«یکی از سایهاش ترسید، پا به فرار گذاشت؛ اما بدتر از این، وقتی بود که سایه هم بیامان دنبالش میآمد…».
حالا این حکایت مقام مفلوک ولایت و سردمدارن هر دو باند رژیم است که از سایهی خودشان، یعنی از کاندیداهای دستچین شده و از مناظرة آنها هم میترسند:
«در دومین جلسه کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات مقرر شد مناظرههای انتخاباتی نامزدها بهصورت ضبط شده پخش شود». (خبرگزاری حکومتی ایسنا-۳۱ فروردین ۱۳۹۶)
واضح است که پخش زنده مناظره آخوندهای جلاد و شیاد اصل ماجرا نیست، مسأله بازشدن شکاف در بالا و خراب شدن کل نمایش بر سر رژیم است. مسأله بازتاب این شکاف در جامعه و انفجار خشم خلق است.
آخر مگر همین خامنهای نبود که 4سال پیش در مورد مناظرههای زنده با دجالگری ژست میگرفت که:
«با حرکتی که صدا و سیما انجام داد یک عدهیی که سالها است نعره میکشند که در این کشور آزادی بیان نیست، خجالتزده شدند… این مناظرهها تو دهن آن کسانی زد که از بیرون تبلیغ میکردند که این رقابتها نمایشی است، واقعیت ندارد. دیدند نخیر، واقعیت دارد… کجای دنیا چنین چیزی هست؟ در آمریکا هست؟ در کشورهای سرمایهداری هست؟». (آخوند خامنهای، دو روز مانده به نمایش انتخابات 92- پایگاه اطلاعرسانی خامنهای - خرداد 92)
حالا چه شده که خامنهای و رژیمش حتی توان پخش مناظره زنده سرسپردگان خودشان را هم ندارند؟ چه اتفاقی افتاده که بعد از چهار سال حالا میترسند که تن به پخش مستقیم مناظره آخوندهای جلاد و شیاد خودش بدهند؟ خلاصه «از چی میترسند؟!
واضح است که خامنهای و سردمداران نظامش فقط و فقط در ترس از توفان قیام مردم به جان آمده است که مجبور شدهاند مانع از پخش مستقیم مناظره کاندیداهای نمایش انتخابات شوند. توفانی سهمگین از ارتش بیکاران، از زنان سرکوب شده، از سپاه گرسنگان و از سیل بنیانکن خشم جوانان غیور و شجاع میهن و البته در هراس از توفان و آتشفشان ارتش آزادیبخش. آخر اگر غیر از این بود، دیگر چه نیازی بود به ممنوعیت پخش مستقیم مناظره آخوندهای جلاد و شیاد. نظام پوسیده و غرقه در بحرانی که کارگزارانش یک روز میگفتند:
«دشمن با استفاده از IP کاربران قادر به پیدا کردن آنها در فضای مجازی است… تا بتوانند در موقعیت مناسب به شبکه سازی و ایجاد جنبشهای اجتماعی نظیر فتنه 88 اقدام کنند. (سایت حکومتی دانا-16شهریور 95)
آخر اگر موضوع فقط به چند ده نفر فتنهگر برمیگشت، اگر موضوع فقط به فضای مجازی و به چند نفر وابسته به گروهکها در آنسوی مرز برمیگشت، دیگر چه ترسی از پخش مناظره زنده کاندیداهای مهندسی شده بود. آیا تمام موضوع فقط به پیدا کردن IP کاربران برمیگردد!؟
اما موضوع آنجا جالب میشود که سرکردگان هر دو باند رژیم از پخش مناظرههای ضبط شده طلبکار هستند و اعتراض میکنند که این درست نیست و باید مناظرهها بهصورت زنده پخش شوند. انگار نه انگار که این سرکردگان هر دو باند غارتگر نظام نبودند که به همراه ولیفقیه تصمیم به این ممنوعیت گرفتند:
«آخوند ابراهیم رئیسی: ”اینجانب از مناظره زنده… استقبال میکنم و… مردم باید بتوانند از طریق رسانه ملی بهصورت زنده شاهد مناظره رقبا باشند“ ». (خبرگزاری حکومتی فارس-اول اردیبهشت 96)
«آخوند حسن روحانی: ”طرفدار آزادترین شیوه مناظره هستم“ ». (همان منبع)
«محمدباقر قالیباف… به لغو برنامه زنده مناظرات انتخاباتی اعتراض کرد». (همان منبع)
«علیرضا زاکانی در نامهیی سرگشاده خطاب به وزیر کشور: … ”به نظر میرسد این اقدام بهصورت روشن آسیب جدی به شفافیت در تببین برنامه نامزدهای انتخاباتی خواهد زد“ ». (همان منبع)
«محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام: ”زنده بودن مناظرات، اعتماد مردم و جاذبه رقابتها را افزایش میدهد“ ». (همان منبع)
«مصطفی میرسلیم کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات: ”بنده برای حضور در پخش زنده مناظرههای انتخابات آمادهام“ ». (همان منبع)
«مصطفی کواکبیان، نماینده مجلس: ”امروز شنیدم کمیته تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری تصویب کرده که مناظرهها زنده نباشد، این کار به نظر من درست نیست“ ».
«مهرداد بذرپاش: ”مناظره ضبط شده یعنی هیچ“ ». (همان منبع)
«الیاس نادران: ”4سال ناکارآمدی با «مناظره ضبطی» جبران نمیشود“ ». (همان منبع)
«محمد دهقانی، نماینده مجلس: ”مناظره ضبط شده که دیگر مناظره نیست“ ». (همان منبع)
«مجید بهمن زاده، دبیر جبهه اصلاحطلبان: ”عدم پخش زنده مناظرات انتخاباتی تجاوز به حقوق ملت است“ ». (همان منبع)
«احمد سالک، نایب رئیس فرهنگی مجلس در واکنش به عدم پخش مناظرههای تلویزیونی: ”… نباید از مناظرههای شفاهی و زنده وحشت کنند“ ». (همان منبع)
خب، یکی نیست به اینها بگوید، آخر اعضای هر دو باند خودتان تصویب کردند که مناظرهها زنده نباشند:
«بر اساس ماده ۶۳ اعضای کمیسیون بررسی تبلیغات ریاستجمهوری عبارتند از:
دادستان کل کشور [از باند خامنهای]
وزیر کشور [از باند روحانی]
رئیس سازمان صدا و سیما [از باند خامنهای]
یک نفر از اعضای شورای نگهبان [از باند خامنهای]
دبیر هیأت مرکزی اجرایی انتخاب [از باند روحانی]
نماینده شورای نظارت بر صدا و سیما [از باند خامنهای] ». (پایگاه اطلاعرسانی دولت-۳۱ فروردین ۱۳۹۶)
مثلاً چطور میشود که وزیر کشور آخوند روحانی چیزی را تصویب کند که خود روحانی از آن بیخبر باشد. یا مثلاً چطور میشود که دادستان خامنهای یا عضو شورای نگهبان منصوب شده توسط خامنهای چیزی را تصویب کند و آخوند رئیسی (یعنی نورچشمی خامنهای) از آن بیخبر باشد.
معلوم است که خطری بس عظیم در کمین نشسته و آتشی سرخ و سوزان در زیر خاکستر شرایط فعلی میهن وجود دارد؛ آتشی که در زبانه کشیدن بیتابی میکند. همان آتش خشم فرو خوردهیی که اینطور ولیفقیه و نظامش را در وحشت و کابوس قیام فرو برده؛ تا جائیکه حتی نمیتوانند مناظره دو آخوند جلاد و شیاد خود را برای مردم پخش کنند.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر