۲۰ فروردین ۱۳۹۶

#ایران - ورشکستگانی که دست هم را رو می‌کنند

 ورشکستگانی که دست هم را رو می‌کنند


هر دو باند رژیم در دعواهای باندی یکدیگر را مقصر وضع خراب اقتصادی کشور معرفی می‌کنند. مسؤل تخریب اقتصاد ایران کیست؟
نمایش انتخابات رژیم در پیش است و هردو باند رژیم از جلاد و شیاد سعی در به‌دست آوردن خوان یغمای قدرت دارند. جماعتی که هیچ‌وجه مشترکی جز ضدیت تمام‌عیار با آزادی و ایران و ایرانی ندارند و تنها اختلافشان بر سر به چنگ آوردن قدرت است.
یکی ازشیوه‌های رایج انتخاباتی در نظام ولایت‌فقیه این است که باند فعلی در دولت مشکلات را گردن باند قبلی می‌اندازد و باندی هم که کرسی ریاست‌جمهوری دستش نیست کارنامه دولت فعلی را به رخ او می‌کشد اما در این جنگ و جدالها ی باندی مواردی رو می‌شود که تصویری هر چند کوچک از واقعیت حکومت ولایت‌فقیه را برملا می‌کند. کارگزاران رژیم در باند موسوم به جمنا در به‌اصطلاح کنگره‌شان به نکاتی ازکارنامه روحانی اشاره کردند که قبل از این‌که کارنامه روحانی باشد کارنامه سیاه حاکمیت آخوندی است که روحانی هم جزیی از آن است.
پیام محسن رضایی به چمنا: «ادامه دولتهای جناحی و شخصی به‌ویژه دولت آقای روحانی ایران را به سودان دوم تبدیل می‌کند وهردولت دیگرجناحی که بیاید حتی اصول‌گرا اگر مسأله اقتصاد را حل نکند خطرات را بیشتر خواهد کرد».
بنابراین در ایام انتخابات دیگر خبری از این‌که رژیم آخوندی، ابرقدرت منطقه و ام القرای اسلام است، نیست. سخنی از این‌که جزو ده قدرت برتر اقتصادی دنیا است و قراراست که ماهواره به فضا بفرستد! نیست! بلکه صحبت از سودان شدن ایران است.
حاجی بابایی وزیرآموزش و پرورش دولت پاسدار احمدی‌نژاد در موردکارنامه دولت روحانی چنین می‌گوید:
«بزرگترین مشکل ما اشتغال و تولید است... بزرگترین فاجعه در سال 92 اتفاق افتاد که میزان نقدینگی... اعلام شد درصورتیکه رقم بسیاربالاتربود و بخش عظیم این نقدینگی هم فریز بود. بر طبق آماردولت در سال 96 500هزارنفر به جمعیت بیکارکشور اضافه می‌شود... . باید دید که پشت قاچاق کیست که نمی‌شو د جلویش راگرفت».
کلمات و آمارها فرهنگ عوض می‌کند کلماتی مانند فاجعه نقدینگی و آمار افزایش 500هزار نفره بیکاران اگر‌چه در دعوای باندهای رژیم رد و بدل می‌شود، ولی واضح است که کارنامه سیاه تمامیت رژیم است. زیرا همه می‌دانند که بخش اعظم اقتصاد کشور در چنگال ولی‌فقیه و سپاه پاسداران است که سودهای کلان از قاچاق 25میلیارددلاری در سال و چنگ‌اندازی بر اغلب کارخانه‌ها و اسکله‌ها و واردات و صادرات دارند. کاری که البته روحانی ودولتش هم با توجه به در دست داشتن اهرمهای اجرایی در این 4سال به‌طور رسمی انجام می‌دهند. واردات افسار گسیخته کالاها، به قیمت کمرشکن کردن تولیدات داخلی، که روشن است سودش به جیب چه کسانی می‌رود، وزرای میلیاردی شیخ شیاد، نشانه‌های آخری است که روحانی و باندش سر در آن دارند.
رستم قاسمی وزیر پیشین نفت رژیم اعترافهای تکان‌دهنده‌ای از وضعیت اقتصادی ایران تحت حاکمیت آخوندها می‌دهد:
«رستم قاسمی: به‌دلیل ناکارآمدی دولت تدبیر شرایط کشوربحرانی است... . آمار تورم غیرواقعی است مثل این‌که ماشین را استفاده نکنید بگویید بنزین مصرف نکرده است. کشور را تعطیل کرده‌اید. تورم رکودی است.. درآمد دولت 80هزارمیلیاردتومان است، شما قیمت بنزین را می‌دانید، مصیبت جای دیگری است. شما بیش از 80هزارمیلیاردتومان درآمد دارید».
آری، به واقع مصیبت جای دیگری است، اما کجا؟ آیا جز در زیر چتر ولایت‌فقیه امکان چنین نابودسازی اقتصاد ایران میسر بود؟ در طول این نزدیک به40سال حاکمیت آخوندی کی و کجا جای سالمی در وضعیت اقتصادی وجود داشته است؟ مگر زمانی که نزدیک به 800میلیارد دلار درآمد نفتی به خزانه وارد شده بود، وضعیت اقتصادی روبراه بود و مردم تحت فشار نبودند.
واقعیت این است که وقتی نظامی سراپا فاسد است و برای سرپا ماندن نیاز به سرکوب دارد، هرچه هم که به خزانه وارد شود خرج همینها می‌شود. بنابراین تغییر مهره‌ها در مثل، درحکم سگ زرد برادر شغال است، می‌باشد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر