۹ بهمن ۱۳۹۶

#ایران - توفان انقلاب: عبور از نظام (گفت‌وگو با محمدعلی توحیدی)

 توفان انقلاب: عبور از نظام (گفت‌وگو با محمدعلی توحیدی)


مجری: قیام مردم ایران بسیاری از موضوعات را مشخص و تعیین تکلیف کرد. خاتمی در روزهای اول قیام دی‌ماه، علیه مجاهدین و قیام‌آفرینان موضعگیری کرد؛ همین‌طور به خامنه‌ای پیام داد و خوشرقصی کرد. این موضوع حتی مهره‌های باند خودش را به اعتراض واداشت. یکی از اینها صادق زیباکلام بود که گفت: «تیر خلاص را رئیس دولت اصلاحات به شقیقه ناآرامی‌ها شلیک کرد. اگر بگویم تا اینجا بازنده اصلی وقایع اخیر اصلاح‌طلبان بوده‌اند، سخنی به اغراق نرفته. ای کاش اصلاح‌طلبان در این شرایط مسئولیت‌پذیرتر رفتار می‌کردند».
سوال: چرا خاتمی با حیله‌گری‌یی که دارد، این اشتباه را می‌کند و باعث می‌شود صدای باند خودش هم دربیاید؟
محمدعلی توحیدی: زیباکلام می‌گوید خاتمی تیر خلاص زده؛ اما می‌گوید به ناآرامی‌ها تیرخلاص زده است. واقعیت امر این است که تیر خلاص زد؛ ولی  به جسد بی‌جان چیزی به‌نام اصلاح‌طلبی قلابی در رژیم ولایت فقیه.
اما پاسخ به سؤال شما؛ علت در خود انقلاب و در خود قیام است. این‌جا همان جاهایی است که تعبیر انقلاب برای همان چیزی که در روزهای دی ماه شاهدش بودیم ـ و الآن هم ایران را در برگرفته و به طرق مختلف بارز و ظاهر می‌شود ـ توفان یک انقلاب است.
وقتی امواج توفانی انقلاب با حضور مردم، با حضور خلق به حرکت درمی‌آید، همان‌طور که شما در اول صحبت اشاره کردید، خیلی چیزها را تعیین‌تکلیف می‌کند و صفحه مختصات سیاسی اجتماعی کشور را به‌کلی عوض می‌کند و به هم می‌زند. آن ادبیات  و آن چیزی که سلطه و سرکوب رژیم و همین‌طور ارتجاع  و استعمار با هم ترسیم کردند، کل میز را به هم می‌زند. وقتی کل میز به هم می‌خورد، این اشتباهات ناگزیر است.
    از سال ۷۶که بازی اصلاحات قلابی‌خاتمی تا ۹۶بالا گرفت،۲۰سال چنین بختکی، چنین ماجرایی و چنین کشاکش و  جنگ سیاسی فراگیر در کشور ما در جریان بوده است. آن وقت که  آمریکا مجاهدین را توی لیست تروریستی برد، مقامات بالای دولت کلینتون رسماً گفتند که ما به‌خاطر خاتمی این کار را کردیم؛ یعنی حذف مجاهدین. آن موقع که مجاهدین در اشرف، در معرض حمله و بمباران دولت بوش و انگلیس بودند، آخوند خاتمی در بیروت بود و می‌گفت در مورد مجاهدین به توافق رسیدیم؛ چرا حمله‌یی صورت نگرفته؟ یعنی یک باندی از حاکمیت با مهره‌هایی با سوابق مشارکت در قتل‌عام، در جنگ و کشتار. همین خاتمی در به کشتن دادن صدها هزار نوجوان ایرانی در میدانهای مین دست داشته است. این‌ها با اتیکت اصلاح طلبی به میدان آمدند. یک پروژه امنیتی و حفظ نظام و حذف مجاهدین و نیروهای انقلابی و مخالفان واقعی  نظام را تحت عنوان اصلاح طلبی به راه انداختند . وقتی هم رئیس دولت اصلاحات بود، یک روزنامه به نام آریا اشاره کرده بود که داستان ۶۷ چه بود؟ در همین بحثهایی که اخیراً توی جنبش دادخواهی بالا گرفته  بود، آمده بود که خود خاتمی و آن وزیر ارشادش مهاجرانی _ که الآن هم مأمور یک کمپانی استعماری است _ روزنامه را  بستند. چرا؟ چون حرف از قتل‌عام زده  بود.  خوب، این بساط اصلاح‌طلبی قلابی و آن ادبیاتی که ایجاد کرده که اصلاح‌طلب اینجایش خوب است، آنجایش بد است و کم و زیاد است، کل این بازی را توده مردم، انقلاب مردم  و قیام مردم به هم زده است. چون به هم زده، این‌ها ناگزیر از اشتباهات می‌شوند. 
سوال: آقای توحیدی! می‌گویید این اشتباهش ناگزیر بوده است. این هفته خاتمی آمده با چرخش‌مداری، با نوعی به  نعل و به میخ زدن، خواست موضوع را رفع و رجوع کند. آیا به نظر شما اینطور نیست؟
محمدعلی توحیدی: البته این کار را کرد، این بازی را کرد؛ این دیگر اثر  ندارد، اثری نداشت و یک جواب و تودهنی بزرگ از «هشتک براندازم» دریافت کرد. مگر چه گفت؟ همان حرف را زد و همان اشتباهات را تکرار کرد. بازی و چرخش‌مداری مضحکی بود؛ برای این‌که رفع و رجوع کند، باز هم همان اشتباه را تکرار کرد. باز هم توی حرف‌هایش گفت با قیام‌کنندگان و مجاهدین باید مرزبندی کنیم و با خامنه‌ای همگرایی کنیم و آن یکی باند _ دولت روحانی _ هم تنها راه‌حل است. این تکرار همان تیر خلاص است. در نتیجه اثر ندارد. حالا  بعضی‌ها اظهار تأسف می‌کنند. خوب، این امامزاده کور می‌کند، شفا نمی‌دهد. هر چقدر هم به میدان بیاید و بیشتر حرف بزند، بدتر تکرار می‌شود و همین اشتباه ناگزیر را دارند؛ چون در اساس بازی تمام است. به قول آن شعار که «دیگه تمومه ماجرا».
سوال: آقای توحیدی! سعید حجاریان مهره اطلاعاتی سابق همین رژیم و تحلیلگر باند مغلوب، اخیراً تحلیلی نوشته و نتیجه‌گیری مشخصی کرده است. اجازه بدهید  بخوانم: «دستاورد اعتراضات اخیر، تعلیق شعار عبور از روحانی نزد جناح راست بود؛ مسا‌ئلی که قبل از قیام مطرح بود؛ چرا که آنها به‌صورت غریزی نتیجه گرفتند که بدیلی در مقابل روحانی ندارند و باید به هر روش او را حفظ کنند».
سوال: معنی این حرف چیست؟ آیا می‌خواهد به باند غا لب بگوید که تنها روحانی می‌تواند این رژیم را نجات دهد؟
محمدعلی توحیدی: این حرف، همین است که آنها هم به این نتیجه رسیدند. اما از نظر من معنای حرف‌های حجاریان هم دقیقاً مصداق حرف رفیقشان زیباکلام است. یک تیر خلاص هم این دارد به  دستگاه می‌‌زند.
بعد از  انتخابات، آن‌قدر روحانی در کرنش با خامنه‌ای و در مجیز‌گویی برای  قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران پیش رفت که در سازش با این‌ها از آن چیزهایی که در دولت یازدهم می‌گفت هم دست برداشت؛ طوری که این‌ها که دم از اصلاح‌طلبی می‌زدند،  معاون روحانی  هم داشت با او دعوایش می‌شد.
بنابراین این‌ها دیده بودند که روحانی در کرنش با خامنه‌ای و دستگاه باند غالب، به چه روزی افتاده است. این‌که حالا بر می‌گردد و به‌اصطلاح می‌گوید تنها راه این است که به همین روحانی دخیل ببندید، دارد به آن یکی باند به‌عنوان کارشناس سیستم توصیه می‌کند. حجاریان علاوه بر جنبه اطلاعاتی که اشاره  کردید، شکنجه بسیار هم کرده و الآن لباس اصلاح‌طلبی به تن کرده است. همه حرفش این است که عبور از  روحانی، می‌شود عبور از جمهوری اسلامی و آن هم می‌رسد به یک تونلی  که آخرش چیزی دیده نمی‌شود. در نتیجه، باید روحانی را دریافت.
هر ادعایی که این‌ها خودشان می‌کردند که چرا روحانی این کار را می‌کند، آن کار را نمی‌کند،   می‌خواستند بعد از فضیحت شکست‌های روحانی، یک چیزی مقابل او علم کنند. این، تیر خلاص به آن هم هست. بنابراین این هم از همان سنخ است. چیز جدیدی در آن  نیست.  مثل حرف آخوند خاتمی که ما باید  تروریست‌ها، مجاهدین و قیام‌آفرینان را سرکوب کنیم و خودمان هم با هم همگرایی کنیم. این نسخه جدیدی نیست. این فقط اذعان به پایان ماجرا است.
سوال: بعد از این  قیام، موضوعی در رابطه با باند مغلوب مطرح می‌شود. مشخصاً می‌گویند مسأله غافلگیری است؛ این‌ها غافلگیر شدند؛ در صورتی که من دیده بودم خودشان پیش‌بینی زلزله اجتماعی را می‌کردند.  چطور می‌توانیم بگوییم غافلگیر شدند؟
محمدعلی توحیدی: این‌ها خودشان می‌گویند و بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران هم می‌گویند که به فاصله چند ماه بعد از دور دوم روحانی _ که به‌اصطلاح انتخابات و رأی‌گیری و این بازی‌ها در رژیم  بود ـ هم خامنه‌ای شکست خورد و هم مهندسی‌اش. چند ماه  نگذشته، جامعه بلند می‌شود، توفان انقلاب برپا می‌شود و تمامیت این رژیم را با شعار مرگ بر روحانی و خامنه‌ای، نفی می‌کند. این برای اینها بسیار غافلگیر‌کننده است. غافلگیری از بابت این نیست که این‌ها نمی‌دانستند روی بشکه باروت زندگی می‌کنند؛ به‌خاطر این‌ است که این جامعه، امواج قیامش از ۳۰خرداد به بعد در مشهد،  بوکان، اراک، قزوین، اسلامشهر  و... همینطوری بود و بود. حجاریان هم نوشته امواج قیام همین‌طور می‌آید، مثل امواج دریا می‌رود و قوی‌تر برمی‌گردد. در همین مطلبی که اشاره کردید، گفته که باز هم بنیاد این اعتراضات  پابرجاست.
این‌ها را می‌گفتند؛ ولی چه چیز غافلگیرشان کرد؟ این‌ که بعد از چند ماه از آن بازی سیاسی، این‌طوری توسط قیام مردم کوبیده شدند. اتفاقاً همین حجاریان اشاره کرده که این قیام و خیزش و ناآرامی‌ها _ هر اسمی که آنها می‌گذارند _ هم معیشتی  بود، هم سیاسی. معیشتی آن که واضح است. کارد به جان و استخوان مردم رسیده که بلند شدند و این  فریادها و اعتراضات را کردند.  سیاسی‌اش چیست؟ تعیین تکلیف این جنگ سیاسی که طی این مدت وجود داشته است. با شعار مرگ بر خامنه‌ای و عبور از تمامیت این نظام که شما آخوندها بروید گورتان را گم کنید و این‌که شما را نمی‌خواهیم، توده‌های مردم به اشکال مختلف از این نظام عبور می‌کنند. تعیین تکلیف یک رشته و یک سری سیاستهای اساسی را نشان می‌دهند.
بر سر جنگ ضدمیهنی، چه کسانی در اردوی جنگ بودند؟ چه کسانی در اردوی صلح بودند؟ بر سر برنامه اتمی، بر سر دخالت در سوریه، بر سر مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، این تعیین تکلیف یک سیاستی است. این جنگ طرفی  داشته، راه‌حل و آلترناتیوی داشته است. الآن در این قیام، پا سخ آن در جامعه بیرون زده و مسأله  تعیین تکلیف شده است. این‌ها همین را نمی‌توانند ببیند. نسبت به این غافلگیر شدند.
 بعد از فاصله کوتاهی که از انتخابات گذشته ـ که نتیجه آن هم پیروزی کارزار تحریم و شعار   «نه جلاد _ نه   شیاد»  بود ـ هر ناظر سیاسی می‌تواند بفهمد که نتیجه آن انتخابات با رأی‌های قلابی که به اسم روحانی اعلام کردند _ و رئیسی هم می‌گفت من هم ۱۶میلیون دارم _ این دعواها را جامعه ایران تعیین تکلیف کرده است.
 آن سیاستی که حرفش نفی تمامیت نظام است، شعارش نفی خامنه‌ای، نفی بمب‌سازی اتمی و دخالت در کشورهای منطقه است، پیروز شده و تعیین تکلیف شده است. این‌ها نسبت به این سیاست غافلگیر شدند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - حمایت از قیام مردم ایران درمجمع پارلمانی شورای اروپا

 حمایت از قیام مردم ایران درمجمع پارلمانی شورای اروپا


مجمع پارلمانی شورای اروپا
گردهمایی نمایندگان گروه‌های مختلف
حمایت از قیام مردم ایران
استراسبورگ -۴بهمن۹۶
نایجل اوانز عضو برجسته شورای اروپا از گروه احزاب محافظه‌کار
در گردهمایی « آزادی زندانیان قیام» نایجل اوانز عضو برجسته شورای اروپا از گروه احزاب محافظه‌کار با اشاره به گستردگی قیام بزرگ مردم ایران از یک‌سو و سرکوب وحشیانه رژیم از سوی دیگر، تأکید کرد:
رژیم شاید بتواند برخی از شهروندان را شکنجه کند، آنها ممکن است هزاران نفر از شهروندان را زندانی کنند و بسیاری از آنها را بکشند که ما شاهدش بوده‌ایم؛ آنچه نمی‌توانند انجام بدهند، کشتن روح انسان است. نمی‌توانند اراده مردم ایران را که خواهان تغییر هستند از بین ببرند. حال هر چقدر هم این رژیم بی‌رحم باشد، اما آنها در پایان پیروز نخواهند بود. این روح انسانی، منزلت انسانی و مبارزه مردم ایران است که در نهایت این رژیم مخوف و بی‌رحم را شکست می‌دهد. به شما خانم رجوی می‌گویم، من ناراحتم که صدای دولتها در سراسر اروپا به آن اندازه که باید بلند نیست و زمانی که به انگلستان برگردم، مطمئناً صدای مردم ایران را به حکومت خودم و به وزیر امور خارجه‌مان منتقل می‌کنم و از آنها خواهم خواست که بایستند و صدایشان را برای مردمی برسانند که به‌دست این رژیم وحشی جان‌باخته‌اند و صدایشان خاموش شده است. بیایید صدای آنها باشیم. برای مردم ایران، آرزوی موفقیت دارم.
زابینه لویت‌‌هویزر اشنارنبرگر – وزیر پیشین دادگستری آلمان
زابینه لویت‌هویزر اشنارنبرگر وزیر پیشین دادگستری آلمان سخنران بعدی این جلسه بود؛ وی گفت:
من به‌مدت بیش از سی و سه سال عضو پارلمان، وزیر دادگستری و بیش از هفت سال عضو مجمع پارلمانی شورای اروپا بودم، بنابراین با تبلیغات (رژیم) ایران آشنا هستم، آنها گروه شما را متهم به تروریسم می‌کنند، تبلیغات آنها روی اخبار دروغ سوار است؛ حال آن‌که حقیقت این است که چندین دادگاه ملی و دادگاه اروپایی حکم داده‌اند که گروه شما و سازمان مجاهدین خلق ایران به‌صورت غیرقانونی در لیست سیاه انگلستان، اتحادیه اروپا و آمریکا لیست‌گذاری شده بود. اکنون ما می‌بینیم که چطور مردم (ایران) به‌خاطر گرانی و بیکاری و نرخ بالای بیکاری و سایر مسائل روزمره دست به تظاهرات می‌زنند. آنها حقوق پایه‌یی خود را می‌خواهند، حق آزادی بیان، حق زندگی خصوصی و همه حقوقی که ارزشهای پایه‌یی برای شورای اروپا است و از این‌رو بسیار خوب است که شما اینجا هستید و گروه‌های مختلف شورای اروپا را مطلع می‌کنید، ملاقاتهای دوطرفه بسیاری دارید و لذا ما از وضعیت ایران مطلع می‌شویم؛ این بسیار هوشیارانه است که درخواست اول آزادی چندین هزار زندانی است که خودسرانه دستگیر شده‌اند. ما از شما حمایت می‌کنیم و از شما بسیار متشکریم.
اگیدیوس واریکیس - عضو کمیته حقوق‌بشر شورای اروپا از لیتوانی
 در ادامه این جلسه اگیدیوس واریکیس عضو کمیتهٴ حقوق‌بشر شورای اروپا از لیتوانی نمایندهٴ شورای اروپا از لیتوانی در سخنرانی خود، گفت:
رژیم (ایران) واقعاً آنطور که به نظر می‌رسد قوی نیست. وقتی که هر رژیمی قوی به نظر برسد همیشه امکان تغییر آن رژیم وجود دارد. ولی ما و شما به‌همراه هم باید چیزی را ابداع کنیم که رژیم آمادگی آن را نداشته باشد. اعتراضات چیزی است که آنها آمادگی‌اش را ندارند، اما  شاید ما با هم فراتر از آن برویم و چیزهایی را که مؤثرتر هستند ابداع کنیم. برای شما و مقاومت دموکراتیک ایران، آرزوی موفقیت می‌کنم.
سناتور پائولو کورسینی رئیس کمیسیون خارجی سنای ایتالیا و عضو شورای اروپا از گروه سوسیالیست – دموکرات سخنران بعدی این گردهمایی بود؛ وی گفت:
سناتور پائولو کورسینی -  رئیس کمیسیون خارجی سنای ایتالیا و عضو شورای اروپا از گروه سوسیالیست - دموکرات
قبل از هر چیز می‌خواستم از خانم رجوی به‌خاطر حضورشان که مایهٴ افتخار شورای اروپاست و همچنین به‌خاطر نبردی که ایشان با شجاعت بسیار برای آزادی و دموکراسی در کشورشان رهبری می‌کنند قدردانی کنم. ما پیش از این نیز دیدارهایی داشته‌ایم؛ (از جمله) در رم، در سنای ایتالیا، برای ابراز حمایت از مبارزه مردم ایران با هدف استقرار حکومتی مبتنی بر دموکراسی، جمهوری‌ و جدایی دین و دولت؛ اکنون نیز با علاقه بسیار به نبردی می‌نگریم که خانم رجوی و جنبشی که رهبری می‌کند در حال پیش‌بردن آن در کشورشان هستند که تحت یوغ یک حکومت استبدادی است ما با نگرانی بسیار سرکوبی را که حکومت ایران اعمال می‌کند دنبال می‌کنیم امروز می‌خواهیم بار دیگر بر همبستگی‌مان با خانم رجوی به‌خاطر شهامتی که در رهبری این نبرد از خود نشان می‌دهد تأکید کنیم. همچنین می‌خواستیم آرزوهایمان را در رابطه با نتایجی که مطمئنیم مردم ایران در مبارزة‌شان به‌دست خواهند آورد بیان کنیم.
رودولف رنشلر -  از دبیران پیشین فراکسیون لیبرال در شورای اروپا
رودولف رنشلر از دبیران پیشین فراکسیون لیبرال در شورای اروپا در سخنرانی خود با اشاره به حمایت دیرینه‌اش از مقاومت ایران، گفت:
خوشحالم که این (مبارزه) ادامه دارد، اما به‌خاطر قربانیانی که رنج می‌کشند، ناراحتم؛ این وحشتناک است که شاهد دستگیری و شکنجه مردم، فقط به‌خاطر ابراز اعتقاداتشان باشیم. همگی آنها از حمایت ما برخوردارند و من از صمیم قلب از آنها حمایت می‌کنم.
امانوئل زینگیریس - از معاونان گروه احزاب مردم در شورای اروپا. از لیتوانی آخرین سخنران گردهمایی « آزادی زندانیان قیام» در مقر مجمع پارلمانی شورای اروپا بود؛ وی گفت:
امانوئل زینگیریس - از معاونان گروه احزاب مردم در شورای اروپا از لیتوانی
امیدواریم که شما روزی به ایران آزاد برگردید و دیگر هیچ زندانی سیاسی در آن نباشد، اکنون در این شرایط سخت 8000نفر دستگیر شده‌اند؛ ما همه اینجا هستیم و تلاش می‌کنیم که فکر کنیم چطور می‌توانیم آنها را آزاد کنیم. این‌که در آینده دیگر هیچ بمب اتمی وجود نداشته باشد برای ما مهم است، اما بحث فقط بر سر جاه‌طلبیهای اتمی رژیم دیوانه (حاکم بر) ایران نیست، بلکه همچنین بحث حقوق‌بشر و دموکراسی در ایران اهمیت دارد. جنبش شما اکنون یک صدای رسا در شورای اروپا در استراسبورگ برای ما است تا بتوانیم صدای مردم  ایران را که تحت سرکوب هستند به‌رسمیت بشناسیم. اکنون شما فقط جنبش مجاهدین را نمایندگی نمی‌کنید، بلکه تمامی مردم سرکوب‌ شده ایران را نمایندگی می‌کنید. بنابراین، به‌خاطر پیشرفت برنامه شما به شما تبریک می‌گویم و این‌که صدایتان را به‌شکلی رسا در هر گوشهٴ جهان می‌رسانید؛ شما اکنون همه مردم سرکوب‌شده‌یی را نمایندگی می‌کنید که خواهان دموکراسی و آزادی هستند. ایرانی‌ها سزاوار آن نیستند که یک کشور جهان سومی باشند. شما شایستهٴ آن هستید که  در شمار بشریت پیشرفته و متمدن باشید. خانم (رجوی)، از شما تشکر می‌کنم و همه ما در اینجا در کنار شما هستیم.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تهدید زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی به اعتصاب غذا

تهدید زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی به اعتصاب غذا


زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی ایرایی که به زندان قرچک ورامین تبعید شده‌اند، اعلام کردند در صورت ادامه شرایط موجود و بازنگرداندن آنان به زندان اوین اقدام به اعتصاب غذا خواهند کرد. روز چهارشنبه ۴بهمن ماه؛  این دو زندانی سیاسی پس از ضرب ‌و شتم شدید توسط دژخیمان خامنه‌ای به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. این انتقال به دستور حاجی مرادی نماینده دادستانی رژیم در اوین و پس از یک پرونده‌سازی انجام شد.
پس از انتقال این زندانیان سیاسی؛ زندانی سیاسی سهیل عربی طی پیامی از زندان اوین اعلام کرد در مقابل این عمل وحشیانه سکوت نکرده و تا برگرداندن آنان اقدام به اعتصاب غذا خواهد کرد.
همچنین زندانی سیاسی آرش صادقی همسر گلرخ ابراهیمی در زندان گوهردشت کرج از روز ۵بهمن اقدام به اعتصاب غذا کرده است. این اعتصاب غذا در شرایطی صورت می‌گیرد که وی پس از اعتصاب اعتراضی ۷۰روزه خویش در وضعیت نامناسب جسمی در سالن فوق امنیتی ۱۰در زندان رجایی شهر محبوس است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - اعتصاب غذای زندانیان سیاسی سهیل عربی و آرش صادقی

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی سهیل عربی و آرش صادقی


زندانیان سیاسی سهیل عربی در زندان اوین از روز 4بهمن  و آرش صادقی در زندان گوهردشت کرج از روز 5بهمن دست به اعتصاب غذا زدند. آنها در اعتراض به انتقال زندانیان سیاسی آتنا دائمی و گلرخ ایرایی با ضرب ‌و شتم به زندان قرچک ورامین اعتصاب غذا کرده‌اند. این دو زندانی سیاسی اعلام کرده‌اند اعتصاب‌غذای خود را تا برگرداندن آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به بند خودشان ادامه خواهد یافت. گفته می‌شود زندانی سیاسی سهیل عربی در چهارمین روز اعتصاب غذا ۷کیلو وزن کم کرده  است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۶ بهمن ۱۳۹۶

#ایران - سخنراني مريم رجوي در مجمع پارلماني شوراي اروپا استراسبورگ _ 4 بهمن 96

 سخنراني مريم رجوي در مجمع پارلماني شوراي اروپا
استراسبورگ _ 4 بهمن 96



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - معنی آن چه در مجلس ارتجاع می‌گذرد

 معنی آن چه در مجلس ارتجاع می‌گذرد


مدتی است مجلس ارتجاع به نمایشگاه بحرانهای رژیم تبدیل شده است و تقریباً در هر جلسه شاهد کشمکش، عربده‌کشی و دعواهای باندی و اعترافهای سنگین هستیم. این جنگ و دعواها یا اعترافهای سنگین در نگاه اول ناشی از جنگ قدرت و رویارویی باندها است، اما در نگاهی عمیق‌تر ریشه در بن‌بستهایی دارد که تمامیت نظام گرفتار آن است.
در جلسه چهارشنبه چهارم بهمن مجلس لایحه‌یی با عنوان «الحاق به کنوانسیون سازمان ملل‌متحد برای مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فرا ملی» تصویب شد که همین موضوع موجب کشمکش و تنش و اعتراف شد. نمایندگان باند خامنه‌ای می‌گفتند الحاق به این کنوانسیون به نفع‌مان نیست چون در این طرح مجبور می‌شویم علیه خودمان و نیروهای خودمان وارد شویم و باند روحانی می‌گفتند از نظر سیاسی مجبوریم و این به نفع‌مان است.
استدلال دسته اول این بود که اگر وارد این کنوانسیون شویم، باید در این مبارزه بین‌المللی مشارکت و همراهی کنیم در حالی که سوژه‌های اصلی این کنوانسیون جمعیتهایی مانند حزب‌الله و شبه‌نظامیان و جریانهایی هستند که به خودمان وابسته هستند و این به‌معنی خودزنی هست.
یکی از اعضای مجلس آخوندی به نام حاجی در این جلسه گفت:
«آمریکا همین اتهامی که چند روز پیش به حزب‌الله زد که اینها قاچاق مواد مخدر می‌کنند دقیقاً در راستای همین معاهده است که حالا ما می‌خواهیم به آن بپیوندیم...»
هم‌چنین پژمانفر عضو دیگر مجلس ارتجاع گفت: «این توهم که ما می‌توانیم وارد معاهدات بین‌المللی بشویم و بدون توجه به این موارد با گذاشتن یک پیش‌شرط به‌عنوان حق تحفظ حقوق خودمان را حفظ بکنیم یک توهم غلط است...»
وی در ادامه توضیح می‌دهد که به این ترتیب قدرتها و ملل‌متحد می‌توانند «ما و اختیارات ما را محدود کنند و به‌دست خود ما محدودیت برایمان ایجاد کنند..»
منظور این نمایندة‌ مجلس این است که وارد شدن در این نوع قراردادهای بین‌المللی دستمان را در کارهای تروریستی که به وفور انجام می‌دهیم می‌بندد و نمی‌توانیم مانند سابق با دخالت در کشورهای منطقه و تروریسم و جنگ‌افروزی از طریق شبه‌نظامیان و جریانانهای تروریستی خطمان را پیش ببریم.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که با این وصف چرا رژیم چنین محدودیتهایی را پذیرفت؟ جواب را باز هم باید در تنگنای سیاسی و خفگی اقتصادی جستجو کرد. درست مانند پذیرش قرارداد «اف‌ای‌تی‌اف» که برای مقابله با پولشویی بود و دست رژیم را در پولشویی، کسب درآمد از ترانزیت و قاچاق مواد مخدر و تغذیة مالی گروه‌های تروریستی امثال حزب‌الله می‌بندد؛ اما آن را با وجود همه درگیری و دعواهای درونی ناگزیر امضا کردند. البته قرارداد «اف‌ای‌تی‌اف» تقریباً در خفا و بدون سر و صدا به امضا رسد اما این یکی علنی تصویب و امضا شد. علت هم تشدید انزوا و خفگی است و برای باز شدن راه نفس اقتصادی و بقای «برجام» مجبور است امضا کند در غیراین صورت با بازگشت به شرایط پیش از برجام، راه تبادلات و راه نفس اقتصادی به‌طور کامل مسدود می‌شود.
راه نفس یعنی کاهش تحریمها، از سرگیری و گسترش روابط تجاری و سرمایه‌گذاری خارجی که امضای چنین کنوانسیونهایی از الزامات آن است و الا سمت تحولات ـ پس از تغییر دوران ـ هرچه تنگ‌تر شدن و بسته‌تر شدن همین راه نفس است.
بنابراین معنی وارد شدن به این نوع قراردادها، همان‌گونه که برخی اعضای مجلس ارتجاع گفتند، خودزنی و نیز به‌معنای خوردن زهرهای پیاپی و به قول خامنه‌ای تنزل بی‌پایان است که انتهای آن تلاشی و سرنگونی است.
روشن است که ورود به این‌گونه معاهدات بدون تأیید خامنه‌ای به مرحله تصویب و اجرا نمی‌رسد. کمااین‌که یکی از اعضای مجلس آخوندی به نام رحیمی همین موضوع را در لابه‌لای صحبتش خطاب به لاریجانی لو داد و گفت:
«اجازه ندهید این بدعت در مجلس دهم ایجاد شود و تکرار شود این‌که از رهبری مایه بگذارند و به‌صورت نجوایی و درگوشی پیام جابه‌جا بکنند که نظر رهبری این است یا نظر رهبری آن هست و آزادی عمل نمایندگان را تحت‌الشعاع بدهند».
در پایان بایستی به این سؤال هم پاسخ داد که آیا تصویب این قبیل معاهدات صوری و فرمالیته و مانور نیست؟ پاسخ این است که اگر ‌چه رژیم دست از ماهیت تروریستی خود و حمایت از گروه‌های تروریستی ‌زاده و پرورده خودش دست برنخواهد داشت و تا آنجا که بتواند تلاش می‌کند به شیوه گذشته به اقدامات سابق خود ادامه دهد، اما با توجه به سوابق رژیم که اکنون جامعه بین‌المللی نسبت به آن هشیار است، اکنون این قبیل دله‌دزدیها، بهای سنگینی برای رژیم خواهد داشت و این قبیل تصمیمها را بایستی در چارچوب تحمیل و خوردن ناگزیر زهر ارزیابی کرد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - هم ”گفتار درمانی“ و هم عجز!

هم ”گفتار درمانی“ و هم عجز!


پس از مصاحبه تلویزیونی آخوند روحانی در ۲بهمن ۹۶ و حرفهای پوچ، کلی و بی‌محتوایی که در این مصاحبه گفت، رسانه‌ها و مهره‌هایی از رژیم ضمن تمسخر گفته‌های او، آنها را گفتار درمانی نام نهاده و از این بابت او را زیر ضرب قرارداده‌اند.
سایت مشرق با اشاره به پوشال بافیهای روحانی در این مصاحبه از او می‌پرسد ”اگر به اولویتهای مهم اقتصاد و معیشت مردم پرداخته نشد، پس برنامه دیشب اصلاً برای چه طراحی شده بود؟“
این سایت دجالگریهای روحانی در این مصاحبه را ”گفتار درمانی“ نامیده که ”پایان عمر باور مردم“ نیز به آن به سرآمده است. (مشرق ۳بهمن ۹۶)
اگر چه این سایت حکومتی مدعی است که مردم به گفتار درمانی و به عبارتی به دجالگریهای روحانی باور داشته، و اکنون دوران این باور به سررسیده است، اما واقعیت این است که غیر از ایادی باند روحانی و لابیهای این دولت ضدمردمی که آن را تحت عنوان ”دولت اعتدال و امید“ حلوا حلوا می‌کردند، به‌طور واقع مردم ایران به آن نه چشم دوخته بودند، نه امیدی به آن داشتند و نه دروغ های این آخوند شیاد آنان را می‌فریفت.
گواه این واقعیت خروش مردم در قیام ایران است که مردم یکصدا فریاد می‌زدند ”مرگ بر روحانی“، ”مرگ بر این دولت مردم فریب“ و ”مرگ بر دولت بی‌غیرت“ !
بنابراین اگر کسی هم فریب لفاظیهای این شیخ فریبکار را خورده است کسانی بوده که در این حاکمیت ذینفع و صاحب منافع کلان بوده‌اند، که در حال حاضر که هوا را پس می‌دانند از او دوری می‌جویند.
در این رابطه صادق زیبا کلام که از حامیان دولت روحانی بود در واکنش به پوشالبافیهای روحانی می‌گوید: ”
روحانی یک جوری صحبت می‌کند که گویی مخاطبانش یک مشت کودکان خردسال هستند که با قشنگ صحبت کردن و لبخند زدن می‌توان این کودکان را راضی کرد. مشکل دیگر مصاحبه‌های آقای روحانی این است که یا تعمداً یا سهواً اساساً وارد مسائل واقعی نمی‌شوند. آقای روحانی طوری صحبت می‌کند که گویی هیچ مشکل و مسأله‌ای وجود ندارد... “ (سایت فرارو ۳بهمن ۹۶)
عزت الله ضرغامی رئیس سابق رادیو و تلویزیون حکومتی نیز سخنان روحانی را ”تکراری، کلیشه‌ای“ می داند (خبرگزاری تسنیم ۳بهمن ۹۶)
سایت حکومتی رجا نیوز ۳بهمن ۹۳ هم می‌نویسد: ”در سخنان روحانی جز یک‌سری «باید بشود» های همیشگی دیده نشد باید پرسید اگر به اولویتهای مهم اقتصاد و معیشت مردم پرداخته نشد، پس برنامه دیشب اصلاً برای چه طراحی شده بود؟ روحانی کدام حرف مهم را داشت“..
نقوی حسینی عضو مجلس ارتجاع نیز در واکنش به لفاظیهای روحانی می‌گوید: ”روحانی این‌که دولت بگوید اگر به مجلس پیشنهادی بدهیم و تصویب کند برای حل مشکل اشتغال اقدام خواهیم کرد و در غیراینصورت اقدامی نخواهیم کرد؛ پاسخ ملت نیست. این‌ها پاسخ‌های قانع کننده‌ای نیست ما گردو بازی نمی‌کنیم بلکه کشور اداره می‌کنیم باید حرف اساسی و منطقی زده شود. (سایت حکومتی دانشجو ۴بهمن ۹۶)
سوال این است که روحانی با پوشالبافی چه کار می‌تواند بکند و اصولاً مگر روسای دولتهای قبلی این حاکمیت پلید جز شیادی، حرافی چیز دیگری تحویل مردم می‌دادند؟
واقعیت این است که مشکل روحانی این نیست که نمی‌داند چطور حرف بزند زیرا او در حرافی ید طولایی دارد. مشکل او این است که معضلات و مشکلات و به عبارت دیگر بحرانهایی که حکومت آخوندی و از جمله دولت روحانی را فراگرفته، به قدری بزرگ است که نه روحانی و نه هیچ کس دیگر از مقامات حاکمیت پلید قادر به حل آن نیست. بنابراین کار نظام آخوندی و دولت روحانی از این حرفها گذشته که بتوانند به‌طور عملی با این بحرانها مقابله کنند.
بنابراین روحانی بهتر از هر کسی می‌داند که نمی‌تواند کمترین اقدام موثری در برداشتن موانع و مقابله با بحرانهای گریبانگیر را به‌عمل آورد.
شاید روحانی بهتر از هر مقام دیگر رژیم می‌داند که در حالی که شرایط اقتصادی و اجتماعی روز به روز دارد انفجاری‌تر می‌شود، راه‌حل عملی و واقعی برای مقابله با آن را ندارند و لذا چاره‌یی جز لفاظی ندارد. البته فریبکاری و ابراز سخنان میان تهی تنها منحصر به روحانی نیست بلکه سلف او نیز در گفتار درمانی می‌خواست نفت را بر سر سفره مردم بیاورد، اما عملاً فقر را به‌طور مساوی بر سرسفره مردم تقسیم کرد.
به فرض این‌که روحانی هم از مشکلات مورد نظر مهره‌ها و رسانه‌هایی که از آنها نام برده شد، حرفی به میان می‌آورد، مگر با حرف زدن از مشکلات واقعی توسط روحانی، گرهی ازاین همه گره‌های کور گشوده می‌شد.
تنها حرف زدن از مشکلات واقعی و راه عمل نداشتن برای مقابله با آنها نیز خود یک نوع گفتار درمانی است.
در حاکمیت پلید آخوندی که اساس آن بر سرکوب و غارت مردم استوار است هیچ راه‌حل عملی برای مشکلات به‌طور واقعی وجود ندارد و هیچ کس هم قادر به حل آنها نخواهد بود.
ضمنا تا زمانی که این رژیم سرپا است از آنجایی که هیچ راه‌حلی برای مقابله با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی ندارد، نه تنها پوشال‌بافی و حرافی کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم خواهد شد. خواه گوینده آن روحانی باشد و یا مقام دیگری و این مضحکه در نظام آخوندی پایان پذیر نیست.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - کشتی مطلا بر اقیانوس فقر توده‌ها!

کشتی مطلا بر اقیانوس فقر توده‌ها!


«سازنده کشتی مطلا می‌توانست پول خود را صرف عیاشی و گردشگری کند اما صرف قرآن کرده / اگر فقرا فقیر هستند، به‌خاطر قرآن نوشتن نیست، برای آن است که برخی گردن کلفتها زکات نمی‌پردازند.» .
سایت حکومتی انتخاب ـ ۲بهمن ۹۶
 ***
این بخشی از افاضات آخوند اراکی، عضو جامعه مدرسین و به‌اصطلاح دبیرکل مجمع تقریب مذاهب است. او مشابه این حرفها را وقتی بر زبان رانده که موج عظیمی از انتقادات علیه ساختن کشتی مطلای مزین به آیات قران با پول‌های بادآورده به راه افتاد؛ یعنی آش آن‌قدر شور شد که صدای خود رژیمی‌ها هم در آمد و نوشتند:
«کشتی‌یی که نه می‌شود سوارش شد، نه می‌توان از قرآن آن استفاده کرد و فقط روی اعصاب مردمی است که با چند گرم از این کشتی زندگی‌شان زیر و رو می‌شود. مگر در تفکر الهی طلا و نقره چقدر ارزشمند است که شما با طلا تعظیم شعائر می‌کنید؟
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادی) سبب نمی‌شد که همه مردم امت واحد (گمراهی) شوند، ما برای کسانی که به (خداوند) رحمان کافر می‌شدند خانه‌هایی قرار می‌دادیم با سقف‌هایی از نقره و نردبانهایی که از آن بالا روند. (زخرف ۳۳)
خب این کار اگر ارزشمند بود که خدا برای کفار نمی‌کرد!؟ اگر سقف خانه طلا و نقره در این دنیا برای کسی تعظیم محسوب می‌شود که خدا نعوذ بالله خودش تعظیم کفار نمی‌کند! اتفاقاً باید می‌فرمود سقف خانه پیامبر (ص) را از طلا می‌ساختم (تعظیم شعائر)، نه این‌که درست برعکس! آدم از تعجب شاخ در می‌آورد که آقایان دقیقاً خود قرآن که سوره زخرف در آن است را به همان شکل تعظیم می‌کنند!» .
یا
«مردم نان ندارند قرآن مطلا رونمایی می‌شود! خوب شد مشخص شد از قم تا تهران از علما تا زعما همه ماشاالله از درد مردم بی‌اطلاعند.» .
سایت حکومتی صراط ـ ۱بهمن ۹۶
 ***
بله که بی‌اطلاعند. یا نه اطلاع دارند ولی...
آری، ساخت این کشتی در حالی صورت می‌گیرد که اختلاف فاحش طبقاتی بین اقلیت ۴درصدی و اکثریت ۹۶ درصدی بیداد می‌کند و بختک فقر غیرقابل تصور، نفس گرسنگان، پابرهنگان و نیازمندان به نان بخور و نمیر را بند آورده است. بازدید حسن روحانی از این کشتی نیز نشان داد که سردمداران این حکومت در نمک‌پاشی بر زخمهای مردم محروم با یکدیگر همدست و همکاسه هستند. آنها در شرایطی به رونمایی از این به‌اصطلاح آثار هنری می‌پردازند که فقر و فاقة فاحش توده‌های به جان آمده مردم را به قیام و اعتراض برانگیخته است.
***
در سال گذشته نیز بزرگترین قرآن طلا و نقره جهان با وزن ۱۰۰کیلوگرم ساخته شد اما این حجم از مخالفتها را به‌دنبال نداشت. حال قیام توده‌ها باعث شده که زبانها باز شود و افرادی از همین رژیم نیز به خود جرأت بدهند و بخشی از واقعیت را بیان کنند اما سقف دیدگاه آنان نیز مانند آخوند اراکی این است که برای مقابله با فقر باید اغنیا و چپاولگران (همین سردمداران رژیم) لطف کرده و مقداری از پول خود را به‌عنوان زکات به فقرا بپردازند! اما باید گفت: حنای این‌ دجالگریها دیگر رنگی ندارد. زمان دخیل بستن به اینگونه «سفینه‌های نجات» و شیادی حول آن گذشته است. زود است که تمامیت رژیم در اقیانوس خشم مردم محروم و قیام‌کنندگان خستگی‌ناپذیر غرق شود و نیست و نابود گردد. آن روز حتی تخته‌پاره‌یی نیز نخواهد بود تا آنها را از مرگ تاریخی نجات دهد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تظاهرات هموطنان و یاران اشرف‌نشان همزمان با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت - مجمع پارلمانی شورای اروپا - استراسبورگ + فیلم

تظاهرات هموطنان و یاران اشرف‌نشان همزمان با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت - مجمع پارلمانی شورای اروپا - استراسبورگ + فیلم




آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - مریم رجوی در کنفرانس مطبوعاتی در شورای اروپا: دستگیر ‌شدگان قیام ایران باید فوراً آزاد شوند

 مریم رجوی در کنفرانس مطبوعاتی در شورای اروپا: دستگیر ‌شدگان قیام ایران باید فوراً آزاد شوند


مریم رجوی در کنفرانس مطبوعاتی در شورای اروپا: دستگیر ‌شدگان قیام ایران باید فوراً آزاد شوند
۱. من امروز در اجلاس فراکسیونهای احزاب مردم اروپا،
لیبرال دمکراتهای اروپا و اتحاد چپ اروپا آخرین تحولات قیام مردم ایران علیه فاشیسم دینی حاکم را مورد بحث قرار دادم.
۲. قیام نشان داد: جامعه ایران انفجاری است و اعتراضات در سراسر کشور ادامه دارد.
۳. بحران، رژیم را فراگرفته است. فساد جزء تفکیک‌ناپذیر رژیم است. ارز رسمی کشور با سقوط آزاد مواجه است.
۴. قیام پایانی بود بر نمایش اصلاح‌طلبی رژ‌یم.
سیاست مماشات در سطح بین‌المللی باید متوقف شود.
۵. رژیم وارد فاز پایانی خود شده است. اوضاع به قبل از قیام باز نمی‌گردد. مردم تا سرنگونی رژیم ادامه می‌دهند.
۶. در جریان قیام: دهها تن به‌دست پاسداران کشته،
۸۰۰۰تن دستگیر و شمار زیادی زیر شکنجه به‌قتل رسیدند. عده‌یی مفقود شدند.
این جنایات از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.
چرا اتحادیه اروپا در مقابل همه اینها سکوت و بی‌عملی در پیش گرفته است؟
۷. من از شورای اروپا و کشورهای عضو می‌خواهم
با اقدامات مؤثر و تصمیمات لازم‌الاجرا فاشیسم دینی را وادار کنند تا:
زندانیان قیام را فوراً آزاد کند.
آزادی بیان و اجتماعات تضمین شود.
به سرکوب زنان پایان دهد و حجاب اجباری را لغو کند.
۳۹سال خونریزی و جنایت، تبعیض و سرکوب علیه زنان و خفقان و سانسور، کافی است
و جامعه جهانی باید به سکوت و بی‌عملی خود پایان دهد.
رژیم ایران به‌خاطر شلیک بر روی تظاهر‌کنندگان و کشتن آنها زیر شکنجه باید قیمت سنگینی بپردازد.
شورای اروپا، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو و هم‌چنین ملل‌متحد باید در طرف مردم ایران قرار بگیرند و نه در طرف فاشیسم دینی.
از کمیسر عالی حقوق‌بشر می‌خواهم یک هیأت بین‌المللی برای تحقیق پیرامون شهیدان و زندانیان و مفقودشدگان قیام و کسانی که در زندان به‌قتل رسیده‌اند، تشکیل دهد.
قیام نشان داد:
• این رژیم نه مشروعیت دارد، نه آینده.
• سرمایه‌گذاری بر روی آن محکوم به شکست است.
• هرگونه رابطه سیاسی و اقتصادی با این رژیم باید متوقف شود.
• حاکمان ایران به‌خاطر جنایت علیه بشریت باید مورد تحریم‌های همه‌جانبه قرار گیرند.
• اقتصاد ایران در بیت خامنه‌ای و در دست پاسداران است. تجارت با این رژیم یعنی سوخت‌رساندن به ماشین کشتار و صدور تروریسم و جنگ‌افروزی.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - مریم رجوی: اروپا باید در کنار قیام‌کنندگان ایران باشد

 مریم رجوی: اروپا باید در کنار قیام‌کنندگان ایران باشد


مریم رجوی که به دعوت گروه‌های سیاسی مجمع پارلمانی شورای اروپا به استراسبورگ سفر کرده بود، در اجلاس رسمی گروه حزب مردم اروپا که بزرگترین فراکسیون سیاسی مجمع پارلمانی شورای اروپاست شرکت کرد.
اجلاس رسمی گروه حزب مردم اروپا به ریاست آقای سزار پردا روز ۴بهمن (۲۴ژانویه) در مجمع پارلمانی شورای اروپا برگزار شد. آقای پردا در شروع سخنان خود گفت مبارزه شما بر حق است و ما در طرف شما برای آزادی، دموکراسی و حقوق‌بشر هستیم.
در این اجلاس مریم رجوی، طی سخنانی با اشاره به قیام اخیر مردم ایران، به بررسی آثار و پیام‌های این قیام پرداخت و گفت: طی دو هفته از روز ۷دی ماه، قیامی در ایران آغاز شد که به سرعت در ۱۴۲شهر کشور، گسترش یافت و میلیون‌ها نفر از مردم به‌ویژه جوانان به خیابانها آمدند. آنها خواستار سرنگونی خامنه‌ای و تمامیت دیکتاتوری دینی شدند و نسبت به روحانی رئیس‌جمهور رژیم ابراز تنفر کردند.
در جریان این اعتراضات مشروع بیش از ۸۰۰۰نفر دستگیر شدند و تاکنون گزارشهای موثق حاکی از مرگ حداقل ده تن از معترضان در زندان و زیر شکنجه است.
من امروز به مجمع پارلمانی شورای اروپا آمده‌ام تا صدای معترضانی باشم که هم‌اکنون در زندان و تحت شکنجه قرار دارند.
من از گروه شما و مجمع پارلمانی شورای اروپا می‌خواهم که کشتار معترضان در زندان را قویاً محکوم کنید و از همه دولتهای اروپایی بخواهید دست به اقدامات عملی برای آزادی زندانیان بزنند.
من هم‌چنین از شما می‌خواهم از کمیسر عالی حقوق‌بشر بخواهید که یک کمیسیون تحقیق در مورد دستگیرهای خودسرانه و مرگ معترض در زندان را تشکیل دهد.
فریاد مردم ما این است: آزادی فوری زندانیان قیام آزادی بیان و اجتماعات
لغو سرکوب و حجاب اجباری زنان، همین امروز. بعد از ۳۹سال دیگر کافی است.
نمایندگان محترم،
این قیام دربرگیرنده چند پیام مهم است:
نخست این‌که رژیم ایران بسیار لرزان است و جامعه ایران یک وضعیت انفجاری دارد. دیگر این‌که مردم ایران خواهان یک تغییر بنیادین هستند و هیچ تمایزی بین جناح‌های درون رژیم قائل نمی‌شوند.
اکنون دیوار ترس در میان مردم ترک برداشته است. حالا این آخوندها هستند که از آینده خود می‌ترسند. پاسداران و نیروهای امنیتی نتوانستند مانع بروز قیام شوند. که نشانگر ضعف آنهاست از این مهم‌تر، آنها نتوانستند مانع گسترش سریع قیام در شهرهای ایران شوند.
دیگر این‌که اثبات شد که با وجود سرکوب شدید در دل جامعه ایران نیرویی وجود دارد که قادر است چنین قیامی را خلق کند. این برخلاف دعاوی آخوندها و مدافعان رژیم است که جز رقابتهای دو جناح رژیم، چیزی وجود ندارد. و خامنه‌ای در سخنرانی خود در روز ۱۹دی (۹ژانویه) گفت آنچه واقع شده را سازمان مجاهدین از چند ماه قبل سازماندهی کردند. فراخوان را هم آ‌ن‌ها دادند.
حضار محترم،
استبداد مذهبی روی انبار باروت نشسته است. یک حکومت به‌شدت پوسیده‌ است. در درون خودش شقه شده است. از نظر اقتصادی در وضع وخیمی است و راه‌حلی ندارد.
پس از برجام تصور می‌شد که زندگی مردم بهبود پیدا کند. اما ملاها منافع سیاسی و مالی برجام را برای نقض هرچه بیشتر حقوق‌بشر در ایران به‌کار گرفتند. هم‌چنین جنگ‌افروزی در منطقه را شدت بخشیدند، تا بر مشکلات داخلی سرپوش بگذارند. اما درگیر‌شدن همزمان در چند جنگ و بحران در منطقه رژیم را گرفتار کرده است.
این رژیم بدون اختناق قادر نیست حتی مدت کمی خود را حفظ کند. تحت حاکمیت این رژیم ابراز مخالفت ممنوع است. داشتن تشکل ممنوع است. اجتماعات ممنوع است. آزادی‌های فردی از جمله آزادی پوشش ممنوع است.
ولی‌فقیه و همدستان او به‌ هیچ قانونی مقید نیستند. آنها وقتی خود را در خطر ببینند حتی قوانین مصوب خود را به‌راحتی زیر پا می‌گذارند. این وضعیت برای مردم ناامنی ایجاد کرده است.
برای فعالیت‌های اقتصادی هم، امنیتی وجود ندارد. زیرا برای هر شرکتی ممکن است به‌سادگی پرونده‌سازی بشود. دستگاه قضایی به‌شدت فاسد و صرفاً یک ابزار سرکوب در دست خامنه‌ای است. امنیت قضایی وجود ندارد.
در ایران به نسبت جمعیت، بالاترین تعداد اعدامها در جهان انجام می‌شود. آخوندها با این بربریت حکومت خود را نگه می‌دارند. اما ما مطمئنیم که دوام نخواهد آورد. زیرا مردم ایران خواستار تغییراند.
ما جنبشی هستیم که برای به‌دست آوردن آزادی و دموکراسی و حقوق‌بشر و حکومت قانون به‌پا خاسته‌ایم.
مبارزه ما در چارچوب شورای ملی مقاومت است که جایگزین دموکراتیک این رژیم است. این شورا در برگیرنده شخصیتها و گروه‌های سیاسی از گرایش‌های گوناگون است.
این شورا برای یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین از دولت، مبارزه می‌کند. برای یک جامعه بر اساس حقوق‌بشر و برابری زن و مرد. هم‌چنین خواهان یک قضاییه مستقل بر اساس اصل برائت است و خواستار اقتصادی که فرصت برابر در اختیار همه قرار دهد.
مقاومت ما برای برپایی سیستمی تلاش می‌کند که در آن حاکمیت قانون برقرار باشد. یک نظام پاسخگو، مسئولیت‌پذیر، با حداکثر شفافیت، که در آن امکان مشارکت عموم در تصمیم‌گیریها فراهم باشد.
ما برای تغییر در ایران، به مقاومت و قیام مردم ایران متکی هستیم و دخالت خارجی را رد کرده‌ایم. اما از دولتهای دیگر و مشخصاً از کشورهای اروپا می‌خواهیم که رابطه خود با رژیم ایران را مشروط به توقف شکنجه و اعدام کنند.
از همه شما متشکرم.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۳ بهمن ۱۳۹۶

#ایران - آسوشیتدپرس:‌ مریم رجوی گفت سرمایه بزرگ ما برای پیشرفت قیام، وجود یک آلترناتیو دموکراتیک است

 آسوشیتدپرس:‌ مریم رجوی گفت سرمایه بزرگ ما برای پیشرفت قیام، وجود یک آلترناتیو دموکراتیک است


خبرگزاری آسوشیتدپرس دهها تصویر از دیدار رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت و نیوت گینگریچ مخابره کرد. در زیر این تصاویر از جمله نوشته شده است: مریم رجوی و نیوت گینگریج در یک کنفرانس در دفتر شورای ملی مقاومت در اور سوراواز در پاریس در حمایت از قیام مردم ایران برای تغییر رژیم صحبت کردند. نیویت گینگریچ، سخنگوی سابق مجلس نمایندگان آمریکا گفت با هر اعتراض، شما خواهید دید که مردم بیشتری باور می‌کنند که دیکتاتوری پایدار نخواهد بود. مریم رجوی، گفت سرمایه بزرگ ما برای پیشرفت قیام، وجود یک آلترناتیو دموکراتیکی است که نماینده مردم ایرانی است که آرزوی به‌دست آوردن آزادی هستند.






آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - کنفرانس همبستگی با قیام سراسری مردم ایران - سرنگونی به‌پیش با 1000اشرف: سناتور رابرت توریسلی: آنها (رژیم آخوندی) سرنگون خواهند شد

کنفرانس همبستگی با قیام سراسری مردم ایران - سرنگونی به‌پیش با 1000اشرف:
سناتور رابرت توریسلی: آنها (رژیم آخوندی) سرنگون خواهند شد


سرنگونی
به‌پیش با 1000اشرف
کنفرانس با حضور مریم رجوی ، نیوت گینگریچ
سناتور رابرت توریسلی
29دی 1396
سناتور رابرت توریسلی:
آنچه اکنون در ایران در حال وقوع است، شروع یک انقلاب است
ما یک چیز را در رابطه با این انقلاب می‌دانیم و آن هم نتیجه آن است:
آنها سرنگون خواهند شد
سناتور رابرت توریسلی:
با تشکر از شما اتفاقی که دارد می‌افتد این است: این شروع یک انقلاب است. این انقلاب دیروز شروع نشد، بذرهای آن از خیلی وقت پیش با سرکوب کاشته شده بود. اولین گلوله‌ها در اشرف شلیک شد و سپس در لیبرتی، رژیمی که برای باقی‌ماندن در قدرت، مردم را به‌قتل می‌رساند. آن گلوله‌ها الآن به‌سمت مردم به همان دلایل شلیک می‌شود، نه دیگر در اشرف بلکه در همه شهرهای ایران، بنابراین برای همه کسانی که شاهد شروع این انقلاب هستند، اجازه بدهید من چند نکته را بگویم.
ابتدا به دولت خودم و دولتهای اروپایی؛ هشت‌هزار تن از معترضان دستگیر شدند، جسد جوانان در مقابل خانه‌های والدینشان انداخته می‌شود، شکنجه‌های غیرقابل تصور؛ این است مدره‌ بودن روحانی شما، این معنای مدره‌بودن در یک دیکتاتوری است، آیا از آن خوشتان می‌آید؟ در مقابل آن بایستید
به ایرانیان و ایرانیانی که در خارج هستند در سراسر جهان، اجازه بدهید نکته‌یی را به شما بگویم. شما چه در لس‌آنجلس یا برلین یا لندن یا پاریس، یا هر جای دیگری که باشید برایم تفاوتی ندارد که کجا هستید، ولی شما یک نقش و مسئولیت دارید. شما ممکن است دیگر در ایران نباشید و نتوانید به تظاهرات بروید، ولی می‌توانید نیرویی در تاریخ باشید. اگر یک کامپیوتر لپ‌تاپ دارید و در مونیخ نشسته‌اید، همین امشب روی کامپیوترتان بروید و با مردم سراسر ایران ارتباط برقرار کنید و آنها را تشویق به ایستادگی کنید با آنها همین امروز صحبت کنید. اگر در لس‌آنجلس هستید، شما نقش مجاهدین خلق را می‌دانید. روحانی آن را برای شما با تماس با ماکرون تأیید کرد.
این یک انقلاب بدون رهبری نیست، با اشراف به این‌که سخنان ما به هر شیوه‌یی به مردم ایران خواهد رسید، بگذارید با آنها به‌طور جداگانه و جمعی صحبت کنیم. نیوت (گینگریچ) این‌را بهتر از من بیان کرد. همه ما انقلاب‌ها را دیده‌ایم، هر سرباز، هر پلیسی در ایران در مقابل یک تصمیم‌گیری قرار دارد، شما می‌خواهید در کدام سمت تاریخ باشید؟ شاید فردا، شاید شش ماه دیگر و شاید یک‌سال دیگر از شما خواسته شود که تصمیم بگیرید و در عرض پانزده دقیقه ممکن است آن تصمیم، زندگی شما را رقم بزند. آیا شما به روی مردم شلیک می‌کنید؟ آیا دانشجویان را می‌زنید؟ آیا یک مرد جوان را شکنجه می‌کنید؟ و آیا به یک زن جوان در زندان تعرض می‌کنید؟ سخت است که «نه» بگویید، اما تاریخ ثابت خواهد کرد که سخت‌تر این است که بگویید «آری». با شلیک به‌سمت دانشجویان در خیابانهای تهران، ممکن است آن روز را سپری کنید، ولی فرزندانتان نامتان را انکار خواهند کرد، نوه‌هایتان انکار خواهند کرد که هیچ‌گاه شما را می‌ شناخته‌اند. با شرم‌ساری زندگی خواهید کرد. شما پانزده دقیقه مهلت خواهید داشت که مجازات نشوید، اما نسل‌های متمادی محکوم به شرم‌ساری خواهید شد، چرا که شما در طرف اشتباه تاریخ بوده‌اید. شما برای ایران نایستادید، شما برای مردم خودتان نایستادید. و در کنار مردم ایران بایستید و در شرم‌ساری زندگی نکنید و به کسانی که در ایران هستند و به دلایل مختلف نمی‌توانند به تظاهرکنندگان در خیابانها بپیوندند، به‌خاطر سن آنها و یا مسئولیتهایی که در زندگی دارند؛ هیچ‌جای شرم نیست. هر کس نقشی دارد. همه می‌توانند کاری انجام بدهند و از شما می‌خواهم که اگر صدای من‌را در هر نقطه از ایران می‌شنوید، فردا، پس‌فردا و روز بعد از آن، وقتی بیدار می‌شوید، از خودتان سؤال کنید که من امروز برای قدردانی از پدرانم، برای فرهنگی که به آن عشق می‌ورزم و برای کشورم چه خواهم کرد؟ ممکن است نوشتن یک شعار باشد، شعار «ایران آزاد» بر روی یک دیوار؛ ممکن است صحبت‌کردن با یک دوست باشد تا وی را تشویق کنید. ممکن است این کار قدردانی از جوانی باشد که به تظاهرات می‌رود، می‌تواند صدها کار باشد. تنها چیزی که از شما می‌خواهم این است که کاری انجام بدهید. هر روز کاری بکنید، هر چقدر هم که کوچک باشد.
همه شما در تاریخ نقش دارید، تصمیم بگیرید که این نقش چیست؛ و هیچ‌کدام از این حرف‌ها به این معنی نیست که ما در مسیری قرار داریم که فردا یا پس‌فردا تمام خواهد شد. دشمن ما قطعاً به همان قطعیتی که فردا آفتاب طلوع خواهد کرد سرنگون خواهد شد؛ ولی این به این معنی نیست که فردا سقوط خواهد کرد و همه ما باید آن‌قدر شجاعت و ثبات قدم داشته باشیم که این‌را درک کنیم، چرا که روزهای خوب و روزهای بد در پیش است. فقط یک چیز هست که ما در رابطه با این انقلاب می‌دانیم و آن هم نتیجه آن است. آنها سرنگون خواهند شد. رژیم فقط هشت هزار نفر را زندانی نکرد، آنها خانواده آنان، خواهران و برادرانشان و دوستان و هم‌کلاسی‌های آنها را تغییر دادند، هشت هزار نفر را زندانی کنید، هشتاد هزار نفر را تغییر می‌دهید که وارد انقلاب شوند، صد نفر را بکشید، ده‌هزار نفر را به انقلاب می‌کشید، آنها با سرکوب خودشان، در حال ساختن انقلاب هستند. این قانونمندی انقلاب است. ما فقط باید به مردم یادآوری کنیم. من فقط می‌توانم تصور کنم که تاریخ چگونه شجاعت جوانانی را که موضع گرفته‌اند ثبت خواهد کرد. ممکن است به این سادگی باشد که آنها سرانجام تصمیمی گرفتند که ایرانی ‌بودن به این معنی نیست که شما باید فقیر باشید، این‌که یک کودک ایرانی هستید به‌معنای این نیست که آینده‌یی ندارید. تهرانی بودن به‌معنای آن نیست که شما آزاد نیستید. چرا جوانان به خیابانها می‌آیند؟ این پیچیده نیست و ممکن است به همین سادگی باشد که زمان به سرآمده است. آن جوانان می‌دانند که چیزی برای از دست‌دادن ندارند، چیزی جز فقر و نا امیدیشان. و سرانجام، خانم رجوی در تمام اینها، ممکن است کسانی باشند که ادعای رهبری بکنند، اما با آخوندها سازش کرده‌اند. ممکن است افرادی باشند که بگویند، به یک ایران آزاد اعتقاد دارند، ولی آنها سازشکارانی هستند که سازش می‌کنند تا با آنها سازش شود. اما تنها یک نفر هست که هرگز سازش نکرده است؛ کسی که شاهد نه صدها و نه هزاران شهید، بلکه شاهد دهها هزار شهید است که جان خود را از دست می‌دهند؛ زیرا آنها در انتظار چنین لحظةی، سازش نخواهند کرد. این سازمان، سازمان مجاهدین خلق ایران و این رهبر، خانم رجوی است.
از همه شما بسیار سپاس‌گذارم.
سرهنگ وسلی مارتین
خانم رجوی، متشکرم. سخنگو گینگریچ، سناتور توریسلی، کار کردن با همه شما لذت‌بخش است. خانم‌ها و آقایان، من افتخار می‌کنم. در حالی که این جوانان صحبت می‌کردند، به یاد چیزی که قبلاً گفتم و مشاهده کردم افتادم. تعداد بسیاری جوانان که به یک جامعه آزاد می‌آیند، من فرزندان و ایرانیان بزرگسال را در ایالات متحده، کانادا و سراسر اروپا دیده‌ام و همیشه من‌را شگفت‌زده کرده و تحت تأثیر قرار می‌دهد که در شخصیت‌های قوی که آنها در حال ساختن آن هستند، چقدر تعادل وجود دارد. همیشه به ذهنم می‌زند که اگر کشور ایران مانند فرانسه، آلمان، انگلستان، کانادا و ایالات متحده آمریکا آزاد بود، ما همان چیز را در آنجا می‌دیدیم. آیا این افراد، در هر سنی، باید از حق دموکراسی، حق امنیت و حق آزادی محروم شوند؟ خیر. آنها امروز مبارزه می‌کنند. امیدوارم پیروزی به‌زودی به‌دست آید؛ آنها شایسته این پیروزی هستند و هم‌چنین شایسته حمایت ما هستند. این واقعیت است که ما همیشه در کنار آنها باقی خواهیم ماند و هرگز نمی‌توانیم آنها را رها کنیم. زیرا آنها تسلیم نمی‌شوند. خانمها و آقایان از شما سپاسگزارم؛ خانم رجوی، از شما متشکرم.
زلال حبیبی
خانم‌ها، آقایان، میهمانان گرامی، خانم رجوی
در اینجا گردهم آمده‌ایم تا همبستگی خودمان را با مردم شجاع ایران ابراز کنیم که به خیابانها آمده‌اند، از مشهد تا کرمانشاه و از اراک تا تویسرکان و در بیش از 142شهر و به تغییر رژیم و یک ایران آزاد فراخوان می‌دهند. ما به شهدایی ادای احترام می‌کنیم که زندگی‌شان را فدا کردند و فریاد آزادی و دموکراسی سر دادند و درود می‌فرستیم به زنان و مردان شجاعی که به خیابانها آمدند و با صدایی متحد خواهان پایان حکومت مذهبی شدند و شعار دادند: «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر روحانی»، «اصلاح‌طلب اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا». پیام ما امروز به براداران و خواهران جوانمان و 8000نفری که در زندانهای رژیم ایران در برابر شکنجه و اذیت و آزار پایداری می‌کنند، کسانی که با ایستادگی در برابر بی‌رحمی و سبعیت این رژیم لرزه بر اندام آن انداخته‌اند، از مادران مسن در قم و اصفهان تا دانش‌آموزان جوان در شهرهای اهواز تا سیستان و بلوچستان و به زنان شجاعی که این مسیر را در سراسر کشور هدایت می‌کنند، (پیام ما) این است که ما با شما هستیم، شانه به شانه تا طلوع سپیده‌دم آزادی در ایران و بدون شک آن روز دور نیست و روز حساب نزدیک است.
ایمان افصحی
من ایمان افصحی هستم، فوق‌لیسانس حقوق و وکیل و مشاور حقوقی در ایران. من در زندان همدان به دنیا آمده‌ام، چون در زمان تولد، پدر و مادرم به‌دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق توسط رژیم دستگیر و در زندان به‌سر می‌بردند، بعدها پدرم بهزاد افصحی در سال 1363و دایی‌ام و خاله‌ام پرویز و فریبا گودرزی در قتل‌عام 67به‌دست رژیم آخوندی اعدام شدند. طبیعتاً متولد شدن در خانواده‌یی مخالف رژیم و هوادار سازمان از همان ابتدا من‌را با سازمان و مقاومت آشنا و روح و ضمیر سرکش مرا دستخوش خود ساخته بود. هر چقدر که بزرگ‌تر می‌شدم ظلم و ستم و غارتگری و خونریزی رژیم را بیشتر لمس می‌کردم و روز به روز بر کینه و نفرتم از این جانیان افزوده می‌شد. هر روز و هر ساعت که در ایران زندگی می‌کردم با واقعه و صحنه‌یی از ستم رژیم بر مردمم روبه‌رو بودم و عمق نفرت مردم کوچه و خیابان و همکار و همکلاسی را بهتر می‌فهمیدم. واقعیت نفرت مردم ایران از این حکومت بیش از تصور ما است، اما به‌دلیل سرکوب و اختناق شدید عوامل رژیم، فرصت فریاد از مردان و زنان کشورم گرفته شده است. در ایران فعلی و در جامعةی که یکی از جوان‌ترین کشورهای دنیا است، صحبت از ایدئولوژی ارتجاعی و زن‌ستیز آخوندی بی‌راه و بی‌ثمر است. آتشی از نفرت و خشم در زیر پوست جامعه و در همه اقشار فروزان است که هر لحظه‌ این آتش زیر خاکستر در انتظار نسیم رهایی‌بخشی است که شعله برافروزد و دامان این جانیان را با شراره‌های غضب خود خاک و خاکستر کند. شاهد این سخن، قیام دی‌ماه امسال است که زبان از بیان عظمت و منتهای خشم مردم از این قاتلان قاصر است. گستردگی این قیام در سراسر وطن و در بیش از 140شهر و شعارهایی که جوانان شجاع و آزاده ایران علیه تمامیت رژیم و جرثومه فساد و تباهی خامنه‌ای جنایتکار سر دادند، تصویر واقعی ایران و ایرانیان است. واقعیت این است که مردم از اصلاح‌طلبان قلابی و حکومتی که سال‌ها در پوشش آن سعی در حفظ و بقای نظام داشتند گذشته‌اند و امروز هر کس که ذره‌یی انصاف، شجاعت و منطق داشته باشد، در جبهه سرنگونی قرار خواهد گرفت. همان حرفی که رهبر عزیزمان مسعود بعد از 30خرداد 60زد. در سال 91به‌دلیل ارتباطم با سازمان و فعالیت‌هایم، توسط اطلاعات سپاه دستگیر شدم و مدتها در سلول‌های انفرادی بند 2الف زندان اوین بودم. دستگیری و فشارهای وارده از سوی عوامل اطلاعات مرا که یک برانداز و سر‌نگونی‌طلب بودم بیش‌از‌پیش در مسیر مبارزه و عزم جزم کردن برای از پای در آوردن این رژیم مصمم کرد امروز و در این لحظه با صدای بلند فریاد می‌زنم که بالاترین افتخار زندگی‌ام پیوستن به مجاهدین خلق هست و خواهد بود؛ چون راه سرفرازی و استواری و مجاهدت تا آخرین قطره خون را به من نشان دادند و بهای سنگین آزادی خلق در زنجیرمان را با هزاران هزار شهید پرداخت کردند.
با امید به پیروزی محتوم خلق و برقراری دموکراسی و آزادی در ایران این زیباترین وطن و بردن مهر تابان مریم رهایی به ایران‌زمین و با تعظیم در برابر فدا و صداقت رهبری پاکبازم برادر مسعود، حاضر، حاضر حاضر.
پریا کهندل
من پریا هستم، پریا کهندل، 18سالمه و از ایران اومدم. وقتی 8سالم بود، پدرم به‌جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد. چون عاشق ایران بود و یک ایران آزاد رو می‌خواست، به ده سال زندان محکوم شد و من فقط حق داشتم هفته‌یی 20دقیقه باهاش صحبت کنم از پشت شیشه‌های زندان گوهردشت . ولی خوشحال بودم که پدرم یک جنگجوی آزادیه و امروز خوشحالم که خودم هم به این مقاومت پیوستم و می‌تونم در راه آزادی ایران قدم بردارم. دوستان من می‌تونم این‌جا ساعتها از درد و رنجی که شاهدش بودم بگم، از مادرهایی که گریه کردند، از خانواده‌ها، از بچه‌های کم سن و سالی که پدرهاشون زیر شکنجه شهید شدن بگم و یا کسایی که بعدها اعدام شدند. ولی من امروز نیستم که از درد و رنج و فقر و سرکوب بگم، چون قدرت توصیفش رو ندارم، از بلایی که آخوندها به‌سر ایران و ایرانی آوردن. تو دنیایی دخترها و مادرها از شدت فقر خودفروشی می‌کنند، جوون‌ها به‌علت بدحجابی تحقیر می‌شن، زن‌ها سنگسار می‌شن و اگر هم نه نهایتاً از فشار خودکشی می‌کنند، تو دنیای آخوندزاده‌ها، با پرداخت پول، آزادی می‌خرند و امکاناتشون تو ایران پاسخگوی نیازهاشون نیست و تو بهترین کشورها سرمایه‌گذاری می‌کنند. هر چه‌قدر بگم که کم گفتم. ولی همون‌طور که گفتم من نمی‌خوام از درد بگم، این‌جا هستم که از امید بگم که هر کدوم از ما که امروز تو این اتاق هستیم، بهترین‌هامون رو در راه آزادی ایران از دست داده‌ایم و شاید بهترین لحظاتمون رو. هر کدوم از ما می‌تونستیم پر از نفرت باشیم، پر از کینه باشیم، اما به‌یمن این مقاومت و پیوندمون با هم‌دیگه، یاد گرفتیم که امیدوار باشیم و برای عشق به آزادی، از همه‌چیزمون بگذریم. ما از خانم رجوی که چند دهه است برای آزادی ایران مبارزه می‌کنه یاد گرفتیم که سختی و فشار وجود داره ولی ما می‌تونیم انتخاب کنیم و مقاومت کنیم، انتخاب کنیم و شورش کنیم به همه بی‌عدالتی‌ها، برای همین هم همیشه این امید تو پچ‌پچ‌های مخفیانه جوانان بوده تا این‌که در قیام اخیر به یک انفجار تبدیل شد. امروز سه هفته از شروع قیام ایران می‌گذره، هشت هزار نفر دستگیر شده‌اند که یک‌سوم اونها دانش‌آموز بودند، هم‌نسلی‌های من. 90درصد اونها زیر 25سال سن داشتند. این قیام به دنیا پیام داد که ما تا آخرش ایستادیم و حتی اگه بمیریم، دیگه عقب نمی‌ریم. برای همین ما در تلاشیم تا صداشون رو به دنیا برسونیم، صدای مظلومیتشون رو. مخصوصاً زندانیانی که زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها هر روز جان می‌دن. امروز این‌جا ایستادیم و امید داریم و هنوز پر از شورش هستیم، چون این بار در تبلور شعار می‌توان و باید، اراده کرده‌ایم که آخوندهای جانی رو از ایران جارو کنیم. ما ایمان داریم که این قیامی است تا به سرنگونی، تا به سرنگونی آخوندها، چون نسل ما دیگه هیچ چیز برای از دست‌دادن نداره و در مقابل یک مقاومت که سال‌هاست برای ایران آزاد قیمت می‌ده پس به قول خانم مریم رجوی: ما آرام نخواهیم گرفت و از پا نخواهیم نشست، می‌توان و باید، می‌توان و باید، ایران رو آزاد می‌کنیم؛ مرسی.
امیر پاشا برج‌خانی
عصر بخیر، خانم رجوی گرامی و میهمانان عزیز، اسم من امیر پاشا برج‌خانی است و 25ساله هستم. مثل سایرین که صحبت کردند و صدها هزار تن در ایران، داستانی دارم که به شما بگویم. من دوران کودکی‌ام را بدون پدرم گذارندم که حدود 10سال در زندان بود و کسی که مثل عموی من بود و به خانواده ما در آن سال‌ها کمک کرد، بعد از ملاقات با پسرش در کمپ اشرف، اعدام شد. اسم او جعفر کاظمی بود. بعد از این وقایع، به این فکر می‌کردم که نمی‌شود یک زندگی ساده و آرام داشته باشی و عزیزانت را در امان نگهداری، تا زمانی که این رژیم در قدرت است.
لذا تصمیم گرفتم به مقاومت برای آزادی بپیوندم تا سایر بچه‌ها و جوانان بتوانند از چیزی که من از آن محروم بودم، برخوردار باشند. بعد به کمپ اشرف در عراق رفتم، اما دولت عراق اجازه نداد آنجا بمانم، اما من ناامید نشدم و گفتم، نمی‌گذارم هیچ مانعی جلوی پیوستن من به مقاومت را بگیردمن فقط یک نمونه از نسلی هستم که میلیون‌ها نفر از آن درد و رنج بیشتری را از من متحمل شده‌اند و حالا در بیش از ۱۴۷شهر سراسر ایران، آزادی را فریاد می‌زنند.
ما تنها نیستیم، ما رهبری مثل خانم رجوی داریم و دوستان و حامیانی مثل شما. می‌خواهم از شما برای ایستادن کنار مردممان تشکر کنم. با وجود این‌که ما از یک کشور نیستیم، در ارزش‌هایی مثل آزادی و دموکراسی هم‌عقیده‌ایم و به‌همراه هم آنها را به‌زودی محقق خواهیم کرد. بسیار متشکرم.
مرتضی شمس
با سلام من مرتضی شمس هستم که به‌تازگی از ایران اشغالی خارج شده‌ام. در ایران دانشجو بودم؛ می‌خواهم شما را برای لحظاتی به دانشگاههای ایران ببرم. در دانشگاههای ایران به‌ظاهر نشانی از مخالفت و مقاومت نیست و این دلیلی نداره جز سرکوب شدید. رژیم در هر دانشگاه تعدادی از مزدوران بسیجی منفور خودش را به‌عنوان دانشجو وارد می‌کند تابا همکاری با نهاد اطلاعاتی-امنیتی دانشگاه موسوم به حراست کار جاسوسی و سرکوب دانشجویان را پیش ببرند. به‌همین خاطر هر دانشجو تنها با صمیمی‌ترین دوستانش افکارش را در میان می‌گذارد؛ ولی همه ته دلمان می‌دانستیم که تمامی دانشجوها به‌شدت از رژیم تنفر دارند و فقط امکان بروز این تنفر را ندارند که البته با قیام اخیر این تنفر را به‌خوبی بروز دادند. در نهایت به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی‌ام در سال آخر تحصیلاتم از دانشگاه اخراج شدم. پس از مدتی توسط مأموران اطلاعات آخوندها سر یکی از قرارها به‌اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق دستگیر شدم. من این شانس را داشتم که با فریب شکنجه‌گرانم آزاد شوم. ولی از دوستم حدود سه سال است که اطلاعی ندارم. نمی‌دانم در زیر شکنجه شهید شده یا هنوز دارد مقاومت می‌کند. وجدانم به من اجازه نمی‌داد که با دیدن صحنه‌های زندان و جنایاتی که دژخیمان در آن مرتکب می‌شوند مبارزه برای آزادی را رها کنم، به‌همین دلیل تصمیم به فرار از ایران برای تداوم مبارزه‌ام گرفتم. هنگام عبور از مرز بیست و دو نفر بودیم، اما تنها دو نفر از رگبار پاسداران رژیم رد شدیم و مابقی دستگیر شدند و این بر بار مسئولیت و تعهد من برای رساندن صدای مظلومیت جوانان آزادیخواهی که در زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها تا پای جای مقاومت می‌کنند افزود، صدای من و صدای جوانانی که چنین عهدی بسته بودند، در برابر صدای کرکننده و گوشخراش رسانه‌هایی که در پای پول هر ارزشی را سر می‌برند بسیار ضعیف بود؛ ولی ایمان داشتم که در نهایت این مقاومت برای آزادی است که پیروز می‌شود و این‌چنین شد.
آتشفشان زیر خاکستر ملت ایران خروشید و رسانه‌ها را وادار کرد به گوشه‌یی از شکوه و عظمت عشق ملت ایران به آرمان مقدس آزادی که 111سال برای آن می‌رزمند اقرار کنند. من نخستین‌بار این آرمان مقدس را در سازمان مجاهدین خلق ایران دیدم و شیفته آن شدم. من جوانی آگاه و اهل مطالعه بودم و برای یافتن راه، تمامی افکار و عقاید را بررسی کردم، ولی سازمان مجاهدین خلق ایران یگانه تشکیلات منسجم و سازش‌ناپذیری بود که در تمامیت خود در ضدیت با ضدارزش‌های بنیادگرایی بود. البته این‌را قبل از تئوری در مرزبندی‌های قاطعانه سیاسی و تهاجم بی‌امان سازمان به رژیم فهمیده بودم.
در پایان تشکر می‌کنم از شما حامیان مقاومت که در سیاه‌ترین برهه تاریخ ایران و در زمانی که تمامی قدرتها مشغول معاملات کثیفشان با بنیادگرایان تروریست حاکم بر ایران بودند ما را تنها نگذاشتید و صدای ما بو دید.
رضا رضایی
من رضا رضایی هستم، 27سالمه، به تاز‌گی از ایران خارج شدم. از یکی از جنوبی‌ترین شهرهای ایران اومدم، از شهری که بیشترین نفت و گاز ایران رو داره. ولی متأسفانه مردم و جوانان شهر من از فقیرترین و محروم‌ترین‌ها در ایران هستند. اگر بخواهم از فضای عمومی شهر خودم و جوانان شهر خودم بگویم، در محیط دانشگاه و کار و مدرسه و در محیط‌های عمومی، کمتر کسی رو سراغ داشتم که در مخالفت کامل و نفرت عمیق با این رژیم نباشد. به همین دلیله که موتور قیام سراسری در ایران، همه‌اش جوانانی بودند مثل من؛ چرا که هیچ نقطه مشترکی، در هیچ زمینه‌یی با این رژیم ندارند و نداشته‌اند.
می‌گویند 8هزار نفر را دستگیر کرده‌اند، من می‌خواهم بگویم اگر 80000نفر را هم دستگیر کنند، این قیام بیشتر شعله خواهد کشید و با این چیزها خاموش‌شدنی نیست. و این‌جا می‌خوام بگم که خودم داخل ایران، به‌دلیل سرکوبی که وجود داشت آشنایی چندانی با سازمان مجاهدین نداشتم، ولی وقتی که به خارج کشور اومدم، سازمان رو شناختم و به این یقین رسیدم و به این اطمینان رسیدم که هیچ‌کس نمی‌تونه مردم و جوانان ایران رو نجات بده الا سازمان مجاهدین. ولی چرا؟ چون که در این 38سال، نشون داده که حتی سر سوزنی از آرمانش، از عقیده‌اش برای سرنگونی کوتاه نیومده هیچ سازمانی در هیچ جای دنیا وجود نداره الا سازمان مجاهدین که با تمامیت اخلاص برای مردم ایران با خون فدا کرده‌اند؛ متشکرم.
کیارش نوری‌نیک
من کیارش هستم و به‌دلیل این‌که پدر و مادرم به‌عنوان زندانیان سابق سیاسی در ایران در خطر دستگیری مجدد قرار داشتند، از اونجایی که 5نفر از اعضای خانواده‌ام هم بین 1980و 1988توسط رژیم آخوندی، از طریق شکنجه یا از راه‌های دیگه اعدام شدند، دو نفرشون در قتل‌عام سال 1988، مجبور به ترک ایران شدم و در آن زمان من یک دانش‌آموز بودم.
نفرت از این رژیم آن‌چنان در جامعه عمیق شده که حتی دانش‌آموزان کاملاً سیاسی و علیه رژیم فعال شدند.
من این‌را از کلاس، مدرسه، دوستان و حتی آشنایان می‌تونم به شما گواهی بدم. به‌عنوان یک مثال در جریان همین قیام اخیراً زمانی که رژیم در تعدادی از شهرها دانش‌آموزان را با فشار و زور برای ضدتظاهرات‌های خودش جمع کرده بود و برده بود، همان دانش‌آموزان در راه برگشت با شعار مرگ بر خامنه‌ای و شعارهای دیگه‌یی برگشتند که کلیپ‌هایش در همه‌جا پخش شد و این خودش سنگین‌ترین ضربه اجتماعی به رژیم بود. چرا که جامعه ایران به خوبی درک می‌کنه، براش این بسیار تکاندهنده بود که بچه‌های 11-12ساله، این‌چنین علیه نفر اول این رژیم یعنی ولایت‌فقیه شعار می‌دادند.
من به‌عنوان یک جوان ایرانی که مانند بسیاری از جوانان دیگر خواستار سرنگونی تمامیت این رژیم هستش فکر می‌کنم که تنها جوابگوی نیاز جوانان و کل مردم ایران در این قیام، سازمان مجاهدین خلق هست، چرا که همون‌طور که اون‌رو تجربه کرده‌ام، فکر می‌کنم پاسخ واقعی، به‌دلیل تشکیلات، گستردگی و رهبری و بهایی که طی این مدت برای آزادی پرداخته است، همین مجاهدین هستند و این‌رو خودم تجربه کردم و فکر می‌کنم که این بالاترین افتخار در زندگی من هستش؛ خیلی ممنونم، مرسی.
متین دوست‌محمدی
آقای گینگریج گرامی، آقای توریسلی و آقای مارتین، اسم من متین دوست‌محمدی است، 19ساله و دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه هامبورگ آلمان هستم. همان‌طور که همه ما می‌دانیم تعداد بسیاری از جوانان شجاع ایرانی همسن من، خواست خود را برای پایان دادن به دیکتاتوری مذهبی در ایران ابراز کردند، آنها آزادی و دموکراسی می‌خواهند. بعد از ۳هفته اعتراض، بیش از 50نفر کشته شده‌اند و هزاران نفر دستگیر شده‌اند. خبرها حاکی است که شماری از معترضان زیر شکنجه در زندان کشته شده‌اند. با این وجود، خواسته مردم برای آزادی و کرامت، بسیار قوی‌تر از ترس از سرکوب و مرگ است؛ این به‌یمن مقاومتی است که دهها سال برای سرنگونی این رژیم فاشیستی مبارزه کرده و جایگزین دموکراتیک این رژیم است. من از صمیم قلب از حمایت دیرینه شما از خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت و از مردم ایران تشکر می‌کنم. متشکرم
حنیف ماهوتچیان
من حنیف ماهوتچیان هستم از آلمان و دانشجوی رشته حقوق. من در آلمان متولد شدم و ایران را هیچ‌وقت ندیدم. با این حال همه قلب و عشقم همیشه ایران بود و هست. این‌را مدیون مقاومتی هستم که از پنج دهه پیش برای آزادی خلق در زنجیرمون روزانه مبارزه می‌کنه و به ما جوانانی که تا الآن نتونستیم میهن خود رو ببینیم یاد داده ایران بودن یعنی چی. وقتی که الآن صحنه‌های قیام ایران را می‌بینم، به هموطنان دلیرم که در سن و سال خودم هستند خیلی افتخار می‌کنم و با شنیدن شعارهای «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه»، «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه‌ای» واقعاً لذت می‌برم. بله، مردم ما این رژیم را نمی‌خوان، مردم ما خامنه‌ای رو نمی‌خوان و مردم ما حکومت آخوندی نمی‌خوان. به قول هموطنان عزیزم که در کرج شعار می‌دادند، «تا حقمو نگیرم، هر شب همین بساطه»، ما هم قول می‌دیم به مردم ایران که تا حق شما رو نگیریم، هر روز، هر شب و هر ساعتمون می‌تازیم تا با همدیگه و با رهبری خانم مریم رجوی رژیم آخوندی رو نابود کنیم. با تشکر.
محمد عابد باخدا (هیرات)
من هیرات هستم، در یک خانواده‌یی متولد شدم که هوادار مجاهد بودند و عموی من در مرداد ماه سال 60تیرباران شد و پدرم هم در همان درگیری 30خرداد سال 60مورد اصابت گلوله قرار گرفت، با درگیری با پاسدارها. و من یکی از پانزده‌هزار نفری هستم که در موج جدید پناهندگی وارد آلمان شدیم و خواسته من و بقیه ایرانی‌ها که از ایران آمده‌ایم، همان خواسته‌یی هست که خیابانها جوانان علیه رژیم فاشیست آخوندی برخاسته‌اند و شعار سرنگونی می‌دن. و همان‌طور که اشاره کردند، ما اشرف‌نشانها باید در سراسر جهان صدای مردم در بندمون باشیم و نهایت تلاشمان را برای سرنگونی اعطا کنیم. این قیام، قیامی هست که توسط جوانان، جوانانی که جان به لب شده روشن شده و فروکش نخواهد شد و با قیامهای قبلی بسیار متفاوت است. همان‌طور که مجاهدین و مقاومت از اول گفتند، این رژیم، جز سرنگونی راهی ندارد و الآن زمانش رسیده به‌دلیل این‌که جوانان و مردم همان‌طور که در شعارها مشاهده می‌کنیم، اصل و ریشه نظام را نشانه گرفته‌اند و رکن اساسی این شعارها این است که شیادی ملا‌ها دیگر کاربردی ندارد و ما فقط سرنگونی را می‌خواهیم و همان مردم در شرایط حال باعث شدند که تاریخ مماشات در سراشیبی که وجود دارد زودتر به اتمام برسد. و نکته دیگر این است که رژیم در بین خودشان شکاف ایجاد شده و اختلاف‌ها به بی‌نهایت رسیده. ما هر روز شاهد جنگ گرگ‌ها هم هستیم. به امید ایرانی آباد و بدون هیچ‌گونه شیخ و شیخ‌پرست، مرسی.
محمود ماهوتچیان
خانم رئیس‌جمهور، مهمان عزیز، اسم من محمود ماهوچیان است. من در ایران به دنیا آمدم اما در آلمان بزرگ شدم و می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و نکاتی بگویم. اول از همه اجازه بدهید بگویم به مقاومت ایران بسیار افتخار می‌کنم و به مسیر طولانی که پشت سر گذاشته‌اند، دوم، می‌خواهم درود بفرستم به مردان و زنان شجاع ایرانی که با دستان خالی برای آزاد کردن کشورشان مبارزه می‌کنند. نکته آخر و البته بسیار مهم این است که بسیار مفتخرم و قدردانی می‌کنم از داشتن دوستانی مثل شما که همیشه در طرف مردم ایران ایستاده‌اند و مردم هیچ‌گاه آن‌را فراموش نخواهند کرد. بسیار متشکرم.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است

#ایران - مجلس رژیم آخوندی صحنه ابراز وحشت از چشم‌انداز تحولات و خطر سرنگونی تمامیت نظام آخوندی

مجلس رژیم آخوندی صحنه ابراز وحشت از چشم‌انداز تحولات و خطر سرنگونی تمامیت نظام آخوندی


نمونه‌هایی از اظهارات نمایندگان رژیم

محسن علیجانی زمانی نماینده تهران:
عدم رعایت عدالت اجتماعی و ایجاد فاصله طبقاتی و دور شدن مسئولان از متن مردم و زیست مردمی منجر به کاهش اعتماد عمومی و آسیبهای اجتماعی شده است
در حوزه اقتصادی باید فکری عاجل برای مشکلاتی چون معیشت، بیکاری، رکود اقتصادی عدم مدیریت واردات فشار بر بازنشستگان، ناکارآمدی بانکها و مؤسسات مالی، فضای کسب و کار ضدتولید، فشار سنگین مالیاتی بر فعالان اقتصادی، حجم بزرگ دولت و اتکاء به فروش نفت بشود...
در سالهای اخیر بدخواهان ملت تلاش کرده‌اند رقابتهای انتخاباتی در نظام را به رقابت با نظام تبدیل کنند...
بدخواهان در موج سواری بر اعتراضات به‌حق مردم سه چیز را نشانه گرفته بودند، شیرینی حضور پرشور مردم در انتخابات اردیبهشت ماه امسال، امنیت و جایگاه رفیع ایران در منطقه و حضور فرامنطقه‌ای ایران، انتقام از پیروزیهای جبهه مقاومت و دستاوردهای حضور مستشاری ایران،
محمدحسین فرهنگی نماینده تبریز:
در خصوص حوادث ماه گذشته در کشور نکاتی را یادآور می‌شوم نارضایتی‌های مختلفی در کشور وجود دارد ضدانقلاب و مخالفان نظام نیز خواستند از اعتراض های مربوط به نارضایتی‌ها بهره‌برداری کنند،
شکور پور حسین شقلان نماینده فارس آباد:
دلسوزان کشور باید تحلیل مسائل اخیر فقط معلولها را نبینند و به ریشه‌ها و علتها بپردازند و به این نکته عنایت کنند که به چه علتی شهرهای کوچک تبدیل به مکانهای مورد اعتراض شده است... نمی‌توان به گفتار درمانی و طرح شعارهای زیبا بسنده کرد و ادامه چنین شرایطی می‌تواند بحرانها و چالشهای متعددی را در حوزه‌های مختلف به‌وجود آید...
واقعا جای بس تأسف است که به‌صورتی روزافزون شاهد ظهور طبقه آقازاده و نوکیسه در کشور هستیم...
محمد قسیم عثمانی نماینده مجلس:
بسیاری از تحصیلکرده‌های ما به کوله بری پناه می‌برند که اگر هزینه‌های مرزبانی و نظامی صرف شده جهت برخورد با آنان صرف اشتغال مولد در مرز شده بود کوله برانی که جان خود را از دست داده‌اند اکنون مرزبانانی مطمئن و کم هزینه برای کشورمان بودند و جای این سؤال باقیست که اگر شغلی برای جوان تحصیلکرده ما وجود ندارد ناشی از ناکارآمدی کیست؟
جلیل مختار نماینده آبادان:
موضوع ریزگردهای خوزستان کمتر از وقوع زلزله و مسائلی همانند بازار پلاسکو و کشتی سانچی نیست.
چرا عمق زخم مردم خوزستان را پنهان می‌کنید؟ این بار همین جانب با صدای رسا فریاد می‌زنم داد مردم خوزستان برسید [با فریاد] به داد مردم خوزستان برسید به داد مردم خوزستان برسید بخدا قسم خوزستان رو به نابودی است اگر بقای خوزستان و مردم خوزستان تنفس بکنند جلوی انتقال مافیای آب را بگیرید.
علی اسماعیلی نماینده نور:
چرا حقوق چهار ماه از تعداد ۴۰هزار نفر معلمان حق‌التدریس پرداخت نمی‌شود.
امیر خجسته نماینده همدان:
امروز می‌بینیم که ارز به‌طور ویژه داره بالا میره تدریجی و هیچ‌کس به این توجه نمیکد ۳۵۰۰بوده شده ۴۵۰۰برنامه‌این هستش که به ۵۰۰۰تومان برسونند و تک نرخی کنند پیش از این فشار به مردم نیاوریم.
قیمتها اقلام اجناس تدریجا بالا رفته و ما حامل‌های انرژی رو کنترل می‌کنیم از این ور ارز داره غوغا میکنه
آخوند احد آزادیخواه نماینده ملایر:
کارگران مظلوم کیان کورد هم دچار مرگ تدریجی دارند می‌شوند کارگری که شش ماه حقوق نگیره یعنی آرام آرام خود و خانواده‌اش دارند نابود می‌شوند عزای عمومی اعلام بکنید...
دو شرکت تولیدی بافتینه و بافت سان ملایر که حدود ۵۰۰نفر نیروی کارگر داره به‌خاطر واردات و ثبت سفارش سفارشی تولیدات مشابه از کشورهای همسایه در آستانه تعطیلی یه...
لاهوتی نماینده مجلس:
ما نیاز برنج ما یک چیزی حدود ۵۰۰هزار تن است همین تا الآن که من دارم با شما صحبت می‌کنم یک چیزی یک میلیون و ۵۰۰هزار تن برنج وارد کشور شده.
آقای شریعتمداری گفتند آقای لاهوتی نگاه بکنید در ظرف یک هفته این وزیر دو جور نامه نوشتند یکبار نوشتند وارد بشود یک هفته دیگه حالا ما تحت فشارشون گذاشتیم وارد نشود اخیراً اخیراً باز هم دو روز قبل نامه نوشتند که برنج وارد بشود.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید