۱۹ اسفند ۱۳۹۴

#ایران - خبرگان آینده و آینده نظام؟

خبرگان آینده و آینده نظام؟


رفسنجانی: نیاز به اصلاح بعضی از اصول قانون اساسی
روحانی: در سیاست داخلی یا در سیاست خارجی آرای مردم راه درست را مشخص می‌کند.
یزدی، رئیس خبرگان ارتجاع: مراقبت که هویت ولایت‌فقیه تغییر نکند.
رئیسی، عضو هیأت‌رئیسه خبرگان: در دور پنجم، حمایت از جایگاه ولایت و رهبری.
آخوند جنتی: تضعیف جایگاه ولی‌فقیه، به مخاطره انداختن نظام اسلامی.
بیانیه اجلاس خبرگان 19اسفند: سخن ولی امر، فصل الخطاب منازعات است
این جملات بخشی از رویارویی علنی میان سردمداران رژیم در مورد مهمترین موضوع در رأس نظام است. جنگ بر سر چیزی که رئیس کنونی خبرگان ارتجاع، آن را «از حساس‌ترین وظایف» این مجلس دانسته است. او در آخرین اجلاس خبرگان چهارم ارتجاع گفت: «یکی از حساس‌ترین وظایف مجلس خبرگان مراقبت از تغییر هویت مسأله ولایت‌فقیه» است (تلویزیون رژیم ـ 18اسفند). آخوند رئیسی، عضو هیأت‌رئیسه خبرگان ارتجاع، همین موضوع را تحت عنوان ضرورت «حمایت از جایگاه ولایت» مطرح کرد و آخوند جنتی، دبیر شورای نگهبان در همان اجلاس، بی‌توجهی به‌آن را مایه «تضعیف جایگاه ولی‌فقیه» دانست که «نتیجه‌یی جز به مخاطره انداختن نظام اسلامی ندارد» (18اسفند).
سؤال این است که «هویت ولایت‌فقیه» چیست که سردمداران باند خامنه‌ای چنین جایگاه مهم و خطیری برای آن قائل هستند؟ جواب را آخوند یزدی، در همان اظهارات روز 18اسفند داده است. او «هویت ولایت‌فقیه» را «طبیعت سیستم حاکمیت فقیه» معنی کرده است. همان که در کتابهای خمینی و ادبیات نظام، تحت عنوان «سلطنت مطلقه فقیه» شناخته می‌شود. حاکمیتی مطلق‌العنان‌تر از دیکتاتوری شاه.
تا این جا می‌توان نتیجه گرفت که اکنون، در دوران پس از نمایش انتخابات، حفظ «هویت ولایت‌فقیه» به دغدغه اصلی سردمداران نظام از باند خامنه‌ای تبدیل شده است. اما چرا؟ و به‌خاطر کدام تهدید؟ پاسخ این سؤال را هم می‌توان از میان رسانه‌های باند خامنه‌ای به‌دست آورد: «عزم اکبر هاشمی رفسنجانی این‌بار پس از انتخابات 7اسفند برای ساختارشکنی در نظام اسلامی جدی است و دلیل آن را باید در اهداف خطرناک سیاسی او جست» (روزنامه حکومتی وطن امروز ـ 19اسفند). کدام حرف رفسنجانی این چنین در رأس نظام ولوله ایجاد کرده است؟ تازه‌ترین اظهارات او مربوط به 17اسفند است: «شاید همین الآن بعضی از اصول قانون اساسی با توجه به تجربه‌ها، نیاز به اصلاح داشته باشند». رفسنجانی پیش از این هم مکرراً از «شورایی شدن» ولی‌فقیه یا وضع قوانین محدود کننده او و نهادهای تحت امرش صحبت کرده بود.
این رویارویی وقتی بیشتر آشکار می‌شود که به اصلی‌ترین جمله بیانیه 19اسفند خبرگان ارتجاع نیز دقت شود: «سخن ولی‌امر، فصل‌الخطاب منازعات است». این جمله دقیقاً پاسخ حرف روحانی است که گفته بود: «در مواردی که در سیاست داخلی یا در سیاست خارجی نظرات متفاوتی وجود دارد، این آرای مردم است که راه صحیح و درست را مشخص می‌کند» (تلویزیون رژیم 11اسفند).
به‌این ترتیب روشن می‌شود که جنگ هژمونی در رأس نظام که از ماهها پیش رفته‌رفته شدت می‌گرفت، اکنون با عبور از نمایش انتخابات به مجلس خبرگان ارتجاع راه‌ برده است و می‌رود تا در یک صف‌بندی آشکار، در این نهاد مهم حکومتی نهادینه شود. بدین‌ترتیب جنگی که تا کنون این‌جا و آنجا در اظهارات متقابل خامنه‌ای با رفسنجانی و روحانی یا در رسانه‌های دو باند ظاهر می‌شد، در مجلس خبرگان ارتجاع نهادینه می‌شود و به‌طور کیفی اوج می‌گیرد. وضعیتی که هر دو باند نظام را در بن‌بستی تازه قرار می‌دهد. بن‌بست خامنه‌ای این است که چون نتوانست و نمی‌تواند با حذف رفسنجانی و دار و دسته او، خبرگان را یکپایه کند، به نهادینه شدن جنگ هژمونی و صف‌بندی بر سر «هویت ولایت‌فقیه» در خبرگان تن داده است. بن‌بست رفسنجانی هم این است که چیزی را هدف قرار داده که به‌گفته خودش «عمود خیمه نظام» است و هدف قرار دادن آن، مانند نشستن بر سر شاخ و بن بریدن است. در عین‌حال منافع و بود و نبود باندش ایجاب می‌کند وارد این جنگ «پر مخاطره» بشود. در این مورد هشدار غیرمستقیم جنتی خطاب به رفسنجانی، کاملاً گویا است: «تضعیف جایگاه ولی‌فقیه و رهبری نظام، نتیجه‌یی جز به مخاطره انداختن نظام اسلامی ندارد».



با با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر