۱۹ خرداد ۱۳۹۵

#ایران - در گذر تاریخ ... ۲۰خرداد ۱۹۲ – ۱۲ژوئن ۸۱۳ طاهر ذوالیمینین بر خلیفه عباسی پیروزشد

در گذر تاریخ ...
۲۰خرداد ۱۹۲ – ۱۲ژوئن ۸۱۳
طاهر ذوالیمینین بر خلیفه عباسی پیروزشد


بر ‌اساس برخی اسناد تاریخی روز ۱۲ژوئن سال ۸۱۳ میلادی مطابق با سال ۱۹۸ هجری‌قمری، طاهر ذوالیمینین بر لشکر علی بن‌عیسی بن‌ماهان پیروز شد. طاهر ذوالیمینین از سرداران ایران بود که برای استقلال ایران از سلطه‌ دیکتاتوری عباسیان می‌جنگید. طاهر با مأمون پسر هارون‌الرشید خلیفه‌ عباسی که از مادر، ایرانی بود، هم‌پیمان شد تا امین، برادر ناتنی وی که از مادر نیز عرب بود و ادعای خلافت داشت را از پای درآورد.
او در جنگی که در نزدیکی ری درگرفت، لشگر اعزامی امین از بغداد را شکست داد و فرمانده آن‌لشگر یعنی عیسی بن ماهان را از پای درآورد. سپس به ‌بغداد حمله کرد و امین را به‌قتل رساند. طاهر بعداً از طرف مأمون به‌ حکومت خراسان منصوب شد وقصد داشت از مأمون نیز اعلام استقلال کند که سرنوشت مهلتش نداد و همزمان با اعلام استقلال از مأمون، در سال ۲۰۷ هجری‌قمری درگذشت.
پنجمین خلیفه عباسی، هارون‌الرشید دوپسر داشت به‌نام امین و مأمون. هارون پیش‌از مرگ، امین را به جانشینی خود و مأمون را به ولایتعهدی او معین کرده بود. چون هارون درگذشت، امین برخلاف وصیت پدر، مأمون را از ولایتعهدی خلع کرد و فرزند خود موسی را ولیعهد قرار داد. اما مأمون که حکومت خراسان را داشت زیربار نرفت و چون از طرف مادر، ایرانی بود ایرانیان، گرد مأمون جمع شدند و سردار‌بزرگ ایرانی، طاهر بن‌حسین که لقب ذوالیمینین داشت در نزدیکی ری، سپاهیان محمدامین را شکست داد و ایشان را تا بغداد دنبال کرد. پایتخت خلیفه عباسی به دست سپاهیان ایرانی افتاد. امین کشته شد و مأمون به خلافت نشست.
چون مأمون به خلافت رسید به پاس خدمتهایی که طاهر به او کرده بود او را از جانب خود به فرمانروایی خراسان فرستاد و طاهر در سال ۲۰۶هجری به آن‌ولایت آمد. درآن‌زمان، چنین رسم بود که روزجمعه در مسجد خطبه می‌خواندند و نام خلیفه را که امیرالمؤمنین خوانده می‌شد نخست ذکر می‌کردند و سپس نام حاکمی را که از جانب او درآن‌ولایت حکومت می‌کرد بر زبان می‌آوردند. طاهر پس‌از چندی، یک روز نام خلیفه را از خطبه انداخت و این، نشانه آن‌بود که ولایت خراسان، مستقل است و فرمانبر خلیفه عباسی نیست.
شب آن‌روز، طاهر بیمار شد و درگذشت. شاید گماشتگان خلیفه او را زهر داده بودند. می‌گویند که چون اثر زهر در او آشکار شد و دانست که چاره نیست و خواهد مرد لحاف را بر سر کشید و به زبان خراسانی آن‌روزگارگفت:
«اندر مرگش مردی و ایذ»
یعنی «در مردن هم مردی و دلیری لازم است» و بی‌آنکه فریاد و ناله‌یی برآورد جان داد.
مرگ طاهر در سال دویست وهفت هجری بود.
پس‌از طاهر پسرش طلحه و بعداز درگذشت او برادرش عبدالله پسر طاهر از جانب خلیفه‌های عباسی، امیری خراسان را داشتند.
پسر عبدالله که او نیز طاهر نام داشت پس‌از پدر، امیر خراسان شد و تا سال ۲۴۸ درآن‌سرزمین فرمانروایی کرد.
وی با همکاری سپاهیان عرب به طبرستان حمله برد و مازیار، سردار ایرانی، با آنکه مردانه در جنگ کوشید شکست خورد و اسیرشد. او را به بغداد بردند و به فرمان خلیفه کشته شد.
پس‌از او پسرش محمدبن طاهر به امیری رسید و تا سال ۲۵۹ بر خراسان فرمانروا بود. در این سال یعقوب لیث صفاری، نیشابور را به تصرف درآورد و محمد را اسیر کرد و سلسله طاهریان به پایان رسید.
پایتخت طاهریان شهر نیشابور بود. این خاندان بیش‌از پنجاه سال در خراسان فرمانروایی می‌کردند. درآن‌روزگار قسمتی از شمال آن‌استان که امروز جزء کشورهای شوروی است و شهر مرو در آن‌است با قسمتی از مشرق آن، ‌که شامل شهرهای هرات و بلخ است جزء خراسان شمرده می‌شد.
طاهریان در این ناحیه مستقل بودند و فرمانبری ایشان از خلیفه عباسی، ظاهری و اسمی بود.


با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر