قیام ایران نظام ولایت فقیه را آنچنان دچار سردرگمی کرده است و اثرات کوبنده آن بر پیکره رژیم آنچنان بارز است، که هنوز هم در محافل آخوندی و بهویژه در نمایشهای جمعه، سخنرانان و خطبای آنها به اثرات مخرب آن بر ارکان حکومت پلید ولایت فقیه اعتراف میکنند. آنها ضمن بهاصطلاح بررسی اثرات قیام، نسبت به قیامی دیگر نیز نگران هستند.
آخوند باقری بنابی در نمایش جمعه بناب ضمن نگرانی از خطر سرنگونی و اینکه فرصت چندانی برای آن باقی نمانده میگوید: ”مردم باید هوشیار باشند خطر در بیخ گوش است، دشمن خواب ندارد و اگر اقدامی انجام دهد کاری به اصلاحطلب و اصولگرا ندارد و اگر قصد حمله داشته باشد همه و همه را درو میکند“.
ترس از خطر در بیخگوش، و ترس از درو شدن تمامیت حاکمیت منفور آخوندی است، که آخوند محمودی امام خامنهای در ورامین را نیز نگران از دست رفتن فرصتها کرده و در این رابطه هشدار میدهد: ”شما را به خدا به خود بیایید و بدانید، این فرصتهای خدمت به سرعت سپری میشود“.
دراین رابطه است که امام جمعه پردیس هشدار میدهد ”اختلاف طبقاتی سبب ایجاد نارضایتی در مردم میشود“ و باید از چنین وضعیتی جلوگیری شود.
برای جلوگیری از اغتشاش (بخوانید قیام) امام جمعه اصفهان به دولت روحانی رهنمود میدهد ”همین عقب افتادن حقوق باعث و زمینهساز اغتشاشات میشود. از دولت میخواهم بیاید و دو ماه حقوق حقوق بگیران بالا از وکلا و وزرا و حتی قضات را ندهند و به این افرادی که حقوقشان عقب افتاده، حقوق دهند، ببینند چه اتفاقی میافتد“. !
معلوم است که خطبه خوان خامنهای در اصفهان خیلی از قضیه پرت است که فکر میکند اگر حقوقهای عقبافتاده پرداخت شود زمینه ”اغتشاش“ (قیام) از بین میرود. با این حال نیز اگر چه سطح نگرانی او نسبت به آخوندهای دیگر بسیار پایین است، اما اصل موضوع به قوت خود باقی است که او هم نگران قیام دیگری است که در کمین حکومت آخوندی و نگران آخرت و عاقبت این حاکمیت در گل مانده است.
آخوند شفیع زاده در نمایش جمعه رشت نیز به دولت روحانی توصیه میکند ”اگر دولت میخواهد مردم بهخاطر مطالبات به حق خود به خیابان نیایند باید حوادث را ریشه یابی کند“.
آخوند آیتاللهی در نمایش جمعه یزد نیز ”مسئولان و مقامات“ را فرامی خواند ”باید به اعترضات و مطالبات مردم پاسخ بدهند و مسئولان نباید نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت باشند“.
ملاحظه میشود خطر انقلاب و قیامی دیگری که در راه است، چگونه چرت آخوندهای ضدمردمی وابسته به خامنهای را پرانده و آنها در عالم خواب و بیداری پریشان احوال به فکر ”خطر در بیخگوش“، به فکر پاسخ دادن ”به مطالبات و اعتراضات مردم“ و به فکر ”ریشه یابی“ علت قیام و... افتادهاند.
واضح است که اجرای این توصیهها برای رژیمی سودمند است که تثبیت شده و آیندهدار است، اما دارای مشکلات کوچکی نظیر حقوقهای عقبافتاده و... است.
اما در رابطه با رژیمی که در سراشیبی به گور سپرده شدن توسط مردم و مقاومت ایران قرار دارد، هرگز مفید فایده نخواهد بود.
بنابراین دست و پا زدنهای آخوندهای خامنهای در نمایشات جمعه شهرها به مصداق دست و پا زدن غریق و به مصداق ”الغریق یتشبث بکل حشیش“ است.
مطالبات مردم تنها و تنها در یک صورت پاسخ داده میشود که این حاکمیت به همراه آخوندهایش، زحمت را کم کرده و به خانه ابدیاش یعنی گورستان تاریخ نقل مکان کند.
در این صورت است که این آخوندها و حاکمیت منحوسشان هم خودشان را از بابت تلاش و تقلا برای حفظ آن خلاص کردهاند، و هم مردم ایران را از زحمت حضورشان بر اریکه قدرت راحت میکنند.
در صورتی که به قول یکی از مهرههای حکومتی در نظام بر پاشنه قبلی بچرخد، سر و کار آن و از جمله آخوندهای وابسته به آن، با قیام و مردم قیام کنندهای است که فریاد خواهند کشید ”مردم گدایی میکنند، آخوند خدایی میکند، آخوندها بروید گم شوید، توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه و... “.
نتیجه قطعی این وضعت نیز این است که تمامیت نظام آخوندی با امام جمعههای ریز و درشت خامنهای و... به گور تاریخیشان سپرده خواهد شد.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر