از روز پنجشنبه 20اسفند، یک ناله جدید به مجموعه نالههایی که از رسانههای رژیم به گوش میرسد، اضافه شده است. نالههایی مانند: «گزارش ضدایرانی احمد شهید»، «تکراری و غیرقابل استناد»، شامل «اتهامات واهی» که «جرایمی همچون ارتداد» را «جزء موارد نقض حقوقبشر در ایران» اعلام کرده است. (تلویزیون رژیم ـ 22اسنفد94). یا عباراتی مانند: «گزارش متوهمانه!» با «ادعاهای واهی و مغرضانه» علیه رژیم «در خصوص تعداد اعدامها در ایران» و تأکید بر «اعدام نوجوانان» و اینکه «در ایران برای پسران بالای 15سال و دختران بالای 9سال حکم اعدام صادر میشود!» (روزنامه حکومتی حمایت ـ 22اسفند94).
اما در نقطهیی نالههای رژیم به جیغ بنفش تبدیل میشود؛ آنجا که گفته میشود: «منابع اصلی گزارشگر سازمان ملل درباره حقوقبشر در ایران»، «گروههای مسلح مخالف ایران از جمله منافقین» هستند.
رسانهها و مهرههای رژیم البته در این واکنشهای دیوانهوار، جرأت ندارند بهنکات اصلی گزارش احمد شهید، اشاره بکنند. مانند اینکه شمار اعدامها طی یک سال از هزار فراتر رفته و این یک رکوردشکنی برای رژیم ایران در جهان و طی 20سال گذشته بوده است. همچنین به مواردی همچون «تداوم اعدامها، بهویژه اعدام نوجوانان»، «وضعیت ناهنجار قضایی در ایران تحت حاکمیت آخوندها»، «همکاری نکردن رژیم ایران با مکانیزمهای جهانی حقوقبشر» و «ستم و سرکوبی» علیه اقلیتهای مذهبی «که رژیم بهطور جریانوار» از جمله «علیه بهاییان» بهکار میگیرد.
حال پرسش این است که چرا رژیم نسبت به این گزارش چنین واکنش هیستریکی نشان داد؟ آن هم برای رژیمی که با داشتن رکوردی مانند 62 بار محکومیت در ارگانهای مختلف سازمان ملل متحد، قاعدتاً نباید این همه حساسیت نشان دهد. پس چرا این بار گزارش احمد شهید تا این حد برایش سوزاننده و تحملناپذیر است؟
مگر امروز مشکلات بسیار جدیتری، گریبان رژیم را نگرفته است؟ مانند فلج اقتصادی؛ تنشهای مرحله پس از برجام که به قول خامنهای تا کنون «هیچ معنای مثبتی» برای رژیم نداشته! (20اسفند 94). یا مشکل بزرگی مانند موج فزاینده بیکاری که حتی کارگزاران رژیم به وجود 15میلیون بیکار اعتراف میکنند و انبوه بحرانها و مشکلاتی که رژیم را در بنبستهای همه جانبه، قرار داده است. در چنین شرایطی، چرا یکباره رژیم اینچنین دیوانهوار به گزارش احمد شهید واکنش نشان میدهد؟
اگر کمی به عقب برگردیم، واکنشهای مشابهی را در آبان ماه گذشته هم میبینیم، هنگامی کهکمیته سوم مجمع عمومی ملل متحد، نقض حقوقبشر در ایران را محکوم کرد. گامی که زمینهساز شصت و دومین محکومیت رژیم در ارگانهای مللمتحد بود. در آن زمان در میان آه و نالههای پر سر و صدای رژیم، حرف نماینده رژیم در مللمتحد علت اصلی سوز و گدازهای دیوانهوار رژیم را آشکار کرد. او در اظهاراتش در همان اجلاس گفت: «تحولات مثبت حقوقبشری جامعه ایران در دوره اخیر، بهویژه پس از شروع بهکار دولت جدید ایران نادیده گرفته شده است!». معلوم شد روحانی و رفسنجانی توقع داشتند که با ماسک دجالگرانه «اعتدال» و «تعامل» و صرف هزینههای هنگفت و انواع زد و بندها، بتوانند جهان را فریب داده و بهسراب «میانهروی» در ایران بکشانند. اما کارزارهای بیوقفه مقاومت ایران نقاب مضحک «اعتدال» را از چهرهشان بزیر افکند و چنگ و داندانهای خونآلود آنها را پیش چشم جهانیان قرار داد. کمتر از دو ماه بعد تصویب شصت و دومین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی در مجمع عمومی ملل متحد، در واقع ترکیدن بادکنک «اعتدال» و «تعامل» رژیم بر سر چهارراه جهان بود.
اکنون بهنظر میرسد گزارش سالانه احمد شهید، گزارشگر ویژه مللمتحد برای ایران، که در روزهای پایانی سال 1394، یک جمعبندی سالانه از حقوقبشر در ایران نیز بهحساب میآید، ضربه دیگری بر دستگاه دروغ و نیرنگ رفسنجانی و روحانی در پیش چشم جهانیان است و همین، باعث این آه و نالهها و سر دادن چنین جیغهای بنفشی توسط مهرهها و رسانههای نظام ولایت شده است؛ بهویژه که رژیم در دوران «پسا برجام» و بعد از نمایش انتخابات، بهخیال خودش برای خروج از تنگناها و بنبستها، بر کارایی ماسک «اعتدال» حسابهای زیادی باز کرده بود و اکنون گزارش احمد شهید یکبار دیگر این ماسک را از چهره کریة روحانی کنار میزند.
البته از آنجا که سردمدران رژیم، مجاهدین و مقاومت ایران را منبع اصلی اطلاعاتی گزارش احمد شهید میدانند، طبیعی است علاوه بر گزارشگر ویژه، مجاهدین را نیز هدف حملات تبلیغاتی خود قرار دهند و سوز و گداز کنند که «منابع اصلی» گزارش گزارشگر ویژه «گروههای مسلح مخالف ایران از جمله مجاهدین» هستند!
با با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر