در روزهای اخیر، در ارتباط با بحران درونی رژیم، با موارد ضد و نقیضی مواجه بودیم، در خلال جنگ و جدال میان مهرهها و رسانههای دو باند، شاهد اظهارات اخیر خامنهای بودیم که مواضع روحانی در مورد ارتباطات جهانی را تأیید کرد (1) این اظهارات توسط خامنهای آیا بهمعنی کاهش تنش و تضاد بین خامنهای و روحانی یا دستکم تمایل خامنهای در این جهت است؟ و جایگاه این سخن در حالی که جدال و بحران در رژیم بهخصوص بر سر تقلبات بهشدت بالا گرفته؛ چیست؟
این حرف خامنهای ظاهراً مربوط به رابطه با آمریکاست، اما خامنهای در همین سخنرانی در مورد عربستان خیلی تند و تیز صحبت کرد، سران این کشور را احمق نامید و گفت: «عربستان با سقوط حتمی مواجه است». این در حالی است که روحانی چند ساعت پیش از آن، به کرات از برادری و دوستی و اعتدال و غیره دم زده و گفته بود: «یکی از اصول سیاست خارجی ما تداوم همکاری با کشورهای همسایه در خلیجفارس است و معتقدیم با اراده مستحکم دو طرف میتوانیم موانع موجود را برطرف و پیوندهای برادری را تقویت کنیم». وی خواستار حاکمیت فضای اعتدال، میانهروی و عقلانیت در روابط میان کشورها شد و افزود: «معتقدیم که راهکارهای سیاسی باید در اولویت قرار داشته باشند». (2)
شکاف بین ولیفقیه و رئیسجمهور نظام توجه خبرگزاری رویتر را نیز برانگیخته و در پایان گزارش از این رویارویی افزوده بود: «روحانی بهطور قابل توجهی قدرت کمتری از ولیفقیه دارد».
لحن مهرههای باند خامنهای نسبت به روحانی و دولتش، طبعاً از خود خامنهای بسیار تندتر است. مثلاً رئیسی گفته است: «زانو زدن در برابر یک مقام عربی که هزاران مسلمان را در منا بهشهادت رسانده است، سیاست ملتمسانه است». (3)
یکی از اعضای مجلس ارتجاع از باند خامنهای در مجلس ضمن هشدار به روحانی آشکارا او را تهدید به عزل کرد: «ملت ما با کسی عقد اخوت نبسته است اگر که خطوط قرمز نظام را نادیده بگیرند مردم در رأی خود تجدید نظر خواهند کرد و این شواهد تاریخی دارد؛ امیدوارم کار به آنجاها نکشد...» (4)
اما آیا این بالا رفتن تب جنگ و تضاد در این رژیم امری عادی نیست؟ آیا پس از مدتی بیش یا کم تخفیف پیدا نخواهد کرد و دوباره شرایط درون رژیم عادی نخواهد شد؟
در نمایشهای قبلی انتخابات، پس از پایان نمایش هر دو باند رژیم همدست میشدند تا یاوه «حماسه» و «مشارکت عظیم و تاریخی» و از این قبیل را جا بیندازند؛ اما این بار با اینکه بیش از همیشه به این قبیل تبلیغات و دود و دمها نیاز دارند، از این خبرها نیست و اگر هم چیزی در این رابطه گفته شود، قویاً تحتالشعاع تک و پاتک پرهیاهوی باندهای متخاصم علیه یکدیگر است.
مثلاً خامنهای گفت انتخابات یک حماسه درخشان بوده و از جشن انتخابات و غیره حرف زد... اما اظهارات او به سرعت در غوغای تقلبات نجومی و میلیونی محو شد و با حرفهایی که هر دو باند در این رابطه علیه یکدیگر زدند «حماسه درخشان» بهکلی مفتضح و لجنمال شد. این نمودی از این واقعیت است که نمایش انتخابات نه تنها شکاف در رژیم را کاهش نداده و ترمیم نکرده، بلکه شقه در رأس نظام را بسا بیشتر به عمق برده، تشدید کرده و بارز نموده است.
ثانیاً این نمایش انتخابات درِ دیگ تضادهای جوشان رژیم را برداشته و آن را از مهار خارج کرده و در برابر انظار همگان قرار داده است و از سوی دیگر، تضادها را نهادینه و ماندگار کرده است.
از یک سو رئیسی خود را نماینده و سخنگوی 16میلیون نفر و مطالبات آنها قلمداد میکند و سعید جلیلی نیز به رئیسی پیشنهاد تشکیل دولت در سایه میدهد! در این شرایط، رژیم زیر فشارهای خرد کننده مطالبات مردم به جان آمده از یک سو و فشارهای خارجی و انزوای منطقهیی و بینالمللی دارد از هم وا میرود و شکاف رژیم بهخصوص در رأس نظام بیشتر و عمیقتر میشود و این خواه ناخواه فضا را برای عنصر اجتماعی و بلندتر شدن اقشار به جان آمده مهیاتر میسازد و گویای این است که سال96، سال توفانهای بنیانکن در میهن ما خواهد بود.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ از سخنرانی خامنهای ـ 6خرداد 96: «یک دولت باید ارتباطات جهانی داشته باشه و بنده هم کاملاً معتقدم و تأیید میکنم این گرایش را»
2 ـ اظهارات روحانی در تماس تلفنی با امیر قطر ـ 6خرداد 96)
3 ـ سایت حکومتی انتخاب ـ 7خرداد
4 ـ جواد ابطحی ـ جلسه علنی مجلس ارتجاع ـ 7خرداد 96.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر