21 مهر: سالروز درگذشت بانوی هنر ایران مرضیه
مرضیه در سال 1303 در خیابان عینالدوله تهران متولد شد. پدر، مردی فاضل و روحانی و مادر از خانوادهیی کاملاً اهل هنر بود که در بینشان مجسمهساز، نقاش، مینیاتورساز، موسیقیدان و آوازخوان فراوان بودند. مشوق اصلی او در کار هنری، مادرش بود.
اشرف السادات مرتضایی با نام بلند آوازه ”مرضیه“، از 19سالگی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. او موسیقی و آوازخوانی را نزد اساتیدی چون ابوالحسن خان صبا، مرتضی محجوبی، حشمت دفتر، اسماعیل مهرتاش، عبداللهخان دوامی و رکنالدین مختاری فراگرفت.
اولین کنسرت او به همت شاعر و رجل نامی، ملک الشعرای بهار اجرا گردید.
مرضیه در سال 1322، یعنی نزدیک به 3سال پس از شروع کار رادیو ایران، به این رادیو راه یافت و جزء اولین هنرمندانی شد که در رادیو برنامه اجرا کرد.
روزی که اولین برنامه او از رادیوپخش شد، صدایی صاف، شفاف و دلنشین در ایران طنینانداز شد که میرفت تا برای نزدیک به هفت دهه خاطرات تلخ و شیرین سه نسل را در یک سرزمین پهناور به نوعی با خود عجین و همراه کند و قلبها را به تسخیر خود در بیاورد.
مرضیه بانوی هنر ایران در زمینه هنری با شناخت شعر و موسیقی و تلفیق ماهرانه آنها با هم به جایگاه ارزشمندی دست یافت. او با کسب فیض از بزرگترین استادان شعر و موسیقی به آن درجه از مهارت، تکنیک، شناخت و احساس رسیده بود که آهنگسازان و ترانهسرایان بر سر اینکه مرضیه آثار آنها را اجرا کند، با یکدیگر به رقابت میپرداختند و آنرا از بزرگترین افتخارات هنری خود بهشمار میآوردند.
از اولین کارهای هنری مرضیه، شرکت در ارزشمندترین برنامه موسیقی رادیو ایران ـ گلهای رنگارنگ بود.
تسلط اعجابآورش در فن تلفیق شعر و موسیقی، و کولهباری با بیش از دو هزار ترانه و آواز او را تا مرزهای رازآلود یک چهره اسطورهیی جاودانه میکند.
اما، چیزی که فراتر از ارزشهای هنری مرضیه، میدرخشد، شخصیت انسانی بزرگ زنی برجسته، و میهنپرستی شجاع است که وی را بهعنوان بانوی هنر ایران منحصربهفرد میکند.
مرضیه، در پس همهویژگیهای هنریش، همواره بهعنوان دوستداشتنیترین هنرمند خواننده، تا اعماق قلبهای دوستدارانش نفوذ کرده بود. از همین رو جامعه ایران، همواره او را، بهعنوان یکی از شاخصهای ارزشمند فرهنگیش، مورد احترام و ستایش قرار داده است.
مرضیه پس از صعود به بالاترین قله آواز ایران، در حاکمیت ننگین آخوندها سکوت اختیار کرد و صدای همیشه پرغوغا و پرتوانش را برای 15سال در سینه پنهان ساخت. اما نه. او تصمیم به سکوت نداشت. سکوت 15ساله مرضیه، آرامش قبل از توفان بود. توفان عشق و شوق آزادی ایران عزیز که در وجود او خروشان بود، بزرگترین و درخشانترین و آخرین صفحه حیات زندگی او را رقم زد.
روز 26مرداد سال 1373 مرضیه که چند هفته پیش از آن ایران را ترک کرده بود با رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران دیدار کرد و حضور خود را درکنار مقاومت ایران اعلام داشت.
از این تاریخ تا هنگامی که صدای او برای همیشه به جاودانگی پیوست، کارنامه زندگی او مجموعهیی ارزشمند از تلفیقی است که مرضیه را نه تنها در تاریخ هنر ایران، بلکه به جرات میتوان گفت در تاریخ هنر ملتهای معاصر، پدیدهیی منحصربهفرد و کم نظیر میکند. تلفیقی از هنر و مبارزه برای آزادی. او تمامی هنر خود را در مسیر مقاومت پرشکوه ملتش در مقابل سیاهترین دیکتاتوری تاریخ معاصر قرار داد. حضور او برای سالیان در کنار رزمندگان ارتش آزادی، کنسرتهای متعدد او در بین هموطنانمان در کشورهای مختلف جهان، فعالیتهای سیاسی و دیدارهای او با شخصیتهای برجسته سیاسی، همه و همه پشتوانهیی شد برای ملت ایران در مسیر رسیدن به آزادی.
آری. مرضیه، آفتاب سرکش موسیقی ایران هرگز غروب نخواهد کرد و صدای او که برای آزادی میخواند، برای همیشه در کوهها و دشتهای ایران، و دلها و ضمیر آحاد این ملت کبیر، جاودانه طنین ایران و آزادی آن خواهد بود.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر