۱۰ اسفند ۱۳۹۴

#ایران - مختصات نظام در سراشیبی پس از جنگ انتخابات

مختصات نظام در سراشیبی پس از جنگ انتخابات


نمایش انتخابات در رژیم آخوندی به انجام رسید. باندهای متخاصم نظام، در قبال نتایج اعلام شده واکنش‌های متفاوتی را تا این نقطه نشان داده‌اند. نتایج اعلام شده و واکنش‌های دو باند، بیانگر واقعیتهای زیر است:
اولاً جوسازی و شور و شیپور پیروزی هر دو باند ـ البته باند رفسنجانی روحانی بیشترـ نمی‌تواند روی شکست بزرگ رژیم در این نمایش سایه بیندازد. آخوندها برای اعلام شرکت بیش از 70درصد خیز برداشته بودند؛ چرا که به‌شدت نیازمند این بودند که رقمی بیش از انتخابات قبلی اعلام بکنند. وزیر کشور روحانی هم یک روز قبل از انتخابات، این را اعلام کرد. اما در عمل و به‌خاطر کسادی اغلب حوزه‌ها، ناچار شدند که به حدود ۶۰ درصد شرکت کننده در سطح سراسری و ۴۵ درصد در تهران رضایت بدهند. برای همگان مشخص است که این 60درصد و 45درصد هم ساختگی بوده و چند برابر بزرگنمایی شده است. اما تحریم انتخابات از جانب اکثریت قاطع مردم ایران به آخوندها اجازه نداد که رقم دلخواه خودشان را اعلام کنند. کمااین‌که رسانه‌های هر دو باند رژیم، ضمن اعلام پیروزی و حماسه، از این قضیه ابراز نگرانی کردند. روزنامه حکومتی جهان صنعت 9اسفند نوشت: «به بخش خالی لیوان یعنی عدم حضور دست‌کم 40درصدی، یعنی حدود 22میلیون نفر از مردم می‌رسیم که در انتخابات هفتم اسفند94 مشارکت نداشتند که به خودی خود موضوعی است که نمی‌توان ساده از آن گذر کرد».
رونامه جوان، ا رگان بسیج ضد‌مردمی هم نوشت: «در برخی مناطق مستضعف‌نشین کشور میزان رأی نزول کرده است… این مسأله به معیشت آنان برمی‌گردد و از سوی دیگر نشان از لاغری طبقه اجتماعی کشور است. بنابراین اتاقهای فکر نظام و دولت باید صحت‌وسقم این مسأله را بررسی و چاره‌اندیشی نمایند» (9اسفند 94).
مقاومت ایران از ابتدا گفته بود که جنگ انتخابات در عمق خودش، جنگ هژمونی بین خامنه‌ای و رفسنجانی است. خامنه‌ای خیلی دلش می‌خواست که رفسنجانی را به کلی حذف بکند، ولی نتوانست؛ اما تا جایی که می‌شد و می‌توانست تلاش کرد که بال و پر او را بچیند و او را مفتضح سازد. اما اکنون در همان چارچوبهای خودشان، رفسنجانی رأی اول را در تهران آورده که مبین مهر خوردن دو سرگی در نظام آخوندی است. این همان چیزی است که علی خامنه‌ای به‌شدت از آن وحشت داشت و به زبان خودش هم هشدار داده بود که «القای دو سرگی در نظام توطئه دشمن است». مسلم است که در چنین تعادل قوایی، رفسنجانی و روحانی، هم‌چنان که از همان روز اول اقدام کردند، سهم خودشان را از قدرت و از هژمونی مطالبه می‌کنند.
نتایج انتخابات حکم می‌کند که جنگ شدیدتر و عمیق‌تر از پیش شود. اگر یکی از طرفین می‌توانست یک پیروزی قطعی به دست بیاورد، مثلاً خامنه‌ای می‌توانست رفسنجانی را حذف بکند، یا رفسنجانی می‌توانست اکثریت خبرگان و مجلس را به دست بیاورد، جنگ به نفع یکی، فیصله پیدا می‌کرد، اما در وضعیت جدید، به علت دوسرگی در نظام و حل نشدن مسأله قدرت در این انتخابات، جنگی سخت‌تر و شدیدتر در آینده اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.
موارد اختلاف دو باند، مثل «برجام2» یعنی تقسیم غنایم بین باندها و «برشام» یعنی حل و فصل قضیه سوریه با الگوی برجام از هم‌اکنون مطرح شده است. روحانی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رئیس‌جمهور سوئیس، بدون اسم بردن از سپاه پاسداران، از پایان دادن به رانت و انحصار در اقتصاد که مانع است، صحبت کرد و رفسنجانی در اولین اظهاراتش پس از نمایش انتخابات، از آتش‌بس استقبال نمود و از پایان دادن جنگ سوریه صحبت کرد.
نتیجه این‌که این نمایش، آزمونی برای ولی‌فقیه و نمایشی از شدت طلسم‌شکستگی او بود که در آن، ضربات کاری دیگری به طلسم شکسته «مقام ولایت» وارد شد و کل نظام را به‌طور کیفی تضعیف کرد که آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی خود را دارد؛ ظهور این آثار، خیلی به درازا نخواهد کشید.

با با ما در کانال دانشگاه سنگر آزادی همراه شوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر