حرکتهای اعتراضی ماه آذر و آتش زیر خاکستر
هر روز که میگذرد واقعیت وجود فضای انفجاری در جامعه خود را بیشتر بارز میکند. عبارت ”آتش زیر خاکستر“ که مقاومت ایران بر اساس تحلیل درست از همین فضای انفجاری جامعه بیان میکند، حالا دیگر آنقدر روشن شده که کارگزاران رژیم هم مجبور به اعتراف به آن شدهاند. از جمله روز 30آذر آخوند موسوینژاد عضو مجلس ارتجاع گفت: ”در سالهای اخیر اعتراضات و نارضایتیهای زیادی از فرهنگیان چه بهصورت رسمی و چه غیررسمی در تمام کشور شکل گرفت چه اقداماتی در جهت رضایت و تأمین خواستههای قشر فرهیخته صورت پذیرفت؟ فکر نمیکنید عدم توجه و پاسخگویی و بعضاً سرکوب این نارضایتیها به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود؟“ (رادیو فرهنگ {رژیم} 30آذر 94)
رفسنجانی نیز گفته بود: ”وقتی از شدت ظلم، ناامنی و بیکاری، کارد به استخوان برسد، جوان ناراضی به فکر انتقام میافتد“. (روزنامه حکومتی اعتماد 14مهر94)
نگاهی به حرکتهای اعتراضی ماههای اخیر، واقعیت ابراز وحشتهای سرمداران رژیم را که البته با احتیاط بسیار هم بیان میشود، بیشتر آشکار میکند. از جمله در ماه آذر که بهدلیل شدت سرما و برف و بوران و سیلی که در بسیاری از شهرهای کشور راه افتاد، قاعدتاً باید تعداد اعتراضهای اجتماعی افت جدی پیدا میکرد، اما بهدلیل شدت مشکلات مردم، دستکم 343 حرکت اعتراضی در آذرماه ثبت شده است. ضمن اینکه باید توجه داشت که در حاکمیت خفقان و سانسور رژیم آخوندی دسترسی به همه اخبار اعتراضها ممکن نیست و ثبت این موارد نیز محصول تلاش خبرنگاران مقاومت در داخل کشور است.
کارگران به جان آمده، دستکم 101 بار برخاستند و به آخوندها دزد و غارتگر نه گفتند. زندانیان شجاع هم 33 بار با اعتصاب غذاها و اعتراضات خود نشان دادند که دیوارهای زندان هم در برابر عزم آنها اثری ندارد. معلمان زحمتکش و آزاده 33 بار صدای اعتراضشان را بالا بردند و پرستاران و کادرهای درمانی هم پا به پای دیگر اقشار جامعه دستکم 14 مورد دست به اعتراض و اعتصاب زدند.
همچنین بیش از 42 حرکت اعتراضی و اعتصاب توسط اقشار مردم به جان آمده از گرانی و اخاذیهای مالیاتی در کارنامه آذرماه به ثبت رسیده است
از جمع اخبار بهدست آمده حداقل 13 مورد گوشمالی مزدوران رژیم نیز در آذرماه وجود داشته است.
با توجه به 16آذر و روز دانشجو، اعتراضهای دانشجویی با 100 مورد ثبت شده، برجستهترین حرکتهای اعتراضی ماه آذر را تشکیل میداد.
رژیم با انواع نیرنگها و سرکوبگریها، از انقلاب بهاصطلاح فرهنگی، تا تصفیه دانشگاهها و تزریق بسیجی و پاسدار و مزدوران سهمیهای به دانشگاهها، تا بهشهادت رساندن هزاران دانشجوی انقلابی و تا بیمحتوا کردن مطالب درسی، خواستهاش این بود که دانشگاه را زیر سیطره خود در آورد که کاملاً شکست خورد. در دور اخیر و 6سال بعد از قیام 88 و سرکوبگریهای بعد از آن هم، اصلاً انتظار نداشت دانشجویان فعلی که نسل جدید هستند تحرکی داشته باشند. اما همانطور که در آمار دیدیم حداقل 100 حرکت اعتراضی در دانشگاهها ثبت شده است که در برخی از آنها دانشجویان شعار مرگ بر استبداد و زنده باد آزادی سردادند. این اعتراضها به حدی بود که سردمداران رژیم را وحشتزده کرد از جمله آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران، گفت «متأسفانه از برخی از دانشگاهها، گزارشات بسیار نگران کننده» رسید. (تلویزیون رژیم 27آذر 94)
روزنامه حکومتی جوان هم که متعلق به سپاه است روز 22آذر در مورد فضای دانشگاهها نوشت: «وجوه تمایز جمهوری اسلامی با دیگر نظامهای مستقر در جهان برایشان جذاب جلوه نمیکند و به آرمانشهری در ورای مرزها باور دارند. نیمه پر لیوان آنان از نظام جمهوری اسلامی به یک چهارم هم نمیرسد و بالقوه منتظر تغییرات ماهوی هستند» ترجمه این حرف این است که دیگر جوانان و دانشجویان این نظام را نمیخواهند. همین روزنامه حکومتی نوشت که این دانشجویان ”اپوزیسیون غیرمسلح نظام هستند“.
این یعنی همان آتش زیر خاکستری که با کوچکترین فرصت شعلهور میشود و اینچنین رژیم را به لرزه در میآورد.
در کنار اینها موارد متعدد دیگری از اعتراضها نیزدر همین ماه وجود داشته است: از مالباختگان به جان آمده و درگیریهایشان با نیروهای سرکوبگر در مشهد و تهران، تا اعتراضات کارگری که حتی به تشکیل زنجیره دههزار نفره انسانی در پتروشیمیهای جنوب انجامید و درگیری در بهبهان علیه ارگانهای چپاولگر رژیم و بهطور خاص درگیری کارگران بومی این شهر بهدلیل اینکه در پالایشگاه بیدبلند به کارگرفته نمیشوند و...
اما یکی از برجستهترین این موارد، مربوط به معلمان به جان آمده بود. رژیم با یک دادگاه چند دقیقهای به محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان، 9سال زندان داد، اما او در اعتراض دست به اعتصاب زد. این اعتصاب یک همبستگی فراگیر را در میان معلمان ایجاد کرد که رژیم مجبور به عقبنشینی شد و بهطور موقت هم که شده وی را از زندان آزاد کرد. به این ترتیب این قشر عظیم آگاه جامعه نشان دادند که تنها راه، ایستادگی و مقاومت در برابر این رژیم ضدمردمی است و میتوان و باید هر فرصتی را به شعلهای علیه ستمگری و غارتگری نظام ولایتفقیه تبدیل کرد.
(منبع: سایت مجاهد)
و اما سخن دانشگاه سنگر آزادی
آری آری باید ایستاد و مقاومت کرد٫ این رژیم پوسیده از همین ایستادگی هاست که می ترسد و لرزه به اندامش افتاده.
به زیر کشیدن این رژیم در تمامیت٫ در دستان ماست.
کانال تلگرام دانشگاه سنگر آزادی
telegram.me/DaneshghahSangareAzadi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر