پیامی از زندان:”دموکراسی، ققنوسی ست که از خاکستر جنگ برمیخیزد“
وقتی انقلابیون کنار زده یا اعدام میشوند، وقتی آدمها خط کشی میشوند و در نهایت فقر و نابرابری شکل میگیرد، وقتی هتلها به حریم رودخانه تجاوز میکنند، وقتی زندگیمان شنود میشود، وقتی به حریم خصوصیمان تجاوز میشود، وقتی من در وطن غریب و تو درغربت، وقتی فریاد آزادی سر میدهی در گردهمایی سالانه هزاران هزار هموطن بیقرار وطن در نهم ژوئیه، من در سلول تنها افتاده را جانی دوباره میدهی.
پس از جانب من محبوس در قفس ارتجاع، فریادی به سردی تن کارتن خوابهایمان، از سوزش زخمهای پشت کارگران معدن آق درهها، به خشکی دستهای کودکان کارمان، از درد تجاوز به دخترانمان، به حبس نفس در سینه هایمان، به سرخی خون شهدایمان، به ضخامت شیشه سالن ملاقاتمان، به تنهایی و اشک های مادرانمان، سر بده و بگو که هنوز تا پای جان ایستادهام و تا نابودی سید علی خامنهای ادامه خواهم داد.
دور نیست روزی که با هم به دردهای امروزمان میخندیم ولی در خیابانهای تهران!
مسعود عرب چوبدار
گورستان زندگان فراموشگاه رجایی شهر
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر