۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶

#ایران - هشدارها و نگرانیها در آستانه نمایش انتخابات

هشدارها و نگرانیها در آستانه نمایش انتخابات


در آستانه مناظره دوم کاندیداهای انتخابات قلابی رژیم، مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی پی‌درپی به کاندیداها هشدار می‌دهند مبادا «دستاوردهای نظام را زیر سؤال» ببرید! یا «ندانسته در جهت اهداف دشمنان انقلاب گام بردارید!» یا «دنبال بازی با احساسات عمومی باشید» و مبادا «کاری کنید که موجب دخالت جدی دشمنان بشود» و غیره...
برخی نیز با صراحت بیشتری هشدار می‌دهند: آخوند مصلحی، وزیر سابق اطلاعات گفت: «فتنه 88 با توجه به اهداف بلندمدت دشمن نه تنها متوقف نشده است بلکه هنوز توسط برخی از منافقان ادامه دارد... دشمنان نظام، انتخابات را فرصتی برای براندازی انقلاب تلقی می‌ کنند». (1)
«نباید فراموش کنیم که دشمن قصد دارد خود را در شکاف بین رقابتها پنهان کند و رقابتها را از مسیر عقلانی و اخلاقی به سمت یک مسیر بحرانی هدایت کند». (2)
یک روزنامه وابسته به باند روحانی نیز هشدار می‌دهد که در مناظره آینده نباید فضای «بگم بگم» سال 88 تکرار شود و به گونه‌یی «زمینه‌سازی برای برگرداندن اذهان بینندگان تلویزیون» صورت گیرد. (3)
‌اینها تماماً اشاره‌های آشکاری هستند به خطر انفجار اجتماعی که در جریان تکاملی خود می‌تواند به قیام عمومی منجر شود. اگر ‌چه نگرانی از انفجار و قیام، موضوع تازه‌یی نیست و طی سالهای گذشته همواره مطرح بوده؛ اما این ابراز نگرانیها در حال حاضر کماً و کیفاً بیشتر و گسترده‌تر شده است، چرا که نمایش انتخابات بستر مناسب و شرایط باز شدن شکاف در رأس رژیم را فراهم آورده که نتیجه بلافصل آن بالا رفتن تهدید انفجار اجتماعی است. در همین رابطه یک روزنامه باند روحانی در حالی که مردم به جان آمده را «زشت خفته» لقب داده و نسبت به پیامدهای تبلیغات کاندیداها علیه یکدیگر هشدار می‌دهد:‌ «باید ترسید از حرکت و طغیان زشت خفته. دمیدن افراطی در سیاه‌نمایی غیرواقع‌بینانه، چه‌بسا میدان بازی را از دایره سیاست رقابتی به میدان تخاصم بلغزاند، میدانی که لغزیدن در آن امنیت‌سوز... است. اگر سرچشمه این پوپولیسم افراطی با بیل تدبیر همزمان ملت و مسئولان گرفته نشود، چه بسا که مخاطرات ناشی از آن را نشاید گرفتن به پیل».
این هشدارهای هراس‌آلود در حالی است که هم رادیو تلویزیون رژیم و هم ارگانهایی از قبیل «ستاد انتخابات کشور» تمام تدابیر و تمهیدات لازم را به کار گرفتند تا مناظرة ‌اول به‌صورت کاملاً بی‌خطر و کنترل شده ـ یا به قول یکی از روزنامه‌های حکومتی، مناظره‌یی که «زنده و مرده بودن (آن) یکسان است» ـ (4) در همین رابطه سؤالاتی مسخره و کلی راجع به مسائل فرعی مطرح شد تا به‌اصطلاح نه سیخ بسوزد و نه کباب و جواب به آنها، به هیچ طرفی برنخورد؛ اما این تمهیدات، بی‌خاصیتی خود را در عمل به اثبات رساند و روشن شد که قرار و مدارهای میان کاندیداها، با اولین ضربه و حتی با یک تلنگر در هم می‌ریزد و کاندیداهای رقیب به جان هم می‌افتند. زیرا این جنگ انتخابات برای هر دو باند و کاندیداهای اصلی آن، جنگ سرنوشت است؛ آن کسی که در مناظره حرف جدی نداشته باشد و حریفش را خاک نکند، بازی را باخته است؛ کما این‌که قضاوت عمومی درباره‌ نتایج کارزار میان کاندیداها حاکی از آن بود که بازنده مناظره رئیسی و سپس روحانی بوده است. از همین رو رئیسی وعده داده که در مناظره دوم جبران خواهد کرد و به قول معروف شمشیر را از رو خواهد بست.
اما مسأله فراتر از کنترل یا عدم کنترل یک مناظره است؛ وقتی رژیم نمی‌تواند یک مناظره را کنترل کند و ولی‌فقیه آن قدر ضعیف است که نمی‌تواند هژمونی خود را حتی بر عناصر و دستجات جبهه خودش هم اعمال کند؛ نتیجه‌ منطقی و قهری از این وضعیت، این است که اگر جرقة اجتماعی زده شود، به طریق اولی آنجا هم رژیم نمی‌تواند جریان را کنترل کند و به قول همان روزنامه «چو پر شد نشاید گذشتن به پیل!».
اما آنچه رژیم را ناگزیر می‌کند که به‌رغم وحشت شدیدش از برگزاری مناظره، اما باز هم به آن تن بدهد، اولاً حاصل تضاد و تناقضی است که رژیم و شخص خامنه‌ای از یک سو به‌شدت نیازمند آن است که با شعبده‌بازی انتخاباتی خود، برخورداری خود از پایگاه و حمایت اجتماعی را نمایش دهد؛ در نیتجه باید به هر وسیله‌ این نمایش مسخره و رنگ باخته را گرم کند، اما از سوی دیگر به ‌شدت می‌ترسد که مناظره از کنترل خارج شود. یکی از روزنامه‌های باند روحانی در این باره می‌نویسد: «هراس از زنده شدن درگیریهای لفظی به سبک انتخابات 88 و پرهیز از مواجهه دوطرفه میان نامزدها، صدا و سیما را بر آن داشت تا مناظره‌یی هدایت‌شده برگزار کند و از خطر افشاگریهای حساب‌نشده و گاه غیرقابل کنترل نامزدها بگریزد... این امر البته می‌تواند توصیه مقامات ارشد نظام (بخوانید خامنه‌ای) باشد که می‌خواهند کنترل اوضاع از دست خارج نشود و آنچه نباید رسانه‌یی شود، در جلو دوربین‌ها و میکروفن‌ها بیان نشود».
در کشاکش تناقض میان اولویت امنیت با اولویت نمایش انتخابات بود که ابتدا می‌خواستند مناظره را ضبط شده انجام دهند، اما بعد تصمیم گرفتند آن را زنده اجرا کنند.
تناقض و پارادوکس انتخابات ـ امنیت، فراتر از مناظره، بر کل نمایش انتخابات سایه افکنده است؛ و به نظر می‌رسد دیکتاتوری ولایت فقیه از آن خلاصی نداشته باشد. به‌خصوص که ولی‌فقیه تنها وقتی می‌تواند شرایط را کنترل کند که پیش از آن بتواند شکاف رژیمش را ببندد و این نیز تنها هنگامی شدنی است که از یک هژمونی بی‌شکاف برخوردار باشد؛ یعنی باند رقیب بنا‌ به خواست و تمایل او، کاملاً یا به‌طور نسبی کنار برود؛ اما این آرزو هرگز تحقق نمی‌یابد؛ زیرا ولی‌فقیه تا آنجا ضعیف است که قادر به اعمال هژمونی در درون باند خودش هم نیست کما این‌که نتوانست مانع از کاندیداتوری قالیباف شود. نتیجه این‌که در شرایطی که چنین شکافی وجود دارد، خروجی آن نخست اعتراضات اجتماعی و سپس انفجار اجتماعی است و کسی هم قادر نیست جلو آن را بگیرد.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری تسنیم ـ 13 اردیبهشت
2 ـ سرمقاله روزنامه رسالت ـ 14اردیبهشت
3 ـ روزنامه حکومتی آرمان- 14 اردیبهشت
4 ـ روزنامه جهان صنعت- 13اردیبهشت



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر