امروز در ایران انبوهی کانال تلویزیونی حکومتی وجود دارد که راهاندازی آنها برای جذب مخاطب و بیننده بوده است تا جلوی آنچه که رژیم تهاجم فرهنگی مینامد، را بگیرد و مردم ایران حرفهایی بشنوند و چیزهایی ببینند که حکومت میخواهد. برای راهاندازی و ادامه این دستگاه تبلیغ دولتی هم بودجههای هنگفتی هر سال بیش از سال پیش هزینه میشود. اما باید دید که آیا در این هدف موفق بودهاند.
راهاندازی شبکههای رادیو و تلویزیونی همواره یکی از اولویتهای رژیم بوده است. در راستای این الویت بندی هم هرساله بودجههای هنگفتی از جیب مردم ایران برای این دستگاه تبلیغاتی دولتی هزینه میشود. به گفته علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم در سال 1395 بودجه صدا و سیمای رژیم نسبت به سال قبل 150میلیارد تومان افزایش داشته و بودجه سال 96 هم حدود ۱۵۹۸ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان اعلام شده است که این رقم از افزایش حدود ۲۶۳ میلیارد تومانی نسبت به سال قبل حکایت دارد.
این میزان سرمایهگذاری علتش چیست؟
آیا برای پرکردن اوقات فراغت بینندگان و حل تضاد مخاطبان این بینندگان است و یا اهدافی دیگر را دنبال میکنند یکی از سایتهای حکومتی به نام تابناک در نظرسنجی که از برنامههای نوروزی شبکههای مختلف سیمای حکومتی آمار درخور توجهی داده است، به نمودار زیر توجه کنید:
این سایت حکومتی سپس از این آمار نتیجه میگیرد:
«با توجه به فراگیری اینترنت در سطح کشور و گستره و تنوع وسیع مخاطبان «تابناک»، این جامعه آماری تا حدود زیادی، میتواند وضعیت جامعه را نمایندگی کند، باید از نتایج این نظرسنجی نگران بود».
این نگرانی برای چیست؟ چرا باید یک دستگاه عریض و طویل حکومتی با بودجه کلان از نتایج چنین نظرسنجی نگران باشد؟
بی مخاطب بودن و بیمحتوا بودن برنامه سیمای رژیم آنقدر عیان است که رسانههای حکومتی هم ناچار به اعتراف به آن هستند:
شبکه چهارم عنوان «فرهیختگان» را برای خود انتخاب کرده است. چرا شبکه فرهیختگان جزو کم بینندهترین شبکههای تلویزیونی است؟! شبکه آموزش هم با وجود حضور ۲۰ میلیون دانشآموز در سطح کشور، برنامه آموزشی ندارد که این جمعیت میلیونی را پای تلویزیون بنشاند.
شبکه «قرآن» سیما هم یکی از کم استقبالترین شبکههای سیما است. در منظومه شبکههای صدا و سیما، شبکه «افق» قرار است شبکهیی متفاوت و بر اساس سبک زندگی ایرانی- اسلامی باشد، اما چقدر این شبکه در زمینه مأموریتهایش موفق عمل کرده است؟ پاسخ این سؤال را میزان مخاطبان شبکه مشخص میکند که جزو کم بینندهترین شبکههای سیما است.
البته موضوع فقط کم بودن مخاطبان نیست بلکه عملکرد دستگاه تبلیغاتی رژیم و بهطور خاص صدا و سیما نفرت مخاطبان را هم برانگیخته است، فراموش نمیشود شعارهای مردم که به بهانه تشییع رفسنجانی جمع شده بودند در برابر چشمان رئیس صدا و سیمای رژیم عسگری شعار میدادند: «ننگ ما صدا و سیمای ما»
علت این بیرونقی و کسادی چیست و این میزان دافعه چیست؟ جوابی که کارشناسان رژیم میدهند اگر چه همه واقعیت نیست ولی بخشی از واقعیت را در خود دارد:
«واقعیت این است که صدا و سیما همانند یک باشگاه سیاسی عمل میکند و بهویژه در بخش سیاسیاش، از کلیت جامعه منفک است.
مدیران صدا و سیما بدانند که دوران تک رسانهیی بودن گذشته و در عصر انفجار اطلاعات و ماهواره و اینترنت و شبکههای اجتماعی، تمسک به 'قواعد تک صدایی قرن گذشته'، به یک کمدی بیمزه شبیهتر است تا مدیریت رسانه» (سایت حکومتی عصر ایران).
اما تمسک یک حاکمیت به قواعد تک صدایی قرون گذشته در اداره یک جامعه بسا بسا کمدیاش بیمزهتر از مدیریت یک رسانه حکومتی است.
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر