شعارهای سپاه در حال فرار
در مجموعهی امثال و حکم گنجینهی دهخدا، جوابگوی کردارهای دجالگرانهی حکومت ولایتفقیه نیست. مثلاً برای شعارهایی که سرکردگان سپاه پاسداران در حال فرار از سوریه میدهند، هیچ ضربالمثلی پیدا نمیشود فقط میتوان گفت آنها ناچارند همیشه در فرار هم همچنان در بوق الدروم بلدروم بدمند.
یکی از این دمیدنها در بوق را بخوانید:
اول دی 94: پاسدار مسعود جزایری «بهرغم انتشار اخباری کذب و بیاساس مبنی بر خروج و یا کاهش نیروهای مستشاری ایران در سوریه...، حضور مستشاری ما در ابعاد مختلف و متناسب با الزامات صحنهی نبرد... تا زمان مقتضی تداوم خواهد داشت... ... .. و با قدرت ادامه مییابد».
او همچنین یک فوت قویتر هم در بوق کرد و مدعی شد: «حمایت ایران و نقش آفرینی حامیان سوریه در جبهه مقابله با تروریسم باعث عقبنشینی غرب از گزینههای مطلوب خود و سخن گفتن از فرایند سیاسی شد»!
یک فوت دیگر را که بر اساس «تا نباشد چیزها، رسانهها نگویند چیزکی!»، اتفاقاً نشاندهنده واقعیت داشتن فرار سپاه از سوریه است، حسین سلامی در بوق دمید:
حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران رژیم، کاهش نیروهای سپاه در سوریه را تکذیب کرد و گفت: «کم و زیاد شدن تعداد مشاوران سپاه در سوریه موضوع لحظهایست و ربطی به راهبردهای ایران ندارد ضمن اینکه کاهشی هم در این خصوص وجود ندارد».
همچنان که میبینید در همین ادعایش هم دم خروس «کم و زیاد شدن» نیروهایش را بیرون داده! اما واقعیت قضیه را دیگرانی که اتفاقاً خودشان هم دستشان در صحنه درگیر است بیان کردهاند:
خبرگزاری روسی اسپوتنیک گزارش داده که کشته شدن 'تعداد قابل توجهی از افسران عالیرتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی' در سوریه باعث شده تا ایران تعداد نیروهای نظامی خود را در آن کشور کاهش بدهد.
به نوشته این خبرگزاری: ولادیمیر یوسیف یک کارشناس نظامی روس دلیل افزایش تلفات نظامی ایران را بیتجربگی نیروهای سپاه در 'استفاده از توپخانه و نیروی هوایی' عنوان کرده و گفته 'شکار' نیروهای ایرانی در خدمت ارتش سوریه، بهصورت 'هدفمند' انجام میشود.
ولادیمیر ساژین کارشناس امور سیاسی نیز به اسپوتنیک گفته است، «نیروهای نظامی ایران از ۷ هزار نفر به ۷۰۰ نفر کاهش پیدا کرده است؛ چرا که برای ایران بهدلیل نداشتن مرز مشترک با سوریه، انجام عملیات بزرگ جنگی دشوار است و انتقال نیرو و تأمین فنی تجهیزات، تسلیحات و مهمات مشکلساز میشود. پیش از این نیز خبرگزاری بلومبرگ بهنقل از برخی منابع عرب گزارش داده بود که ایران به نحو چشمگیری در سوریه عقبنشینی کرده است».
اخباری که این شکستهای سپاه را بهتر نشان میدهد خبرهای کشته شدن شمار زیادی از افراد سپاه در سوریه است: بخوانید!
خبرگزاری رویترز عربی 26آذر 1394نوشت: «برآوردی که از سایتهای مختلف ایرانی جمع اوری شده، نشان میدهد که نزدیک به 100 جنگجو یا مستشار نظامی سپاه پاسداران از جمله حداقل چهار تن از فرماندهان بالا از اوایل اکتبر گذشته کشته شدهاند. این تعداد نمایانگر تنها کمی کمتر از مجموع تلفات انسانی سپاه پاسداران از ابتدای سال 2012 در سوریه میباشد».
خود همین پاسدار جزایری هم به این کشته شدنها اعتراف کرده است. اورینت، تلویزیون اپوزیسیون سوریه 1دی94 اعلام کرد:
«5تن از فرماندهان سپاه پاسداران در نبردهای جاری در حومه جنوبی حلب کشته شدند.
در شهر قم نیز 6 پاسدار و شبهنظامی افغانی دفن شدند. آنها در حومه جنوبی حلب توسط رزمندگان کشته شدند. از طرف دیگر شبهنظامیان حزبالله لبنان اعلام کردند یکی از فرماندهان بالای آنها بهنام خلیل الحاوی از اهالی منطقه بقاع لبنان در حومه حلب کشته شده است».
اما علت این تکذیبهای جزایری و سلامی و دود و دمهای آنها را در پاسخ این سؤال پیدا کنید؟ آیا وقتی نیروهای حزبالشیطان و مزدوران عراقی رژیم آخوندی ببینند که خود سپاه دارد فرار میکند انگیزهای برای ماندن در سوریه خواهند داشت؟
(منبع: سایت مجاهد)
کانال تلگرام دانشگاه سنگر آزادی
telegram.me/DaneshghahSangareAzadi
ما را در رساندن صدای دانشجویان یاری کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر