهرها با فعالیتهایی مانند نصب تراکت؛ نصب پلاکارد؛ شعارنویسی بر در و دیوار آن هم در شرایط اختناق مطلق که دیکتاتوری آخوندی بر کشورمان حاکم کرده است.
اما اشرفنشانها این اقدامات چقدر پرریسک و پرخطر را با عزم و اراده؛ انجام دادند و بر تمامی مشکلات فائق آمدند. آنها با طراحیهای ریز به ریز و حل تضادهای جز به جزء توانستند کارهایشان را با موفقیت پیش ببرند. بر اساس گزارشات رسیده جوانان اشرفنشان در شهرهای مختلف؛ گاهی اوقات هنگام زدن بنرها و پوسترهای پیامهای خانم مریم رجوی توسط عناصر و مزدوران رژیم دیده میشدند که آنها را مورد تعقیب قرار میدادند و هر آن امکان دستگیری این جوانان انقلابی وجود داشت؛ اما آنها با ابتکارات و طراحیهای از پیش ریخته شده، صحنه را ترک میکردند و دشمن را بور و کور بر جای میگذاشتند.
در تمام این فعالیتها یک حرف اصلی هست اون هم محاکمه سران رژیم و عاملان و آمران قتلعام سی هزار گل سرخ در زندانها در سال 67 است.
عرصه دیگری که فعالیتهای جنبش دادخواهی پیش رفته، گردآوری اطلاعات جدید از شهیدان قتلعام 67بود. دستیابی به این اطلاعات کار بسیار سخت و سنگینی است، اما این کار با انگیزهای بسیار قوی پیش برده شد. حجم گستردهیی از عکس و مشخصات شهیدان که جمعآوری شد شگفتی آفرین بود. این کارزار در شهرهای مختلف همزمان پیش میرفت. از تهران؛ تا خراسان و از کرمان تا شیراز تا دورترین نقاط ایران در شهرهای شمالی و یا سیستان و بلوچستان عکس و مشخصات شهیدان گردآوری شده است. بخشهایی از خاطرات؛ دستنوشتهها؛ عکسهای یادگاری و وصیت نامههای شهیدان هم در این اسناد جمعآوری شده که خواننده را با خود به آن روزها میبرد و با آن قهرمانان همراه میکند.
علاوه بر این مجموعهی ارزشمندی از عکس و فیلم سنگ مزار شهیدان قتلعام 67رسیده که اطلاعات بسیاری از شهیدان از روی این تصاویر تکمیل شده است. برای تهیه این عکسها نیز جمع زیادی از اعضای جنبش دادخواهی در شهرهای مختلف بارها و بارها به مزارهای شهرهای خودشان رفتهاند؛ این محلها را شناسایی کرده و در شرایط مناسب اقدام به گرفتن عکس از سنگ مزارها کرده و آنها را به دست مقاومت رساندهاند. اینها نیز بخشی از سند بیچون و چرای جنایتی است که در تابستان 67رخ داده است. ازجمله عکسهایی از سنگ مزار شهیدان در مشهد؛ قوچان؛ فرخشهر؛ شیراز؛ سیرجان؛ رشت؛ اراک؛ اصفهان؛ تبریز؛ اهواز؛ ایلام؛ بهبهان؛ شهرکرد؛ تهران؛ خرمآباد و.
علاوه بر این به کار بسیار ارزشمند و ذیقمتی بایستی اشاره کرد که برای اولین بار طی یک سال گذشته برای آن تلاش بسیار شد. آن هم گردآوری اطلاعات همراه با عکس و فیلم از گورهای جمعی شهیدان قتلعام است. در سالهای گذشته؛ رژیم با مخفیکاری تلاش میکرد که هیچ خبری از مزارها و گورهای جمعی شهیدان قتلعام 67 به بیرون درز پیدا نکند. تنها جایی که طی سالیان گذشته به زیارتگاه مردم تهران تبدیل شد؛ گورستان خاوران بود که البته اجازه تجمع خانواده و مادران شهیدان در آنجا هم داده نمیشود. اما در این کارزار یکساله اطلاعات بسیاری از گورهای جمعی گردآوری شد. بسیاری از این اطلاعات در خانهها و در قلب و ضمیر افرادی بود که از این جنایت مطلع بودند. کسانی که در محلهها و شهرهای خودشان بارها و بارها برای تحقیق رفتند تا اینکه بتوانند مزار شهیدان و یا گورهای جمعی را پیدا کنند و از آنها فیلم و عکس و گزارش تهیه کنند.
البته رژیم برخی از این مزارها را تخریب کرده و بر روی آنها ساختمان سازی کرده و یا بناهای خاص خودش رو بنا کرده است.
یک واحد از اشرفنشانها و نیروهای مقاومت از شهر دیگری در به صومعه سرا رفته و میخواستند که از سه گور جمعی بین صومعه سرا – کسما فیلم تهیه کنند. برای انجام این کار این اشرفنشانها 4بار رفت و آمد کردند تا بتوانند فیلم را کامل کرده و بهدست سازمان برسانند.
در موردی دیگر در میناب سند ارزشمندی را یک هموطن که آن را در جریان پروژه ساخت و نصب سولهای به دست آورده بود؛ برای مقاومت میفرستد. این هموطن نوشته بود که یک گروه ساختمان سازی در میناب وقتی مشغول کندن زمین برای پیریزی یک سوله بودند؛ به یک گور جمعی سی نفره میرسند. افراد حاضر در محل بهسرعت سراغ نیروهای رژیم رفته و موضوع را اطلاع میدهند. اما در کمال شگفتی میبینند که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم به محل آمده و سریع روی این گور جمعی را با سیمان پر کرده و پوشاندند و اجازه ادامه فعالیت دادند. این محل زیرساختمان تربیتبدنی در میناب است.
در موردی دیگر یکی از هموطنان دزفولی فیلمی را از محل گورهای جمعی شهیدان در این شهر فرستاده و توضیح داده است که من در سال 67کودک 9سالهای بودم. با سایر کودکان در محلی در شهر بازی میکردیم. ولی بعد از مدتی بزرگترها به ما گفتند اینجا دیگر نیایید و شاهد تغییراتی در محل بودیم که یک دفعه یک بنای مربوط به کشتههای رژیم در جنگ آنجا درست شد. وقتی که با سماجت علت را پرسیدیم؛ به ما گفتند اینجا یک عده زندانی را که معلوم نیست چه کسانی هستند؛ بهصورت جمعی دفن کردهاند. از آن ببعد ما دیگر روی محل سیمانی که مشخص بود گور جمعی است ننشستیم و بازی نکردیم تا بعداً فهمیدیم که این محل دفن شدگان شهدای قتلعام سال 67 بوده است.
یک مورد دیگر بخشهایی از مزار شهیدان قتلعام 67 است که با سنگ های بسیار کوچک نشان گذاری شدهاند. اسمی و تاریخی بر روی هر سنگ که حکایت از حماسهای عظیم دارد و تاریخ مبارزه یک ملت در برابر دیکتاتوری را بازتاب میکند.
واقعیت این است که این جنبش مانند آتشفشانی است که سر باز کرده و رژیم هم توان مهار آن را ندارد. قتلعام سال 67 و شهیدان آن حالا دیگر به بخشی از وجدان و ضمیر جامعه ایران تبدیل شدهاند و نمیتوان بر آن سرپوش گذاشت و آن را فراموش کرد. دیوار قطور چند دهه سکوتی که رژیم بر این جنایت ضدبشری ساخته بود؛ حالا دیگر ترک برداشته است. خون شهیدان سال 67 در پشت سد مقاومت ذخیره شده است؛ و روزی نه چندان دور بر سر خامنهای و تمام قاتلان و جنایتکارانی که در تمام این سالهای حاکمیت سیاه ولایت فقیه به کشتار مردم مشغول بودهاند؛ آوار خواهد شد.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر