روزنامه جوان، ارگان بسیج ضدمردمی در شماره 24بهمن 94 خود، با طعنه به رفسنجانی نوشته برخی از پیشکسوتان انقلاب هم میخواهند مردمسالاری را بپذیرند و هم میخواهند همیشه محور اصلی تحولات کشور و نظام باشند. این روزنامه حکومتی در ادامه نوشته نسل اول نمیخواهد شکست از مردم را باور کند و گویی شکست خودش را پایان همراهی مردم با انقلاب میداند. و بعد جملات دجالانه رفسنجانی را ردیف کرده است، جملاتی از قبیل «بنده خودم را وقف انقلاب کردم»، «هر کجا لازم باشد هستم»، «تا پایان عمر خدمتگزاری را ادامه میدهم»
روزنامه جوان در قسمت دیگری اضافه کرده که در نظام 37ساله جمهوری اسلامی برخی از وزرا 25ساله شدند و گویی هیچ فرد و ایده جدیدی نیست و نتیجه گرفته که نسل اول، رویشهای مدیریتی نظام در حوزه کلان را نمیپذیرد.
به این ترتیب، این روزنامه حکومتی مجبور شده در جنگ و دعوای باندی گوشهیی از واقعیت نظام آخوندی را به تصویر بکشد. واقعیتهایی که برای آخوندها و کل نظام گران تموم میشود. اولین واقعیت این است که نظام ولایتفقیه با دموکراسی هیچ سنخیتی ندارد و آنهایی هم که دم از مردمسالاری میزنند، تنها هدفشان این است که در جنگ باندی سهم بیشتری در قدرت داشته باشند و محور تحولات نظام باشند. واقعیت دوم این است که وقتی سردمداران نظام میبینند که مردم و بهویژه جوانان از آنها متنفرند و نابودی آنها را میخواهند، شکست خود و نظامشان را نمیپذیرند و آن را به مردم مصادره میکنند. واقعیت مهم دیگری که میشود از لابلای این چند سطر بیرون کشید این است که نظام ولایتفقیه ابتر است و هیچ دنبالهای ندارد. آخوندها و کارگزارانشان پیرکفتارانی هستند که تا آخر عمر به جاه و مقام چسبیده و به اعتراف این روزنامه حکومتی «گویی هیچ فرد و ایده جدیدی نیست».
اما چرا؟!... چرا نظام ولایتفقیه تا این اندازه ابتر است و حتی نسلهای بعدی خودش را هم نمیپذیرد؟! پاسخ را باید در ماهیت این نظام جستجو کرد. نظام ولایتفقیه روی سرکوب آزادیها بنا شده، چیزی که جوان امروزی، آن هم در عصر ارتباطات، آن را نمیپذیرد و بهخاطر همین هم هست که جواب جوانان به این نظام یک «نه» بزرگ است. نه به تمامی سردمداران نظام از هر دو باند و آری به نابودی تمامیت رژیم ولایتفقیه.
با ما در کانال دانشگاه سنگر آزادی همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر