۷ آبان ۱۳۹۵

#ایران - قطع ارتباط زندانی سیاسی مریم اکبری با خانواده‌اش

 قطع ارتباط زندانی سیاسی مریم اکبری با خانواده‌اش


دژخیمان اوین به زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد در زندان اوین گفته‌اند که از این پس، تا اطلاع ثانوی، امکان تماس تلفنی برای تماس با خانواده‌اش وجود ندارد و ارتباط تلفنی وی را با خانواده‌اش قطع کرده‌اند. یکی از مزدوران دستگاه قضاییه نیز گفته بود که تا وقتی مریم اکبری به‌دنبال نشر بیانیه و نامه و... است دیگر هیچ دلیلی برای آزادی وی نمی‌بینیم.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در رابطه با فراخوانده شدن رضا شهابی به زندان

 اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در رابطه با فراخوانده شدن رضا شهابی به زندان


رضا شهابی عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به‌رغم اتمام محکومیت شش سال زندان چهارشنبه ۵ آبانماه تلفنی از سوی دادستانی به زندان فراخوانده شد. شایان ذکر است که مرخصی استعلاجی رضا شهابی در دو سال آخر محکومیت، به‌دلیل عمل جراحی مهره‌های گردن و کمر ناشی از ضرب و شتم دوره‌های بازداشت موقت با تأیید پزشک قانونی، مورد موافقت دادستانی قرار گرفته بود، و بیش از یک‌سال است که محکومیت ایشان پایان یافته است و دولت طی گزارشی به سازمان جهانی کار اعلام کرده است: «رضا شهابی از زندان آزاد شده و به سر کار باز گشته است» و در گزارش شماره ۳۵۷ ماه ژوئن ۲۰۱۵ که در سایت سازمان جهانی کار منتشر شده قابل مشاهده می‌باشد. با این وجود، در مراجعه همسر آقای شهابی به دادستانی، معاون دادستان به ایشان اعلام کرده است که شهابی دو سال غیبت داشته است و در صورت عدم مراجعه وثیقه ایشان ضبط و حکم جلب برای ایشان صادر خواهد شد.
قابل ذکر است که این اقدام دادستانی یک روز پس از تلاش سندیکا به جمع‌آوری امضا در مخالفت با تغییر و حذف بسیاری از موارد قانون کار که از سوی دولت تحت عنوان به‌اصطلاح لایحه اصلاح قانون کار به مجلس فرستاده شده، صورت گرفته است.
آزار و اذیت و حبس کارگرانی که در پی حقوق حقه خود هستند در حالی افزایش می‌یابد که مرتباً اخبار اختلاسهای چند هزار میلیاردی در رسانه‌ها منتشر می‌شود و نه تنها هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از غارت و چپاول اموال عمومی در کشور صورت نمی‌گیرد بلکه انتشار دهندگان این دزدیها و اختلاس‌ها را به زندان می‌برند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم نمودن اقدامات دادستانی در رابطه با آقای رضا شهابی، همچنین صدور حکم زندان برای آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی و اخراج سایر اعضای سندیکا و تداوم اذیت و آزار و تعقیب قانونی دیگر کارگران و فعالان کارگری را محکوم می‌کند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۷ آبان ماه ۱۳۹۵


آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - دویچه وله آلمان: تجمع هزاران نفر در اطراف آرامگاه کوروش در پاسارگاد

 دویچه وله آلمان: تجمع هزاران نفر در اطراف آرامگاه کوروش در پاسارگاد


دویچه وله آلمان روز جمعه 7آبان 95 گزارش داد:
کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایران در روز بزرگداشت کوروش کبیر، تصاویر و فیلم‌هایی از تجمع دوستداران او را منتشر کرده‌اند.
تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد هزاران نفر در اطراف مقبره کوروش در نزدیکی شیراز گرد آمدند. بر اساس برخی فیلم‌های منتشر شده، مأموران رژیم ایران از حرکت اتومبیل‌های شخصی به سمت آرامگاه کوروش جلوگیری کرده‌اند. در این تصاویر دیده می‌شود برخی از شهروندان که خود را به این آرامگاه رسانده‌اند در گرامیداشت کوروش شعار سر می‌دهند.
مراسم بزرگداشت کوروش در چند سال اخیر با استقبال قابل توجهی روبه‌رو شده و ظاهراً امسال جمعیت حاضر در این بزرگداشت بیش از سال‌های گذشته بوده است. به‌نوشته برخی کاربران شبکه‌های مجازی، جاده منتهی به آرامگاه کوروش شاهد ترافیک بسیار سنگین بوده است
دویچه وله خاطرنشان کرد:
در نوشته‌های تاریخی آمده که کوروش سرزمینهای زیادی را فتح کرد اما فرمانروایان سرزمینهای فتح شده را از بین نمی‌برد و به آن‌ها اجازه می‌داد که بر سر کار بمانند. به مردم سرزمینهای فتح شده نیز اجازه می‌داد به دین و مسلک خود باقی بمانند و این‌گونه او توانست بر وسعت قلمرو حکومت خود بیفزاید.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تجمع اعتراضی هزاران تن از مردم سراسر کشور در پاسارگاد

 تجمع اعتراضی هزاران تن از مردم سراسر کشور در پاسارگاد


صبح امروز جمعه ۷ آبان (۲۸ اکتبر) هزاران تن از مردم شهرهای مختلف در اعتراض به سیاستهای ضدملی و ضدایرانی رژیم آخوندی در سالروز تولد کوروش کبیر در آرامگاه وی در پاسارگاد دست به تظاهرات زدند. تظاهر کنندگان کوروش را افتخار هر ایرانی و پدر و بنیانگذار حقوق‌بشر خواندند.
تظاهر کنندگان شعار می‌دادند: «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی‌شه»، «ایران وطن ماست، کورش پدر ماست»، «حکومت آخوندی فقط ظلم، فقط جنگ» و...
رژیم آخوندی در هراس از این تجمع از روزهای قبل به تمهیدات گسترده‌یی مبادرت کرد. اجازه تورهای مسافرتی به پاسارگارد را لغو کرد. در مسیر تردد خودروها به سمت پاسارگارد موانع و محدودیت ایجاد کرد و در فضای اینترنتی به‌صورت گسترده این شایعه را پراکند که پاسارگارد بسته است و کسی نمی‌تواند به آنجا برود. از روز 5آبان اینترنت این منطقه را قطع کرد و از روز ۶ آبان به ساکنان اطراف مقبره اعلام کرد که هیچکس حق دادن خانه به میهمانان را ندارد.
از صبح امروز (جمعه) نیز کلیه راههای منتهی به پاسارگاد بسته شده بود و شمار زیادی از عوامل اطلاعاتی رژیم و لباس‌شخصیها در محل آرامگاه و خیابانهای اطراف آن تلاش داشتند که مانع تجمع مردم شوند.
اما هیچیک از این تمهیدات نتوانست مانع برگزاری این تظاهرات اعتراضی شود. صفهای طولانی ماشینها و انبوه تظاهر کنندگان نشانه خشم و انزجار مردم ایران از این رژیم ضدایرانی است. بی‌تردید فاشیسم دینی حاکم بر ایران با همبستگی آحاد مردم سرنگون خواهد شد. این رژیم توان ایستادگی در مقابل اراده مردم برای دستیابی به دموکراسی و حاکمیت مردمی ندارد.
 دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
7آبان 1395 (28 اکتبر 2016)



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - دکتر محمد ملکی: هیچ‌کس در این مملکت منافق‌تر از این حاکمیت نیست

دکتر محمد ملکی: هیچ‌کس در این مملکت منافق‌تر از این حاکمیت نیست


دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ضدسلطنتی در مصاحبه‌یی که در روز4آبان95 انجام داده در مورد فساد اخلاقی قاری بیت خامنه‌ای، فساد رئیس قوه قضاییه و بعضی مسایل دیگر صحبت کرده است. خلاصه‌ای از این مصاحبه در زیر می‌آید:
دکتر محمد ملکی در رابطه با رسوایی اخلاقی قاری بیت خامنه‌ای می‌گوید: «والله من به‌عنوان یک ایرانی نمی‌دونم چی بگم، ... . بعد از انقلاب من چشم و گوشم باز شد فهمیدم که نه اینها آن جماعتی که من فکر می‌کردم، نیستند.. می گفتند اینها آدمهای هستن که اگر قدرت دستشان بیفته ملت را بیچاره می‌کنند، مردم را به خاک سیاه می‌کشانند... از موقعی که من به زندان افتادم و آن شکنجه‌ها رو دیدم و آن کشتارها را دیدم و آن وحشیگریها رو دیدم، اینها رو خوب شناختم که واقعاً اینها کی هستن و چی هستن، اینها سابقه طولانی داره حالا در حوزه‌ها و اینها چه خبر هستش چه مسائلی مطرح است.. این‌قدر هم فکر نمی‌کردم که واقعاً یک کسی که عزیز رهبری هستش و از عکسهایی که نشان می‌دهند و قاری مخصوص حکومت هستش، مراسم مجلس اینها می‌برن که آیات قران بخواند، واقعاً این فاجعه است نه برای یک فرد برای حکومت فاجعه است... این جریان ثابت کرد که اینها قابل اعتماد نیستند که شما بچه‌هایتان رو به آنها ندهید. یک نمونه این است که وقتی خود سعید طوسی در صحبت هاشون گفته بودن اگر من را زیاد اذیت کنید صد تا را می‌کشم پائین. این نشون دهنده عظمت فاجعه است
بنابراین.. بارها گفتم اینها نه دین دارن نه اعتقاد به دین و مذهب و خدا هیچی ندارن اینها فقط دنبال قدرت هستن.
الان با هر کس صحبت میکنی با راننده با کارگر صحبت میکنید اصلاً کلافه‌اند و می‌گویند اصلاً جرأت نمی‌کنیم بچه مان را به مدرسه بفرستیم
... من روزی که شنیدم دانشگاه زنجان یک رئیس دانشگاه و یک دختری رو برده و می‌خواست بهش تجاوز بکنه و بچه‌ها ریخته بودند و جلویش را گرفتن و آن رو شنیدم گفتم ما از کجا به کجا رسیدیم من یک دانشگاهی هستم من پنجاه سال در دانشگاه تدریس و تحقیق کردم واقعاً استاد همیشه مثل یک مربی و مثل یک پدر بود برای دانشجو و دانشجو هم با این چشم نگاه می‌کرد، وقتی کار به جایی می‌رسه که استاد می‌خواهد به دانشجویش تجاوز بکنه نمی‌دانم شرایط چیه در هر حال من فقط می‌تونم درد و رنج خودم رو به‌عنوان یک استاد به‌عنوان یک معلم به‌عنوان یک کسی که چیزی یاد بچه‌ها می‌داد، از اینکه این کثافت خودش رو معلم قرآن گذاشته بود اسم معلم رو روی خودش گذاشته بود شرمنده‌ام.»
دکتر ملکی در رابطه با فساد در قوه قضاییه رژیم می‌گوید: «در مورد این مسأله فسادی که گفتید گریبان رئیس قوه ‌قضاییه رو گرفته، فرقی نمی‌کنه همه مثل هم هستن، اگر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند. برادر ایشون زمینهای دماوند و غیره و غیره که سالهاست صحبت میشه کارهایی که می‌کنند. ایشون هم خارج از این گود نیست. ایشون هم رئیس یک قوه ‌قضاییه که در همه جای دنیا باید پاک‌ترین و تمییزترین قوه باشه، عکسش هستش در قبال همه این جنایتها و کشتارها در مورد همه این وحشیگیریها..
شما ببینید مادری بچه‌اش رو کشتن، میاد مراسم بگیره و من بودم در مراسم ریحانه و ریختند و همه چیز رو پاره کردن و همه رو متفرق کردن. وحشیگری کردن، سکوت میکنه واقعاً موافق با ان کار هستش، حالا هزار میلیارد تومان که دزدی چیزی نیستش، اینها در هر حال مملکت رو مال خودشون می‌دانند، یک هفته است که مرتب می‌گویند مملکت ایران مال امام زمانه و ما هم نمایندگان امام زمان هستیم، اصلاً مملکت مال ماست، .. اینها با این تفکر و اندیشه دارند مملکت رو اداره می‌کنند و به این روز انداختن..
.. .. الآن افتادن به جون همدیگه افشا می‌کنند یک روز کشتار سال 67 که افشا میشه مردم متوجه می‌شوند آنهایی که در سال 67 چی کشیدن و به آنها باور بکنه، جنایات دیگر، دزدیها و دروغها و دروغ، دروغ وحشتناک، اینها دروغ می‌گویند، .. اینها اصلاً سرو پاشون دروغه و سراپاشون تهمته سراپاشون اذیت کردن و خیانت به دینشون که مبلغش هستن هست و بنابراین تعجب نکنید حالا فردا یک تکذیب نامه می‌نویسند و آقای خامنه‌ای تو یک جلسه‌ای میگه اتهاماتی که می‌گویند، دشمن اینکارها رو میکنه دشمن... و ماستمالی می‌کنند و سمبل می‌کنند، به‌خصوص الآن نزدیک انتخابات هستش میان بازی دیگری در میاورن یک دکان دیگری درست می‌کنند... در هر حال این مملکتی است که حکومت دینی داره که توی تاریخ سابقه‌اش همینه. یک کلیسا آنموقع با مردم اروپا چه کرد اینها هم همان کار رو دارن می‌کنند»
دکتر ملکی سپس با اظهار امیدواری نسبت به آینده و پیشرفت جنبش دادخواهی علیه جنایات رژیم ولایت‌فقیه می‌گوید: «ولی من بسیار بسیار امیدوارم مردم روشن هستن و مردم روشنتر می‌شوند و هر چه زودتر تصمیم نهایی خودشون رو بگیرن تصمیمی که باید گرفته بشه که اقایون رو از مسند قدرت به زیر بکشه و به‌دست دادگاه‌های عادلانه بسپاره.. جریان دادخواهی که در مورد سال 67 سرعت بخشیده جنبش دادخواهی واقعاً به جایی برسه که خوشبختانه داره در جهان مطرح میشه»
دکتر محمد ملکی در پایان این مصاحبه در رابطه با بگیر و به‌بندهای جنایتکارانه رژیم و اتهاماتی که به زندانیان سیاسی، نرگس محمدی و محمدعلی طاهری و.. می‌زنند می‌گوید: «من معتقدم هیچ‌کس در این مملکت منافق تراز این حاکمیت نیست، اگر منافق به‌عنوان آیه قرانی‌اش مطالعه قرار بدهیم آن کسی که مرتب دروغ میگه و اتهام می‌بنده آن منافقه. میگه من مسلمانم و نماز می‌خواند میگه من قاری قرآنم و معلم قرآنم و با بچه‌های مردم آن کار رو انجام میده، آنها هم که آن بالا نشستن، میگن سخت نگیر، کشش ندهید، .. این جامعه‌ای است که ما داریم شما اگر دیده باشید.. حکومت به‌نظر من اصلاً اختیار خودش در رفته و دیوانه شده مثل همه دیکتاتورهای دنیا، آدم سابقه‌اش را می‌شناسه دیوانه‌وار دارن انجام میدن».


آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 7آبان 1271- 28اکتبر1892 جنبش تنباکو، علیه قرارداد استعماری رژی، پیروز شد

 در گذر تاریخ ...
7آبان 1271- 28اکتبر1892
جنبش تنباکو، علیه قرارداد استعماری رژی، پیروز شد


درسال 1271 شمسی به‌دنبال اعتراضات و درگیریهای خونین مردم علیه قرارداد رژی, ناصرالدین شاه مجبور به لغو این امتیاز گردید و بدین ترتیب اولین حرکت سراسری مردم ایران علیه حاکمیت استبدادی و قرارداد استعماری به ثمر رسید. در این اعتراض سراسری زنان ایران نیز به‌طور وسیع حضور داشتند. مدتی بعد از حرکت مردم، روحانیت به میدان آمد و تازه هفده ماه پس از امضای قرارداد آیت‌الله میرزا محمدحسن شیرازی مرجع بزرگ زمان که در سامرا می‌زیست، به دلیل فشار توده‌های محروم و نیز بر اثر اصرار و پافشاری سید جمال‌الدین اسدآبادی طی نامه محترمانه‌‌یی به ناصرالدین شاه خواستار لغو امتیاز گردید و وقتی با سکوت و بی‌تفاوتی شاه روبرو شد، فتوای تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد. مردم ایران برای اولین بار بود که در جنبش تنباکو فهمیدند که می‌توانند با اتحاد و یکپارچگی دیکتاتوری 50ساله ناصرالدین شاه را نیز وادار به تسلیم کنند. ناصرالدین شاه نیز که خود را ولی‌امر مسلمین می‌دانست و بقیه مردم را خلق شده به‌خاطر خودش و برده امیالش می‌پنداشت، به توصیه یکی از روحانیون درباری حکم تبعید میرزای آشتیانی که از علمای تهران و مخالف قرارداد بود را صادر کرد ولی این کار به آتش عصیان مردم دامن زد و جمعیت تظاهرکننده درحالی‌که زنان در پیشاپیش آنان بودند، به سمت مسجد شاه حرکت کردند. در مسجد شاه مردم خشمگین امام جمعه تهران را که به تهدید مردم پرداخته بود، با فحش و شعار از منبر پایین کشیدند و سرانجام با لغو امتیاز از جانب شاه، مردم آرام شدند. جنبش تنباکو به‌عنوان اولین حرکت گسترده و قهرآمیز بر علیه استبداد و استعمار که توانست به‌طور چشمگیری زنان مبارز ایرانی را هم به میدان بکشاند و انقلاب مشروطه را زمینه‌سازی کند، از اهمیت ویژه‌یی برخوردار است. این اعتراض اجتماعی علیه شاه مستبد و قراردادهای میهن‌بربادده او آنقدر قوی بود که حتی در خود دربار هم زنان قلیانها را شکستند. زنان هم‌چنین با آتش‌زدن تنباکو و شکستن چپق و قلیان، این تحریم را به پیروزی رساندند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 4آبان 1318 - 27اکتبر1939 یحیی دولت‌آبادی، شاعر میهن‌پرست معاصر ایران درگذشت

در گذر تاریخ ...
4آبان 1318 - 27اکتبر1939
یحیی دولت‌آبادی، شاعر میهن‌پرست معاصر ایران درگذشت


ای جوانان وطن نوبت آزادی ماست
روز عیش و طرب و خرمی و شادی ماست
خون خود در ره این خاک روان باید کرد
آن‌چه باید بنماییم همان باید کرد
یحیی دولت‌آبادی یکی از پیشقدمان آزادی دوران مشروطیت بود که نقش موثری در پیشرفت اهداف انقلاب مشروطه و خدمات ارزنده‌یی در نشر فرهنگ و ایجاد مدارس داشت. او هم‌چنین با اشعار میهنی شورانگیز خود در دوران مشروطه و بعد از آن به دفاع از آزادی و آرمانهای انقلابی می‌پرداخت.
حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی در سال 1241شمسی در دولت‌آباد اصفهان متولد شد. از اوان جوانی به فعالیتهای سیاسی روی آورد و تا چندی پس از استقرار مشروطیت به کارهای فرهنگی و تأسیس مدارس و انجمنها اشتغال داشت. او هم‌چنین چند دوره در مجلس شورای ملی سمت نمایندگی داشت.
او در کنار فعالیتهای سیاسی به فعالیتهای ادبی ( سرودن شعر، ترجمه داستانها و اشعار و تحریر کتب درسی) نیز می‌پرداخت.
یکی از آثار موفق او رمانی است به‌نام ”شهرناز“ که او آن را در سال 1295 شمسی نوشته است. ازجمله آثار او می‌توان از کتاب ”علی“ برای کودکان، و ”حیات یحیی“ درباره تاریخ معاصر، نام برد. هم‌چنین برخی از اشعار او در دفتری با نام ”اردیبهشت‌نامه“ به‌جای مانده است.
دولت‌آبادی روز جمعه 4آبان 1318 شمسی در تهران بر اثر سکته قلبی درگذشت.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 3 آبان 1379 درگذشت فریدون مشیری

 در گذر تاریخ ...
3 آبان 1379 
درگذشت فریدون مشیری


پشت این نقاب خنده، پشت این نگاه شاد
چهره خموش مرد دیگری است
مرد دیگری که سالهای سال
در سکوت و انزوای محض
بی‌امید بی‌امید بی‌امید زیسته
مرد دیگری که پشت این نقاب خنده
هر زمان به هر بهانه
با تمام قلب خود گریسته
فریدون مشیری، شاعری که با سادگی و صمیمیت و قلب مهربان و اشعار لطیفش، شاعر مهربانی، طبیعت و انسانیت نامیده شده است.
فریدون مشیری در30 شهریورماه 1305 در تهران چشم به‌دنیا گشود. او از دوران نوجوانی به شعر علاقمند شد و از همان سالها شعرسرودن را آغاز کرد به‌طوری‌که در اولین سالهای دوران دانشجویی، دفتری از غزل و مثنوی داشت و از 1330 به بعد آثارش را منتشر نمود که علاقمندان بسیاری پیدا کرد. لطافت کلام او و صداقت او در شعر باعث شد که در دهه 30 او در زمره مهمترین شاعران معاصر ایران قرار بگیرد. آثار اولیه مشیری به‌صورت شعر موزون و مقفی بود که سرودن آن را هیچ‌گاه ترک نکرد. به نمونه‌یی از اشعار او که در قالب شعر کهن سروده است، توجه کنید. این سروده «نقش» نام دارد (از کتاب کلک صفحه 118 ):

نقش پایی مانده بود از من به ساحل چند جا
ناگهان شد محو با فریاد موجی سینه‌سا
آن که یکدم بر وجود من گواهی داده بود
از سر انکار می‌پرسید: کو؟ کی؟ کی؟ کجا؟
ساعتی بر موج و بر آن جای پا حیران شدم
از زبان بی‌زبانان می‌شنیدم نکته‌ها
این جهان، دریا، زمان چون موج، ما مانند نقش
لحظه‌ای مهمان این هستی‌ده هستی ربا
لحظه‌ای هستیم سرگرم تماشا ناگهان
یک قدم آن سوی‌تر پیوسته با باد هوا
باز می‌گفتم نه! این سان داوری بی‌شک خطاست
فرق بسیارست بین نقش ما با نقش پا
فرق بسیار است بین جان انسان و حباب
هر دو بر بادند اما کارشان از هم جدا
مردمانی رنگ عالم را دگرگون کرده‌اند
هر یکی در کار خود نقش‌آفرین هم‌چون خدا
هر که بر لوح جهان نقشی نیفزاید ز خویش
بی‌گمان چون نقش پا محو است در موج فنا
نقش هستی‌ساز باید، نقش برجاماندنی
تا چو جان خود جهان هم جاودان دارد تو را

 نقش هستی‌ساز و برجاماندنی‌یی که شاعر خوب میهن ما فریدون مشیری با اشعار لطیفش در پهنه ادبیات معاصر میهن ما برجای گذاشت، هم‌چنان که در آخرین بیت سروده‌ بالا، نام او را در جهان شعر جاودان کرد. مشیری همان هدف نهایی بنیانگذاران شعر نو را پیمود و یکی از چهره‌های خوب و تاثیرگذار شعر نو ایران شد. درپهنه محتوا او از لحاظ محتوا و مفهوم نیز با نگاهی تازه و نو به طبیعت و اشیا و اشخاص، و آمیختن آنها با احساس و نازک‌اندیشی خاص خود به شعرش چهره‌یی مشخص داده است.
مشیری در اشعارش همواره از مهربانی، طبیعت، صلح و انسانیت سخن می‌گفت. گاه برای کودکان ویتنامی که درآتش جنگی ویرانگر و نابودکننده می‌سوختند، می‌سرود و گاه برای بهار، گاه برای شب و ماه و گاه برای درختها و عشق. منتقد توانای شعر و ادبیات میهنمان، دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، در یکی از نوشته‌های خود نمونه‌یی از اشعار نو فریدون مشیری را نقل کرده و سپس درباره شعر فریدون مشیری چنین نوشته است:
«با چنین زبان ساده، روشن و درخشانی است که فریدون مشیری واژه‌واژه با ما حرف می‌زند، حرفهایی را می‌زند که مال خود اوست. نه ابهام گرایی رندانه آن را تا حد هذیان، نامفهوم می‌کند، و نه شعار خالی از شعور آن را وسیله مریدپروری و خودنمایی می‌سازد. شعر و زبان در سخن او شاعری را تصویر می‌کند که هیچ میل ندارد خود را غیر از آن‌چه هست، بیش از آن‌چه هست و فراتر از آن‌چه هست نشان بدهد. او شاعری است که دوست ندارد در پناه جبهه خاص، مکتب خاص و دیدگاه خاص، خود را از بیشترینه اهل عصر جدا سازد. بی‌روی و ریا عشق را می‌ستاید، انسان را می‌ستاید و ایران را که جان او به فرهنگ آن بسته است، دوست دارد».
مشیری شاعری توانا و صاحب سبک بود، شعر او به‌شکلی اصیل و نرم، ریشه در شعر اصیل و کهن ایران دارد گویی که او ادامه‌یی از جویباری است که از دوران رودکی آغاز شد و در گذر از قرنها از نیما عبور کرد. دلبستگی و توان و تسلط مشیری در ادب کهن، موجب آن شده که ما برخی از شاعران کهن ایران را با حال و هوای شعر نیمایی در مشیری باز‌یابیم. نمونه‌یی از شعرهای لطیف مشیری که در یاد اغلب شعردوستان میهنمان است، شعری است به‌نام کوچه که شاید بتوان آن را گویای شخصیت کامل شعری مشیری دانست:

بی‌تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به‌دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروریخته در آب
شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آمد تو بمن گفتی ازین عشق حذر کن!
لحظه‌یی چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
با تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نرمیدم ‌نگسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا بدام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم
اشکی از شاخه فروریخت
مرغکی، ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید، ماه برعشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی‌تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

درباره مشیری و شعر مشیری منتقدین بسیاری نظر داده‌اند. اما در میان منتقدین خارجی، ردلف گلیکه، نویسنده و پژوهشگر سوئیسی که در رشته ادبیات فارسی تحصیل و تحقیق کرده است، در مقاله‌یی به‌نام «die tot» درباره شعر فریدون مشیری چنین داوری کرده ‌است:
«چنین به نظر می‌رسد که فریدون مشیری چون معدودی از شاعران رسالت دارد که به شکرانه وسعت دانشش و اطمینان و حساسیت در جمله‌بندیش آن شکاف در واقع مصنوعی را که در گذشته نزدیک کشمکش‌هایی میان به‌اصطلاح نوپردازان و سنت‌گرایان ایجاد شده بود، ببندد».
درباره شاعر توانای میهنمان فریدون مشیری، بایدگفت که او به‌رغم حاکمیت زمستان اجتماعی میهنش، چشم‌انتظار «خنده خورشید» بود که اگر‌چه «باغ و بهار» را در زیر سرمای زمستان پژمرده می‌دید، ولی باز «سر راه شکوفه‌های بهار»، «با تمام وجود گریه شوق» سرمی‌داد و به «بهاری که در راه» بود، و «با ساز و سرود» از راه خواهد رسید، و «به پرستو، به گل و به سبزه، درود» می‌فرستاد. بله مشیری هرگز از یاد خود، «آن‌چه اژدها فکند و ربود» را محو نکرد و «کبوتران امید» ش را همواره «بال در بال» پرواز داد و «پیش پای سحر» و «سر راه صبا» به «افشاندن گل و سوزاندن عود» پرداخت.
مشیری اشعار زیبایی نیز برای ترانه ‌سرود که در زمره زیباترین ترانه‌های کلاسیک ایرانی است و توسط بسیاری از خوانندگان برجسته ایران و از‌جمله بانوی هنر و آواز ایران، خانم مرضیه، خوانده شده ‌است. از جمله این ترانه‌ها ترانه‌یی ‌است به‌نام سرود گل که قسمتهایی از آن را در زیر ملاحظه می‌کنید:

سالها می‌رود که از این دشت
بوی گل یا پرنده‌یی نگذشت
ماه دیگر دریچه‌یی نگشود
مهر دیگر تبسمی ننمود
اهرمن می‌گذشت و هر قدمش
ضربه هول و مرگ و وحشت بود!
بانگ مهمیزهای آتش‌ریز
رقص شمشیرهای خون آلود
اژدها می‌گذشت و نعره‌زنان
خشم و قهر و عتاب می‌فرمود
وز نفس ‌های تند زهرآگین
باد، همرنگ شعله برمی‌خاست
دود بر روی دود می‌افزود
هرگز از یاد دشتبان نرود
آن‌چه را اژدها فکند و ربود
اشک در چشم برگها نگذاشت
مرگ نیلوفران ساحل رود
دشمنی، کرد با جهان پیوند
دوستی، گفت با زمین بدرود
شاید ای خستگان وحشت دشت!
شاید ای ماندگان ظلمت شب!
در بهاری که می‌رسد از راه
گل خورشید آرزوهامان
سر زد از لای ابرهای حسود
شاید اکنون کبوتران امید
بال در بال آمدند فرود
پیش پای سحر بیفشان گل
سر راه صبا بسوزان عود
به پرستو، به گل، به سبزه، درود!

فریدون مشیری آثار معروف و متعددی را سروده است. او به‌تدریج مجموعه اشعار خود را طی سالهای دهه 30 تا 50 منتشر کرد که مهمترین مجموعه‌های شعر او عبارتند از: ”تشنه‌ توفان“ (که در سال 1334 منتشر شد)، ”گناه دریا“ (در سال 1335)، ”نایافته‌“ (1336)، ”ابر“ (1340)، ”ابر و کوچه“ (1346)، ”بهار را باورکن“ (1347) و مجموعه‌ ”پرواز با خورشید“ (1348).
از دیگر فعالیتهای مشیری گردآوری و انتشار منتخبی از گفتار شیخ ابوسعید ابوالخیر با عنوان ”یکسو نگریستن و یکسان نگریستن“ بود.
مشیری که که در سالهای اخیر به بیماری سرطان خون مبتلا شده‌ بود، سرانجام در سوم آبان 79 در سن 74سالگی در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.

‌رهبر مقاومت، آقای مسعود رجوی، در پیام تسلیتی به همین مناسبت، درگذشت فریدون مشیری، شاعر توانای ایران را ضایعه‌یی برای فرهنگ و هنر میهنمان توصیف کرد و افزود:
«مشیری، شاعر بزرگ ایران، در دوران خمینی دجال و بازماندگان او، از این رژیم دوری جسته و به‌رغم همه فشارها، از هرگونه تأیید یا همراهی با آن خودداری کرد».



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - عفو بین‌الملل: زندانی سیاسی محمدعلی طاهری کجاست؟

عفو بین‌الملل: زندانی سیاسی محمدعلی طاهری کجاست؟


عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌یی نسبت به بی خبری از زندانی سیاسی محمدعلی طاهری ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط وی شد.
زندانی سیاسی محمدعلی طاهری از روز چهارشنبه هفتم مهر در اعتراض به عدم آزادی اش به‌رغم پایان دوره محکومیت، دست به اعتصاب‌غذا زده و از روز یک‌شنبه ۲۵ مهر در سلول انفرادی نگهداری شده است.
به گزارش عفو بین‌الملل مأموران زندان از ارائه توضیح به خانواده‌اش در مورد سرنوشت و محل نگهداری او خودداری می‌کنند. طی روزهای اخیر عده‌یی در حمایت از این زندانی سیاسی در مقابل بیمارستان بقیه‌الله تهران تجمع کرده و نسبت به وضعیت وخیم جسمی او که گفته می‌شود به‌دلیل اعتصاب‌غذا در کما به‌سر می‌برد، اعتراض کردند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نوشته‌ای از زندانی سیاسی فراحی شاندیز در رابطه با فساد قاری بیت خامنه‌ای

 نوشته‌ای از زندانی سیاسی فراحی شاندیز در رابطه با فساد قاری بیت خامنه‌ای


فتنه از عمامه خیزد نی ز خم
مرگ بر خامنه‌ای مرگ بر اصل ولایت دروغین
وقتی که خبر تجاوز قاری قران خامنه‌ای سعید طوسی به چند تن از نوجوانان وطنم را شنیدم در همان دم انگار خون در رگهایم منجمد شد و دم و باز دم برایم حرام شد. و بی‌اختیار مثل همیشه فریاد زدم: مرگ بر اصل ولایت فقیه ؛ مرگ بر خامنه‌ای... ... .
همکاران گرامی (معلمین) و دانش آموزان کارگران زحمتکش و ملت آزاده ایران، بیاد داشته باشید تا زمانی که این آخوندهای کثیف بر کشور ما حاکمند وضع ما بهتر از این نخواهد بود و این کثافت کاری نه کار امروز اینهاست نه دیروز بلکه ماهیت و سرشت آنها ایجاب می‌کند که دست به چنین اعمال کریه و شنیع بزنند پس برای رهایی از تمام این مشکلات تنها یک راه وجود دارد و آن هم سر نگونی اصل ولایت فقیه است.
به زبان ساده تمام سعادت و خوشبختی مردم ایران پشت دیوار سرنگونی آخوندها قرار دارد و هر کس با هر نام و نشانی درصدد حفظ این حکومت کثیف آخوندی تلاش می‌کند و یا با دیدن این همه جنایت سکوت می‌کند بدون شک شریک واقعی دشمنان مردم ایران هستند.
پس من مهدی شاندیز زندانی سیاسی از شما همکاران و دانش‌آموزان کارگران و تمام اقشار جامعه درخواست دارم در هر مکانی دانشگاه مدرسه و کار خانه و... . تا می‌توانید با صدای بلند فریاد بزنید و در و دیوارها بنویسید که این آخوندهای کثیف نماینده‌ی ما نیستند بلکه اولین و آخرین دشمن ایران می‌باشند من هم از داخل زندان با شما هستم. و هر لحظه فریاد می‌زنم مرگ بر اصل ولایت فقیه که ریشه تمام کثافت کاریها و فساد حاکم بر ایران می‌باشد.
و یقین داشته باشید که هم نمایندگان ساختگی و هم قوه قضاییه و دیگر نهادهای حکومت در مقابل خبر فوق سکوت خواهند کرد، چون تک‌تک آنها هم از جنس سعید طوسی هستند و چون پرده در افتد همه آنها رسوا خواهند شد و هیچوقت سعید طوسی مثل هزاران طوسی دیگر به‌بند کشیده نخواهند شد زیرا او در این صورت صدها نفر مانند خود را افشا خواهد کرد و آن صدها هزاران نفر دیگر را... ...
به امید روز رهایی مردم ایران
معلم سیاسی مهدی شاندیز زندان رجایی شهر



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - اعتراض احمد شهید، نسبت به افزایش اعدامها در ایران تحت حاکمیت آخوندها

 اعتراض احمد شهید، نسبت به افزایش اعدامها در ایران تحت حاکمیت آخوندها


احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل‌متحد در امور حقوق‌بشر ایران در آخرین گزارش خود بار دیگر نسبت به افزایش اعدامها در ایران تحت حاکمیت آخوندها اعتراض کرد.
وی در این گزارش اعلام کرد در فاصله اول ژانویه تا پایان هفته سوم ژوئیه، رژیم ایران بین ۲۴۱ تا ۲۵۳ مورد حکم اعدام در ایران به اجرا گذاشته است.
احمد شهید تا پایان سال جاری جای خود را به عاصمه جهانگیر، فعال مدافع حقوق‌بشر پاکستانی خواهد داد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - بیانیه اسقف اعظم جوانی تانی نماینده پاپ: فراخوان به تحقیقات ملل‌متحد درباره قتل‌عام ۶۷

 بیانیه اسقف اعظم جوانی تانی نماینده پاپ: فراخوان به تحقیقات ملل‌متحد درباره قتل‌عام ۶۷


اسقف اعظم جوانی تانی نماینده پاپ و دبیر کنفرانس‌های اسقف‌های منطقه مارکه ایتالیا، بیانیه‌یی را درباره لزوم محاکمه عاملان قتل‌عام 67 صادر کرد؛ در این بیانیه، آمده است:
در هفته‌های اخیر هم‌زمان با تشدید روند اعدام‌های خودسرانه در ایران جزییات جدیدی از قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1988 فاش شده که جامعه ایران را در شوک فرو برده است.
افشای نوار صوتی جلسه آقای منتظری جانشین وقت خمینی با 4 مقام قضایی و اطلاعاتی مسئول اجرای قتل‌عام در تهران، حقایق تکان‌دهنده‌یی را از بزرگ‌ترین کشتار زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم برملا می‌کند.
یکی از این 4نفر که زندانیان به آنها هیأت مرگ لقب داده بودند، مصطفی‌پورمحمدی وزیر فعلی دادگستری روحانی، دیگری رئیس کنونی دادگاه قضات و سومی تا چند ماه پیش دادستان کل بوده است؛ وی اخیراً از سوی خامنه‌ای به‌عنوان رئیس یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات اقتصادی و سیاسی کشور منصوب شد و از وی به‌عنوان یک کاندیدای ولی‌فقیه بعدی رژیم نام برده می‌شود.
به گفته معاون سابق وزارت اطلاعات (رژیم ایران) 33700 (تن) در قتل‌عام اعدام شدند. این قتل‌عام بر اساس فتوای خمینی در ژوئیة 1988 صورت گرفت خمینی در پاسخ به سؤالات قاضی‌القضات خود مجدداً نوشت «هر کس در هر مرحله از محکومیت خود و در هرکجا اگر از مجاهدین حمایت کند، باید اعدام شود». منتظری در سه نامه اعتراضی به خمینی و هیأت مرگ، نوشت: «کشتار هزاران نفر در چند روز» نتیجه عکس خواهد داد. مجاهدین یک ایده و فکر هستند و با کشتن تقویت خواهند شد.
بسیاری از اعدام‌شدگان، قبلاً به زندان محکوم شده و دوره محکومیت خود را می‌گذراندند و یا حتی (آن‌را) به‌اتمام رسانده بودند. بسیاری از اعدام‌شدگان زندانیان آزاد شده و خانواده‌های مجاهدین بودند که به‌دنبال حکم خمینی دستگیر شدند. در تهران و مراکز استانها و بسیاری از شهرها (جمعاً بیش از 70 شهر) هیأت‌های مرگ تشکیل شد.
اسقف اعظم جوانی تانی در ادامه بیانیه خود با یادآوری این‌که سازمانهای حقوق‌بشری بین‌المللی قتل‌عام 67 را به‌عنوان یک جنایت علیه بشریت اعلام کرده‌اند، تأکید می‌کند:
سکوت در مقابل این کشتار وحشتناک و مصونیت عاملان (آن) که هم‌اکنون عالی‌ترین مناصب سیاسی و امنیتی و قضایی را دارند، عملاً آنها را به ادامه جنایت تشویق می‌کند.
از این‌رو از دولت ایتالیا می‌خواهیم
اولاً قتل‌عام 1988 را قویاً محکوم و رابطه با رژیم ایران را به توقف اعدام مشروط کند.
ثانیاً از کمیسر عالی، شورای حقوق‌بشر، مجمع عمومی و شورای امنیت ملل‌متحد بخواهد تحقیقات در مورد این جنایت عظیم را در دستور قرار داده و عاملان و آمران را در برابر عدالت قرار دهند.
شهردار شهر اوربینوی ایتالیا نیز با صدور بیانیه‌یی ضمن اشاره به انتشار فایل صوتی آقای منتظری و با تأکید بر دست‌داشتن مقامات کنونی رژیم آخوندی در قتل‌عام بیش از 30هزار زندانی سیاسی در سال 67 می‌نویسد:
قتل‌عام (67) بر اساس فتوای خمینی صورت گرفت؛ او (در فتوای خود)، اعلام کرد: «تمامی کسانی که در زندانهای سراسر کشور هم‌چنان از مجاهدین حمایت می‌کنند محکوم به اعدامند».
شهردار اوربینو در ادامه بیانیه خود تصریح کرد که سکوت در مقابل قتل‌عام 67 و مصونیت عاملان، باعث تشویق آنها به استمرار جنایاتشان خواهد شد.
وی از دولت ایتالیا خواسته است که با محکوم‌کردن قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67، روابط به رژیم آخوندی را به توقف اعدامها مشروط کند و از ملل‌متحد و شورای امنیت، خواهان تحقیقات درباره قتل‌عام و قرار گرفتن عاملان و آمران آن در برابر عدالت شود.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است

#ایران - گزارشی از فساد و چپاول ۸ هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان

 گزارشی از فساد و چپاول ۸ هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان


در شرایطی که سرکردگان نظام و اعضای مجلس ارتجاع به‌طور روزمره هراس خود را از خطر شقه و قیام و خطر انفجار خشم مردم غارت شده و خیانت شده ایران، ابراز می‌کنند، باندهای حکومتی در جریان بحران انتخابات بر سر فساد و چپاول فراگیر حکومتی به جان هم افتاده‌اند.
گزارشی از فساد و چپاول ۸ هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان که در جریان جنگ باندهای درونی رژیم برملا شده است:
به نوشته خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، «صندوق ذخیره فرهنگیان به‌عنوان یکی از بزرگترین مؤسسه‌های اقتصادی کشور در سال73 با هدف ارائه خدمت به‌ویژه در ایام بازنشستگی به فرهنگیان به‌وجود آمد و سرمایه‌ آن با کسر 5درصد از حقوق فرهنگیان و واریز 5درصد سهم دولت کسب شده است و طبق گفته مسئولان صندوق فرهنگیان، ماهانه در مجموع حدود 19میلیارد تومان از حقوق فرهنگیان وارد این صندوق می‌شود... . 27شرکت زیرمجموعه ‌این صندوق در عرصه‌های مختلف از بورس، بیمه، بانک، پتروشیمی و ماشین‌سازی مشغول به فعالیت هستند و حدود 760هزار نفر از معلمان کشور عضو آن هستند اما این مؤسسه این روزها نه‌تنها در عرصه خدمت‌رسانی به مخاطبان خود ناکام مانده است که زمزمه‌های فساد مالی و دریافت پاداش‌ها و حقوق‌های نجومی از این صندوق به گوش می‌رسد به‌گونه‌یی که در سال91 پاداش هیأت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان معادل 140میلیون تومان برای 5 عضو، در سال92، 160میلیون تومان برای 4نفر و در سال93، 260میلیون تومان برای 7نفر بود.»
فساد و چپاول هشت هزار میلیارد تومانی در شرایطی است که معلمان زحمتکش و محروم فریاد می‌زنند، حقوقشان که با کاری سخت و طاقت‌فرسا به‌دست می‌آید بسیار پایین‌تر از خط فقر سه میلیون و پانصدهزارتومانی است.
به گزارش رسانه‌های رژیم و بر اساس اظهارات علی قطب‌الدینی مدیر کل اسبق تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش رژیم که از مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان نیز بوده و حدود 2سال است که کنار گذاشته شده، :‌می‌گوید که این صندوق هیچ اعتباری در اختیار شرکت اعتباری فرهنگیان قرار نمی‌داده تا آنها با وامی که از این شرکت می‌گیرند مشکلاتشان را حل کنند، اما به یکباره این صندوق اعتباری برای خرید 800 دستگاه خودروی لوکس برای مدیران ارشد و محمد بطحایی معاون وزیر که اکنون پس از برکناری فانی به‌عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش مشخص شده است، اختصاص می‌دهد. این میزان اعتبار می‌توانست برای 12هزار معلم خودرو‌هایی با قیمت حدود 15 میلیون تومان تهیه کند.
به گفته این کارگزار رژیم، صندوق ذخیره فرهنگیان تصویب می‌کند که به مدیران عامل 27 شرکت زیر مجموعه ‌این صندوق بالای 100 میلیون تومان وام قرض الحسنه با کارمزد صفر درصد پرداخت کند؛
به گفته او: معلمی که 30سال خدمت می‌کند هم نمی‌تواند 100 میلیون تومان دریافت کند ولی «وام خودرو»، «وام ضروری»، «وام مسکن»، «وام خرید مسکن» و «اجاره مسکن» به مدیران و کارگزاران رژیم داده می‌شود.
یک نمونه دیگر از بانک سرمایه، 50 درصد سهام آن متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان است. چهار شرکت وابسته به عوامل رژیم، 272میلیارد تومان به این بانک مقروض بوده‌اند که مدیران این 4 شرکت با هیأت مدیره این بانک به توافق می‌رسند که بدهی خود را با در اختیار گذاشتن یک قطعه زمین بپردازند. اما این قطعه زمین تنها 47 میلیارد تومان قیمت داشته در نتیجه در یک اقدام به‌اصطلاح کارشناسی توسط کارشناسان وزارت دادگستری رژیم قیمت این قطعه زمین از 47میلیارد به 272 میلیارد تومان افزایش می‌یابد. و مدیران بانک نیز با بخشودن 30 میلیارد تومان جریمه و مالیات به‌خاطر دیر پرداخت کردن این بدهی به بانک، این مبلغ را نیز بحساب زیان بانک و در حقیقت ضرر و زیان فرهنگیان مظلوم می‌گذارند.
فساد و چپاول در صندوق ذخیره فرهنگیان تنها یک نمونه از فساد سیستماتیک و نهادینه شده در حاکمیت آخوندی است که مهره‌های رژیم آنرا از علائم ساقط شدن نظام آخوندی عنوان کرده و نسبت به آن هشدار می‌دهند.
احمد توکلی عضو پیشین مجلس آخوندی اخیراً گفته بود: «اگر با فساد سیستماتیک مبارزه نکنیم حتماً جمهوری اسلامی ساقط می‌شود از مرحله تهدید گذشته‌ایم و به مرحله خطر رسیده‌ایم»...



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۵ آبان ۱۳۹۵

#ایران - نامه زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد به گزارشگر ویژه حقوق‌بشر و افشای ترفند رژیم

نامه زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد به گزارشگر ویژه حقوق‌بشر و افشای ترفند رژیم


زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد طی نامه‌یی از زندان گوهردشت کرج به عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق‌بشر در امور ایران ترفند رژیم آخوندی برای جلوگیری از ملاقات زندانیان سیاسی و فشار به آنها را فاش ساخت.
وی در این نامه که رو نوشت آن برای سازمان عفو بین‌الملل و سازمان گزارشگران بدون مرز ارسال شده آمده است نوشت: این‌جانب رضا اکبری منفرد حدود دو ماه پیش یعنی شهریور 1395 در نامه‌ای اعتراض خود را نسبت به قتل‌عام های سال 67 و اعدام جنایتکارانه خواهر و برادرانم اعلام کردم و خواهرم مریم اکبری منفرد نیز طی نامه‌ای خواستار این شد که حداقل قبر و محل دفن خواهر و برادرانمان را به ما نشان دهید...
حال بعد از این نامه‌ها، به‌دلیل نظارت مستمر شورای حقوق‌بشر و شخص گزارشگر ویژه خانم عاصمه جهانگیر چون نمی‌خواهند، آشکارا من و خواهرم را که هر دو در زندان هستیم، ممنوع‌الملاقات کنند، قوه قضاییه با صدور آیین‌نامه و ضوابطی که آشکارا بی‌احترامی و تحقیر زندانیان سیاسی است امکان اجازه ملاقات را به قبول زدن دست‌بند، پابند و 'پوشیدن لباس زندان' مشروط کرده‌اند. چون می‌دانند که زندانیان سیاسی به‌دلیل انگیزه‌های شرافتمندانه در اتهامات منتسبه، چنین شرایطی را قبول نمی‌کنند، لذا این آیین‌نامه را عنوان کرده تا هم زندانیان را تحت فشار قرار دهند و هم آنها را از حقوقشان محروم کنند و هم ایراد و انتقادات حقوق‌بشری را تحمل نکنند. با این همه جهت اطلاع شورای حقوق‌بشر خانم عاصمه جهانگیر من و دیگر زندانیان این شرایط تحقیرآمیز را نپذیرفته و از رفتن به ملاقات امتناع و آماده پذیرش هزینه آن هم هستیم. چرا که معتقدیم آنکس که باید دست‌بند و پابند زده شود و با لباس خاص زندان به همه معرفی شود امثال مداحان خامنه‌ای هستند تا بچه‌های مردم از جنایت او در امان باشند، نه زندانیان سیاسی که برای استیفای حقوق خود و مردمشان، مجرم تلقی شده‌اند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - ریحانم! من جان تو را یافتم - نوشته‌ای از شعله پاکروان

 ریحانم! من جان تو را یافتم - نوشته‌ای از شعله پاکروان


محبوبم!
کاش می‌شد دوباره بنشینی تا موهایت را تار به تار شانه کنم. مثل وقتی که دبیرستانی بودی. موهایت را باریک باریک تقسیم کنم. انگشتهایم تند تند ببافد و زبانم تند تند بچرخد و قربان صدقه‌ات برود. توی آینه بخندی و من بخوانم: چل گیس خاتون، عزیز دخترون، عشق منی، مال منی، ستاره جان منی.
نگارم!
برای پیدا کردنت، حتی لابلای خاطرات باید کفش آهنین بپوشم و عصای پولادین به‌دست، مرور کنم سالها و ماهها و هفته‌ها و روزها و ساعتها و ثانیه‌ها را. به جستجوی تو، ای پروانه‌ی آسمان زندگی م. هر چه بیشتر جستجو می‌کنم، کمتر می‌یابم. هر چه می‌کنم تنها تو را به یاد بیارم، نمی‌شود که نمی‌شود. گویی تو با همبندیانت یکی شده ای. دیگر حتی صورتت را به یاد نمیاورم. برای همین دیوارهای خانه پر شده از عکسهای تو.
قناری قفس دیده‌ام!
بارها شکایت کرده‌ام از تقدیر. قلبم آتش گرفته که چرا نیستی تا هر روز صدایت را از تلفن بشنوم. تا هر هفته برای دیدارت به زندان پر بکشم و ساعتها در صف انتظار بمانم تا 20دقیقه صورت زیبا و چشمهای مهربانت را از پشت شیشه ببینم. راضی بودم به همان دیدار هفتگی.
جانان من!
همان‌طور که جهان بینی تو عوض شد، من نیز تغییر کرده‌ام. تو راست گفتی که مرگ بر زندگی زیر سایه ترس و التماس و طناب دار برتری دارد.
از آن غروب دلتنگ در حیاط زندان شهرری که پشت سرت آب ریختم، از آن شب که تو را گم کردم، هزاران بار به‌ دور خودم چرخیده‌ام و زمین دوبار به دور خورشیدش.
خورشید جان من غروب کرده و زمین هر روز به خورشید سلامی دوباره می‌کند. کاش می‌شد دوباره بنشینی تا برایت بگویم از صبح سوم آبان نود و سه. قلبم ایستاد و مغزم یخ زد. بند دلم پاره شد و تو رفتی. پیوندم با زیبایی‌های جهان با رفتنت گسست و تو مثل دانه‌ای در زمین کاشته شدی. مرگ تو را بلعید. اما آزاد شدی از زندگی توأم با عذاب که زندان سازان و زندانبانان برای جوانهایی چون تو ساخته‌اند.
بهار قلبم!
اکنون می‌دانم جسمت را هرگز نخواهم دید. اما جان تو را یافته‌ام. گفتی به بالهای باد بسپارمت، اما باد مرا برد. به خانه‌های بی‌مهتاب. تو را در دستهای لرزان پیرمردی که پسرش را اعدام کرده‌اند یافتم. تو را در چشمهای گریان مادرانی که قبری برای گریستن ندارند، در بغض خواهرانی که سوگوارند، در شانه‌های افتاده برادرانی که در سوگ عزیزانشان دندان قروچه می‌کنند، یافته‌ام.
تو در لبخند کودکانی که پدرانشان چون تو بر طناب دار بوسه زدند و رفتند، یافته‌ام. تو را در کلام همبندیانت، در آه‌هایی که می‌کشند، در انبوه خاطراتشان که مملو از عطر توست یافته‌ام.
نور دیده‌ام!
وقتی نامه‌هایت را مرور می‌کنم جانم میلرزد از درد. حتی خواندن آنچه دیده‌ای و صبورانه چشیده‌ای، قلبم را مچاله می‌کند. اکنون خوشحالم در دستهای خداوندی و دیگر هیچکس نمی‌تواند به تو گزندی برساند. دیگر تن شریف تو با شلاق شکاف برنمی‌دارد. دیگر کسی نمی‌تواند با تحقیر و توهین عذابت دهد.
خوشحالم که دیگر دست هیچ شکنجه‌گری به تو نمی‌رسد. و از آن خوشحالترم که زمین را از لوث وجود یک نرینه وحشی، مرتضی سربندی پاک کردی.
دخترم!
هنوز هم سربندیها در کمین دخترکان ایرانند. عدالتخانه نیز هم‌چنان از آنان دفاع می‌کند. درست همان موقع که برای احقاق حق تو میدویدیم و تلاش می‌کردیم، پدران و مادرانی نیز می‌خواستند حق پسران نوجوانشان را بگیرند. آنها هم مثل من و پدرت موفق نشدند و پرونده‌شان در محاق رکود فرو رفت.
عشق من!
هنوز هم تو فرمانده قلب منی. هنوز هم بوی تو در مشامم می‌پیچد و شیدایم می‌کند. هنوز هم به گرد پای تو ای تک سوار زندگی م نرسیده‌ام.
ریحانم!
هرگز فراموشت نمی‌کنم. هرگز حرفهایت را از یاد نمی‌برم. هرگز با دشمنت دست دوستی نمیدهم. هرگز از آنچه نشانم دادی چشم برنمیدارم. هرگز عهدمان را زیر پا نمی‌گذارم.
آرزوی برباد رفته ام!
دستهایم دست توست. بر پاهای تو راه میروم. گلویم گلوی توست. با چشمهای تو می‌بینم. این قلب توست که در سینه‌ام می‌تپد. از این روست که گاه چنین گرم است و سوزان.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - امتناع زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج از ملاقات با خانواده‌های خود با دست‌بند و پابند

 امتناع زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج از ملاقات با خانواده‌های خود با دست‌بند و پابند


تعدادی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان گوهردشت کرج که همسران یا سایر اعضای خانواده آنها نیز در بند زنان زندان اوین به‌سر می‌برند و سهمیه ماهانه ملاقات دارند، روز سه‌شنبه چهارم آبان، در اعتراض به اجبار برای پوشیدن لباس فرم و داشتن دست‌بند و پابند از انجام «ملاقات» با اعضای خانواده محبوس خود، خودداری کردند. اسامی برخی از این زندانیان سیاسی عبارتند از: زندانی سیاسی حسن صادقی جهت ملاقات با همسرش فاطمه مثنی و زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد جهت ملاقات با خواهرش مریم اکبری منفرد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - اعتصاب غذای نامحدود زندانی سیاسی مرتضی مرادپور در زندان مرکزی تبریز

اعتصاب غذای نامحدود زندانی سیاسی مرتضی مرادپور در زندان مرکزی تبریز


زندانی سیاسی زندان مرکزی تبریز مرتضی مراد پور از روز سه‌شنبه چهارم آبان ماه دست به اعتصاب‌غذا زده است.
وی در اعتراض به ممانعت از آزادیش، دست به اعتصاب‌غذای نامحدود زده است.
این زندانی سیاسی روز ۲۸اردیبهشت۹۴در محل کارش بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان مرکزی تبریز منتقل شده بود.
مرتضی مرادپور در سال ۱۳۸۸ در بیدادگاه رژیم در تبریز به اتهام اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت رژیم و تبلیغ علیه نظام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نامه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج به آنتونیو گوترز و عاصمه جهانگیر

 نامه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج به آنتونیو گوترز و عاصمه جهانگیر


جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در نامه‌یی به آنتونیو گوترز دبیرکل جدید سازمان ملل‌متحد وخانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق‌بشر در ایران، خواستار این شدند که سازمان ملل‌متحد و سازمان حقوق‌بشری، در محکوم کردن چهار دهه نقض حقوق‌بشر در ایران، با دولتمردان رژیم ایران مسامحه نکنند.
نامه زندانیان سیاسی به شرح زیراست:
ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از کشوری کهن و دردمند به‌نام ایران این نامه را خطاب به شما عالیمقامان می‌نویسیم. کشوری که در بحران حقوق‌بشری غرق شده و خشونتهای سیاسی در آن به اوج خود رسیده است.
ما ضمن قدردانی و سپاس از دبیرکل پیشین آقای بان کی‌مون و بیانیه اخیر سازمان ملل‌متحد و گزارشگر ویژه حقوق‌بشر ایران آقای احمد شهید به‌خاطر نقض گسترده حقوق‌بشر، انتخاب شایسته شما آقای گوترز به دبیرکلی سازمان ملل‌متحد و خانم عاصمه جهانگیر را به‌عنوان گزارشگر ویژه حقوق‌بشر در امور ایران تبریک می‌گوییم و خرسندیم.
عالیمقامان
حمایت از حقوق اساسی و بنیادین مردم سراسر جهان صرفنظر از ملیت، مذهب، رنگ، نژاد، سن و جنسیت، اعتراض به نقض این حقوق رویکردی مهم و ارزشمند است. شورای حقوق‌بشر دغدغه‌های سازمان ملل را در این خصوص پیگیری می‌کند و هدف اصلی این شورا نیز بررسی موارد نقض حقوق‌بشر است.
اما آنچه که در این خصوص نگران‌کننده است، وضعیت وخامت‌بار و نگران‌کننده حقوق‌بشر در ایران است که حکومت ایران آشکارا آن را نقض و با موافقتنامه‌ها و کنوانسیونهای به‌رسمیت شناخته شده بین‌المللی که تضمین کننده احترام به کرامت و حیثیت نوع بشر هستند، دهن کجی می‌کنند و نادیده می‌گیرند.
عالیمقامان
کشور ایران با توجه به واقعیتهای میدانی و منطقه‌یی در کنار دخالت در امور کشورهای منطقه از جمله یمن، سوریه و لبنان و حمایت آشکار از گروه‌های تندرو کارنامه سیاهی در نقض حقوق‌بشر دارد.
در ایران طی دهه‌های گذشته و حال حقوق‌بشر به‌طور سازمان‌یافته و نفرت انگیزی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و ادامه دارد.
از قتل هدفمند و سیستماتیک مخالفان و منتقدان تا تفتیش عقاید و نقض حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی، سرکوب، تبعید در قبال آنها، اعدام و قصاص بدون روند دادرسیهای عادلانه و بدون تشکیل دادگاه، بازداشت، سرکوب و محکومیت سنگین و ناعادلانه فعالان سیاسی، صنفی، کارگری، معلمان، حقوق‌بشری و روزنامه‌نگاران، تداوم بازداشتهای اداری و خودسرانه و شبانه، ایجاد فضای سانسور، سرکوب و اختناق، ایجاد فشار بر مطبوعات و رسانه انجی او ها و تشکلهای صنفی، آزار و شکنجه سبعانه وحشتناک روانی، جنسی، بدنی و تحت فشار قرار دادن و نگهداری طولانی‌مدت در سلولهای مخوف انفرادی و امنیتی و غل و زنجیر بستن به دست و پای متهمان، توهین و اهانت و رفتارهای تحقیرآمیز با بازداشت‌شدگان و اعتراف گیریهای اجباری در بندهای امنیتی و پلیس فتا.
حتی برخی متهمان بدون هیچ‌گونه محاکمه و اتهام خاص سالها در زندان نگاهداشته می‌شوند. در ادامه تبعیض نهادینه شده در قالب ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، تحمیل افکار و ایدئولوژیهای مخرب و پوچگرایانه، تبعیض و نگاه جنسیتی به زنان و دختران، حملات اسیدپاشی علیه آنان و نادیده گرفتن حقوق کودکان و کارگران، آمار بالای ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال. این افراد قبل از آن که انتخاب عقلانی پیدا کنند تحت فشار هنجارها قرار گرفته و تن به ازدواج داده‌اند.
در سالی که گذشت در کنار اعدام و قصاصهای بی‌شمار و محکومیتهای سنگین فعالان کارگری، کودک و حقوق‌بشری از سوی دستگاه قضایی ایران، بیش از ۲۵ تن از زندانیان جوان عقیدتی اهل سنت را بدون آن که بتوانند آخرین دیدار با خانواده‌هایشان داشته باشند؛ بدار آویخت. مسئولان این اعدامها همان کسانی هستند که مرتکب قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 1367 شدند، در این قتل‌عام هر زندانی که بر عقاید خود ماند اعدام شد، در حالی‌که اکثر آنها توسط قوه ‌قضاییه ایران به زندان محکوم شده بودند.
حتی رسانه‌ها، مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی هم از اقدامات سرکوبگرانه در امان نماندند. چرا که بسیاری از آنها به‌دلیل انتقاد از سیاسیهای این رژیم یا مورد هجوم قرار گرفتند و یا تعطیل و دستگیر و با بازداشت و احکام سنگین زندان روبه‌رو شدند.
عالیمقامان
کسانی که به هر دلیل از دولت انتقاد دارند نباید با بدترین واکنشهای ممکن مواجه شوند.
شما به‌عنوان دبیرکل سازمان ملل‌متحد و خانم عاصمه جهانگیر به‌عنوان گزارشگر حقوق‌بشر در امور ایران، باید از حکومت ایران بخواهید که:
1. حکم اعدام را در ایران متوقف کند.
۲. احکام سنگین فعالان سیاسی - مدنی - صنفی و کارگری در ایران را متوقف کرده آنها را آزاد کند.
3. از ادامه فشار و حملات خود علیه فعالان سیاسی و مخالفان منتقدان فعالان کارگری؛ حقوق‌بشری و تمامی موارد ذکر شده در این بیانیه پایان بدهد.
4. اسامی و محل دفن اعدام شدگان سیاسی، به‌خصوص 30هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شده در سال 1367 را اعلام و به اطلاع خانواده‌هایشان برسانند.
سکوت دولتها و دیگر سازمانها و نهادهای حقوق‌بشری یک پوشش سیاسی برای تداوم نقض گسترده حقوق‌بشر در ایران می‌باشد.
در پایان ما از سازمان ملل‌متحد و دیگر سازمانها و نهادهای حقوق‌بشری و احزاب و سازمانهای انسان‌دوست از همه دلسوزان سرنوشت انسان، متفکران، سیاستمداران، خصوصاً انسانهای صلح‌طلب همه کسانی که قلبشان برای آزادی و انسانیت می‌تپد می‌خواهیم، در محکوم کردن چهار دهه نقض حقوق‌بشر در ایران، از سرکوب و قتل‌عام دهها هزار انسان مبارز و آزادیخواه در دهه شصت، ترور کشیشهای پروتستان در دهه هفتاد، قتلهای زنجیره‌یی و سیستماتیک، قتل‌عام مردم کردستان در قارنه و قلاتیان و کهریزه در دهه شصت، حمله وحشیانه به سوی دانشگاه تهران در سال ۷۸، سرکوب اعتراضی مردم در سال ۸۸ بعد از انتخابات و گرفتن جان دهها انسان بی‌دفاع از جمله مصطفی کریم بیگی، ندا آقاسلطان، روح الله امینی در کل نقض سیستماتیک حقوق‌بشر در ایران تردید نکنند و با دولتمردان ایران مسامحه نکنند تا مگر فشارهای سیاسی مجامع بین‌المللی حقوق‌بشری از گسترش و امتداد نقض گسترده حقوق‌بشر و اعدام در ایران ممانعت به‌عمل آورد.
امضا کنندگان:
علی معزی
سعید ماسوری
اسعد (بهنام) ابراهیم زاده
صالح کهندل
حسین غلامی آذر
حسن صادقی
رضا اکبری منفرد
سهیل بابادی
ابراهیم فیروزی
حسین کاکاوند
امیر حسنوند سیار
علیرضا ناصری
اسد محمدی



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - بلژیک - روتسلار: کنفرانس و نمایشگاه قتل‌عام ۶۷ محکومیت موج اعدامها توسط رژیم آخوندی - فراخوان به محاکمه مسئولان جنایت علیه بشریت

بلژیک - روتسلار: کنفرانس و نمایشگاه قتل‌عام ۶۷
محکومیت موج اعدامها توسط رژیم آخوندی - فراخوان به محاکمه مسئولان جنایت علیه بشریت


در شهر روتسلار بلژیک، جلسه‌یی در گرامیداشت شهیدان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67 به ابتکار دیرک کلاس شهردار روتسلار و رئیس‌کمیته بلژیکی پارلمانترها و شهرداران برای یک ایران دموکراتیک و سناتور پتر وانرومپوی عضو سنای بلژیک و نایب‌رئیس پارلمان ایالتی فلامان، با حضور شماری از هواداران مقاومت ایران و شهروندان بلژیکی برگزار شد.
 سخنرانان این جلسه ضمن محکوم‌ کردن موج اعدام‌های اخیر و نقض حقوق‌بشر توسط رژیم آخوندی، به تحقیقات بین‌المللی درباره قتل‌عام 67 و محاکمه عاملان این جنایت علیه بشریت فراخوان دادند.
شهردار دیرک کلاس از اعضای برجسته حزب دموکرات‌مسیحی بلژیک و رئیس پیشین فراکسیون این حزب در سنا، در آغاز سخنان خود، با ذکر تاریخچه کوتاهی از به قدرت ‌رسیدن خمینی و شروع حکومت سرکوب و اعدام، گفت: «
تا کنون ۱۲۰ هزار نفر (توسط این رژیم) اعدام شده‌اند. بسیاری از آنها به سازمان مجاهدین خلق ایران وابسته بودند که یک نیروی مسلمان ضد بنیادگرا و معتقد به یک اسلام بردبار، جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد است.
دلیل اصلی که من جلسه امروز را برگزار کرده‌ام یادبود جنایت علیه بشریت در تابستان ۱۹۸۸ است که طی آن بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که اکثراً از مجاهدین بودند، به‌دستور خمینی اعدام شدند. بسیاری از آنها در حال سپری‌کردن احکام زندان خود بودند و قرار بود به‌زودی آزاد شوند. آنها در گورهای جمعی به خاک سپرده شدند.
دیرک کلاس سپس به انتشار فایل صوتی صحبتهای منتظری با اعضای هیأت مرگ در تهران پرداخت، و افزود: «یکی از اعضای هیأت مرگ اکنون وزیر دادگستری دولت روحانی است که وانمود می‌کند، یک مدره است! این شخص گفته است که به انجام این اعدام‌ها، افتخار می‌کند.
فتوای خمینی برای کشتن اعضا و هواداران سازمان مجاهدین، هیچ شکی باقی نمی‌گذارد که او دستور یک جنایت علیه بشریت را صادر کرد و لذا همه افرادی که نقشی در به اجرا درآوردن این فتوا داشته‌اند، در این جنایت علیه بشریت سهیم بوده‌اند.
این کشتار و قتل‌عام در سال ۱۹۸۸ پایان نیافت و در واقع تا امروز هم ادامه دارد. به گفته سازمان ملل، حدود ۱۰۰۰ تن در ایران طی دوران ریاست‌جمهوری روحانی در سال ۲۰۱۵ اعدام شدند. (رژیم) ایران در حال حاضر دارای بالاترین آمار اعدامها در جهان نسبت به جمعیت است.
ما خواهان این هستیم که قتل‌عام ۱۹۸۸ در دستور کار شورای حقوق‌بشر سازمان ملل قرار گیرد. کمیساریای عالی حقوق‌بشر سازمان ملل باید فراخوانی را برای تحقیقات در این رابطه صادر کند. ما از دولتهای اروپایی از جمله دولت بلژیک می‌خواهیم تا روابط خود را با (رژیم) ایران به تعلیق و توقف اعدامها مشروط کنند. نمی‌توان مقوله حقوق‌بشر را به‌خاطر تجارت و قراردادهای بزرگ اقتصادی زیر پا گذاشت.
دیرک کلاس در پایان سخنان خود، گفت: «برای من باعث افتخار بوده که یک دوست اپوزیسیون دموکراتیک ایران طی این سال‌ها بوده‌ام. آنها هیچ چیزی برای خودشان نمی‌خواهند و فقط خواهان آزادی برای مردمشان هستند. من با خانم مریم رجوی ملاقات کرده‌ام و او چندین‌بار به بلژیک آمده است و توسط آخوندها به‌عنوان دشمن شماره یک تلقی می‌شود.
سخنران بعدی جلسه در روتسلار بلژیک، سناتور پتر وانرومپوی نایب‌رئیس پارلمان ایالتی فلامان و عضو سنای این کشور بود. وی گفت:
افشای نوار صوتی (منتظری)، اتفاق مهمی هم از نظر سیاسی در داخل ایران و هم از نظر انسانی و حقوق‌بشری است.
بیش از ۱۰ سال است که من از اپوزیسیون (ایران) حمایت می‌کنم. شاید بتوان گفت این امر از پدرم (هرمان وانرومپوی، نخست‌وزیر پیشین بلژیک و رئیس پیشین اتحادیه اروپا) به من به ارث رسیده است؛ چون او قبل از من در این مسیر بود.
تمام مشکلاتی که ما هم‌اکنون با داعش و جنگ سوریه و موج پناهندگان داریم، فقط موضوع سوریه نیست، بلکه نتیجه سیاست و دخالت‌های (رژیم) ایران در منطقه است پس ما هم منفعت داریم که در ایران یک تغییر بزرگ رخ بدهد.
بنابراین مشکلات اپوزیسیون در ایران، مشکلات همه ما هم هست و باید به آن توجه کنیم و واکنش نشان بدهیم تا در خاورمیانه دوباره ایرانی داشته باشیم که می‌تواند یک نمونه موفق باشد. برای رسیدن به این هدف، باید از اپوزیسیون دموکراتیک (ایران) حمایت کرد.
سناتور پیتروان رومپوی در ادامه سخنانش با اشاره به کارزار بین‌المللی چندین ساله در دفاع از حقوق مجاهدان اشرفی، گفت: « من در این ۱۰ سال به چشم خودم دیده‌ام که این حمایت جهانی چه تأثیر زیادی می‌تواند داشته باشد و سرمایه بزرگی است و هر کدام از ما باید به سهم خودمان قدمی برداریم.
ما باید همین مسیری را که در این ۱۰ سال طی کرده‌ایم ادامه بدهیم. این جنبش قدم به قدم رشد کرده است. پس باید آن‌قدر به در زدن ادامه داد تا این در باز شود؛ و ما تا گشوده‌شدن در پیروزی، در کنار شما خواهیم بود».
در جلسه بلژیک راضیه پرندک، مادر شهید قهرمان مجاهد خلق مهران بی‌غم با ذکر خاطراتی از دوران 7سال اسارت پسرش و اعدام او به‌دست دژخیمان رژیم در تابستان 67، گفت: «در آذر ماه به من و همسرم اطلاع دادند که مهران اعدام شده است. گفتیم او کجا دفن شده؟ شماره قبر به ما بدهید و سندی که او را اعدام کرده‌اید. گفتند، به شما هیچ مدرکی نمی‌دهیم چون او هوادار مجاهدین بوده است. شما حق برگزاری مراسم ندارید و حق داشتن سنگ‌قبر ندارید. خانواده‌های بسیاری همه با هم اعدام شده‌اند. امروز ما، خانواده‌های شهیدان خواهان این هستیم که این رژیم و تمام مسئولان آن در برابر جامعه بین‌المللی به دادگاه کشیده شوند».
در این جلسه دکتر مسعود کاشفی از سوی جامعه متخصصان ایرانی در بلژیک سخنرانی کرد و درباره قتل‌عام 67، گفت: «این اقدام ضدبشری و جنایتکارانه یک نسل‌کشی بود که تبلور اوج کینه و انتقام جویی رژیم از مخالفان و دگراندیشان ایرانی است؛ فتوای خمینی و عبارات موجود در آن خود سندی از انتقام‌جویی او از مخالفان است؛ و اعدام دهها هزار زندانی در یک مدت کوتاه با یک روند کاملاً غیرحقوقی و بدون وکیل مدافع، بدون اطلاع خانواده‌هایشان و دفن‌کردن آنها در گورهای دسته‌جمعی اثبات کننده وسعت و شدت این جنایت (ضد) بشری است. اما قابل‌توجه است که ماشین اعدام و جنایات رژیم در تابستان 67 متوقف نشد و هم‌چنان در مقابل چشمان جهانیان، ادامه می‌یابد».
در انتهای این جلسه، شرکت کنندگان از نمایشگاه شهیدان قتل‌عام ۶۷ بازدید کردند و بیانیه‌یی را در محکومیت این جنایت علیه بشریت امضا کردند.







آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید