۱۰ آذر ۱۳۹۵

#ایران - فشار رژیم ولایت‌فقیه برای تحویل اسناد منتشر نشده آقای منتظری

 فشار رژیم ولایت‌فقیه برای تحویل اسناد منتشر نشده آقای منتظری


احمد منتظری، پسر آقای منتظری روز سه‌شنبه 9آذر 95 اعلام کرد هدف از صدور حکم ۲۱ سال زندان برای او، تحت فشار قراردادنش برای تحویل اسناد و فایل‌های صوتی منتشر نشده از آیت‌الله منتظری به نهادهای امنیتی است.
وی حکم ۲۱ سال زندان برای خود را «غیر منطقی» و «نامربوط» دانست.
احمد منتظری گفت: قاضی دادگاه استدلال‌های من را پذیرفته بود. قاضی نمی‌توانست چنین حکمی صادر کند، مگر این‌که به اسم او صادر شده باشد یا به او دیکته شده باشد.
احمد منتظری، روز شنبه به‌دلیل انتشار فایل صوتی پدرش درباره اعدام های دسته‌جمعی تابستان ۱۳۶۷ به ۲۱ سال زندان محکوم شد اما دادگاه ویژه روحانیت، اجرای حکم را به شش سال محدود کرده است.
احمد منتظری تا ۲۰ روز پس از تاریخ ابلاغ حکم، فرصت تقاضای تجدید نظر دارد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - کنفرانس «فراخوان به عدالت» در پاریس - سخنرانی زندانیان سیاسی از بند رسته و شاهدان جنایات ضدبشری رژیم آخوندی

 کنفرانس «فراخوان به عدالت» در پاریس - سخنرانی زندانیان سیاسی از بند رسته و شاهدان جنایات ضدبشری رژیم آخوندی


شبنم مددزاده
زندانی سیاسی در زندانهای اوین و گوهردشت و قرچک ورامین به‌مدت 5سال
خواهر مجاهدان شهید مهدیه و اکبر مددزاده از شهیدان قهرمان فروغ اشرف
فریده گودرزی
زندانی سیاسی به‌مدت بیش از 6سال، از شاهدان قتل‌عام 67
خواهر مجاهدان شهید پرویز گودرزی از شهیدان قتل‌عام 67 و
فریبا گودرزی، از شهدای عملیات کبیر فروغ جاویدان.
ایمان افصحی
تولد در زندان همدان در سال 62، از دستگیر ‌شدگان قیام 88، فرزند مجاهد شهید بهزاد افصحی، زندانی سیاسی دهه 60 که در سال 1364 به‌دست دژخیمان رژیم در زندان به‌شهادت رسید.
آرش محمدی
زندانی سیاسی که طی سالهای 1390 الی 1394 به دفعات مختلف به‌دلیل مخالفت و فعالیت علیه نظام آخوندی دستگیر و زندانی شد.

معرفی شبنم مددزاده توسط سیلویی فاسیه شهردار لوپن :
بر می‌گردیم به یک نسل جوان. 29سال دارد، او نامش شبنم مددزاده، دانشجو و مبارز است. در سال 2009 دستگیر شد و 5سال را در زندان به‌سر برد. طبعاً او یک زندانی سیاسی نجات یافته از زندانهای ایران است، همراه با برادرش در زندان بود، موقعی که او در زندان اوین به‌سر می‌برد، برادر و خواهر وی در حمله مرگبار 2011 به کمپ اشرف کشته شدند. وی اخیراً ایران را برای پیوستن به مقاومت ترک کرده و درخواست دارم او را زیاد تشویق کنید.
شبنم مددزاده - زندانی سیاسی
به نام خدا و به نام آزادی. با درود به مهر تابان ایران‌ زمین خواهر مریم عزیز و جان جانان، شیر همیشه بیدار برادر مسعود. با درود به همه مجاهدان اشرفی، با درود و هزاران درود بیکران به شهیدان پاکباز راه آزادی به ۳۰۰۰۰ گل سرخ سربدار، و سلام به مهدیه و اکبر عزیزم که در هر نفس با من هستند.
با سلام به تمامی زندانیان سیاسی مبارز و مقاوم به‌خصوص یاران همبندم در زندان اوین. با سلام و درود به خلق قهرمان ایران و سلام به شما یاران مقاومت و همه میهمانان گرامی و سلام بر حلب شهید، حلب خون‌فشان، حلب ایستاده جان فشان.
من شبنم مددزاده هستم و چند ماه است از ایران خارج شده‌ام. دختری ۲۱ ساله، دانشجوی سال سوم رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه تربیت معلم تهران بودم که دژخیمان اطلاعات من و برادرم فرزاد را ربوده و به زندان بدنام اوین بردند. نزدیک به ۳ ماه در سلولهای انفرای بند ۲۰۹ زیر شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روحی بودم که وحشیانه‌ترینش شکنجه پاره تنم، فرزاد مقابل چشمانم بود. بعد از آن در بیدادگاههای موسوم به انقلاب به ۵ سال زندان همراه با تبعید به زندان گوهردشت محکوم شدم. در طول این دوران حبسم در بندهای زندان اوین، گوهردشت و سوله‌های دهشتناک قرچک ورامین بودم. با لحظه‌های سخت و جانکاه هم‌چون لحظه اعدام هم‌بندی عزیزم شیرزن کردستان، شیرین علم‌هولی.
همه داستان از ۲ کلمه آغاز شد. ابتدا کلمه بود که بر صفحه اول تمامی کتابهای درسیم در دوره دبیرستان و پیش‌دانشگاهی و صفحه اول کتابهای کنکورم نقش می‌بست. ابتدا کلمه بود ۲ کلمه می‌توان و باید که هر سال خوش نقش‌تر از سال قبل بر صفحه کتابهایم نقش می‌بست. این ۲ کلمه در درونم جوانه زد و جان گرفت. تبدیل شد به‌جرأت و جسارت و فریاد ذلت‌ناپذیری در صحن دانشگاه وقتیکه چشم در چشم مأموران اطلاعات و مأموران حراست دانشگاه می‌ایستادم. وقتی با تمام توان هم‌صدا با یاران دبستانیم از آخرین سنگر آزادی دفاع می‌کردم. این ۲ کلمه، جسارت صحبت از آزادی شد و حق نفس‌کشیدن. این ۲ کلمه وجودم را درنوردید. قدرت ایمانم شد و رمز استقامتم در سلولهای انفرادی. صلابتم شد در میان نعره وحوش و بازجوییها. ایمانم شد بر روی صندلی بازجویی وقتی که ۵ تا ۶ دژخیم محاصره‌ام می‌کردند، از اعدام می‌گفتند و شکنجه‌ام می‌کردند. این ۲ کلمه تبلور امید و درخشش صبح ظفر بود در تمام روزهای ۵ سال زندانم. زمانی که دیوارها بلند و بلندتر بود و زمانی که از ۴ سو سیمهای خاردار مرا احاطه کرده بود این ۲ کلمه بال و پری شد برای پرواز. آری، خواهر مریم عزیزم، من با می‌توان و باید شما در سلولهای انفرادی پر گشودم و پرواز کردم. و اکنون اینجا با تکیه بر وجود شما که تبلور کامل می‌توان و باید است، چونان قطره شبنمی از سرچشمه نگاه جوشان شما که یقین هست و باور هست به موجهای دریای خروشان مجاهدین پیوسته‌ام تا به اوج برسم. خواهر مریم، من از میان کوچه‌های غم‌گرفته، از خیابانهای از ظلم برآشفته ایران، از لابلای جراثقالهای اعدام پیش شما آمده‌ام. من با کوله‌باری از رنج مردم ایران، به‌ویژه رنج زنان و دختران میهنم پیش شما آمد‌ه‌ام با کوله‌باری از سلامها، امیدها و آرزوهای سرکوب‌شدگان ایران. من از میان دانشجویان مبارز و ذلت‌ناپذیر برای شما پیامها دارم. من از زنان و دخترکان معصوم زندان اوین، گوهردشت و سوله‌های قرچک ورامین و کچویی کرج پیامها برایتان دارم. همان دخترکان معصوم ایران که به گفته خودتان قبل از این‌که گل زیبای زندگیشان بشکفد پژمرده می‌شوند. من از میان ریحانه‌ها می‌آیم. از میان صدها و صدها تن ریحانه، تا واژه به واژه ظلم و جور رفته بر آنان را برای شما بازگو کنم. همانهایی که پای درد دل بیشترشان نشستم از بی‌پناهیها و شکنجه‌هایشان وقتی در بازداشتگاههای غیرقانونی دژخیمان بودند، گفتند. از تجاوز مزدوران شکنجه‌گر. زنان و دخترانی که سالهای سال در بدترین شرایط زیر حکم اعدام نفس می‌کشند. آنهایی که مرگ تدریجی را در سیاهچالهای رژیم تجربه می‌کنند. زنان سرزمین من. زنان و دخترانی که بارها و بارها سنگینی طناب دار را دور گردنشان لمس کرده بودند. من از زنی زانو به زانو نشستم و حرف زدم که از دنیای مرگ برگشته بود. دخترانی که با خطا و اشتباه کوچک بازداشت می‌شوند و در سیستم فاسد و نابودکننده رژیم قاتل و معتاد می‌شوند. من با دختری حرف زدم که در سن ۱۷ سالگی به جرم آخوندساخته ارتباط نامشروع دستگیر شده بود. اما اکنون در سن ۲۷ سالگی معتاد بود و قاتل. خواهر مریم عزیزم، من همه این دردها را پیش شما آورده‌ام، چرا که تنها درمان این دردها شما هستید. خواهر مریم، خواهر مریم عزیزم، من تمامی آن سالها، آن رنجها، آن دردها، آن اشکها و سوزها را بر روی دوشم قرار دادم تا سنگینی مسئولیتم را همیشه با خود داشته باشم. تا لحظه مره در تلاش و مجاهدت باشم. تا سیمرغ رهایی ایران را به سرزمین شیروخورشید ببرم. دوستان عزیزم، من امروز در جمع شما صدای حق‌خواهی و عدالت‌طلبی زندانیان سیاسی مبارز و مقاوم در زندانهای ایران هستم. صدای زنان مقاوم در زندان، صدای دادخواهی دوست نازنین، مقاوم و قهرمانم مریم اکبری منفرد. صدای او، مادر ۳ فرزند که بیش از ۷ سال است بی‌گناه در زندانهای رژیم محبوس است. وقتی دستگیرش کردند دختر کوچکش، سارا، ۴ ساله بود ولی در تاریک‌ترین و جان‌فرساترین روزها و لحظه‌ها پیش جانیان سر فرود نیاورده است. مریم در طول ۷ سال زندان هیچگاه، هیچگاه لبخند از لبانش محو نشده است. او با چهره شادش مشهور است. و همواره از لحظه دستگیری تا الآن در مقابل بازجوها و پاسدارها دادخواه خون خواهر و برادرانش است. وقتی دلش بی‌طاقت از بودن با فرزندانش می‌شد با من می‌گفت: الآن می‌فهمم خواهرم رقیه در سال ۶۷ وقتی دختر خردسالش را از او جدا کردند چه رنجی را تحمل کرد ولی بر سر آرمانش ایستاد و رفت. همواره به من می‌گفت من به یک چیز اعتقاد دارم و آن پاکی و صداقت و بی‌گناهی تمامی شهدای دهه ۶۰ است و این‌که مجاهدین تنها نور این جهان ظلمانی هستند و این تنها و تنها دلیل ایستادگیم است. از همین‌جا به دوست قهرمانم مریم پیام می‌فرستم که همان‌طور که در آخرین وداع‌مان در جلو در بند زنان زندان اوین به او قول دادم همیشه همراهش باشم و صدایش شوم در این دادخواهی کنارش ایستاده‌ام صدایش را به گوش دنیا خواهم رساند و به تمام روزهای تلخ و شیرین در زندان همراه با جنبش دادخواهی خواهر مریم که اکنون در اوج شکوفایی است در تلاش باشم تا رژیم ددمنش آخوندی را بر سر اعدام هزاران هزار انسان بی‌گناه پای میز محاکمه بکشانیم. خطاب به تمامی کشورهای اروپایی و مجامع بین‌الملل می‌گویم: صدای مردم ایران، صدای مادران شهدا و خانواده بازماندگان قتل‌عام ۶۷ را بشنوید. صدای زندانیان سیاسی ایران را بشنوید مردم ایران از ظلم و جور ستم آخوندها به تنگ آمده‌اند آنها به هیچ جناح و رنگی در این رژیم دل نبسته‌اند که این رژیم یک رنگ دارد و آن هم خون هزاران هزار انسان بی‌گناه است که می‌ریزد. مردم ایران رابطه و معامله با این رژیم را محکوم می‌کنند و این پیام را دارند که با ادامه این رابطه و با سکوت شما چوبه‌های دار جدیدی در خیابانهای ایران برافراشته می‌شود. قیمت حقیقی معاملات شما، خون انسانها است. مردم ایران یقین دارند که سرنگونی این رژیم، رژیمی که کمر به نابودی انسان و انسانیت بسته است به دست سازمان پرافتخار مجاهدین و شورای ملی مقاومت محقق خواهد شد. و به برادر مسعود عزیز. برادر مسعود، وقتی در آهنین سلول ۱۵ بند ۲۰۹ اوین به رویم بسته شد کلام مولایمان علی با طنین صدای شما بود که در گوشم پیچید. که کوهها بجنبند تو مجنب، و من این را با خط درشت بر روی دیوار سلولم نوشتم. برادر مسعود، من در سلولهای انفرادی لحظه‌هایم را با آموزه‌های حرفهای شما پیوند زدم تا سربلند بمانم. برادر، ما در عتاب تو می‌شکفیم، در شتابت. ما در کتاب تو می‌شکفیم در دفاع از لبخند تو. و الآن با تکیه بر انقلاب مریم در جنگ با دژخیم، پرچم مهدیه و اکبر را به دست می‌گیرم و بر تلاش و مجاهدت برای آزادی مردم ایران سوگند می‌خورم که تا آخرین نفس، تا آخرین قطره خون مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم. حاضر، حاضر، حاضر.

معرفی آرش محمدی توسط سیلویی فاسیه شهردار لوپن
اکنون دومین شاهد قوی این کنفرانس را معرفی می‌کنم. او آرش محمدی نام دارد که یک فعال دانشجویی و زندانی سابق است که چندین بار به‌خاطر فعالیت هایش بازداشت شده. او از سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت می‌کرده و در فاصله سال‌های 2011 تا 2014 قربانی توحش و رفتارهای ددمنشانه بوده است. او در 2014 از زندان آزاد شده است و اخیراً گریخته است و امروز به مقاومت پیوسته و الآن در بین ما است. خیلی متشکرم.
آرش محمدی - زندانی سیاسی
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران. سلام، سلام و هزاران سلام به سیمرغ رهایی، خواهر مریم و شیر همیشه بیدار برادر مسعود. سلام به تمامی مجاهدین در آلبانی، در ایران و در تمام نقاط جهان. سلام به هموطنانم و به تمام دوستان و خواهران و برادران زندانیم، سلام به شما یاران مقاومت و کوشندگان راه آزادی و حضار گرامی و سلام به خلق قهرمان سوریه و نمایندگانشان که اینجا حضور دارند. من آرش محمدی هستم. ۱۹ سال بیشتر نداشتم و دانشجو بودم که برای اولین بار توسط مزدوران وزارت اطلاعات دستگیر شدم. اکنون ۲۵ سال دارم و به‌تازگی از سرزمین اشغال‌شده‌ام خارج شده‌ام. من از سرزمینی آمده‌ام که کودکانش برای لقمه‌ای نان در خیابانها و کارگاهها مشغول کارند. من از سرزمینی آمده‌ام که سهم دخترانش اسید هست و سهم مادرانش داغ مرگ فرزند و سهم زنانش کودکان یتیم. من از سرزمینی آمده‌ام که مزد کارگرانش شلاق است و فقر و گرسنگی. من از سرزمینی آمدم که در دوران اعتدالش هر روز حداقل ۳ نفر اعدام می‌شوند. من از سرزمینی آمده‌ام که معلمان و کارگران و دانشجویان و هنرمندانش عمرشان را در زندان سپری می‌کنند. من از سرزمینی آمده‌ام که در ۶۷اش سی‌هزار گل سرخ سر بدار شدند و حاکمان شب‌پرستش تمام روزنه‌ها را بسته‌اند و مردمانش به‌دنبال سوسوی نوری حتی اندک اند. نام سرزمین من ایران است. من از ایرانم. من از ایرانم. از سرزمینم نه کوچیده‌ام بلکه سرزمینم را با خود به دوش کشیده‌ام. زمانی را به یاد می‌آورم که نوجوانی دبیرستانی بودم و با مرحوم حاج قدرت نوری‌آذر حنیف‌نژاد، عموی مجاهد شهید محمد ‌آقای حنیف‌نژاد بنیانگذار سازمان پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شدم. حاج قدرت آن زمان بیش از ۸۰ سال از عمرش گذشته بود. اما چنان با ایمان از آزادی و مبارزه سخن می‌گفت که گویی هنوز نوجوانی است پرشور و شوق. شور و شوقی که به گفته خودش منشأ و منبعی داشت به نام مجاهدین و رهبری پاکباز مجاهدین خلق. خواهر مریم، زمانی را به یاد می‌آورم که در سال ۹۱ برای دومین بار به‌خاطر فعالیت و کمک به مردم زلزله‌زده ورزقان دستگیر شدم. در زندان با شهید قهرمان رفیق شاهرخ زمانی هم‌بند بودم. واقعاً که چه صلابتی داشت. شاهرخ هرگز در خلوتش هم با رژیم و آخوندهایش ذره‌یی سازش نکرد. در زندان هنگام ملاقات کودکان معصومی را می‌دیدیم که فقط ماهی یک بار به مدت چند دقیقه حق دیدار پدرشان را داشتند. مردانی را می‌دیدیم که روز و شب‌شان را با کابوس اعدام به‌سر می‌کردند و در آخر هم کابوسشان واقعیت می‌یافت. جوانانی را می‌دیدیم که در اعتیاد و مواد مخدر غرق بودند و شاهرخ با دیدن اینها چنان خشمگین می‌شد که گویی آهنی است که در کوره سرخ شده است. هر وقت که در زندان برای هواخوری می‌رفتیم، شاهرخ برایم از مبارزه و مقاومت می‌گفت. از استثمار و از رنج کارگران و محرومان. و این‌که جانمان را و هر آنچه داریم را باید فدای آزادی خلق در زنجیرمان کنیم و او چه پرشکوه دست به این فدا زد. و جاودانه شد. مطمئنم که شاهرخ اکنون اینجا مرا نظاره می‌کند و آن لبخند همیشگی و فراموش‌نشدنی‌اش بر روی لبانش است و به این‌که من اینجا هستم افتخار می‌کند. در شهریور سال ۹۲ در زندان بودم از طریق روزنامه از حمله مزدوران رژیم به شهر مقاومت و انقلاب، به شهر اشرف مطلع شدم. خواهر مریم، بیان احساساتم در آن لحظه برایم بسیار سخت است. سخت‌ترین و تلخ‌ترین روزهای زندگیم بود. بهترین خواهران و برادرانم را از دست داده بودم. درود بر این مجاهدین که چنین پرافتخار در راه آزادی خلقشان دلیرانه به‌شهادت رسیدند. در همان لحظات به یاد این سخن موسی خیابانی می‌افتادم که گفته بود: بدانید که مجاهدین از بین‌رفتنی نیستند و این پرچم از دستی به دست دیگری سپرده خواهد شد. دوستان عزیز، دوستان عزیزم، من اگر امروز اینجا هستم و به این نقطه رسیده‌ام به خودی خود نبود بلکه با فداکاری همین شهدا راه‌ آزادی است. در اینجا می‌خواهم خطاب به دوستان و همشهریانم در آذربایجان بگویم که من قدم در راهی گذاشتم که راه و آرمان تمامی مبارزان و مجاهدان بوده. از ستارخان و باقرخان و شیخ محمد خیابانی تا علیرضای ناب‌دل و معلممان صمد بهرنگی و محمد‌آقای حنیف‌نژاد و سردار خلق، خیابانی. این راهی است که آنها با خونشان باز کردند و ما باید ادامه‌دهندگان آن راه باشیم. من اینجا هستم تا حنجره‌یی شوم برای فریاد تمام کودکان و زنان و مردان و تمام زندانیان سیاسی و دوستانم که می‌خواهند حتی اگر شده لحظه‌ای عطر آزادی را استشمام کنند. آزادی از جنس مریم رهایی. من انتخاب کرده‌ام که راه ۱۲۰۰۰۰ شقایق خونین، راه نسل مسعود را ادامه بدهم و به ارتش آزادی بپیوندم و می‌خواهم به آموزگار کبیر و رهبر انقلاب نوین ایران، برادر مسعود عزیزم بگویم چه بی‌تابانه می‌خواهمت، ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری و تعهدی دیگر بدهم. قسم به خون شهیدان مجاهد و مبارز، قسم به دستان پینه‌بسته و تنهای شلاق‌خورده کارگران، قسم به گونه‌های خیس کودکان محروم آذربایجان و کردستان و بلوچستان. قسم به مویه مادران که تنهای فرزندانشان بر دار می‌رقصد و قسم به رنج و درد بیوه‌زنان و دختران. بله، من سوگند می‌خورم برای طلوع مهر تابان بر فراز آسمان ایران لحظه‌ای از پای ننشینم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم. حاضر، حاضر، حاضر.

معرفی فریده گودرزی و ایمان افصحی توسط سیلویی فاسیه شهردار لوپن
هم اکنون یک شاهد فوق‌العاده را خواهیم داشت. خانم فریده گودرزی و فرزندش ایمان افصحی.
فریده یک زندانی سیاسی سابق است که بیش از 6سال در دهه 60 در زندان بوده است. او شاهد قتل‌عام 1367 بوده است. فرزندش ایمان در زندان بدنیا آمده است. او هم بعد از آن، چند بار دستگیر شده و در زندان بدنام اوین واقع در شمال غرب تهران که در آن بسیاری از زندانیان سیاسی اعدام شده‌اند، زندانی بوده است. الآن از خانم فریده و فرزندش می‌خواهیم که برایمان مشاهداتشان را از جنایات آخوندها بازگو کنند. بفرمائید
فریده گودرزی- زندانی سیاسی
با سلام خدمت خواهر مریم عزیز که چشمم به دیدارشان روشن شد. با درود به برادر مسعود عزیز رهبر پاکباز مقاومت و سلام به همه خواهران و برادران اشرفی عزیزم در آلبانی و با سلام به شما هموطنان و حضار گرامی. من فریده گودرزی هستم از هواداران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران که ۲ماه قبل از ایران خارج شدم. در جریان انقلاب ضدسلطنتی با مجاهدین آشنا شدم. در تابستان ۶۲ به همراه همسر و برادرم دستگیر شدم. هنگام دستگیری باردار بودم و طبق گفته دکتر معالجم چند روزی بیشتر به وضع حمل نمانده بود. با همان وضعیت از همان ساعتهای اولیه دستگیری به اتاق شکنجه برده شدم. اتاقی تاریک با تختی در وسط آن، انواع کابلهای برق برای شکنجه زندانی و شکنجه شروع شد. یکی از کسانی که در زمان شکنجه در اتاق حضور داشت ابراهیم رئیسی دادستان بیدادگاه همدان که در سال ۶۷ یکی از اعضای کمیسیون مرگ بود. پانزده روز بعد در شرایط بسیار سخت همراه با شکنجه‌های جسمی و روحی، فرزندم به دنیا آمد. بعد از تولد پسرم، مرا با او به بند انفرادی منتقل کردند. شرایط وحشتناکی بود. یک کودک تازه به دنیا آمده همراه با چندین بار بازجویی در روز و شکنجه‌های جسمی و روحی فراوان. گاهی اوقات تا ۴۸ ساعت فرزندم را فقط با آب و قند تغذیه می‌کردم که دائماً مریض بود. همیشه در سکوت سنگین بند انفرادی تنها صدایی که شنیده می‌شد، صدای گریه‌های ایمان بود. بعد از ۶ ماه خبر دستگیری ما را به خانواده‌ام دادند و چون خودم زیر حکم اعدام بودم تلاش کردم تا در ملاقات فرزندم را به خانواده بسپارم. لحظات تلخ جدایی کودک با گریه و فریاد از من جدا شد. همسرم بهزاد افصحی در خرداد ۶۳ بعد از مدتها شکنجه بدار آویخته شد. خواهرم فریبا گودرزی به‌دست مزدوران رژیم به‌شهادت رسید. در سال ۶۷ به مدت ۳ ماه در زندان سپاه در بند انفرادی بودم و بی‌خبر از همه چیز، آنچه که در بیرون می‌گذشت. بعدها شنیدم که هر شب بچه‌ها را برای اعدام می‌بردند که برادرم پرویز گودرزی جز اولین اعدام‌شدگان در زندان همدان در تابستان ۶۷ بود. بعد از ۳ ماه که از بند انفرادی بیرون آمدم دیدم که بسیاری از زندانیان اعدام شده‌اند. وقتی خانواده‌ام برای گرفتن خبری از برادرم به دادگاه رژیم رفته بودند با خیل عظیمی از خانواده‌ها روبه‌رو گشته که آنها هم برای گرفتن خبری از فرزندانشان به آنجا آمده بودند. اما به جای فرزندانشان، به آنها یک ساک، یک کیف یا کفش همراه با خبر آنها را می‌دادند. پسرم ایمان در سال ۹۱ دستگیر شد و در زندان اوین بود. در سال ۹۴ توسط قاضی جنایتکار صلواتی محاکمه و به ۵ سال زندان تعلیقی محکوم گردید. بعد از آن تصمیم به خروج از ایران گرفتیم و الآن در کنار شما هستیم. خواهر مریم عزیزم، در این لحظه می‌خواهم از شما به‌خاطر جنبش دادخواهی قتل‌عام‌شدگان تشکر کنم. شما صدای همه مادران و پدران داغدار و درمان دردها و رنجهای آنها هستید. با فراخوان شما همه بازماندگان شهدا توان پیدا کردند که به دادخواهی خون عزیزانشان برخیزند، تا تک‌تک جنایتکاران این رژیم را به پای میز عدالت بکشانند. از همه چیز متشکرم.

ایمان افصحی - زندانی سیاسی
خیلی متشکر، با سلام و درود به خواهر مریم و برادر مسعود و شما دوستان و یاران همیشگی. من ایمان افصحی هستم، ۳۳ ساله، دانشجوی فوق‌لیسانس در رشته حقوق خصوصی که به‌تازگی از ایران خارج شده و به سازمان پرافتخار مجاهدین خلق پیوسته‌ام. مرسی. مرسی. خیلی متشکر. آشنایی من با سازمان به دوران کودکی در دهه شصت برمی‌گردد. زمانی که راهروهای ترسناک زندان را برای ملاقات چند دقیقه‌ای با مادر عزیزم طی می‌کردم. ساعتها در گرما و سرما در صف ملاقات زندان به همراه مادربزرگم می‌ایستادم تا چند دقیقه از پشت یک توری یا هرازگاهی در یک اتاق در آغوش مادرم باشم. کم‌کم معنای کمبود دیگری را در زندگیم فهمیدم. آن چیزی که زندگیم کم داشت، پدر مهربان و قهرمانم بود. چرا که پدر برای من فقط عکسی بر روی دیوار و سنگ مزاری در قطعه‌ای دورافتاده در باغ بهشت شهر نهاوند بود. که هر پنجشنبه به دیدارش می‌رفتیم. از همان کودکی این سؤال در ذهنم بود که چرا پدرم نیست و چرا مادرم را باید در پشت میله‌های آهنی ببینم. پاسخ این سؤال را بعدها در ظلم و اختناق حکومت آخوندی و در آرمان و تفکر پدر و مادرم در هواداری از مجاهدین خلق یافتم. بارها و بارها این واقعه را از مادرم شنیده بودم که در آخرین ملاقات با پدرم در روز قبل از اعدامش می‌گفت به پدرت پیشنهاد همکاری با حکومت و در ازای آن برخورداری از زندگی و تخفیف از مجازات را داده بودند اما پدر و مادرم در اوج جوانی و سرشار از زندگی و عشق، راه مبارزه تا آخرین نفس را برگزیدند و مادرم با طیب خاطر و نهایت ایمان به پدرم گفته بود که بگذار پسرت هیچگاه در زندگی معنای پدر را نفهمد، اما حاضر نشو که صدها بچه در ایران در ظلم این جانیان یتیم باشند. به این ترتیب پدرم در اوج احساسات با انتخاب راه فدا و سرافرازی در مقابل دژحیم سر خم نکرد و فردای آن‌روز در سحرگاه دهم خرداد ۶۳ در کنار همرزمانش بدار آویخته شد. بعد از آن دایی عزیزم، پرویز گودرزی را در حالی که دوران محکومیتش در زندان همدان را سپری می‌کرد به همراه یارانش در تابستان خونین ۶۷ در یک جنایت تاریخی و ضدبشری به جوخه‌های اعدام سپردند. در سال ۹۱ به‌دلیل ارتباط با سازمان و فعالیتهای تبلیغی علیه نظام، توسط سپاه دستگیر شدم و در سلولهای انفرادی بند ۲الف زندان اوین بودم. بله، جنایتها و دجالگری رژیم آخوندی از ابتدای انقلاب ۵۷ در دوره‌های مختلف به اشکال گوناگون ادامه داشته و دارد. مطمئنم که با فراخوان تاریخی خواهر مریم و خونخواهی شهیدان و تشکیل هزار اشرف در جای جای میهن اشغال شده، سرنگونی حکومت آخوندی محقق خواهد شد و روز آزادی مردم ایران با «می‌توان و باید» خواهر مریم نزدیک خواهد بود. زنده باد رجوی، درود بر آزادی، پاینده باد ایران.

بازتاب گسترده کنفرانس بین‌المللی پاریس در رسانه‌های معتبر عربی و منطقه‌یی
اسکای نیوز: کنفرانس پاریس به ابتکار کمیته دموکراتیک فرانسوی ـ ایرانی برگزار شد که در آن اپوزیسیون سوریه و سیاستمداران عرب و پارلمانترهای فرانسوی و اروپایی شرکت کردند.
مریم رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران در سخنرانی خود در این کنفرانس گفت: «در تهران راه‌حلی جز با سرنگونی رژیم آخوندی وجود ندارد. این رژیم بسیاری از کشتارها را در داخل و خارج ایران مرتکب شده است».
خانم رجوی افزود: حرکتهای اعتراضی در ایران علیه رژیم آخوندی در پایتخت و در سایر شهرهای ایران افزایش یافته است.
مریم رجوی به حسابرسی از مقامهای رژیم ایران به‌خاطر جنایت هایشان علیه مردم ایران فراخوان داد و گفت: «دخالت رژیم ایران در سوریه و عراق منجر به وخامت اوضاع امنیتی در منطقه شده و در ظهور شبکه تروریستی داعش نقش داشته است».
تلویزیون اسکای نیوز در گزارش دیگری از این کنفرانس گفت:
در پاریس گردهمایی اپوزیسیون ایران برگزار شد و اقدامات قانونی و سیاسی مورد نظر برای محاکمه رژیم ایران در مقابل جنایتهایی که در ایران و سوریه مرتکب می‌شود مورد بحث قرار گرفت. در این گردهمایی مخالفان سوریه و سیاستمداران عرب و پارلمانترهای فرانسوی و اروپایی شرکت داشتند.
گزارشگر اسکای نیوز از محل برگزاری کنفرانس در گزارش خود گفت: اغلب کسانی که در این جمعیت شعار می‌دهند (جمعیت شعار اسقاط نظام را می‌دهند) زبان عربی را بلد نیستند ولی معنی این شعار را خوب می‌دانند. آنها بدین صورت تمایل شان برای تغییر رژیمی را نشان می‌دهند که ظلم های زیادی به آنها از جمله همسایگانشان، کرده است.
مریم رجوی گفت: همه باید بدانند که هر گونه راه‌حل برای پایان دادن به جنگ و از بین بردن کابوس داعش مشروط به متوقف کردن دخالتهای رژیم ایران در منطقه و به‌خصوص در سوریه است. همکاری با آخوندها برای مقابله با داعش یک فاجعه است.
… پارلمانترها و مسئولان سابق غرب و عرب به شاهدان جوانی گوش دادند که از ایران آمده بودند، جوانانی که سالها به اتهام عقیده و مخالفت‌شان با رژیم در زندانهای ایران بودند یکی از این جوانان شبنم مددزاده است که در دانشگاه دستگیر شده و پنج سال زندانی و شکنجه شده و رژیم ایران در مقابل چشمان او، برادرش را شکنجه کرده است.
شبنم مددزاده گفت: به اتمام عقیده‌ام مرا دستگیر کردند و سالها زیر شکنجه فیزیکی و روانی بودم و چهره واقعی رژیم را شناختم و تصمیم گرفتم که صدای زندانیان باشم.
گزارشگر تلویزیون اسکای نیوز در ادامه گزارش خود پس از نمایش تصاویری از رنج کودکان سوری گفت: اشکهای این زن بعد از پخش ترانه‌یی درباره کودکان سوریه که سکوت جامعه جهانی را محکوم می‌کردند سرازیر شده است. در این سالن سوریه نیز بی‌ نصیب نمانده است و سوریه و یمن نمونه‌یی آشکار از دخالت ایران در کشورهای منطقه می‌باشند.
سازمان دهندگان این گردهمایی می‌گویند این فریادی برای عدالت خواهی است و خواستار محاکمه بین‌المللی مقامات رژیم ایران هستند که اعدام مخالفان‌شان در ایران را ادامه می‌دهند و در سوریه دست به جنایت ضدبشری می‌زنند.
تلویزیون اورینت: با ابتکارعمل کمیته فرانسوی دموکراسی برای ایران و با همکاری کمیته حقوق‌بشر در ایران، یک کنفرانس بین‌المللی در پاریس برگزار شد و خواستار متوقف شدن نقض حقوق‌بشر در ایران و احاله پرونده اعدامها به دادگاه جنایی بین‌المللی شدند.
مریم رجوی رئیس‌جمهور اپوزیسیون ایران خواستار برداشتن مصونیت از رژیم آخوندی و محاکمه آن به‌دلیل ارتکاب جنایت علیه بشریت در ایران و سوریه شد. وی خاطرنشان کرد که فروپاشی این رژیم و ناتوانیش در کنترل جامعه بعد از گسترش اعتراضات مردمی در داخل و خارج روشن شده است به‌خصوص بعد از شکست توافق اتمی که تاثیراتش در پهنه سیاسی و اقتصادی بارز شده است.
طاهر بومدرا از سخنرانان این کنفرانس گفت: آنچه در ایران گذشته خارج از کادر دادگاه بین‌المللی است پرونده رژیم ایران باید به شورای امنیت و سپس به دادگاه احاله داده شود.
تلویزیون اورینت در گزارش دیگری از این کنفرانس گفت: مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران همبستگی کاملش با مردم سوریه در پایداریش علیه رژیم اسد و رژیم ایران را اعلام کرد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - جلسه ۲۶ نوامبر در پاریس

 جلسه ۲۶ نوامبر در پاریس


روز شنبه 26 نوامبر جلسه یی با عنوان «فراخوان به عدالت، محاكمه عاملان جنايت عليه بشريت در ايران و سوریه» در حضور خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران و با شرکت شماری از شخصیتهای سیاسی و حقوقدانان برجسته فرانسوي و اروپايي و نمايندگان كشورهاي منطقه و شماری از مسئولان اپوزيسيون سوريه در سالن موتواليته پاريس برگزار شد.
در این جلسه علاوه بر شخصيتهاي كشورهاي مختلف، شماری از زندانیان سیاسی از بند رسته و جوانان و نیروهای مجاهدین در داخل کشور که به تازگی ایران را ترک کرده اند، شركت داشته و تجربیات و مشاهدات خود از سرکوب فراگیر در سراسر ایران و فعالیتهای مجاهدین در داخل کشور را بیان کردند. خانم شبنم مدد زاده كه مدت 5سال را درزندان گذارنده و از چهره هاي برجسته دانشجويي ايران مي باشد. جزو سخنرانان اين جلسه بود.
همچنين نمایشگاهی از تصاویر شهیدان 30هزار زندانی سیاسی قتل عام شده در سال 67 نیز مورد استقبال شرکت کنندگان در جلسه قرار گرفت.
خانم رجوي در سخنراني خود به 16 سال سياست غلط آمريكا كه براي مردم ايران فاجعه بار بوده است؛ اشاره كرد و  گفت مردم و مقاومت ایران و ملتهای منطقه انتظار دارند که در سیاست آمریکا تجدید نظر شود.
خانم رجوی گفت امروز آخوندها قادر نیستند مثل گذشته کنترل‌ تمام عیار بر باندهای درونی خود و بر اعتراضهای اجتماعی اعمال کنند. ولایت فقیه امروز از هر نظر در بن‌بست است. و تاكيد كرد كه امروز بيش از هرروز ديگر در برابر مردم و مقاومت ایران، راه تغيير رژيم هموار تر شده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - فراخوان فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی اعتصابی و بیمار

 فراخوان فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی اعتصابی و بیمار


مقاومت ایران عموم ارگانها و مراجع بین‌المللی حقوق‌بشر را به اقدامی فوری و مؤثر برای نجات جان زندانیان سیاسی که بر اثر اعتصاب‌غذا یا ابتلا به بیماریهای حاد در شرایط وخیمی به‌سر می‌برند، فرامی‌خواند. مسئولیت هر گونه ضایعه که متوجه این زندانیان شود متوجه نظام جلادان حاکم بر ایران است که زندانیان را حتی از حقوق به‌رسمیت شناخته شده در قوانین همین رژیم سرکوبگر و قرون‌وسطایی نیز محروم می‌کند و از این طریق درصدد درهم شکستن مقاومت آنها است.
-آرش صادقی 37ساله در سی وهشتمین روز اعتصاب‌غذا در وضعیت بحرانی به‌سر می‌برد. او که از زندانیان بند ۸ زندان اوین است با افت شدید فشار خون و تنگی نفس و مشکلات کلیوی و گوارشی روبه‌رو است. با وجود این‌که وی تا به‌حال بارها دچار بیهوشی شده و خون بالا آورده، دژخیمان به‌منظور تحقیر و اعمال فشار بیشتر به او انتقالش به بیمارستان را منوط به زدن دست‌بند و پابند به دست و پایش کرده‌اند. آقای صادقی که دانشجوی فوق‌لیسانس رشته فلسفه دانشگاه علامه بود به‌خاطر فعالیتهای دانشجویی از تحصیل محروم و در فاصله سالهای 88 تا 93 بارها دستگیر شد. او به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۱۹ سال حبس محکوم شده است. همسر وی گلرخ ایرایی نیز به اتهام توهین به «رهبری و نظام» منحوس ولایت فقیه به‌طور غیابی محاکمه شده و به شش سال زندان محکوم شده و اکنون در بند زنان زندان اوین به‌سر می‌برد.
-حال مرتضی مرادپور نیز به‌دنبال 37روز اعتصاب‌غذا رو به وخامت نهاده است. او از ضعف شدید و تپش قلب و درد شدید کلیه رنج می‌برد. شکنجه‌گران وی را از آب کافی برای نوشیدن و آب برای استحمام نیز محروم کرده‌اند و با وجود سرمای فوق‌العاده هوا از خانواده‌اش حتی لباس گرم هم قبول نمی‌کنند. آقای مراد پور در اعتراض به ادامه بازداشت خود دست به اعتصاب‌غذا زده است. او محروم از یک روند عادلانه قضایی توسط بیدادگاههای آخوندی به «اجتماع و تبانی... علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام» متهم و به سه سال زندان محکوم است.
-وحید صیادی نصیری در بند مخوف قرنطینه اوین بر اثر 46روز اعتصاب‌غذا بیش از 20کیلو از وزن خود را از دست داده است. او در اعتراض به 14ماه بلاتکلیفی و عدم رسیدگی به پرونده‌اش دست به اعتصاب‌غذا زده است. وحید صیادی در مهر ۹۴ دستگیر و به‌خاطر فعالیت در فضای اینترنت به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات و رهبری» این رژیم سرکوبگر متهم و به هشت سال زندان محکوم شد.
فؤاد رضا زاده از زندانیان سیاسی اهل سنت در زندان گوهردشت کرج، از روز 2آذر در اعتراض به شرایط وخامت‌بار زندان و جلوگیری دژخیمان از شرکت وی در مراسم خاکسپاری پدرش دست به اعتصاب‌غذا زده است. او در سال 92 دستگیر شد و پس از 40روز تحمل شکنجه‌های جسمی و روحی در زندان اطلاعات ارومیه در بیدادگاههای آخوندی به شش سال زندان محکوم گردید.
در همین حال سلیمان پیروتی یکی دیگر از زندانیان اهل سنت در زندان گوهردشت در اثر محرومیت از رسیدگیهای پزشکی نیمی از بدنش فلج شده و قدرت تکلم خود را به‌طور نسبی از دست داده است. او هفته گذشته پس از دومین سکته قلبی و بدون اتمام روند درمانیش از بیمارستان به زندان برگردانده شد و در زندان نیز از دسترسی به کمترین امکانات و رسیدگیهای پزشکی محروم است.
فشار بر زندانی سیاسی آیت‌الله کاظمینی بروجردی نیز شدت یافته است. او بر اثر کمبود وسایل گرمایشی در فصل سرما تحت فشار طاقت‌فرسایی قرار دارد و با وجود ابتلا به انواع بیماریهای حاد در سلولی سرد و نمور نگهداری می‌شود و از دسترسی به دارو و درمان محروم است. آب حمام بند ویژه موسوم به «روحانیت» در زندان اوین سرد است. این همه اهرمهایی برای اعمال فشار بیشتر بر زندانیان است.
 دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
10آذر 1395 (30نوامبر2016)



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۹ آذر ۱۳۹۵

#ایران - در گذر تاریخ ... ۹ آذر ۱۳۴۱ سازش دربار و آخوندها علیه حقوق زنان

در گذر تاریخ ...
۹ آذر ۱۳۴۱
سازش دربار و آخوندها علیه حقوق زنان


روز نهم آذر سال 1341 دربار شاه اعلام کرد که به خواست روحانیون، مصوبه مشارکت زنان در انجمن های شهر و شهرستان لغو شد. یکی از آخوندهایی که به شدت علیه حقوق زنان یقه درانی می کرد خمینی دجال بود و از خواسته های اصلیش خانه نشین کردن زنان بود.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - اخلال در شبکه‌های اجتماعی در آستانه روز دانشجو

 اخلال در شبکه‌های اجتماعی در آستانه روز دانشجو


رژیم آخوندی اقدامهای سرکوبگرانه خود را در آستانه 16آذر روز دانشجو شدت بخشیده و در شبکه‌های اجتماعی اخلال به‌وجود آورده است.
بنا‌ به گزارشهای دریافتی طی روزهای شنبه و یکشنبه ۶ و۷ آذرماه اختلالات شدید در اینترنت باعث از دسترس خارج شدن بسیاری از مراکز اطلاعات داخلی و همچنین مشکلات عدیده در بارگذاری محتوای خارج از ایران شده است.
اینترنت ایرانسل در بسیاری از مناطق به‌طور کامل قطع شد، بسیاری از مراکز اطلاعات از جمله پارس آنلاین، افرانت، فن آوا، شاتل، هاست ایران، فناپ و رسپینا با اختلال شدید مواجه شده‌اند.
روز دوشنبه کل سیستم دیتای ایرانسل برای ساعتها مختل شد. سیستم دیتای بانک ملی و ملت و پاسارگاد از دسترس خارج شد. اینترنت اکثر پشتیبانی کننده‌های اینترنتی قطع شد و دسترسی مردم به بسیاری از مراکز اطلاعات داخلی مختل شد.
در میان مردم علت اختلالات اینترنتی را ترس رژیم آخوندی از انتشار اخبار اعتراضات دانشجویی و ارتباطات شبکه‌های اجتماعی دانشجویی و مردمی در آستانه روز دانشجو عنوان کرده‌اند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - پیام زندانی سیاسی سابق علی اکبر نیکبخت به‌مناسبت حکم ۲۱سال زندان احمد منتظری

 پیام زندانی سیاسی سابق علی اکبر نیکبخت به‌مناسبت حکم ۲۱سال زندان احمد منتظری


علی اکبر نیکبخت از زندانیان سابق شهر گلپایگان در واکنش به حکم 21 سال زندان آقای احمد منتظری طی پیامی گفت: «با خبر شدم بیدادگاه ویژه‌ی روحانیت، جناب آقای احمد منتظری فرزند ارشد مرحوم آیت‌الله منتظری را به ۲۱ سال حبس محکوم‌ کرده و پس از آن خلع لباس و نیز با تزویری ویژه که خصیصه‌ی بارز این‌گونه دادگاههاست، بخشی از حکم را به‌خاطر برادر شهیدش بخشیده‌اند و باز منتی نهاده‌اند بر جناب منتظری که اگر می‌خواستیم می‌بایست ۲۱ سال را زندان بروی به‌خاطر پدرت و حال بیا و ۶ سال برو به‌خاطر برادرت! شیادی و بی‌صفتی حاکمیت را بسیار مشاهده کردم و شنیده‌ام، اما این‌که فرزندی را به‌خاطر صدای پدر مرحومش ۲۱ سال محکوم کنند و بعد به‌خاطر برادر مرحومش اندکی از آن بکاهند تقریباً نوبر است. از اینها گذشته مگر احمد منتظری چه کرده است؟
احمد منتظری فریاد ۳۳ هزار انسانی شده که حاکمیت در یک نسل‌کشی آشکار آنها را به گورهای جمعی سپرده است و هم‌اکنون نیز به این جنایت ضدبشری افتخار می‌کند و می‌بالد که «حکم خدا را اجرا کرده‌ایم». یقینا آقای احمد منتظری فرزند پدری است که نزدیک به ۱۵ سال حبس در زندان شاه را و پس از آن سالیان سال حبس خانگی را در رژیم جمهوری اسلامی تحمل کرد و در انتها حاضر نشد وجدانش را فدای مطامع قدرت پرستان کند و از حق گفت و نخواست نامش آلوده به جنایت و ننگ جمهوری اسلامی باشد.
پس فرزند چنین پدری را از زندان ترساندن ابلهی‌ست و بلاهت بیشتر از آن منت نهادن بر وی است: که حال این قدر حبس به‌خاطر برادر شهیدت بخشیده می‌شود، گو این‌که همگان فراموش کرده باشند چه بلایی بر سر بیت آقای منتظری رفته و می‌رود. در هر حال آنچه باقی مانده است لعنت و نفرین ابدی بر آمر و عاملان کشتار ۶۷ است و رحمت و درود بر روح آیت‌الله منتظری و همین توشه ایست بس با برکت هم برای دنیا و هم آخرت بیتشان.
این‌جانب ضمن محکوم کردن عمل ننگین حاکمیت در دادگاهی کردن و محاکمه و صدور حکم ۲۱ سال حبس برای جناب احمد منتظری، از عموم مردم ایران می‌خواهم‌ با حضور در بیت آیت‌الله منتظری و یا هر شیوه‌ی دیگری که خود صلاح می‌دانند از این خانواده‌ی مقاوم و ظلم ستیز اعلام حمایت کنند و اجازه ندهند حاکمیت آسیبی به ایشان وارد نماید. خصوصاً مردم قهرمان اصفهان در این مهم پیش قدم باشند و مراتب قدردانی از بیت ان عالم فقید را به جا بیاورند».
علی اکبر نیکبخت ۹۵/۹/۸



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - بیانیه حمایت زندانی سیاسی علی معزی از احمد منتظری

 بیانیه حمایت زندانی سیاسی علی معزی از احمد منتظری


زندانی سیاسی علی معزی پدر دو مجاهد اشرفی در مورد حکم صادره علیه آقای احمد منتظری از زندان گوهردشت کرج، بیانیه‌یی منتشر کرد. در این بیانیه آمده است.
«بسم الله الرحمن الرحیم.
محکمه ویژه روحانیت فرزند برومند آیت‌الله منتظری را به جرم این‌که باقیات صالحاتی از خود بر جا گذاشته و دعای خیر و اجر اخروی بیشتر برای پدرشان خریده‌اند به حبس سنگین محکوم نموده است.
به یاد می‌آوریم که در همان سالهای اولیه پس از انقلاب در دهه شصت، مقدار زیادی از طلاب و روحانیان ترقی خواه و انقلابی به زندان افتادند و حدود سی، چهل نفر هم اعدام شدند از جمله شهیدان، نصرالله مظهری، ابوالحسن صادقی، علی درزی و آیت‌الله آشوری هم که در سال 59 اول تهدید و بعد هم دستگیر و زندانی شد و در زندان بود تا این‌که با شروع اعدامها، ایشان هم اعدام شد. همچنین بود مرگ مشکوک آیت‌الله لاهوتی. تعدادی از مراجع هم از جمله آیت‌الله قمی و آیت‌الله شریعتمداری که هر یک به‌دلیلی در حصر خانگی بودند و حصر آیت‌الله منتظری هم که جایگاه و موضع خاص خود را داشت. آیت‌الله گلزاده غفوری هم خانه‌نشین شده و خودش را خلع لباس کرده بود و می‌گفت که ننگش می‌آید که این لباس را بپوشد، و موارد دیگر مانند آیت‌الله عالمی و... .
به این ترتیب رگه‌هایی از مردمی بودن و آزادیخواهی که در روحانیت بود، بعد از انقلاب قلع و قمع شد.
هم چون عرصه‌های دیگر اقتصادی و بازار و تولید گرفته تا دانشگاه و فرهنگ و هنر که آن همه به تباهی و ابتذال کشیده شدند. بسا می‌شود این سؤال را کرد که در این سی و چند سال که رژیم ولایت‌فقیه بر سر کار است، چرا این حوزه‌های دینی با همان معیارهای سنتی خودشان هم که شده نتوانسته‌اند طی این سالیان یک فقیه در حد آقای منتظری، یک رجال در حد آقای مرعشی، یک مفسر یا فیلسوف در حد علامه طباطبایی و محمد تقی جعفری، یک حدیث شناس و امثال آن... بیرون بدهد؟
آیا حوزه مْرده است؟!
همین حوزه قبل از انقلاب هر از چندی مواضعی ضد ظلم می‌گرفت، اعتراضی می‌شد درس مراجع تعطیل می‌گردید و اعلامیه یا قطعنامه‌ای صادر می‌شد و بعد هم بازار را می‌بستند. اما حالا چه شده که این همه ظلم و جنایت و فساد از در و دیوار حاکمیت آنهم به‌نام اسلام می‌بارد ولی صدایی از حوزه در نمی‌آید؟!.. آیا حوزه مرده است؟ ، یاحوزه ایکه رؤسایش جیره‌خوار و بودجه گیر حکومت باشند بهتر از این نمی‌شود.
در همین حوزه‌های دینی بسیارند که تئوری ولایت‌فقیه را قبول ندارند، ولی دم نمی‌زنند!
آخر چگونه می‌شود به معاد اعتقاد داشت، اما صف خود را از ظالمان جدا نکرد و در کنار مردم ستم دیده قرار نگرفت؟ مگر خداوند از آگاهان پیمان نگرفته است؟
اقدام و عمل صالح حاج احمد آقای منتظری باعث شد که تا حدودی چهره واقعی امام جنایتکاران آشکار شود و سندی هر چند مختصر و محدود از فاجعه نسل‌کشی و قتل‌عام تابستان 67 برای بی‌خبران رو شود.
اجرشان محفوظ باد. بگذار تا قوه قضاییه فاسد و مفسد به خیال خود قدرت‌نمایی پهلوان پنبه‌های رژیمش را به رخ بکشد.
آیا از اهل لباس هستند کسانی که به این‌گونه احکام اعتراض و آن را محکوم کنند؟
زندان گوهردشت کرج- علی معزی
۸آذر۱۳۹۵



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نامه زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی به نهادهای بین‌المللی حقوق‌بشر

 نامه زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی به نهادهای بین‌المللی حقوق‌بشر


زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی طی نامه‌یی به همسرش آرش صادقی و نهادهای بین‌المللی از اعتصاب‌غذای او حمایت کرد.
زندانی سیاسی آرش صادقی که از سی و هفت روز پیش در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و دستگیری همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی در اعتصاب‌غذا به‌سر می‌برد در شرایط وخیمی است.
گلرخ ابراهیمی در شروع نامه‌اش خطاب به همسر زندانیش نوشته ”آزادگان، سرفرازان تاریخ اند و آن‌چیزی که هرگز به بند کشیده نمی‌شود آزادگی‌ست.
می‌دانم بی‌عدالتی‌ای که در حق‌مان روا شده را با در دست گرفتن جانت فریاد می‌کنی. فردایی که بی‌تاب آمدنش هستیم از راه خواهد رسید.
باید بمانی تا طلوع صبح آزادی را در کنار پرچم افراشته‌اش، به شوق نظاره کنیم“.
وی در ادامه نامه با خطاب قرار دادن نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق‌بشر ضمن شرح بی‌عدالتی و ظلم حاکمان می‌نویسد ”با وجود گذشت بیش از یک ماه از اعتصاب‌غذای همسرم آرش صادقی و به‌رغم وخامت حال ایشان که چندین بار دچار خونریزی معده شده و طبق اعلام بهداری زندان فشارش ۸ روی ۴ است، هم‌چنان بدون واکنشی از جانب مسئولان و بدون پیگیری خاصی رها شده است.
اعتراض همسرم به روند پروند سازی‌هایی است که در مورد بازداشت من در ۲-الف سپاه توسط بازجویان قرارگاه ثارالله انجام گرفته است. پرونده وهم انگیزی که هدف از تشکیل آن تحت فشار قرار دادن همسرم بوده و بدون هیچ‌گونه ادله و مستنداتی تشکیل و منجر به ۶ سال حکم برای من گردید“.
در این روزها که همسرم به‌شدت دچار افت فشار شده و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند، مسئولیت جان و سلامت وی به عهده رئیس قوه قضاییه و دادستانی کل کشور و ارگان بازداشت کننده (سپاه) است.
از کلیه نهادهای حقوق‌بشری تقاضامندم در برابر مرگ خاموش همسرم واکنش نشان داده و مانع از بروز اتفاقی بی‌بازگشت شوند“.
گلرخ ابراهیمی ایرایی (همسر آرش صادقی)



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - فراخوان به مجامع بین‌المللی برای تأمین امنیت احمد منتظری و ممانعت از زندانی شدن وی

فراخوان به مجامع بین‌المللی برای تأمین امنیت احمد منتظری و ممانعت از زندانی شدن وی


هراس رژیم آخوندی از افشای جزییات قتل‌عام 67 و جنبش دادخواهی شهیدان
بیدادگاه ویژه روحانیت در قم طی یک حکم ظالمانه احمد منتظری را به‌خاطر انتشار فایل صوتی سخنان آقای منتظری، خطاب به مجریان قتل‌عام سال 1367 به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، «انتشار فایل صوتی دارای طبقه‌بندی سری» و «تبلیغ علیه نظام» به 21سال زندان تعزیری و خلع لباس محکوم نمود. حکم می‌افزاید «با احصاء میانگین حداقل و حداکثر مجازاتها» فقط ٦ سال زندان اجرا می‌گردد و خلع لباس به مدت 3سال تعلیق می‌شود.
مقاومت ایران این حکم ظالمانه را قویاً محکوم کرده و خواستار دخالت فوری و قاطع مجامع بین‌المللی برای تأمین امنیت احمد منتظری و ممانعت از زندانی شدن وی است.
این حکم که به دستور خامنه‌ای صادر شده تنها هراس رژیم آخوندی از افشای ابعاد قتل‌عام 1367 و وحشت آن را از جنبش دادخواهی شهیدان برملا می‌کند. هم‌چنانکه این اتهامهای مسخره یک اعتراف تلویحی از سوی مراجع رسمی حکومتی به صحت مطالب این فایل صوتی است.
خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران در جلسه بین‌المللی 26نوامبر در پاریس خاطرنشان نمود «این دادخواهی، اساس استبداد مذهبی را هدف قرار داده است و به همین خاطر رژیم ولایت فقیه در برابر آن شکننده است».
فایل صوتی منتشر شده حاوی اظهارات آقای منتظری، جانشین وقت خمینی، در روز 24مرداد 1367 با «کمیته مرگ» تهران متشکل از حسینعلی نیری (قاضی شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (جانشین دادستان) و مصطفی ‌پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات) است. در این نوار، آقای منتظری ابعاد جدیدی از این جنایت را که از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی است برملا می‌کند.
پور محمدی که وزیر دادگستری روحانی است، پس از افشای فایل صوتی گفت: «افتخار می‌کنیم دستور خدا را درباره منافقین اجرا کردیم». رئیسی نایب‌رئیس خبرگان آخوندی است و به‌تازگی توسط خامنه‌ای به‌عنوان رئیس آستان قدس رضوی (یکی از بزرگترین مجموعه‌های اقتصادی کل ایران) منصوب شد. نیری نیز ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات را به عهده دارد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
8آذر1395 (28نوامبر2016)



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۷ آذر ۱۳۹۵

#ایران - زنان زندانی اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی منع خشونت علیه زنان در زندان اوین کردند

 زنان زندانی اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی منع خشونت علیه زنان در زندان اوین کردند


زندانیان سیاسی زن در زندان اوین در روز ششم آذر ماه با برگزاری مراسمی روز جهانی منع خشونت علیه زنان را گرامی داشتند.
آنان پیرامون چالشهای پیش رو و راه‌کارها در این زمینه و تلاش برای مبارزه علیه همه اشکال خشونت بر زنان به بحث و گفتگو پرداختند.
خاطر نشان می‌شود که شورای عمومی سازمان ملل‌متحد در 17اکتبر 1999 نامگذاری این روز را به‌عنوان روزی جهانی تصویب کرد، روزی که به‌خاطر قتل سه خواهر میرابال (فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن) انتخاب شده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - سمینار در مجلس سنای ایتالیا، علیه موج اعدامها در ایران

سمینار در مجلس سنای ایتالیا، علیه موج اعدامها در ایران


سخنرانان سمینار در مجلس سنای ایتالیا، که در پنل‌های مختلف برگزار شد مماشات و معاملات اقتصادی با رژیم رکوردار اعدام در جهان را رد کردند و خواهان برخورد قاطع برای مقابله با موج اعدامها و دخالت‌های تروریستی این رژیم شدند.در شروع این سمینار، سناتور لوچو مالان عضو هیأت‌رئیسه سنای ایتالیا ضمن خوشامدگویی به حاضران، گفت: به‌دنبال فراخوان سفیر جولیو ترتزی ما تصمیم به برگزاری این جلسه گرفتیم، ما شاهد اختناق و سرکوب هر چه بیشتر در ایران هستیم. مخالفان سیاسی، پیروان سایر مذاهب و قومیتها، زنان و جوانان مورد سرکوب قرار می‌گیرند و مسیحیان به‌خاطر عقایدشان شلاق می‌خورند و با آنها بدرفتاری می‌شود. وضعیت حقوق‌بشر در ایران رو به وخامت گذاشته و این شایسته کشور ما نیست که از نمایندگان چنین رژیمی استقبال کند و خوشحالم که سنای ایتالیا به فراخوان ما پاسخ داد.
جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا در سخنان خود در این سمینار، گفت: در این سالن شخصیتهای سیاسی و نیز سفرای بعضی از کشورها را داریم. خیلی از پارلمانترهای ما در پارلمان صدای خود را علیه مراوده با رژیم ایران که ثبات سیاسی و اقتصادی ندارد. بلند کرده‌اند. انتخابات آمریکا نیز اینرا ثابت کرد و دولتمردان جدید برخلاف اوباما به این رژیم بی‌اعتماد هستند. توافق اتمی نیز نتوانست اعتماد جهان را جلب کند.
جولیو ترتزی در ادامه سخنرانی‌اش افزود: بخش عمده اقتصاد ایران تحت مدیریت پاسداران است و این نمی‌تواند برای کشور ما مثبت باشد. در حالی که بانکهای جهانی به این رژیم اعتبار نمی‌دهند، شرکتها و بانکهای ما باید این مسائل را جدی بگیرند. بانکهای جهانی به‌خاطر تحریم‌ها، رابطه‌یی با این رژیم ندارند و آنهایی که آن‌را نقض کردند و وارد داد و ستد با این رژیم شدند، جریمه‌های سنگینی پرداختند و بایستی به این توجه کرد.»
دانیله کاپتزنو عضو کمیسیون مالی پارلمان ایتالیا که ریاست یکی از پنل‌های این سمینار را برعهده داشت، در سخنان خود، گفت: ما از دموکراسی، آزادی و حقوق‌بشر دفاع می‌کنیم؛ اما وقتی به حکومتی مثل (رژیم) ایران می‌رسد که همه اینها را نقض می‌کند سکوت می‌کنیم. وی تأکید کرد که باید به این سکوت در قبال نقض حقوق‌بشر در ایران خاتمه داد.
سپس پیام رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت به سیمنار در مجلس سنای ایتالیا، توسط دانیله کاپتزنو قرائت شد.
خانم مریم رجوی در پیام خود بحرانهای گریبانگیر حکومت آخوندی را برشمرد و تأکید کرد که رژیم دچار یک بی‌ثباتی چند وجهی است.
وی بحران اقتصادی، مشارکت در کشتار مردم سوریه و صدور تروریسم به عراق و یمن و تشدید مخاصمات باندهای درونی رژیم را از سه نشانه همین بی‌ثباتی دانست و سپس، افزود: « اما چهارمین بی‌ثباتی ناشی از محاصره رژیم حاکم توسط نارضایتی‌های اجتماعی است که روزانه با تظاهرات و گردهمایی‌های بی‌وقفه کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر مردم ابراز می‌شود.
آخوندها برای مهار اعتراضها بی‌وقفه در حال حلق‌آویز کردن زندانیانند. در چنین اوضاعی، تجارت با آخوندها:
اولاً مردم ایران را از نظر اقتصادی فقیرتر و از نظر سیاسی بیشتر تحت سرکوب قرار می‌دهد زیرا باعث تقویت سپاه پاسداران می‌شود.
ثانیاً باعث تشدید جنگ‌افروزی آخوندها در خاورمیانه و ناامن کردن کل دنیا به‌ویژه اروپا است.
ثالثاً ، از نظر مالی و اقتصادی نیز بی‌آینده است».
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در پایان پیام خود، تأکید کرد: «سیاست صحیح و آینده‌نگرانه این است که جامعه جهانی به‌ویژه دولتهای غرب از رژیم ایران که سرچشمه بی‌ثباتی و جنگ‌افروزی است فاصله بگیرند و مقاومت مردم ایران برای آزادی و دموکراسی را به‌رسمیت بشناسند».
در سیمنار مجلس سنای ایتالیا الیزابتا زامپاروتی از مسئولان انجمن به قابیل دست نزنید در سخنرانی خود درباره قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی توسط رژیم آخوندی در سال 67، گفت: بسیاری از مقام‌هایی که در آن دوران در کشتار زندانیان دست داشته‌اند اکنون در حاکمیت هستند؛ از جمله پورمحمدی وزیر دادگستری روحانی که عضو هیأت مرگ بود؛ (همان هیأتی) که در سال 67 حکم اعدام 30هزار زندانی سیاسی را که اکثرشان از سازمان مجاهدین خلق ایران بودند به‌اجرا گذاشت.
الیزابتا زامپاروتی همچنین تأکید کرد که مسأله نقض حقوق‌بشر در ایران برای ما جایگاه ویژه‌یی دارد. انجمن به قابیل دست نزنید طی فراخوانی از... رئیس عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواسته است که مسأله نقض حقوق‌بشر در ایران به‌طور عام و موضوع اعدامها به‌طور خاص، در کانون مذاکرات این اتحادیه با (رژیم) ایران قرار گیرد... (در دوران) روحانی تعداد اعدامها دست‌کم به 2615 مورد رسیده و هم‌چنان رو به افزایش است؛ البته آمار واقعی بیشتر از اینهاست. چرا که بسیاری از اخبار رسانه‌یی نمی‌شود.
سناتور آنا چینزیا بونفریسکو عضو کمیسیون مالی سنای ایتالیا در سخنان خود تأکید کرد که نباید با حکومتی که مستمراً قوانین را زیر پا می‌گذارد و حقوق‌بشر را نقض می‌کند رابطه برقرار کنیم.
وی سپس به نقش زنان در تحقق تغییر در ایران و همچنین سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیض‌آمیز رژیم علیه آنان اشاره کرد، و افزود: ما هم‌چنان به فعالیت‌هایمان برای حقوق‌بشر و حقوق زنان در ایران ادامه خواهیم داد؛ نباید تجارت را بر حقوق‌بشر ارجح شمرد و زنان ایتالیایی بایستی در کنار زنان ایرانی برای آزادی و دموکراسی قرار گیرند.
سخنران دیگر این سمینار آنتونیو استانگو رئیس لیگ حقوق‌بشر ایتالیا به وجوهی از تاریخچه حکومت ولایت‌فقیه در ایران پرداخت و سپس، گفت: در ایران چیزی به‌نام انتخابات وجود ندارد و (اینها) فقط جنگ بین جناح‌های حاکمیت است... خمینی از روزی که این حکومت را بنا نهاد رویای امپراطوری اسلامی را در سر داشت... ولی‌فقیه می‌خواهد سیستم و قدرت خودش را به خارج از مرزها منتقل کند و به همین دلیل به تروریسم متوسل می‌شود و از این حربه استفاده میکند تا منطقه را به آشوب بکشد.
در بخش دیگری از سمینار سنای ایتالیا پرفسور رانیری راتزانته استاد حقوق ضد پولشویی به موضوع پولشویی توسط رژیم آخوندی پرداخت و توضیح داد که چگونه رژیم در روابط تجاری با کشورها، در داخل خاک خود به پولشویی مشغول است و این چنین اهداف تجاری‌اش را دنبال می‌کند.
پرفسور دانیله کاویلیا Daniele Caviglia استاد تاریخ روابط بین‌الملل دانشگاه ایتالیا نیز در سخنرانی‌اش، استمرار دخالتهای حکومت آخوندی در منطقه و تلاش‌های رژیم برای گسترش این دخالتها را مورد توجه قرار داد.
در این سمینار دکتر لوچانو تیرینانزی مدیر مسئول مجله ژئوپلتیکی گفت: در ایران افرادی در حاکمیت هستند که... یکی از اهداف و ویژگی‌شان جنگ‌طلبی است. آنها برای حمایت از صدور تروریسم و عملیات تروریستی نیاز به پول دارند؛ پولی که از طرف... هیأت حاکمه... تأمین می‌شود.
دکتر آئورلیو مانکوزو در سخنان خود با رد چشم‌پوشی از جنایات حکومت آخوندی به بهانه معاملات تجاری با این رژیم گفت که اعدامها و سرکوب گسترده در ایران به‌طور خاص (در قبال) مخالفان سیاسی و زنان هم‌چنان جریان دارد... این رژیم ربطی به اسلام ندارد... آنها برای اعمال اختناق از اسلام سوء‌استفاده می‌کنند. در ایران شکنجه، اعدام و تبعیض جنسی رو به افزایش است و در دوران روحانی اعمال ضدبشری متوقف نشده است.
در ادامه این جلسه دکتر فیصل المحمد رئیس انجمن سوریه آزاد و دموکراتیک در ایتالیا، طی سخنانی به هم‌دستی رژیم آخوندی در کشتار مردم سوریه و حضور گسترده عوامل اعزامی خامنه‌ای در این کشور اشاره کرد، و گفت: طی این سال‌ها بیش از 600هزار نفر از مردم سوریه کشته و 10 میلیون نفر از خانه‌های خود آواره شده‌اند؛ بیش از 5 میلیون مهاجر وجود دارد و فردا با یک بحران و فاجعه بزرگ پناهندگان روبه‌رو خواهیم بود.
دکتر انریکو واندینی نیز در این سیمنار، گفت: رژیم ایران با صرف میلیاردها دلار به کمک بشار اسد شتافته و در قتل مردم سوریه شریک است... مقامات (رژیم) ایران بارها تأکید کرده‌اند که سوریه استان 35ام ایران است؛ به همین دلیل پر واضح است که حفظ (رژیم) اسد برای آنها امری بنیادی است. وی تأکید کرد که برای مقابله با دخالتهای رژیم در سوریه، بایستی منابع مالی آن‌را قطع کرد؛ زیرا این رژیم با کمک مالی به تروریسم، به اقداماتش در سوریه ادامه می‌دهد و اگر روابط تجاری خود را با آن قطع کنیم و مانع رسیدن پول به‌دست این رژیم بشویم در تأمین مالی تروریسم با مشکل روبه‌رو خواهد شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 7آذر1360 -28نوامبر1981 خودسوزی یک زن فداکار ایتالیایی در اعتراض به ‌اعدام نوجوانان به دست رژیم آخوندی

در گذر تاریخ ...
7آذر1360 -28نوامبر1981
خودسوزی یک زن فداکار ایتالیایی در اعتراض به ‌اعدام نوجوانان به دست رژیم آخوندی


یک بانوی فداکار ایتالیایی به ‌نام آمادالفونو در اعتراض به‌اعدام کودکان و نوجوانان در زندانهای خمینی در ایتالیا دست به‌خودسوزی زد.
رسوایی اعدام کودکان و نوجوانان مجاهدین،به دست رژیم خمینی باعث محکومیتهای شدیدی توسط مجامع حقوق بشری و دفتر سازمان ملل در ایتالیاشده بود.

آمادالفونو بانوی فداکار ایتالیایی


آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... ۷ آذر ۱۳۷۷ در گذشت حمید مصدق شاعر معاصر و وکیل ایرانی

 در گذر تاریخ ...
۷ آذر ۱۳۷۷
در گذشت حمید مصدق شاعر معاصر و وکیل ایرانی


حمیـد مصـدق سراینده« منظومه آبی، خاکستری، سیاه»، روز شنبه 7آذر سال 1377در پنجاه‌و‌نهمین سال زندگیش بر اثر سکته در یکی از بیمارستانهای تهران دارفانی را وداع گفت.
 او شاعری بود که میان شاعران دهه 40 و 50 جایگاه شناخته‌شده‌یی دارد.
 منظومه بلند آبی، خاکستری، سیاه معروفترین شعر او است که در میان روشنفکران و مبارزان آن سالها شهرت بسیاری داشت. در آن سالهای سیاه وقتی که دیکتاتوری وقت، تخم یأس می‌پاشید، حمید مصدق با سری پرشور سرود:
چه کسی می‌خواهد من و تو ما نشویم، خانه‌اش ویران‌باد‌ .
 او پنجره شعرش را بر گلستانی گشود مملو از گل‌سرخ، و بر دوریها و بیگانگیها شورید و فریاد کرد:
 من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمی‌خیزند‌ .
بدین‌سان بود که این شعر، گسترشی عام یافت وسالهای سال شعار هر اعتراض و اعتصابی گردید.
شعری از حمید مصدق:
 دنیا‌یی از تضا‌‌د
 بگذار تا ببارد باران
 باران وهمناک
 در ژرفی شب، -این شب بی‌پایان-‌
بگذار تا ببارد باران
 اینک نگاه کن از پشت پلک پنجره باران را
 و گوش کن به‌این ترنم تکرار
 و گوش کن که در شب، دیگر سكوت نیست
 این صدای باران است



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - حمایت جمعی از جوانان همدان از فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور

 حمایت جمعی از جوانان همدان از فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور


جمعی از جوانان همدان طی بیانیه‌یی از فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور به‌مناسبت 16آذر روز دانشجو حمایت کردند. در این بیانیه آمده است:
درود بر شریعت رضوی٫ قندچی و بزرگ‌نیا شهدای شعله‌ور ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و درود بر تمامی شهدای به خون خفته خلق که با خون پاکشان پرچم مقاومت را در سرتاسر میهن برافراشته نگاه داشتند.
در دورانی که رژیم پوسیده آخوندی در بحرانهای لاعلاج دست و پا می‌زند و حلقه بحرانها بر گلوی ولی‌فقیه درهم شکسته تنگتر می‌شود؛ آری زمان٫ زمان خروش و خیزش و برخاستن در هر زمان و در هر مکان است.
ما جمعی از جوانان همدان پیرو فراخوان سازمان مجاهدین خلق ایران در آستانه ۱۶ آذر همبستگی خود را با جنبشهای اعتراضی و همچنین جنبش دادخواهی اعلام می‌داریم و با شعار «پیام دادخواهی نبرد تا رهایی» و «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه» تا سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران به پیش می‌تازیم.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نامه زندانی سیاسی در اعتصاب‌غذا، آرش صادقی به یکی از هم بندانش

 نامه زندانی سیاسی در اعتصاب‌غذا، آرش صادقی به یکی از هم بندانش


زندانی سیاسی در اعتصاب‌غذا، آرش صادقی در نامه‌ای به یکی از هم بندانش در زندان با شرح چرایی اعتصاب‌غذای خود و تأکید بر استمرار تا به آخر و رسیدن به خواسته‌هایش و با اشاره به مرگ دلخراش مادرش که پس از یورش وحشیانه مأموران سرکوبگر به خانه‌اشان اتفاق افتاده می‌نویسد: ”مادر ایستاده بود تا حرمت خانه‌اش را نگه دارد...
دکتر تأیید می‌کند مادر دچار سکته قلبی ناشی از شوک قوی شده است و چند ماه بعد پزشکی قانونی خونریزی داخلی در ناحیه جمجمه و بعد ایست قلبی را عامل مرگ می‌داند“.
وی با بیان چرایی آغاز اعتصاب‌غذا و دستگیری همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی ادامه می‌دهد ”آنچه مرا واداشته از روز دوشنبه سوم آبان ماه تا به امروز تصمیم به اعتصاب‌غذا بگیرم، اگر ‌چه به واسطه بازداشت غیرقانونی گلرخ و مطالبه آزادی قانونی او بوده و هست اما دفاع از یک فرد نیست.
گلرخ نمادی است از مظلومیت زنانی که در جامعه ما به حکم انسان بودن و داشتن حس مسئولیت امروز در زندانند.
زنانی که هویت انسانی خود را حفظ می‌کنند و به‌دنبال جامعه‌ای هستند فارغ از تبعیض و انکار زنان.
امروز گلرخ برای من نمادی است از مظلومیت زینب جلالیان، نرگس محمدی، فهیمه اسماعیلی، مریم اکبری منفرد، فاطمه مثنی، آزیتا رفیع زاده، هاجر پیری، افسانه بایزیدی، ریحانه حاج ابراهیم دباغ، الهام فراهانی، مهوش شهریاری، فریبا کمال آبادی.
ای کاش در میهنی که عاشقانه دوستش داشتیم عدالت باشد و آزادی و هیچ انسانی را به‌خاطر عقیده‌اش در زندان نبینیم.
فروزانی مشعل آزادی و خرد و دفاع از کرامت و حرمت انسانی بهایی دارد که نمی‌توان از پرداخت بهای آن طفره رفت.
تا پایان این راه خواهم ایستاد به امید آن روزی که دیگر شاهد تعرض به ساحت انسانیت نباشیم“.
خاطر نشان می‌شود که آرش صادقی در سی‌وچهارمین روز از اعتصاب خود در بند هشت زندان اوین به‌سر می‌برد، وی از هفته گذشته با فشار خون ۹ روی ۶، در حال از دست دادن قدرت تکلم بوده و کلمات را بریده بریده می‌گوید. چندین مرتبه دچار بی‌هوشی شده و در بهداری زندان زیر دستگاه اکسیژن قرار داشته است. وی ظرف روزهای گذشته «خون بالا آورده» و دچار تپش قلب شدید است. فشار خون این زندانی در زمان بی‌هوشی به ۸ روی ۴ نیز می‌رسد.
وضعیت وخیم صادقی در حالی است که پزشکان بهداری اعلام کرده‌اند از پذیرش وی به‌دلیل خودداری از تزریق سرم، معذورند.
پزشکان بهداری برای آقای صادقی اعزام به بیمارستان نیز توصیه کرده‌ بودند، اما این زندانی سیاسی شروط اعزام را عدم تزریق سرم و نپوشیدن لباس زندان به‌ همراه دست‌بند و پابند اعلام کرده بود.
این زندانی سیاسی که خود مشغول تحمل ۱۹ سال محکومیت حبس است، از روز سوم آبان‌ماه به بهانه بازداشت همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی جهت تحمل ۶ سال حبس، دست به اعتصاب‌غذا زده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - قضاییه آخوندها احمد منتظری را به زندان و خلع لباس محکوم کرد

قضاییه آخوندها احمد منتظری را به زندان و خلع لباس محکوم کرد


بامداد امروز 7 آذر 95 سایت خبری آقای منتظری خبر داد احمد منتظری پسر وی به زندان و خلع لباس محکوم شده است.
احمد منتظری، در دادگاه ویژه روحانیت به‌دلیل انتشار فایل صوتی پدرش در مورد قتل‌عامهای سال 1367 به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی، انتشار اسناد سری و تبلیغ علیه نظام» به ۲۱ سال حبس تعزیری و خلع لباس محکوم شده است.
به نوشته این منبع شش سال از این حبس درباره او اجرا خواهد شد.
قضاییه آخوندها همچنین احمد منتظری را به خلع لباس محکوم کرده ولی 'با توجه به انتساب به خانواده شهید، خلع لباس ایشان به مدت ٣ سال تعلیق می‌گردد'.
این حکم در دادگاه ویژه روحانیت قابل تجدیدنظر است.
انتشار جزئیات قتل‌عام بیش از 30 هزار زندانی مجاهد به فرمان خمینی که در فایل صوتی منتشر شده آقای منتظری برملا شد تلاطمی در درون نظام ولایت‌فقیه ایجاد کرد که هم‌چنان ادامه دارد و این محکومیت نیز بار دیگر به آن دامن خواهد زد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۶ آذر ۱۳۹۵

#ایران - مریم رجوی: فراخوان به عدالت و محاکمه عاملان جنایت علیه بشریت در ایران و سوریه

مریم رجوی: فراخوان به عدالت و محاکمه عاملان جنایت علیه بشریت در ایران و سوریه


آقای نخست‌وزیر غزالی، خانم‌ها و آقایان وزیران،
خانم‌ها و آقایان سناتورها و شهرداران،
حقوقدانان محترم، سخنگویان و فرستادگان ملت بزرگ سوریه و حلب قهرمان! به‌همه‌ شما درود می‌فرستم.
این اجتماع را در حالی برگزار می‌کنیم که جنبش مقاومت، از پروژه بزرگ خود سرفراز و پیروز بیرون آمده است. منظورم انتقال امن و سالم اعضای مجاهدین از لیبرتی به اروپاست. یعنی انتقال بخش مهمی از پیکره جنبش آزادی مردم ایران.
در این کار خطیر، مقاومت ما، خواست و اراده رژیم ولایت فقیه را شکست داد. توطئه‌های متعدد اطلاعاتی و سیاسی رژیم شکست خورد. حمله‌های تروریستی و موشک‌بارانهای متعدد به‌جایی نرسید و همین موفقیت یکی از مهم‌ترین نشانه‌های دوران ضعف و زوال رژیم آخوندهاست.
حالا آخوندهایی که برای از بین بردن تمامی مجاهدین در لیبرتی طرح‌های دور و دراز داشتند، کور و بور شده‌اند و روزی نیست که درباره خطر احیای مجاهدین در داخل ایران، برای هم روضه نخوانند. اما در مقابل، فولاد آبدیده مجاهد خلق، یعنی همان مجاهدان دوران پایداری ۱۴ساله و سرداران و قهرمانان اشرف و لیبرتی، با اراده‌یی صدبار محکمتر و با چشم‌اندازی صدبار روشن‌تر و پرشورتر وارد دوران جدید یعنی دوران پیشروی شده‌اند.
هم‌چنان که مسعود گفت «مجاهد همیشه مجاهد است. از اوین تا اشرف، و لیبرتی و هرکجای دیگر؛ یک رزمنده آزادی است و جزیی از ارتش بزرگ آزادی ملت ایران مقاوم و سرسخت و استوار؛ در هر شرایطی، در هر زمانی و در هر مکانی».
از یاد نبرده‌ایم و همیشه در برابر چشمان خود داریم ۱۴۱ زن و مرد شجاع و والایی را که در اثر حمله‌های جنایتکاران فرستاده خامنه‌ای و مالکی به‌شهادت رسیدند. همچنین ۹ مجاهد خلق که به گروگان گرفته شدند. ارجاع پرونده این کشتارها به دادگاه جنایی بین‌المللی و همچنین پیگیری دارایی به‌غارت‌رفته اشرفی‌ها بخشی از حقوق ملت ایران است و ما غیرممکن است که از احیای این حقوق حقه دست برداریم.
  دوستان عزیز!
از نشانه‌های دوران اعتلای مقاومت، بالا گرفتن اعتراضها و اعتصاب‌های مردم، در تهران و شهرهای بزرگ است.
گاهی در یک هفته ده بار مردم معترض در برابر مجلس آخوندها جمع می‌شوند. گروه‌هایی از بازاریان در چند شهر اعتصاب کرده‌اند، دانشجویان در دانشگاهها اجتماعات اعتراضی برپا می‌کنند، زندانیان سیاسی در زندان اوین و زندان گوهردشت کرج و زندانهای سایر شهرها به‌ اعتصاب‌غذا دست می‌زنند. و کسانی که بر اثر غارتگری مؤسسات مالی آخوندهای حاکم، دارایی خود را از دست داده‌اند، در برابر مراکز دولتی تظاهرات می‌کنند. اخیراً وزیر کشور کابینه روحانی فاش کرد که تنها در مشهد، ۲۰۰ بار گروه‌های مردم در اعتراض به‌همین غارت‌گریها به‌ خیابانها آمده‌اند.
این فریادها متوجه اساس رژیم است. مشکل فقط اخراج‌های ظالمانه نیست، مشکل فقط حقوق‌های پرداخت‌نشده نیست مشکل فقط انواع تبعیض‌ها و سرکوب‌ها نیست. اصل مشکل، وجود حاکمیتی است که دائماً مصیبت و فساد و ویرانی تولید می‌کند. زبان حال مردم ما این است:‌ این وضعیت باید تغییر کند؛ از استبداد و فقر و عقب‌ماندگی به جانب آزادی و پیشرفت و رفاه.
امروز آخوندهاـ از هر دو جناح رژیم‌ـ در مهم‌ترین هدف‌های خود بر سر توافق اتمی شکست خورده‌اند. همه به‌یاد دارند که شش قدرت جهان به‌خصوص آمریکا تا چه اندازه در مذاکرات اتمی در برابر این رژیم، کوتاه آمدند. و به یک قدم عقب‌نشینی رژیم اکتفا کردند.
در همان موقع من بارها نسبت به این امتیازهای ناموجه عدم اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت و جمع نکردن پروژه ضد ملی اتمی رژیم هشدار دادم. اما همین توافق که می‌توانست فرصتی برای عبور رژیم از بحرانهایش باشد؛ امروز نتیجه معکوس داده است.
از یک‌طرف خامنه‌ای آن‌را «خسارت محض» توصیف می‌کند؛ از طرف دیگر وعده‌های روحانی درباره دوران پس از برجام، پوچ از آب درآمده است.
یک سال پس از لغو تحریم‌ها، گرسنگی و فقر، بیش از گذشته، زندگی مردم را در هم‌ می‌کوبد. همزمان، انواع تناقض‌های درونی و بیرونی، فسادهای مالی، افتضاحات اخلاقی و تصفیه‌حساب باندهای درونی رژیم سرباز کرده است و امروز آخوندها دیگر قادر نیستند مثل گذشته کنترل‌ تمام عیاری بر باندهای درونی خود و بر اعتراضهای اجتماعی اعمال کنند.
در نتیجه، آخوندها به‌چنان تنگنایی افتاده‌اند که خودشان نسبت به‌بی‌آیندگی رژیم اعلام خطر می‌کنند. اما مردم ما با اعتراضهای روزانه، در حال مشق و تمرین‌اند. چه چیزی را تمرین می‌کنند؟ سرنگونی رژیم ولایت فقیه و قیام بزرگ برای آزادی.
در چنین شرایطی، رژیم تلاش می‌کند نظام شکست‌خورده مماشات غرب در قبال حکومت ولایت فقیه را حفظ کند. آنها خواهان ادامه سیاستی از سوی دولتهای غرب و مشخصاً آمریکا و اتحادیه اروپا هستند که در سال‌های گذشته، کمک‌کار بقای استبداد مذهبی در ایران و جنگ‌افروزی و تروریسم در منطقه بوده است.
اکنون که پس از انتخابات آمریکا، دولت تازه‌یی آغاز به‌کار می‌کند، مردم ایران، مقاومت ایران و ملتها و کشورهای منطقه انتظار دارند که در سیاست سه دهه اخیر به‌ویژه ۱۶سال گذشته ایالات متحده، تجدید نظر شود.
سیاست آمریکا در مورد ایران و منطقه در این دوران، بر محور نزدیکی به ‌آخوندها تنظیم شده بود و فجایع ناشی از آن بی‌شمار است. از عراق ویران و پریشان و سوریه غرقه به‌خون، تا بستن راه تغییر در ایران.
بی‌جهت نیست که آخوندهای حاکم، از پایان این دوره که آن را دوره طلایی توصیف می‌کنند این‌همه می‌ترسند. دستاوردهای باد‌آورده آخوندها از سیاستهای غلط آمریکا تا آنجا برای تحکیم قدرت ننگین‌شان تعیین‌کننده بوده است که امروز به صراحت می‌گویند کابینه جدید آمریکا می‌تواند کابینه وحشت باشد.
این ترس و وحشت به‌حدی بود که خامنه‌ای گفت: «ما فکر می‌کنیم که چگونه باید کشور را از مشکلات احتمالی عبور داد».
در آن طرف مأموران و لابی‌های رژیم هم به ‌تکاپو افتاده‌اند که شاید مانع این تحول شوند یا آن‌را به‌تأخیر بیندازند.
راستی تا آنجا که به‌ عامل خارجی مربوط می‌شود چه چیزی بیشتر از مماشات دولت آمریکا کمک‌کار رژیم ولایت فقیه بوده است؟ به آنچه گذشت نگاه کنیم:
-بمباران و خلع‌سلاح مجاهدین در عراق که مهم‌ترین خواست آخوندها بود،
-راه باز کردن برای پاسداران که به‌تدریج عراق را اشغال کنند،
-میدان دادن به‌این رژیم که عراق را سکوی پرش تروریسم و جنگ‌افروزی خود در منطقه کند،
-نقض تعهد نسبت به ‌حفاظت و امنیت مجاهدان اشرف و لیبرتی،
-سکوت و بی‌عملی نسبت به ‌قتل‌عام‌های مکرر علیه مجاهدین،
-دست دراز کردن به‌سوی استبداد مذهبی در هنگام قیام‌ مردم ایران برای آزادی و امتیاز دادن به‌رژیم ایران در مذاکرات اتمی.
مگر سرکوب مردم عراق و سوریه توسط آخوندها، باعث رشد گروه داعش نشد؟ مگر باز گذاشتن راه لشکرکشی‌های پاسداران به ‌سوریه این همه فاجعه ایجاد نکرده است؟ از ویرانی یک کشور و کشتار صدها هزار نفر، تا موج میلیونی پناهندگان و تروریسم و ناامنی در قلب اروپا و آمریکا.
ما از سال‌ها پیش گفته‌ایم و باز تکرار می‌کنیم که مهم‌ترین اشتباه آمریکا در منطقه‌ ، استمالت از آخوندهای حاکم است. از این به ‌بعد، آمریکا به‌هر میزان که از این سیاست فاصله بگیرد، منطقه به سمت صلح و آرامش خواهد رفت. کما این‌که اتحادیه اروپا به‌میزانی می‌تواند بر وضعیت ایران و کل منطقه تأثیر مثبت بگذارد که روابط سیاسی و تجاری خود با این رژیم را به‌توقف اعدامها منوط کند.
اجازه بدهید خلاصه کنم که انتظار ما و مردم ما و ملت‌های منطقه از جامعه جهانی چیست؟ خواست ما فقط این است که سیاست امتیاز دادن به‌رژیم ولایت فقیه را متوقف کنید. خواست ما این است که سکوت و بی‌عملی در مقابل جنایات این رژیم در ایران و منطقه دیگر نباید ادامه پیدا کند. به‌جای آن، مبارزه مردم ایران را برای کسب آزادی محترم بشمارید.
دوستان عزیز!
همزمان با شدت‌گرفتن تنشهای داخلی و بین‌المللی رژیم، جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتل‌عام‌شده نیز، آخوندها را در داخل و خارج ایران به‌چالش کشیده است. در ماه‌های اخیر، مقاومت ایران، با اتکا به ‌تلاش اعضا و هوادارانش در داخل ایران به‌ اسامی تاکنون منتشر نشده شهیدان و نیز اطلاعاتی درباره هویت قاتلان دست پیدا کرده که بخشی از آن به‌اطلاع عموم رسیده است.
در سطح بین‌المللی، «کمیته عدالت برای قربانیان قتل‌عام سال ۶۷» در ژنو، آغاز کار خود را اعلام کرد.
ثبت رسمی قطعنامه مشترک کنگره آمریکا در محکومیت قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، و همچنین فراخوانهای گروه‌های پارلمانی متعدد در سراسر اروپا همه و همه گام‌های ارزشمندی است که امیدوارم با سرعت هرچه بیشتر پیش برود و به نتیجه نهایی برسد.
این دادخواهی، اساس استبداد مذهبی را هدف قرار داده. به‌همین دلیل، رژیم ولایت فقیه در برابر آن شکننده است. این دادخواهی بیدارکننده و فراخوان‌دهنده به‌همه سرکوب‌شدگان است. باید روشن شود در کهریزک یعنی شکنجه‌گاه اختصاصی خامنه‌ای، به‌خصوص در سال ۸۸ چه گذشت و چه بر سر جوانان زندانی آوردند و ماجرای پزشکانی که در ارتباط با کهریزک کشته شدند، چه بود.
جنایت‌های جنگی در خلال جنگ هشت ساله خمینی، اعدام جریان‌وار هموطنان عرب، کشتار دسته‌دسته از هموطنان سنی و مردم مظلوم بلوچ و کرد، ماجرای هموطنان بهایی و مسیحی که به‌خاطر عقایدشان سرکوب می‌شوند. و قتل‌های زنجیره‌یی در دهه۷۰.
بله، همه پرونده‌های این سه دهه باید گشوده شود. در حاکمیت آخوندها، ناله‌های بسیاری در گلوها شکسته شده، خونهای بسیاری به‌ناحق ریخته شده و حق‌های بی‌شماری پایمال شده است. حالا زمان دادخواهی است، یعنی زمان احیای همه آن خون‌ها و حق‌ها و البته بالاترین حق، که حق آزادی و حاکمیت مردم ایران است.
در کانون این دادخواهی، به‌زیر کشیدن بی‌دادگران است. حرف اصلی این دادخواهی، سرنگونی تمامیت ولایت فقیه است. و این هدف اصلی مردم ایران است و می‌توان و باید به‌آن دست یافت.
دوستان عزیز!
اکنون خامنه‌ای بیش از همیشه، قدرت پوسیده خود را به ‌کشتار مردم سوریه گره زده است. او تلاش کرد ادامه این اشغالگری و خونریزی را با یاوه‌هایی مثل دفاع از حرم توجیه کند، اما شکست خورد. او امروز حتی در متحد کردن باندهای داخلی رژیم بر سر ادامه این جنگ کثیف، شکست خورده است. جنگ در سوریه، به ‌مردم ایران و به منافع ایران، هیچ ربطی ندارد.
می‌بینید که از تظاهرات هزاران ایرانی برای بزرگداشت کورش در پاسارگاد، این صدا شنیده می‌شود که نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران. یعنی همه می‌دانند که جنگ‌افروزی ولایت فقیه در عراق و سوریه و یمن، برای حفظ اختناق در ایران است و عامل بقای رژیم ولایت فقیه است.
تکرار می‌کنم که رودر روی آخوندها، ما و مردم‌مان در کنار ملت شجاع و سرفراز سوریه ایستاده‌ایم. کودکان‌ معصومشان فرزندان ما هستند و از پریشانی آنها در رنجیم. بر ویرانی شهرهایشان اشک می‌ریزیم. و از بی‌پناهی آوارگانشان مضطربیم. ما خود را شهروندان حلب خون‌فشان می‌دانیم. حلب از مراکز تمدن جهان که در امتداد تاریخ شش هزار ساله‌اش زیر بمبارانهای وحشتناک استقامت می‌کند. حلب که مظهر رنج و پایداری جهان بشری است، دوباره آزاد و آباد به‌پا خواهد خاست. و به‌رغم خواست همه جانیانی که بر سر سوریه ریخته‌اند و به‌رغم سیاست ننگین مماشات، مردم سوریه تنها نیستند؛ سوریه در قلب‌های مردم جهان جا دارد و بی‌تردید پیروز و آزاد خواهد شد.
در بحران کنونی منطقه، هر راه‌حلی برای پایان دادن نهایی به ‌جنگ و ناامنی و مشخصاً مسأله داعش‌ در گرو پایان دادن به دخالت‌های رژیم در منطقه و به‌ویژه در سوریه است. و همکاری با آخوندها برای مقابله با داعش، فاجعه‌بار است، این باعث تقویت رژیم ایران و تروریسم می‌شود و داعش را به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی تغذیه می‌کند.
مقابله با داعش، امری جدا از مقابله با آخوندها و پاسداران نیست. هرقدر که آخوندها پس زده شوند، گروه داعش نیز به‌پایان خود نزدیک می‌شود. ما تمام ملتها و کشورهای منطقه را برای اخراج این رژیم از سراسر منطقه، به ‌یاری می‌طلبیم.
هموطنان عزیز!
این جنبش به رنج و از خودگذشتگی خود و خلقش متکی است. این همان اصلی است که پیوسته، پیش روی جنبش مقاومت راه را روشن کرده است. پیکار کردن، خستگی‌ناپذیر راه پیمودن، با فداکاری راه گشودن و اراده‌های شگرف انسانی را به‌کار گرفتن، راه و رسم پیروزیست.
این، آرمان تابانی است که مسعود فراراه این جنبش گذاشته و مجاهدین را نسل در نسل با آن آموزش داده است. از کسانی که سال‌ها پیش به ‌مبارزه برخاسته‌اند، تا دختران و پسران پرشوری که امروز برمی‌خیزند تا غیرممکن‌ها را ممکن کنند.
این اراده و عزم و نیرویی است که تاکنون به‌رغم اوضاع سهمگین منطقه‌یی و بین‌المللی، جنبش ما را استوار و پرتوان نگه‌داشته است و این اراده‌یی است که از این به بعد با تغییر اوضاع داخلی و بین‌المللی به مراتب بیش از گذشته، این جنبش را برای هموار کردن راه پیروزی مردم ایران یاری می‌کند.
آری، سرانجامی جز پیروزی محتوم برای چنین زنان و مردانی متصور نیست. آن کس که برای خودش هیچ چیز نخواهد. برای خلقش همه چیز را به‌دست می‌آورد. به این یقین داشته باشید. و با روحیه و استقامتی سرشار در کانونهای نبرد یعنی هزار اشرف، برای سرنگونی استبداد مذهبی آماده شوید.
هزار اشرف، برای برقراری آزادی و حاکمیت مردمی است. برای یک جمهوری آزاد و برابر بر اساس جدایی دین و دولت، لغو حکم اعدام و برابری زن و مرد.
روز آزادی ملت ایران و صلح و آرامش در منطقه فراخواهد رسید.
سلام بر شهیدان
سلام بر آزادی



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید