تازهترین خبر از موشکهای پرتاب شده به سمت «دشمن فرضی داعش»
اگر یادتان باشد موشکهایی که مدتی پیش توسط رژیم آخوندی به قول خودش به دیرالزور سوریه شلیک شد، از همه جا سر درآورد جز دیرالزور.
جهت اطلاع بیشتر:
با انتشار خبر پرتاب موشک از سوی رژیم، در حالیکه موشکها هنوز در پرواز بودند، همزمان لیستی از خسارات و ضایعات از اصابت موشکها نیز اعلام شد که حاکی از «… هلاکت تعداد زیادی از تروریستهای تکفیری و انهدام تجهیزات، سامانهها و سلاحهای آنان…» بود. همان موقع موشکهای پرتابی رژیم که دیگر خیلی مضحکه و نقل هر مجلسی شده بودند، به موشکهای سرگردان معروف شدند، چون بعداً کارگزاران رژیم یکی پس از دیگری به صحنه آمدند و گفتند که اصلاً:
- موشکها شلیکی بود به قلب استکبار جهانی
- موشکها شلیکی بود به سوی قطعنامهی تحریمهای جدید سنا
- موشکها شلیکی بود به مقصد تلآویو
- موشکها شلیکی بود به سمت کاخ ریاض
- موشکها شلیکی بود به سازشکاران و خودفروختگان داخلی
- حشدالشعبی عراق هم این وسط گودالهایی بزرگ و اجزایی از موشکها را پیدا کرد و گفت موشکها به بیابانهایی در عراق خوردهاند.
- عاقبت هم پاسدار حاجیزاده، سرکرده نیروی هوا فضای سپاه، برای ماستمالی موضوع گفت: اصلاً این بخشی از سناریو بوده و بدنة جدا شونده، یا همان موتور موشکها، را طوری طراحی کرده بودیم که 100کیلومتر مانده به هدف کنده شود و به عراق بیفتد»
حالا در تازهترین رد از بقایای موشکهای پرتاب شده توسط هوا-فضای پاسداران به قلب «دشمن فرضی داعش» در بیابانهای عراق (ببخشید به سمت دیرالزور) ! اظهارنظر جدیدی است از سوی سرکرده نیروی تروریستی قدس، قاسم سلیمانی .
موضوع از این قرار است که بنا به گزارش خبرگزاری فارس رژیم، وقتی پاسدار قاسم سلیمانی داشت با عنوان «کسی نباید سپاه را تضعیف کند» برای بسیجیان کرمان سخنرانی میکرد، در یک جاگفت:
«… این اقدام [پرتاب موشک] چند ویژگی خوب داشت، [اول] اینکه نشان داد جمهوری اسلامی اراده یک عمل را دارد و اصل اراده مهمتر از نتیجه بود». (خبرگزاری فارس- ۱۳تیر ۹۶)
یعنی با زبان بیزبانی دارد میگوید، بابا کاری به نتیجه کار نداشته باش که چند تا موشک پرتاب شد؟ موشکها به کجا اصابت کرد؟ چقدر خسارت وارد شد… ؟ و از این جور حرفها. چکار به این کارها داری؟ مهم اراده است که بحمدالله اراده هم که موجود بود، حالا نتیجه هر چی میخواد باشه. اصل اراده مهمتر از نتیجه است.
اما سخنرانی جالب! پاسدار سلیمانی فقط به همین جا ختم نشد. چرا که در ادامه گفت:
«… دوم اینکه کارهایی که بچههای سپاه کردند، در ساخت این موشکها، در دقت زدن، در تربیت متخصصان این موشکها این بسیار مهم است». (همان منبع)
یعنی نه تنها نتیجه اصابت موشک مهم نیست، بلکه اولاً- اراده به پرتاب موشک مهم است؛ ثانیاً- تربیت متخصصان این موشکها، از همه مهمتر است!
حالا صحنه را در نظر بگیرید که این بسیجیان گیج و گنگ نشستهاند و دارند به قول معروف دراز دراز به ملا حسنی (ببخشید به قاسم سلیمانی) نگاه میکنند و حسابی گیج شدهاند که بالاخره این موشکها پرتاب شد یا نشد؟ و اگه پرتاب شد، به زمین خورد یا نخورد؟ و اگه خورد، به سوریه خورد یا به عراق خورد؟!… و قاسم سلیمانی هم به اونها میگه: اینا رو ول کن، اراده به پرتاب و تربیت متخصص موشک رو بچسب!
به این میگویند ماجرای غمانگیز پرتاب موشکها که همچنان بهصورت سرگردان بالای سر ولیفقیه میچرخند و هرازگاهی با خبری جدید یا اظهارنظری تازه از سوی سرکردگان رژیم، یکی از آنها بر فرق سر ولیفقیه فرود میآید تا هر چه بیشتر مضحکه شده و او را در چنبره دردهای بیدرمانش فرو ببرد.
داستان دنبالهدار موشکهای سرگردان همچنان ادامه دارد….
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر