برنامه شخصیت هفته از تلویزیون اورینت ۱۵ ژانویه ۲۰۱۶
شخصيت هفته مريم رجوي جرقهاي كه از يك شركت كننده در تظاهرات عليه رژيم شاه تا برجستهترين چهره در مقابله با رژيم ملاها خاموش نشده است.
مجري:
رهبر و مخالف ايراني كه فعاليت سياسي خود را در دهه هفتاد قرن گذشته عليه سركوب رژيم شاه جرقه زد و (مبارزهاي) را كه شروع كرده بود بعد از انقلاب خميني كه سركوب و كشتار و دستگيري در آن افزايش يافت، ادامه داد.
بين تاج شاه و عمامه خميني اين مريم رجوي بود كه بنا به فرهنگ رجوي، نقشه مسير آزادي از رژيمي كه رهايي تمام جهان با سرنگوني آن محقق ميشود را ترسيم كرده و ميكند. او به تنها زني تبديل شده كه رو در روي رژيم ملاهاي تهران ايستاده است.
برجسته ترين نقاط عطف مبارزاتي رجوي را در اين گزارش دنبال ميكنيم و سپس به گفتگو برميگرديم.
شوراي ملي مقاومت ايران در مقابله با رژيم ملاها با سفر رئيس جمهور ايران حسن روحاني به فرانسه در پايان ماه جاري با چالشي جديد مواجه ميشود، فرانسه مركز بزرگترين تجمع و رياست اين شوراست، كه بنا به گفته اين شورا روحاني تلاش ميكند تحت پوش اصلاحات، لطف فرانسويها را جلب كند.
به دنبال باصطلاح انقلاب ايران يا انقلاب خميني كه در آن آمريكا و ديگر قدرتهاي جهاني تاج شاه را با عمامه خميني جايگزين كردند و از سركوب شاه كه جنبش مجاهدين خلق با انديشه سوسياليستي اسلامي از برجسته ترين چهرههاي اپوزيسيون خواهان سرنگوني شاه بود، رهبران و اعضاي اين جنبش با سركوب رژيم خميني بدنبال انقلابش مواجه شدند، كه تا حد كشتار و ناپديد ساختن خيلي از آنها در زندان اوين واقع در شمال غرب تهران رسيد جايي كه مقامات ايراني در دوران خميني آنرا توسعه دادند تا تعداد 15 هزار زنداني را در خود جاي دهد از آن زمان جنگ بين رژيم ايران و مقاومت ايران در تبعيد شروع شده و تا كنون ادامه دارد.
بدنبال آن مسعود رجوي بعد از ترك مخفيانه ايران به همراه رئيس جمهور سابق ايران ابوالحسن بني صدر كه در پي سرنگوني رژيم شاه و با تحريك خميني براي مدت كوتاهي رياست جمهوري ايران را بعهده داشت، تأسيس نمود. او از فرانسه شوراي ملي مقاومت ايران را در سال 1981 تأسيس نمود، و مجاهدين خلق بخشي از اين شورا شدند و مسعود رجوي رياست آنرا تا انتخاب همسرش مريم رجوي در اوت 1993 بعهده گرفت.
مريم رجوي در سال 1953 در تهران بدنيا آمده و فعاليت سياسي خود را از دهه هفتاد قرن گذشته در چارچوب جنبش ضد شاه شروع كرده است، آنزمان رژيم شاه خواهر وي نرگس را اعدام كرد و خميني خواهر ديگرش معصومه كه هشت ماهه حامله بود را زير شكنجه به قتل رساند.
رجوي در سازماندهي تظاهرات مسالمت آميز عليه سركوب خميني در اوايل دهه 80 قرن گذشته شركت كرد، و در سال 1982 تهران را به مقصد پاريس ترك نمود. و در سال 1989 بعنوان دبيركل سازمان مجاهدين خلق انتخاب شد و سپس در سال 1993 بعنوان رئيس جمهور برگزيده براي دوره انتقال بعد از سرنگوني رژيم ملاها انتخاب گرديد، به اين ترتيب رجوي با افشاي نقض حقوق بشر توسط اين رژيم و صدور افراطي گري و تروريسم به سوريه و يمن و لبنان و عراق، رو در روي اين رژيم قرار گرفت.
رژيم ملاها ضد زن است، چه در سطح جهاني از جمله رژيمهايي بشمار ميرود كه بيشترين اعدام زنان را انجام داده است، از اين رو ميتوان گفت كه نبرد رجوي عليه رژيم ملاها يك نبرد چند بعدي است و داراي ابعاد شخصي و خانوادگي و سياسي و نيز اجتماعي است. و لذا رجوي به برجستهترين چهره در مقابله با رژيمي تبديل شده است، كه در سرنگوني آن رهايي مطلوب تمام جهان را ميبيند.
اما بنظر ميرسد كه در پرتو توافق اتمي ايران با قدرتهاي بزرگ كه رژيم ايران طي آن با گسترشش در منطقه خاورميانه امتيازاتي چند بدست آورده است، افق مبارزه براي رجوي و اپوزيسيون ايران در خارج كم كم تنگتر ميشود.
پروژه رو به آينده مقاومت ايران شايد در اين پروسه دست نيافتني بنظر برسد و موضع كشورهاي مختلف جهان در قبال رژيم ايران مبهم است.
رجوي برجسته ترين چهره و زن رو در روي رژيمي باقي خواهد ماند كه فقط بر اساس مذهبي و فرقهاي بنا شده است.
===
مصاحبه با دكتر سنابرق زاهدي مسئول كميسيون قضايي شوراي ملي مقاومت ايران كه با ما از پاريس در تماس است:
سؤال: مبارزه عليه رژيم آخوندي در دوران دكتر مريم رجوي چه تفاوتي با مبارزه عليه اين رژيم در دوران مسعود رجوي دارد و در مبارزه دكتر مريم چه خصوصيت برجسته اي در قياس با دوره قبل وجود دارد؟
سنا برق زاهدي: در واقع به شما مي خواهم بگويم كه سابقه مبارزاتي خانم رجوي به عنوان يك زن مسلمان كه به اسلامي بردبار و روشنايي و نظامي دمكراتيك فرا مي خواند، در جامعه ايران و در بين آحاد ملت ايران از جايگاه خاصي برخوردار است. چرا كه رهايي و خلاصي از انديشه و عقيده و ايدئولوژي نظام ولايت فقيه را سمبليزه مي كند و ايشان آنتي تز(ضد ) نظام حاكم بر ايران يعني نظام ولايت فقيه مي باشد و همانطور كه گفتم خانم مريم رجوي منبع الهام مردم ايران و ايرانيان مقيم خارج است. همانطور كه مي دانيد، براي بيش از ده سال است كه هر ساله دهها هزار نفر ايرانيان مقيم خارج، از كشورهاي مختلف در سراسر جهان بطور خاص در ماه ژوئن به پاريس مي آيند و سالهاي اخير تعداد آنها به بيش از 100 هزار نفر رسيده است. آنها مي آينده تا از مواضع خانم رجوي حمايت كنند و بر ضرورت تغيير دمكراتيك در ايران كه خانم مريم رجوي به آن فرا مي خواند، تاكيد نمايند.
سؤال: خوب اين فراخوانها و اين مخالفت ها عليه نظام در ابتدا عليه نظام شاه و بعد هم عليه نظام آخوندي، روند سياسي و مرحله و چارچوبي كه الان خانم مريم رجوي در آن كادر مبارزه مي كنند، چگونه مي باشد. در اينجا من مشخصا مي خواهم از شما در مورد تفاوت اين مراحل سؤال كنم. از مرحله قبلي تا مرحله فعلي. كادر و مراحل آنها چيست؟
سنا برق زاهدي: در ابتدا مي خواهم به موضوع مهمي اشاره كنم كه شما نيز در گزارش خود آورده بوديد و آن هم اينكه گفته شود به دليل توافق هسته اي كه بين رژيم ولايت فقيه و غرب صورت گرفته، فشاري در اين رابطه عليه مقاومت ايران وجود دارد. اين حرف درست نيست. نظام حاكم بر ايران يعني نظام ولايت فقيه بر سه پايه بنا شده است. پايه اول سركوب است و اين بسيار روشن است، يعني سركوبي عليه تمام احاد مختلف مردم ايران و پايه دوم صدور تروريزم و ترور به كشورهاي مختلف است كه تمامي توان و امكانات خودش را بدين منظور بكار مي گيرد و پايه سوم كه نظام ولايت فقيه از 30 سال گذشته تا كنون به آن تكيه دارد دست يابي به بمب اتمي مي باشد. در جريان توافق هسته اي و عليرغم امتيازاتي ناشايست و ناحقي كه غرب به آخوندهاي جنايتكار حاكم بر ايران داده ولي خامنه اي و رژيم لايت فقيه از خط سرخ هايي كه براي خود گذاشته بودند در كادر سياست خود براي پذيرش اين توافق عقب نشيني كردند.
سؤال: شما چگونه با آنها مبارزه مي كنيد؟ يعني در چه كادر و چارچوب سياسي در كادر مبارزه تان ضد نظام آخوندي، شما با آنها داريد مبارزه مي كنيد؟
سنا برق زاهدي: ما در واقع در سه عرصه داريم مبارزه مي كنيم. عرصه اولي عرصه داخلي است. مقاومت ايران شبكه هاي مختلفي در شهرها و روستاهاي مختلف ايران دارد و اين شبكه ها در زمينه برپايي اعتراضات ضد رژيم فعال هستند. حتما شما مي دانيد كه در جريان قيام سال 2009 رهبران مختلف نظام آخوندي به صحنه آمدند و رسما اعلام كردند كه فرماندهي اين قيام به دست مجاهدين خلق بوده است و اين حرف درست است چرا كه شعارهايي كه مردم ايران در جريان اين قيام سر مي دادند شعارهايي بودند كه به سرنگوني نظام ولايت فقيه فرا مي خواندند و شعارهاي مرگ بر اصل ولايت فقيه و مرگ بر خامنه اي و مرگ بر ديكتاتور سر مي دادند و اين شعارها و مواضع، صد در صد شعارها و مواضع مقاومت ايران مي باشند. اخيرا يكي از آخوندهاي بالاي رژيم گفت كه شعارهايي كه در قيام سر داده مي شدند، از قرارگاه اشرف مي آمدند. عرصه دوم كه در آن فعال هستيم عرصه بين المللي است. شما مي دانيد كه مقاومت ايران از بيش از سه دهه گذشته تا كنون در كشورهاي مختلف فعال است و ما در اين كشورها با تمام توان تلاش كرده ايم تا پرده از روي عملكردهاي اين رژيم برداريم و آنها را افشا كنيم. شما مي دانيد كه اين رژيم 62 بار در مجمع عمومي سازمان ملل و سازمانهاي عالي مختلف وابسته به آن به دليل نقض حقوق بشر و اعدام ها و شكنجه تا كنون محكوم شده است. براي مثال دهها پارلمان غربي از جمله فرانسه، آلمان و ايتاليا و انگليس و همينطور كنگره آمريكا بيانيه هاي مختلفي صادر نموده و مواضع خانم رجوي را مورد تأييد و حمايت قرار داده اند و همچنين بر ضرورت حمايت از مقاومت ايران تاكيد كرده اند.
سؤال: ولي دكتر سنابرق، اوضاع زياد تغيير نكرده است؟
سنابرق: هزارن تن از مجاهدين خلق..
سؤال: بله ولي امور در داخل ايران تغيير زياد نبوده است. مي بخشيد كه شما را قطع مي كنم مي خواستم از شما سؤال كنم و آن هم اينكه در سياق صحبت هايتان نكته مهمي وجود دارد. شما در مورد آنچه در غرب مي گذرد صحبت مي كنيد و شما معتقديد كه اين امور به نفع شما است و كساني هستند كه مي گويند، اينها به نفع شما نيست، چرا كه شاهد بالا رفتن راست افراطي در اروپا و همچنين تمايلي از سوي غرب به سمت رژيم آخوندي مشخصا بعد از امضاي توافقتامه هسته اي هستيم.
سنابرق راهدی: بله اين حرف درست است كه سياست دنبال شده اي از سوي كشورهاي غربي و مشخصا سكوت و سازش آمريكايي در قبال عملكردهاي رژيم آخوندي وجود دارد. ما مرتب سياستمداران غربي و پارلمانترها و نمايندگان مردم غرب را عليه اين سمت گيري و سياست هشدار داده ايم ولي يك واقعيت بسيار مهمتر از تمام اين واقعيات وجود دارد و آن نيز ضعفي است كه تمام سرتاپاي رژيم ولايت فقيه در ايران را فرا گرفته است. شما مي دانيد كه الان رژيم ولايت فقيه از مشكلات مختلفي رنج مي برد و در محاصره بحرانهاي مختلف مي باشد و اين نظام در موضع قدرت نيست بلكه در موضع ضعف است. من به مسئله هسته اي اشاره كردم، در زمينه ديگر يعني در زمينه صدور تروريزم و ترور كه پايه اصلي و تكيه گاه اصلي اين رژيم است، مي بينيد كه اين پايه نيز شكست خورده است. رژيم ايران در يمن شكست خورده است و در سوريه نيز در آستانه شكست است و شما بهتر از من مي دانيد كه دهها تن از ژنرالهاي اين رژيم روزانه به دست مقاومت قهرمانانه سوريه كشته مي شوند و لذا مي خواهم به شما بگويم كه رژيم ايران در پايه دوم يعني صدور تروريزم نيز ضربه خورده است. در عراق همينطور، خامنه اي تمام تلاش خود را براي بقاي نوري مالكي در حكومت كرد ولي نماينده واقعي ولايت فقيه در عراق بازنده شد، برگرديم به درون و داخل ايران. در داخل ايران روزانه.
سئوال: بلحاظ بين المللي. موضع بين المللي را چطور ارزيابي ميكنيد؟ يعني روحاني به زودي در پاريس خواهد بود. آيا به اين معني است كه شما اكنون با دشمني با ماهيت ديگري روبرو هستيد؟ يعني آيا شما خودتان را براي مرحله اي آماده كرده ايد در شايد در اروپا ديگر مورد قبول نباشيد؟
سنابرق زاهدی: به نظرمن يك تجربه بسيار گرانبهايي وجود دارد هم براي جهان و براي غرب وهم براي ايران و اين تجربه خاتمي است. خاتمي هم ادعاي اصلاحات و ميانه روي و اعتدال را داشت. اما در واقعيت امر چه پيش آمد. هرچه كه خاتمي توانست كسب كند در خدمت ولايت فقيه و خامنه اي قرار گرفت در خدمت رژيم قرار گرفت. زيرا رژيم رژيم ولايت فقيه است و اين چارچوب، چارچوب رژيم ولايت فقيه است و نمي توان از اين چارچوب خارج شد مگر با شكستن اين چارچوب. روحاني از آغاز يكي از اركان اين رژيم بوده او دبير شوراي عالي امنيت ملي رژيم بوده و اين شورا بوده كه تصميمات اصلي را در مورد مسائل امنيتي و نظامي واقتصادي در همه زمينه ها مي گرفته است و روحاني در تمامي اقدامات مربوط به سركوب و تروريسم كه از سوي اين رژيم طي ساليان صورت گرفته دست داشته است. و هنگامي كه به پاريس بيايد خواهيد ديد كه دهها هزار تن از ايرانيها خواهند آمد تا از او با شعارهاي مرگ بر روحاني و اينكه او شاه اعدامهاست ويا رهبر اعدامهاست – كه اين روزها ميگويند- استقبال كنند. شما ميدانيد كه در دوران روحاني تعداد اعدامها بيشتر از دو برابر زمان احمدي نژاد بوده است بنابراين امكان ندارد، امكان ندارد بتوان چهره روحاني و ولايت فقيه را با استفاده از چنين شگردهايي بزك كرد و فكر ميكنم بويژه بعد از آنچه در منطقه صورت گرفته است، پس از قطع روابط ديپلماتيك از سوي عربستان سعودي و ساير كشورها، و موضع روحاني وقتي كه به فرانسه مي آيد موضعي بغايت ضعيف خواهد بود. بنابراين ميخواهم به شما بگويم خير برعكس مقاومت ايران هم اكنون در اوج فعاليت و جنبش خود و در اوج قدرت خود هست مهم اين است كه مردم ايران از اين رژيم ناراضي هستند وخواهان رها شدن از شر اين رژيم هستند و اين مقاومت است كه بيانگر خواسته هاي مردم ايران براي آينده هست
سئوال: لطفا مختصرا جواب دهيد، در حال حاضر منازعه در منطقه خاورميانه، بعدي متفاوت به خود گرفته است بعد ديني به خود گرفته است و فرقه گرايانه و اگربخواهيم صريح تر صحبت كنيم جنبه جنگ بين شيعه وسني به خود گرفته است آيا كماكان صحبت از نظامي مدني و شعارهايي مدني و از جمله شعارهايي كه خانم رجوي مطرح ميكنند، كماكان به قوت خود باقي است يا اينكه به نظر شما، يا اينكه امور در سمت ديگري، در سمت متفاوتي به جريان افتاده است ؟
سنابرقزاهدی: اولا من بر اين باورم كه تنها راه خروج از اين تنگنايي كه در حقيقت رژيم ولايت فقيه آن را راه انداخته است نهفته در اجراي طرح كلي است كه خانم مريم رجوي براي ايران آينده ارائه داده است. ترديدي نيست كه راه حلي براي منطقه خاورميانه ما جز از راه سرنگوني رژيم ولايت فقيه وجود ندارد. اين روشن است كه تمامي بحرانهايي كه منطقه ما را مي آزارد و مردم ما وكشورهاي ما از آن در رنج هستند، از زماني شروع شد كه اين رژيم ولايت فقيه در ايران روي كار آمد اما موضوع فرقه گرايي كه به آن اشاره كرديد اين درست است كه فرقه گرايي اكنون بر منطقه تسلط پيدا كرده است اما قلب اين اختاپوس، اختاپوس فرقه گرايي و اختاپوس جنگها واختاپوس تروريسم در بيت خامنه اي و در خانه ولايت فقيه مي تپد و بايد روي اين اختاپوس متمركز شد. والحمدلله ما مي بينيم كه دولتهاي مختلف در كشورهاي خاورميانه شروع به متمركز شدن روي اين قلب كرده اند و به باور من با سرنگوني اين رژيم، خلقهاي اين منطقه ونيز مردم ايران همگي از اين دار ودسته حاكم و نيز رنج و عذاب ومشكلات و سختي هايي كه رژيم ولايت فقيه برايشان در سالهايي كه درحاكميت بوده ايجاد نموده است رهايي يابند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر