جنگ و دعوای قدرت در نمایش انتخابات رژیم هر روز بالاتر میگیرد. در این گرگ دعوا خامنهای به شورای نگهبانش دستور داده بود که بهطور فلهای، مهرههای باند رفسنجانی را رد صلاحیت کنند. از جمله این رد صلاحیت شدهها حسن خمینی بود. رفسنجانی با استفاده از نام خمینی، روی او سرمایهگذاری خاص کرده بود. حسن خمینی سفارش شده مراجع هم بود و در سلسله مراتب حوزوی با توجه به برگزاری جلسات درس خارج، مجتهد هم محسوب میشد. رفسنجانی میخواست او را به خبرگان نظام ببرد تا در صورت مرگ خامنهای، بهعنوان ولیفقیه نظام معرفی کند. اما خامنهای که دستش را خوانده بود، او را رد صلاحیت کرد و در بازبینی صلاحیتها هم به او اجازه ورود به نمایش انتخابات خبرگان را نداد. شاید بسیاری فکرمی کردند که رفسنجانی بعد از آن تیغکشی اساسی که در رابطه با رد صلاحیت حسن خمینی کرد و به شورای نگهبان توصیه کرد که پشیمان بشوند و عذرخواهی کنند، در رد صلاحیت نهایی کاری بکند و این بار از تنها ابزارش برای فشار آوردن به خامنهای، که همان خطر قیام است، استفاده کند. حتی اینکه تظاهراتی شکل بدهد و اوضاع را به نفع خودش تغییر بدهد. اما نه تنها چنین انتظاری برآورده نشد، بلکه رفسنجانی که از همان تهدید خودش، حسابی وحشتزده بهنظر میرسد، در هر سخنرانی دعوت به آرامش میکند و بهخصوص از جوانان میخواهد که در نهایت آرامش در نمایش انتخابات شرکت کنند. نمونه اخیرش پیامی بود که تحت عنوان گردهمایی سراسری جوانان احزاب فرستاده بود. رفسنجانی در این پیام با اشاره به نمایش انتخابات در 7اسفند نوشته: «امروز هم توجه به جوانان، لازمه تمهیدات حکومتی برای تداوم نظام است... آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد و مطمئناً برای جوانان احزاب گوناگون که گردهم آمدهاند نیز مهم خواهد بود، رعایت اخلاق اسلامی، انسانی و تأکید بر اعتدال و تعقّل، در همه مراحل انتخابات است تا شعار زیبای «رفاقت و رقابت» انتزاعی نماند و عملیاتی شود». (شبکه تهران رژیم 24بهمن 94)
رفسنجانی میگوید اگر به جوانان توجه نشود، نظام ولایت تداوم نخواهد داشت. اما در ادامه از هیمن جوانهای میخواهد که اخلاق اسلامی را رعایت کرده و شعار رفاقت را عملیاتی کنند.
آری، واقعیت این است که این بنبستی است که رفسنجانی در آن گیر کرده، از یک طرف تنها اهرم فشارش روی خامنهای تهدید به قیام است و از طرف دیگر توان استفاده از این اهرم را ندارد، چرا که خودش خوب میداند که اگر قیام شروع شود، سیل بنیانکنی به راه میافتد که ریشه کل نظام را با همه باندهایش بر خواهد کند. بنابراین رفسنجانی و باندش هم به همان اندازه خامنهای و دار و دستهاش از قیام میترسند و حاضر نیستند خطر آن را بپذیرند. تردیدی نیست وقتی شکاف ایجاد شود، دیگر دست رفسنجانی یا خامنهای نیست که از سیلی که در تقدیر است جلوگیری کنند، سیل خواهد آمد و بنیان کثیف نظام ولایت را برخواهد کند.
با ما در کانال دانشگاه سنگر آزادی همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر