صفحه اول روزنامه
تیتر: زمانی که پدرم اعدام شد.
در روز جهانی علیه حکم اعدام، چندین ایرانی سرنوشت تلخ در خانوادههایشان را بیان کردند.
در میانشان امینه قرایی 36ساله نیز حضور داشت.
عکس: سرنوشت خانواده:
احسان 30ساله و امینه 36ساله خبر را دریافت کردند که پدرشان، همسر عزت حبیب نژاد 58ساله در زندان اعدام شده است.
تیتر: جای زخم پس از اعدامها در ایران
چندین نفر دیگر با سرنوشتهای مشابه از ایران نیز داستانهای زندگیشان را در آخر هفته مقابل پارک شهرداری تعریف کردند.
حقوقبشر: به گفته دیلیتلگراف، در سال 1988 بیش از ۳۰.۰۰۰ زندانی سیاسی در ایران تحت حاکمیت خمینی در فاصله زمانی چند ماه اعدام شدند. در میان آنها پدر احسان و امینه و همسر عزت نیز حضور داشت. این خانواده در آخر هفته در پارک شهرداری حضور داشتند و یک نمایشگاه عکس از زندانیان سیاسی را با همکاری عفو بینالملل برگزار کردند. آنها به همراه چندین نفر دیگر میخواهند در رابطه با قتلعامی که در زندانهای کشورشان صورت گرفته صحبت کنند. و آنها میخواهند عاملان این جنایات را به پای میز محاکمه بکشانند. آنها بر علیه رژیم امضا جمع میکنند و داستانهایشان را تعریف میکنند.
خبر: امینه امروز در کریستیان ساند زندگی میکند در حالیکه برادرش احسان و مادرشان در لینگدال زندگی میکنند و پیش از این نیز داستانشان را برای لینگدال آویس تعریف کردهاند.
امینه تعریف میکند: تابستان سال 1988 ما همچون همیشه در مسیر زندان برای ملاقات پدرم بودیم. ما میتوانستیم از پشت شیشه به مدت 5دقیقه با او صحبت کنیم. این بار اما به ما گفتند که نمیتوانیم او را ملاقات کنیم و این موضوع هفتهها ادامه داشت. تا اینکه بعد از 3ماه به ما خبر دادند که پدرم اعدام شده است.
امینه ادامه میدهد که وضعیت حقوقبشر در ایران کماکان بحرانی است: روزانه (بهطور میانگین) 3 اعدام در ایران اتفاق میافتد. ما میخواهیم که جامعه جهانی مانع وقوع اعدامها در ایران شود. همچنین مسئولان اعدام در سال 1988نیز باید در یک دادگاه بینالمللی محاکمه شوند.
روابط اقتصادی با ایران: احسان میگوید که شنبه اول اکتبر (10 اکتبر) روز جهانی علیه حکم اعدام است.
ایران بیشترین آمار اعدام را به نسبت جمعیت در جهان داراست.
ما امیدواریم که کشورهای غربی روابط اقتصادیشان با ایران را به توقف اعدام و رعایت حقوقبشر مشروط کنند.
سرنوشتهای مشابه: در روز شنبه و در پارک شهرداری، ما افراد دیگری را با سرنوشتهای مشابه مییابیم.
بهروز 24ساله. در مورد اعضای خانوادهاش که اعدام شدهاند میگوید:
اعضای خانواده او همچنان در ایران بهسر میبرند و به جهت امنیت آنها، او نمیخواهد که نام خانوادگیاش را اعلام کند. او میگوید که اعضای خانوادهاش تنها بهخاطر اینکه به حقوقبشر اعتقاد داشتهاند و معتقد بودند که رویه حکومت در رابطه با مردم اشتباه است دستگیر شدهاند.
فرد دیگری که ما ملاقات میکنیم مهران پارسایی 54ساله است که 5سال را در زندان بهسر برده.
او میگوید که شرایط بسیار سخت بوده و آنها مورد شکنجه قرار میگرفتند و تمام مدت در بلاتکلیفی بهسر میبردهاند.
شقایق رجبی 19ساله نیز در این برنامه حضور دارد.
او در حال حاضر در اسلو زندگی میکند و چندین نفر از اعضای خانوادهاش، از جمله پدر و خواهرش را در اعدامها از دست داده است. شنبه او مشغول جمع کردن امضا علیه رژیم ایران بود. او میگوید که پدرش را به این علت از دست داده که او برای آزادی مبارزه میکرده. و اینکه خواهرش بهترین خواهر بوده است.
نزدیکی با داستانها:
آستری مادﻻند و کامیلا کلونگلاند اوسدال از طرف عفو بینالملل لینگدال نیز در این مکان حضور دارند و برای برپایی این برنامه همکاری کردهاند. آستری مادﻻند میگوید این پروندهیی ست که امنستی بهطور قطع از آن حمایت میکند. این نقض حقوقبشر است و بسیار مهم است که کسانی که مرتکب این جنایات شدهاند مورد بازخواست قرار گیرند.
اوسدال میگوید که از آنجا که امینه را میشناسد با این پرونده بیشتر احساس نزدیکی میکند.
امنستی برنامه دارد که یک آکسیون مجدد در هاندلسپارکن لینگدال برگزار کند و به شرح این سرنوشت ها در ایران ادامه دهد.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر