برخی رسانهها یا برخی بهاصطلاح کارشناسان رژیم گفتهاند که با وارد شدن آخوند رئیسی بهعنوان کاندیدا، جنب و جوشی ایجاد شده و بازار انتخابات رونق پیدا کرده است.
البته این ادعا از نظری درست است، یعنی با وارد شدن آخوند جلاد رئیسی جنب و جوش ایجاد شده، اما در راستای گسترش، چون از وقتی اسم این جلاد آمده، جنبش دادخواهی و موضوع قتلعام سال67 به شکل خیلی گستردهتر از قبل مطرح شده و در بین اقشار مختلف مردم، در هر محفل خانوادگی یا دوستانه، موضوع بحث و صحبت هست. جالب این است که مردم هم آخوند جلاد رئیسی و هم آخوند شیاد روحانی را در مورد قتلعام67 مورد سؤال قرار دادند و آن قدر این فضا در جامعه اوج گرفته که به رسانههای خود رژیم هم کشیده شده و مثلاً در کیهان خامنهای شاهد بازگویی همین حرفهای مردم هستیم که البته برای زدن زیرآب رقیب اینها را منعکس کرده است.
کیهان خامنهای در مطلبی تحت عنوان: ”به رئیسی حمله میکنند اما صلاح نیست گذشته روحانی را شخم بزنند! “نوشته است:
«شبکه دولتی انگلیس میگوید مواضع حسن روحانی در گذشته تا همین اواخر مانند مواضع سایر نیروهای انقلاب بوده اما اصلاحطلبان از سر مصلحت و بهخاطر استفاده از وی، حملاتی را که علیه دیگران مطرح میکنند، درباره او مطرح نمیکنند... . در سابقه روحانی نیز نمونههای قابل توجهی وجود دارد. برای نمونه در حالی که دولت روحانی در سالهای اخیر از تلاش برای لغو مجازات اعدام حمایت کرده، او مردادماه 1359 پیشنهاد کرده بود « توطئهگرها را خوب است که در مراسم نمازجمعه بیاورند و بدار آویزان کنند تا مردم مشاهده کنند و تاثیرش، تاثیر بیشتری باشد.». ... . او پس از سرکوب دانشجویان معترض در تیرماه 1378، معترضان را شرور، مزدور، وابسته و فاسد خواند و گفت: «اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم... اگر منع مسئولان نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد میکردند.» او.. دی ماه 1392 راهپیمایی 9 دی که توسط حامیان حکومت علیه معترضان به نتیجه انتخابات انجام شد را نشانه بصیرت دانست و در سال 1394 نیز آن را «روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، نظام و ولایتفقیه و ولیفقیه» توصیف کرد.
به عبارت دقیقتر، او حدفاصل سال 59 تاکنون بهطور معمول از سرکوب معترضان و مخالفان حکومت حمایت کرده است. او در اقدامی دیگر، مصطفی پورمحمدی را بهعنوان وزیر دادگستری کابینه خود انتخاب کرد و گفت که از حضور او در کابینهاش خوشحال است.
در یک نمونه دیگر، ستایش حسن روحانی از اقدامات خودش در زمینه «طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش» است. او در کتاب خاطراتش تأکید میکند: «به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند ، اما من قاطعانه گفتم: این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست... به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند».
بنابراین بهطور خیلی روشنی مسأله دادخواهی قتلعام67 روی میز آمده است و اقشار مختلف مردم بهخصوص دانشجویان صراحتاً مهرههای حکومتی را مورد سؤال قرار میدهند که نمونه اخیرش در تبریز و اعتراض و مورد سؤال قرار دادن صریح پاسدار حسن عباسی در مورد این جنایت بود.
بنابراین طبیعی است این سؤال ایجاد شود که بهدلیل همین فضایی وجود دارد ممکن است رئیسی مجبور شود به نفع قالیباف کنار برود؟
واقعیت این است که آخوند رئیسی و باند خامنهای که او را کاندیدا کرده و همین طور روحانی و باندش، زیاد به فضای مردم کاری ندارند، چون میدانند جز تنفر انفجاری چیز دیگری در این فضا نیست. اما از یک جهت دیگر چنین احتمالی در رسانههای خود رژیم هم مطرح شده. از این جهت که احتمال بدهند در بازی بین باندها اگر خامنهای مجبور شود به قواعد بازی به قول خودشان گردن بگذارد و نتواند بهدلیل ایجاد شکاف در بالای نظام و خطر عنصر اجتماعی، این نمایش را بهطور جدی مهندسی کند، در این صورت آخوند رئیسی که از صندوق در نیاید به کلی میسوزد و دیگر جانشین شدن او به جای خامنهای هم زیر سؤال میرود. به این دلیل میگویند اگر در نقطهیی خامنهای خاطرجمع شود که رئیسی خواهد سوخت، قالیباف را آوردهاند که رئیسی به نفع او کنار برود.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر