هر چه به 7اسفند، موعد برگزاری نمایش انتخابات نزدیک میشویم، دغدغه و نگرانی هر دو باند رژیم نمایانتر میگردد. سؤال این است که چرا بهرغم آن که هر دو باند از شرکت گسترده مردم در انتخابات دم میزنند؛ این چنین نگرانند و هراس هر کدام به چه صورتی بروز میکند؟ نگاهی به برخی از این ابراز نگرانیها، به روشن شدن موضوع کمک میکند:
حسن خمینی: «قهر با صندوق رأی، راهحل مشکلات نیست… اشتباه ما خدای نکرده میتواند امنیت کشور را به خطر اندازد» (سایت حکومتی قلم نیوز-2اسفند 94).
محمدرضا عارف: «شایعاتی درباره تعطیلی روز شنبه مدارس تهران منتشر شده که این خود نشانه شیطنت برخی با هدف عدم حضور مردم تهران در روز انتخابات در شهر تهران است. وی از مردم خواست تا تحت هیچ شرایطی تهران را در 7اسفند ترک نکنند و با بیتوجهی به این شایعات و حضور حداکثریشان پای صندوقهای رأی این فضا را بشکنند». (سایت حکومتی وکیل ملت-3اسفند 94).
بهاین ترتیب، هر دو باند حاکم اگرچه از شرکت گسترده مردم دم میزنند، اما البته امر به خودشان مشتبه نیست و میدانند که مردم تا کجا از نمایش مسخره صورت قانونی دادن به غصب حق حاکمیتشان نفرت دارند و آنچه روز جمعه به صحنه میآید، چه بسا نمایش منفوریت و ورشکستگی سیاسی و اجتماعی رژیم باشد؛ بنابراین هر باند سعی میکند گناه آن را به گردن باند دیگر بیندازد.
در دور قبلی جنگ انتخابات بر سر صلاحیت و عدم صلاحیت کاندیداها که با حذف فلهیی باند رفسنجانی روحانی به پایان رسید، این باند میگفتند که همین کار موجب میشود مردم دلسرد شوند و در انتخابات شرکت نکنند؛ باند رقیب هم متقابلاً با رو کردن پروندههای دزدی و فساد دولت روحانی و شکست آن در بهبود شرایط وخیم زندگی مردم، خود آنها و عملکرد دولت را مسبب ناامیدی و دلسردی رأیدهندگان معرفی میکردند.
اکنون در دور جدید جنگ انتخابات میبینیم که باند رفسنجانی روحانی، رقیب را متهم میکنند که عامدانه و با سر زبان انداختن شایعاتی مانند تعطیلی روز بعد از انتخابات، مردم را تشویق به مسافرت میکنند تا پای صندوقها نیایند. مبنای این حرف آن است که باند ولیفقیه با نهادها و اهرمهایی که در دست دارد، از سپاه و بسیج و غیره… در هر حال میتواند آنها را به پای صندوقها بکشاند و به رأی دادن به لیستهای مورد نظر خود وادارد؛ اما بقیه مردم که تنها در شرایط اجبار و تهدید ممکن است ناچار از شرکت و رأی دادن بشنوند، به قول معروف، نه از حب علی بلکه از بغض معاویه، یا از بغض ولیفقیه، به باند مغلوب رأی میدهند؛ باند ولیفقیه میخواهند این جماعت را که خودشان هم دنبال بهانهیی برای فرار از رأی دادن میگردند، با تشویق به سفر و امثالهم بتارانند.
روزنامه جمهوری اسلامی (3اسفند 94) همین نکته را با صراحت بسیار، چنین بیان میکند: «محافل افراطی که از مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هراس دارند از دیروز شایع کردهاند که روز شنبه هشتم اسفند مدارس تهران تعطیل است تا مردم با استفاده از تعطیلی به سفر بروند و در انتخابات شرکت نکنند».
ترس عام و مشترک دو باند حاکم این است که بساط نمایش چنان بیرونق و سوت و کور شود که بهکار گرفتن ضریب ثابت در آرای واقعی (به سیاق انتخاباتهای قبلی) بیشتر اسباب تمسخر شود. اما نگرانی و دغدغة اصلی، که اکنون باند رفسنجانی روحانی آن را با وضوح بیشتری بیان میکند، از پیامی است که شکست نمایان نمایش 7اسفند به مردم ایران میدهد. این پیام را سرمقاله روزنامه ابتکار (3اسفند) با عنوان معنیدار «تاب تندی نداریم» با حداکثر وضوحی که میتوانست، بیان کرده و نسبت بهوقوع انفجار اجتماعی و قیام مردمی، به باند ولیفقیه هشدار داده است: «جماعت تحریمیها… مردمان را به سفر فرا میخوانند و از مشارکت در انتخابات حذر میدهند… تبلیغ گفتمان حذف، خواه ناخواه خوشههای خشم را میپرورد و در گوش مردمان، نفیر نفرت مینوازد. این حس و حال اگر بماند و ریشه بگیرد و تبدیل به حرکت شود، آیا میتوان مسئولیت آن را به عهده گرفت؟ آیا آنان که امروز با قوت تمام این ایده را تبلیغ میکنند، ضمانتی دارند که این احساسات منفی در رأی دهندگان، باقی نماند؟ یا با هر حادثه و واقعهای تازه نشود؟ چرا به عنصر خشم دامن میزنیم؟!».
با ما در کانال دانشگاه سنگر آزادی همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر