چهاردهمین گردهمایی سالانه مقاومت ایران، چند روز دیگر (یعنی دقیقاً روز شنبه 10تیر 96) در پاریس برگزار میشود.
این گردهمایی چند ویژگی دارد که آن را در میان تمامی گردهماییهای پیشین برجسته و بیهمتا میکند. این ویژگیها برخی به وضعیت مقاومت ایران بر میگردد و برخی به دشمن مقاومت ایران یعنی وضعیت رژیم که آنهم جدید است و برخی نیز به برقراری وضعیت جدید در منطقه و جهان.
ضروری است این ویژگیهای جدید را خیلی مختصر و مفید، بازبینی کنیم:
گردهمایی امسال، اولین گردهمایی مقاومت پس از خروج کامل، سالم و موفقیتآمیز مجاهدین از عراق و دیوارهای قطور و بتونی زندان لیبرتی است. زندانی که خود در دل زندان بزرگتری به اسم ”لیست ناجوانمردانه تروریستی“ قرار داشت و آثار زنجیرهایش هنوز بر جسم اشرفیها و اشرفنشانها هویداست. به این ترتیب به هر حال امسال این گردهمایی را مردم ایران همراه با مجاهدینی برگزار میکنند که پیکره عظیم تشکیلاتیشان بعد از هجرت بزرگ پولادین تر از هر زمان دیگر آماده گسستن آخرین بقایای زنجیرهای دیکتاتوری از دست و پای میهن اسیر هستند.
حالا دیگر مقاومت ایران در موقعیت تدافعی ناشی از حضور در عراق نیست، نفس حضور رزمندگان مقاومت در آنسوی حصارهای رژیم و عوامل و مزدوران محلی و بینالمللیاش، نشان از قرار گرفتن مقاومت در موضع تهاجم دارد.
از سوی دیگر، از پارسال تا امسال، تحولات بسیار مهمی در جهان و منطقه صورت گرفته که مهمترینش، فقدان بزرگترین حامی سیاست مماشات با رژیم یعنی دولت قبلی آمریکاست. تغییری که بیاغراق میتوان آن را نقطه چرخشی در سیاستهای بینالمللی آمریکا و تنها ماندن علی خامنهای در فراق دولت اوباما نامید! اما این، همه تغییرات بینالمللی نیست، تغییر بزرگتر روی کار آمدن یک دولت اساساً متخاصم با رژیم خامنهای درست در همانجایی است که قبلاً یک دولت ”دوست!“ نشسته بود. دولتی که همین چند روز پیش وزیرخارجهاش رکس تیلرسون صریحاً و بدون پردهپوشی سیاسی اعلام کرد: سیاست جدید دولت متبوعش تغییر مسالمتآمیز رژیم در ایران است! نکتهیی که نیاز به تفسیر و تحلیل چندانی ندارد! و شاید مهمتر از چنین تغییری، ایجاد یک صفبندی جدید منطقهیی عربی - اسلامی بر ضد رژیم آخوندهای تهران است. صفبندی جدیدی که خود دولتهای مؤتلف، نام ”ناتوی عربی یا ناتوی اسلامی“ بر آن نهادهاند! و بسا مهمتر از تولد ناتوی عربی یا ناتوی اسلامی، تشکیل اجلاس بزرگ ریاض با شرکت قریب به اتفاق کشورهای مسلمان و آمریکا بود که معنی و مفهوم خاصی به آن داد. اجلاسی که خیلی صریح و روشن و در کنار مرزهای ایران، نکاتی جدی در مقابله با توسعهطلبی آخوندها را به آنها یادآور شد و ناقوس تغییر دوران را برای علی خامنهای و رژیمش به صدا در آورد.
حاصل جمع این چند نکته میشود یک تعویض جای ”ساده“ ؟! بین رژیم و مقاومت یعنی: ”خروج مقاومت از حصار“ و ”ورود رژیم به حصار“ !
از سوی دیگر همین تعویض جای ساده! تاثیر بسیار جدی روی روحیه مردم ایران در داخل و خارج کشور داشته بهطوری که برخی پیامدهای آن را تا همینجا هم میتوان دید:
دریوزگی هر دو باند رژیم از یک اکثریت خاموش در انتخابات و اذعان هر دو باند به اینکه بخش بزرگی از جامعه ایران سالهاست به هیچ عنوان در بازیهای انتخاباتی رژیم شرکت نمیکند و متقابلاً اعتراف هر دو باند رژیم به کمیت محدود پایگاه اجتماعی خودشان با عدد و رقمهایی مانند دولت 4درصدی و امثال آن که پس از سالها عمق منفوریت اجتماعی نظام با همه باندهایش را به نمایش گذاشت! و بهطور ناخواسته، به آن اکثریت به قول آخوندها ”خاکستری“ جامعه و میزان گستردگی و تاثیر اجتماعیاش، اشرافی جدید داد و همین، موتور محرک جدیدی برای همان اکثریت نود و چند درصدی جامعه شد. بهویژه که همگان به چشم دیدند خامنهای دیگر حتی از مهندسی کردن انتخابات ریاستجمهوری خود و روی کار آوردن گماشتهاش رئیسی هم عاجز است!
حاصل جمع این دو سه نکته هم بهطور خیلی خلاصه میشود: خروج مردم ایران از حالت تدافعی و متقابلاً ورود رژیم و عناصرش به مرحله دفاع و ترک نقطه تهاجم!
به این ترتیب در حالی به سوی برگزاری چهاردهمین گردهمایی بزرگ ایرانیان میرویم که رژیم رو به نزول و مقاومت مردم ایران و آلترناتیو دموکراتیک آن، رو به اوج دارند!
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر