۱۰ خرداد ۱۳۹۶

#ایران - ژاندارک؛ شعله تابان بر خاک

ژاندارک؛ شعله تابان بر خاک


 (1412-1431)
به‌مناسبت 30می، (9خرداد) سالروز به آتش کشیده شدن ژاندارک
… او کسی است که رنج‌ و محنت‌های زنان تمام تاریخ و تمامی یک ملت را یکجا به نمایش می‌گذارد.
محنتی که به دست خدای ساخته و پرداختة جامعه مردسالار برای حفظ نظم موجود بر زنان و بر همه مردم تحمیل شده است.
آخر او انتخاب کرده است که تسلیم نشود. این تقدیر اوست.
اگر چه به سمت چنین سرنوشتی می‌رود، اما این تقدیر را خودش در یک انتخاب آگاهانه رقم زده است.
داستان زندگی عجیب و حیات پر رمز و راز و سرنوشت تأثرانگیزش، که سینه به سینه در طی قرون و سده‌ها از نسلی به نسل دیگر نقل می‌شود؛ امروزه عرصه ادبیات اروپا را درنوردیده و بیش از 20رمان و نمایشنامه را به خود اختصاص داده است.
حیاتی کوتاه با شعله‌یی بلند،
نورافشان راه مقاومت و پایداری.
خانه‌ای که او در آن به دنیا آمد، اکنون تبدیل به موزه شده است. تصاویری که در این موزه به چشم می‌خورند هنوز هم این سؤال را در ذهن بیننده ایجاد می‌کنند که:
به‌راستی او کی بود؟ …
مقاومت به هر قیمت
این شخصیت افسانه‌یی، سمبل ملت فرانسه و اسطوره تسلیم ناپذیری، زن دلاوری است که از تیرگی قرون وسطی برخاست، مناسبات ستمگران و دین‌فروشان فریبکار زمان خود را به میدان طلبید و آنگاه با پیکر خود نور سپید ایستادگی را بر ظلمت و سیاهی تسلیم تاباند.
قهرمان میهن‌پرستی و آزادیخواهی، که پس از گذشت 6قرن؛ شعله‌های آتشی که در آن سوخت، هم‌چنان بر تارک مقاومت انسان در برابر ستم می‌درخشد. شعله خیره‌کننده‌یی که تاریکی دخمه‌های سرد و تاریک ریاکاران در لباس دین را از هم می‌درد؛ و روشنی بخش راه رزمندگان آزادی است.
فرانسه، 1412میلادی
اروپا سالهای سیاه قرون وسطی را می‌گذراند. سالهای ستم حاکمان مستبد و خونریز با توجیه و پشتیبانی کلیسای حکومتی.
در هنگامه جنگ صد ساله و سلطه‌ی انگلیس بر فرانسه، در روستایی دور افتاده در مرز شرقی فرانسه، دختری در یک خانواده تهیدست دهقانی، چشم به جهان گشود که او را «ژاندارک» نام نهادند. 12ساله بود که حین عبور از کنار درختی قدیمی احساس می‌کند «قدیس میشل» و نوری خیره کننده به او فرمان می‌دهد تا فرانسه را نجات دهد.
ژاندارک 5سال در معرض این الهام‌های درونی بود و می‌ترسید از آن برای دیگران صحبت کند.
در 15سالگی خواهان شرکت در ارتش برای جنگ با انگلیس شد، اما به‌دلیل سن کم؛ و مهمتر از آن به‌دلیل «زن» بودن، چنین اجازه‌یی به وی داده نشد. او مدتها برای حل این موضوع با خود اندیشید تا در نهایت به راه‌حل آن دست یافت. یک سال بعد در 16سالگی با به‌کارگیری ترفندی به خود گفت: «حالا با لباس سربازی، که لباسی مردانه است، به نزد ولیعهد می‌روم…».
افسر ارتش
سرانجام دختر جوان روستایی توانست وارد ارتش شده و فنون نظامی را فرا بگیرد. او که برای دفاع از وطنش لباس سربازی پوشیده بود، توانست با مهارت و جنگاوری و نشان‌دادن صلاحیت خود برای اداره نیروهای وارفته فرانسوی، اعتماد فرماندهان و افسران ناامید فرانسوی را به دست آورد. آنگاه در راه آزادی فرانسه از اشغال انگلیسیها قیام کرد و تا آنجا پیش رفت که به فرماندهی نیروهایی که مأموریتشان آزادسازی اورلئان بود رسید. او با فرماندهی خود توانست محاصره اورلئان را در سال 1429درهم بشکند و این شهر را آزاد کند و یک پیروزی بزرگ نظامی نصیب فرانسویان سازد. بعد از این پیروزی بود که شارل هفتم به پاس خدمات ژاندارک به او لقب اشرافی داد و مردم دهکده‌اش را از پرداخت مالیات معاف کرد و گفت مجسمه او را در اورلئان نصب کنند.
در گام بعد ژاندارک توانست شاه را به لشکر‌کشی به سوی «رن» متقاعد کند. او با راضی‌ کردن شاه، یگانهایی را تحت فرماندهی خود گرفت و توانست با پیروزی بر انگلیسیها نقطه پایانی بر جنگ صدساله فرانسه با انگلستان بگذارد.
دستگیری توسط خائنین فرانسوی
اما در 23می 1430 «بورگن‌دی» ها، یعنی همان خائنین فرانسوی مزدور انگلیس، پاریس را محاصره کردند. ژاندارک در پناه تاریکی شب برای کمک به مدافعان وارد شهر شد و در حالی‌که فرمانده حمله علیه مزدوران بود، در تلاش برای آزادسازی شهر، زخمی و سپس توسط یکی از خائنین دستگیر شد. مزدوران او را در سوم ژانویه 1431به نیروهای انگلیسی در لوکزامبورگ فروختند. 3ماه بعد ژاندارک در «روئن» به اتهام ارتداد مقابل اولیای کلیسای فرانسه در یک دادگاه کلیسایی، که از حکومت انگلیس تبعیت می‌کرد، محاکمه شد. مهم‌ترین اتهام او از نظر این بیدادگاه مذهبی، رد صلاحیت کلیسا بود. ژاندارک همچنین به جادوگری و اصرار به دریافت الهام از جانب قدیسین و استفاده از پوشش نظامی مردانه متهم شد. پس از شکنجه‌های بسیار، قضات حکومتی و دین‌فروشان کلیسا از وی خواستند از ادعاهایش توبه کند. او از گفته‌های خود دست برداشت. برای در هم‌شکستن بیشتر، او را دوباره به سلول برگرداندند…
جنگ و کشاکش درونی
ژاندارک طی مدتی که در سلول بود، نسبت به آنچه که زیر شکنجه گفته بود، آتش جنگی بزرگ و سهمگین در درون خود احساس کرد. او در این جنگ که بسا سهمگین‌تر از جنگ نظامی بود، هم‌چون همیشه پیروز صحنه نبرد شد. چند روز بعد که قضات و متولیان کلیسا به سلول او رفتند، در نهایت تعجب، او را مجدداً در لباس نظامی یافتند. ژاندارک در پاسخ گفت: «قدیسین مرا به‌دلیل تسلیم در برابر کلیسا سرزنش کردند. اما حالا از راهی که انتخاب کرده‌ام باز نخواهم گشت و عزم دیگری جز نبرد در سر ندارم». از این پس او در دادگاه با کمال شجاعت از عقیده و عزم خود برای نجات کشورش دفاع کرد. فقیهان کلیسا، ژاندارک را مرتد دانسته و حکم به‌ زنده زنده سوزاندن او در آتش دادند و او را به مقامات حکومتی سپردند.
رقص آتش
ژاندارک در 30مه 1431در 19سالگی بر تیرکی چوبی در «روئن» در یک بازار بدون سقف در میدان «بومارشه» و در ملأعام به شعله‌های آتش سپرده شد. به این ترتیب ژاندارک به ندای درونی خویش پاسخ گفت؛ تسلیم نشد و برگی زرین و درخشان در تاریخ « مقاومت به هر قیمت» از خود بر جای گذاشت.
وی در لحظات واپسین حیات به سمت روئن گفت: «روئن، یعنی من این‌جا باید بمیرم؟ آه روئن، از این می‌ترسم که تو خون‌بهای مرا گران پرداخت کنی».
اعاده حیثیت
25سال بعد از مرگ او، پاپ کالیتوس سوم در دادگاه دیگری از دوشیزة اورلئان اعاده حیثیت کرد و در سال 1920پاپ بندیکت پانزدهم، ژاندارک را رسماً در شمار قدیسین آورد. اما در اذهان مردم اروپا و به‌خصوص فرانسه او هم‌چنان سمبل خونهای به ناحق ریخته شده است و صدایش در گوش وجدانهای بیدار بشری هنوز طنین دارد.
بر تارک هنر
ژاندارک، سمبل ملی فرانسه، پس از مرگش به‌صورت یک قهرمان فراموشی ناپذیر در بسیاری از آثار ادبی و هنری باقی ماند.
به یاد ماندنی‌ترین اثر هنری فیلمی زیبا است که به نام ژاندارک ساخته شد. که با استقبال بسیار در سطح جهانی روبه‌رو شد.
از داستان ژاندارک یک فیلم صامت هم ساخته شده است.
رودخانه جاری آتش
ژاندارک اگر ‌چه در روایتها، کتابها و فیلمها، متفاوت توصیف شده است، اما عنصر مشترک در همه آنها، آمادگی او برای فدای حداکثر است. از همین رو داستان حماسه ژاندارک پیوسته تازه است. چرا که با ارزشهای والای انسانی در یک مدار آرمانی پیوند خورده است.


آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تداوم اعتصاب‌غذای آتنا دائمی

تداوم اعتصاب‌غذای آتنا دائمی


بنا‌ به گزارش دریافتی خانواده آتنا دائمی زندانی سیاسی زندان اوین؛ پس از سه روز مراجعه مستمر برای گرفتن حکم دادگاه تجدید نظر؛ هم‌چنان با سردواندن و عدم پاسخگویی کارگزاران رژیم اجرای احکام به بهانه‌های مختلف روبه‌رو هستند. آنها با وقت‌کشی و عدم پاسخگویی قصد آزار و اذیت و زجر این خانواده را دارند.
این در حالی است که آتنا دائمی از روز ۱۹فروردین‌ماه 96 در اعتصاب‌غذا به‌سر می‌برد و وضعیت جسمی وخیمی دارد. وی پیش از این مدت ۱۰روزی بود که تنها می‌توانست با کمک شربت معده آب بخورد اما هم‌اکنون دو روز است که معده‌اش آب و شربت را نیز پس می‌زند. فشار وی نیز ۶روی ۸ است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - پیامهای حمایت از گردهمایی بزرگ مقاومت ایران توسط لرد کارلایل و لرد کلارک

 پیامهای حمایت از گردهمایی بزرگ مقاومت ایران توسط لرد کارلایل و لرد کلارک


لرد کارلایل و لرد کلارک اعضای برجسته مجلس اعیان انگلستان، طی پیام‌هایی، حمایت خود را از گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس در روز شنبه ۱۰تیر ۹۶ (اول ژوئیه ۲۰۱۷) اعلام کردند.
لرد کارلایل در پیام خود گفت: این یک گردهمایی سرنوشت‌ساز و مهم است... و من در راستای برقراری حکومت جدیدی در ایران که امیدوارم افراد مسئولی هم‌چون خانم رجوی بر آن حکمرانی کنند به شما می‌پیوندم.
لرد کلارک نیز تأکید کرد: گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در راستای روشن نگه‌داشتن مشعل آزادی‌های دموکراتیک برای مردم ایران، از اهمیت حیاتی برخوردار است... پیام (ما به این گردهمایی)، تحقق تغییر رژیم و پایان دادن به سرکوب و اعدام (در ایران) است.
پیام لرد کارلایل:
شما یک گردهمایی سرنوشت‌ساز و مهم (در پیش دارید)... سال‌هاست که من از شما و خانم رجوی و جنبش (او) در اهدافش برای تبدیل ایران به یک کشور مسئول حمایت کرده‌ام. انتخابات اخیر (رژیم ایران)، زخم‌هایی را که (این رژیم) به‌وجود آورده، کاهش نداد... (در ایران) یک حکومت دموکراتیک، آزادی، برابری زن و مرد و فرصت برای تحصیل فارغ از پیشینه (افراد) وجود ندارد. بلکه دسته‌یی از افراد برخوردار از امتیازات ویژه... حاکم هستند. من در راستای اصلاح سریع (وضعیت) ایران و برای حکومتی جدید که امیدواریم افراد مسئولی هم‌چون خانم رجوی بر آن حکم‌رانی کنند به شما می‌پیوندم؛ کسانی که از اهداف سیاسی واقعی برخوردار هستند.
پیام لرد کلارک:
من خاطرات بسیار خوبی از گردهمایی‌های قبلی ( مقاومت ایران) دارم که بیش از 100هزار نفر در آن مشارکت داشته‌اند... اهمیت این گردهمایی این است که به جهان گفته شود، افرادی که در آنجا از سراسر جهان آمده‌اند، می‌توانند آنچه را که در ایران می‌گذرد افشا کنند؛ سرکوب و اعدام و نمایش انتخابات. گردهمایی پاریس جهت روشن نگه‌داشتن مشعل آزادی‌های دموکراتیک برای مردم ایران، از اهمیت حیاتی برخوردار است... همه شرکت کنندگان حمایت خود را از خانم رجوی و سازمان مجاهدین در تلاششان برای تغییر رژیم در ایران ابراز می‌کنند... انتظار دارم دوستان من در پاریس درباره مدره ‌نامیدن روحانی هم... صحبت کنند. هر کس که به تاریخچه روحانی اشراف داشته باشد، نمی‌تواند او را «مدره» تلقی کند. در دوران ریاست‌جمهوری او اعدام‌های گسترده‌یی صورت گرفته است. یکی از موضوعاتی که امیدوارم در گردهمایی پاریس مطرح شود، نگاهی مجدد به قتل‌عام سال 1988 است. این فرصتی است تا به 100هزار (شرکت‌کننده) و به جهان گفته شود که (مسئولان این قتل‌عام) هم‌چنان در قدرتند... امیدوارم با فعالیت‌های بین‌المللی... ، امکان (گشودن پرونده‌هایی در ارتباط با) جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت (در این رابطه) فراهم شود.
برای خانم رجوی و سازمان مجاهدین بهترین آرزوها را دارم؛ می‌دانم که همکاران من از انگلستان، پیام لازم را به (گردهمایی پاریس) خواهند رساند: تحقق تغییر رژیم و پایان دادن به سرکوب و اعدام توسط... این افراد پست که بر ایران حکومت می‌کنند. پیامم به شما این است: امیدوارم (گردهمایی) خوبی داشته باشید و هم‌چنان که یکی از همکاران فقید من گفت: ایران روزی آزاد خواهد شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۹ خرداد ۱۳۹۶

#ایران - این یکی تو بمیری، از آن تو بمیریها نیست!

این یکی تو بمیری، از آن تو بمیری ها نیست!


پاسدار شریعتمداری، قلم به مزد کیهان‌نشین و کیهان‌نویس، بعد از به قول رژیمی‌ها «پاستورنشین شدن» دوباره روحانی، تازه تازه یادش افتاده که بله، آخوند حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی، آشکار آشکار، بی‌حاشیه‌روی و پرده‌پوشی، جلوی عالم و آدم گفت:
«اردیبهشت ۹۶ هم یک بار دیگر مردم ایران اعلام می‌کنند آنهایی را که در طول ۳۸سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، قبول ندارند».
آنهایی که مقاله «ناظر امروز قاضی فردا» ی او را خوانده باشند می‌دانند این پاسدار حوزه فرهنگی نظام، مانند ارشمیدش «اورکا، اورکا» گویان، با لنگ و قطیفه از خزینه بیرون جسته و سراسیمه و هوارکشان، کشف یک موضوع عجیب و غریب را جار می‌زند.
آن موضوع چیست؟
داد و قال پیرامون رد شدن مرز سرخ رژیم؛ و به تعبیر پاسداری، «هنجارشکنی و نفی برخی از مبانی نظام و انقلاب!»
» آقای روحانی با اظهارات نسنجیده خود، عمر ۳۸ ساله نظام را به ظلم و جنایت متهم کرده است. این اظهارات برای دشمنان این مرز و بوم یک دستاورد بزرگ! و بادآورده به حساب می‌آید و جای دهها میلیارد دلار که همه ساله برای مقابله با ایران اسلامی و ارائه چهره‌یی وارونه از آن هزینه می‌کنند را پر می‌کند».
نتیجه:
نتیجه این‌که از او می‌خواهد اگر این اظهارات را به سهو و برای بازارگرم‌کنی نمایش انتخابات به زبان رانده، و به قول معروف همینطوری از دهان پرانده و ناشی از لقلقه زبان بوده، بیاید دهان نجس شده خود را آب بکشد، توبه و انابه کند و بعد با پای برهنه و سرتراشیده، بر سر زنان و تضرع کنان از خامنه‌ای و باندش معذرت بخواهد، اگر حاضر به اینکار شد که فبهاالمراد؛ اگر نه لازم است قبل از همه باند اصلاح‌طلبان و جماعت دور و بر خودش، از او برائت بجویند و در این زمینه به حفظ نظام که اوجب واجبات است قیام کنند.
«اگر آقای روحانی که آشکارا - و انشاءالله بی‌آن که بخواهد - به انقلاب تهمت‌زده است، حاضر به عذرخواهی علنی نباشد، چرا شما آقایان با صراحت اعلام نمی‌کنید که این بخش از اظهارات و سایر بخش‌های هنجارشکنانه ایشان را قبول ندارید. مگر حفظ نظام اوجب واجبات نیست؟
بنابراین، لازم است از آقای روحانی بخواهید که هر چه زودتر اشتباه بزرگ خود را با پوزش از ملت جبران کند و در غیراینصورت شما آقایان موضع خود را به صراحت مطرح کنید».
یارو با زبان پاسداری‌اش می‌خواهد به طرف‌حساب‌ها حالی کند که حرف اقه روحانی، علاوه بر این‌که رد مرزسرخ کت و کلفت رژیم است، زیر سوال بردن تمام باندبندیهای نظام و حتی خود خمینی نیز هست. اگر این ادعا درست است، اگر آخوند روحانی آن را نه برای شیادی و رأی‌سازی که بر اساس اعتقاد به زبان رانده، صلاحیت خود او در موضع ریاست‌جمهوری همین نظام را نیز از اعتبار ساقط می‌کند. چطور می‌شود کسی ادعا کند این نظام 38سال به زندان، اعدام و جنایت اشتغال داشته، بعد خودش به آن مشروعیت بدهد و رئیس‌جمهورش هم باشد... این پارادوکسی است که آخوند روحانی، نه می‌تواند و نه می‌خواهد به آن پاسخ بدهد؛ زیرا خود از قانون‌سازان، تئوری‌پردازان، توجیه‌کنندگان و بانیان زندان، اعدام و جنایت در این رژیم ضدبشری بوده است.
«آقای روحانی بی‌آن که بخواهد، اسلام، انقلاب، حضرت امام راحل (ره) و تمامی مسئولان نظام را به جنایت متهم کرده است! و این در حالی است که خود ایشان طی ۳۸ سال گذشته یکی از مسئولان بلندپایه امنیتی کشور بوده است. بنابراین اگر در ادعای خود صادق باشد، بدیهی است که خود ایشان از اتهام جنایت مبرا نیست و تعجب‌آور است که با وجود این ادعا چگونه می‌تواند حضور خود در جایگاه ریاست‌جمهوری کشور را توجیه کرده و توضیح بدهد؟».
***
فارغ از این‌که پاسدار شریعتمداری موفق شود، «پاستورنشین بار دومی» را به پای غلط کردم و کرنش در مقابل «مقام معظم» بکشاند یا نه، آنچه مهم است، این است که شقه و جام‌زهر نمایش انتخابات، به مدار جدیدی از تنش بین باندهای رژیم بالغ شده است و کار تا آنجا بیخ پیدا کرده که مرزسرخهای رژیم مانند «زندان و اعدام» موضوع مناقشه و بگو مگوی باندهاست؛ حرف از خامنه‌ای و شکستن هیمنه او گذشته و به آن «کفن‌پاره گوربگور» رسیده است.
...
بله بله، بدون برو برگرد، این از علائم فاز پایانی حکومت جلادان است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - رئیسی؛ خودزنی و فریبکاری!

 رئیسی؛ خودزنی و فریبکاری!




شعار «نه جلاد نه شیاد...» که در ایام انتخابات، صدای مردم به‌جان آمده و تصویر روشنی از ماهیت باندهای درونی رژیم بود یک اشکال داشت.
در این شعار که آخوند حسن روحانی، شیاد و ابراهیم رئیسی ـ قاتل زندانیان سیاسی در سال67 ـ جلاد معرفی شدند، ممکن بود این شائبه را در اذهان ایجاد کند که رئیسی دجالگری و فریبکاری و دروغ و جعل و حرامزادگی سیاسی بلد نیست؛ فقط می‌کشد. قاتل است؛ جلاد است به هیچ کس رحم نمی‌کند هم‌چنان که به زندانیان محکوم در بیدادگاههای خودشان هم رحم نکرد. روحانی هم فقط یک شیاد است و فریبکار؛ یک دجال و حرامزاده تمام عیار سیاسی.
البته یاران و دوستاران مقاومت هر جا از این شعار استفاده کردند، اسناد شقاوت و کشتار روحانی را با هم رو کردند. یعنی هم گفتند فریبکار و دروغگو و مکار است و هم با افشای اسناد جنایت و آدمکشی و سرکوب نشان دادند که این شیاد همان است که روزی به صراحت گفت من اولین کسی بودم که حجاب اجباری را مدیریت کردم و در نطق روز 23تیر 59 که هنوز جریانهای سیاسی فعالیت می‌کردند و چند قطره‌یی آزادی وجود داشت گفت:
«تقاضای دیگر من این است که توطئه‌گرها را هنگام برگزاری نماز جمعه در حضور مردم بدار آویزان کنند تا تأثیر بیشتر داشته باشد» (1)
اما این وسط دجالیت و فریبکاری آخوند ابراهیم رئیسی تحت‌الشعاع قتل‌ عام قرار گرفت و به آن کمتر پرداخته شد. البته در روزهای آخر مسابقه و جنگ قدرت، وقتی کنسرت‌های آن‌چنانی در حمایت از خودش در مشهد راه انداخت و دست گردن خواننده بازاری انداخت و با پول امام رضا بسته‌های مشوق به خانه‌ها فرستاد و... نقاب فریب و دجالیتش هم کنار رفت اما باز هم به علت نفرت عمومی از قتل‌عام 67، کمتر به آن توجه شد.
به این سند توجه کنید:

این پشت صحنه و سورس سایت رئیسی است. قاتل شیاد برای این‌که مراجعه به سایتش بیشتر شود و کسانی که از طریق اینترنت به‌دنبال موضوعات مختلف دادستانی و قضایی و قتل‌عام و امام رضا و... هستند، به سایت رئیسی برسند، ـ پشت صحنه ـ در متاتگ کیوردها، علاوه بر نام پایگاه اطلاع‌رسانی حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی، این عبارتها را ـ یواشکی ـ اضافه کرده است:
دادستان کل کشور، دادستان ویژه روحانیت، نماینده مردم خراسان جنوبی در خبرگان رهبری، پایگاه اطلاع‌رسانی سیدابراهیم رئیسی، سید ابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی، حرم امام رضا، آیت‌الله قتل‌عام، اعدام67، رئیسی کیست...
یعنی چون می‌داند نام رئیسی مترادف قتل‌عام و 67 و آیت‌الله قتل‌عام است، حاضر است برای بالابردن عدد خواننده و تعداد مخاطبین سایت ـ در متاتگ کیوردها ـ خودش را آیت‌الله قتل‌عام و قتل‌عام67 و... بنآمد اما در جنگ قدرت عقب نماند. مشابه همین سیاست فریبکارانه و خودزنی سیاسی و عقیدتی را روحانی با طرح موضوع 38سال اعدام و زندان پیش برد. او که خوب می‌داند جان مردم از 38سال بند و سلسله و دار به لب آمده و جوانان کسانی را که مثل آب خوردن حکم اعدام و شلاق و زندان صادر کردند نمی‌خواهند، در منتهای فریبکاری می‌گوید:
«ما انحصارگرایان را نمی‌خواهیم. ما آنهایی که پشت میز نشسته‌اند و حکم صادر کرده‌اند، نمی‌خواهیم. راه ما مشخص است. راه ما همزیستی مسالمت‌آمیز میان اقوام ایرانی است... ملت ایران یکبار دیگر هم اعلام کرد که مسیرش مسیر آزادی است و آن اسفند 94 بود. اردیبهشت 96 هم یکبار دیگر مردم ایران اعلام می‌کنند آنهایی که در طول 38سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند...» (2)
این را کسی می‌گوید که در تابستان 59، آن زمان که کسی جرأت نمی‌کرد دم از اعدام مخالفان بزند گفت بهتر است مخالفان را در نماز جمعه حلق‌آویز کنیم تا با ایجاد فضای ترس و ارعاب تأثیر بیشتری داشته باشیم. انگار نه انگار که 16سال در موضع دبیر شورای عالی امنیت ملی چه خیانتها و جنایتها در حق مردم و جوانان و دانشجویان کرد.
بگذریم! صحبت از رئیسی بود. قاتل شیاد ابراهیم رئیسی در همان سایتی که خودزنی کرد باز هم حرف تازه دارد و در گرماگرم رقابت و دعوای قدرت ـ در صفحه شایعه ـ در پاسخ به قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67 می‌نویسد:
«مدعیان هیچ سند و حکمی از امام مبنی بر این‌که ایشان حکم قضایی صادر می‌نمود، ارائه نداده‌اند چون وجود ندارد.
آیت‌الله موسوی اردبیلی (ره) به‌عنوان رئیس قوه قضاییه، حجت الاسلام موسوی خوئینیها به‌عنوان دادستان کل کشور، حجت الاسلام حسینعلی نیری به‌عنوان حاکم شرع، آقای اشراقی به‌عنوان دادستان تهران، آقای مجید انصاری به‌عنوان رئیس سازمان زندانها و آقای مصطفی پورمحمدی به‌عنوان نماینده و معاون وزارت اطلاعات در این پرونده، همگی به حکم صریح امام امت در احقاق حق ۱۷ هزار قربانی اقدامات تروریستی منافقین عمل کردند.» (3)
می‌گوید اردبیلی و موسوی خوئینی‌ها و مصطفی پورمحمدی و اشراقی کشتند؛ رئیسی فقط در هیأت مرگ آمد و نشست و تماشا می‌کرد. حالا چرا اردبیلی و موسوی و پورمحمدی؟ چون اردبیلی که مرد، این دو هم در این بازی طرف روحانی بودند. آخوند اسماعیل شوشتری هم که از موضع رئیس سازمان زندانها در هیأت مرگ حضور داشت ـ به عمد یا اشتباه یه به علت حواس‌پرتی ـ حذف کرده و به جایش مجید انصاری را به‌عنوان رئیس سازمان زندانها نوشته است.
در ادامه هم می‌نویسد:
«این در حالی است که حجت الاسلام رئیسی در تمام دوران حضور خود در قوه قضاییه؛ هیچ گاه در جایگاه حاکم شرع قرار نگرفت و تاکنون هیچ حکم قضایی صادر نکرده و تنها به قبول سمتهای اجرایی و دادستانی بسنده کرده است. لازم به ذکر است که در قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، قضات در جایگاه دادستان یا معاون دادستان همانند بعضی دیگر از نقاط جهان، حکم صادر نمی‌کنند و صدور حکم به‌عهده قاضی دادگاه و نه قاضی در دادسرا است. چطور می‌توان کسی که یک روز در دادگاه نبوده است به او نسبت صدور حکم داد. این موضوع برای کسی که الفبای علم حقوق را بداند روشن است.» (4)
هر چه بیشتر توضیح می‌دهد کار بیشتر خراب می‌شود. می‌گوید در این مملکت قضات در جایگاه دادستان یا معاون دادستان حکم صادر نمی‌کنند اما فراموش کرده یک سطر بالاتر خودش نوشته پورمحمدی و اشراقی و نیری و... به حکم خمینی زندانیان را کشتند. یعنی حکم را فله‌یی خمینی صادر کرد و پورمحمدی و اشراقی اجرا کردند. اگر دادستان در جایگاه قضات حکم صادر نمی‌کند چرا نوشتی اشراقی از موضع دادستان وارد عمل شد؟ یعنی رئیس سازمان زندانها و نماینده اطلاعات حکم صادر می‌کنند، اما رئیسی که جانشین دادستان است [نه معاون] فقط برای کنجکاوی یا از روی بیکاری وارد هیأت مرگ شد؟ وانگهی! کسی که با الفبای محاکمه و قضا در نظام آخوندی آشنا باشد می‌داند که تمام قضات و حکام ضدشرع که هزار هزار حکم اعدام صادر کردند هیچ سواد حقوقی و قضایی نداشتند و رئیسی هم از 18سالگی به کار بازجویی و محاکمه و کشتار زندانیان در کرج و همدان مشغول شد و بعد هم به علت سرسپاری مطلق در جریان قتل‌عام زندانیان، از طرف خمینی حکم و مأموریت مشخص قضایی و کشتار و قصاص زندانیان سمنان و سیرجان و... . را گرفت و برخلاف ادعای فوق، با حکم خمینی در سمنان و سیرجان و اسلام‌آباد که برخی باید قصاص می‌شدند و برخی دار و سنگسار و ظاهراً کسی فرصت و جرأت این کار را نداشت رفت و حکم «خدا» را اجرا کرد. خمینی در این حکم می‌نویسد:
«‏‏از آنجا که گزارشات متعددی در مورد ضعف دستگاه قضایی به اینجانب رسیده‏‎ ‎‏است، و مردم شریف و متعهد ایران انتظار برخورد جدیتری با مسائل مختلف را دارند، به‏‎ ‎‏جنابعالی و حجت الاسلام آقای رئیسی مأموریت قضایی داده می‌شود تا نسبت به‏‎ ‎‏گزارشات شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام‌آباد و دورود رسیدگی نموده، و فارغ از‏‎ ‎‏پیچ و خمهای اداری با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا‏‎ ‎‏نمایید... ‏‏به تاریخ 11 دی ماه 1367‏- روح الله الموسوی الخمینی» (5)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-حسن روحانی ـ 23تیرماه 1359 در مجلس آخوندی
2-آخوند روحانی دوشنبه ـ ۱۸ اردیبهشت1396ـ همدان)
3-سایت رسمی سیدابراهیم رئیسی ـ https://goo.gl/7mSPHp
4-سایت رسمی سیدابراهیم رئیسی ـ https://goo.gl/7mSPHp
5-سایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. https://goo.gl/CWiKOa.

آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۸ خرداد ۱۳۹۶

#ایران - گزارشی از مقاله تلگراف پیرامون برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس

گزارشی از مقاله تلگراف پیرامون برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس


تلگراف- انگلستان: 28می 2017:
تلگراف می‌نویسد: در پاریس روز اول ژوئیه شورای ملی مقاومت یک گردهمایی با 100هزار پناهنده در خارج از کشور را برگزار خواهد کرد، این گردهمایی توسط گلچینی از شخصیتهای سیاسی از سراسر جهان، و به‌خصوص بسیاری از شخصیتهای ارشد از آمریکا نظیر جان بولتون و مدیرکل سابق اف بی‌آی و ژنرالهای ارتش آمریکا که در عراق خدمت کردند، را شامل می‌شود.
آنها از دولت ترامپ می‌خواهند که از ایرانیانی پشتیبانی کند که می‌خواهند رژیم بنیادگرا، بی‌رحم، و تماماً فاسد حاکم بر ایران را با یک رژیم دموکراتیک که بر اساس جدایی دین و مذهب برپا شده، جایگزین کنند. این شخصیتها بر این باورند، که ائتلاف ترامب بخش تعین کننده آپوزیسون رژیم ایران را شامل خواهد شد. و در این صورت، خاورمیانه مشکلات کمتری برای جهان ایجاد خواهد کرد.
تلگراف نتایج سفر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه خاورمیانه را «یک چرخش ژئوپولیتیک قابل ملاحظه» و شکل‌گیری یک ”ائتلاف مدل ناتو“ علیه رژیم آخوندی توصیف کرده که همه اعضای آن معتقدند رژیم ایران کانون اکثر مشکلات خاورمیانه است.
تلگراف در مورد انتخابات رژیم و دور دوم آخوند روحانی نیز نوشت:
روحانی یک مجری کاملاً بیرحم است، کسی که از سال 2013مسئولیت فروپاشی اقتصادی و آنچه را که عفو بین‌الملل ”اعدام های سرسام‌آور لگام گسیخته “و قتل و زندانی کردن بسیاری از مخالفان رژیم ایران را برعهد ه دارد، رژیم ایران به نسبت جمعیت دارای بیشترین درصد اعدام در جهان است.
قدرت واقعی در ایران در دست سپاه پاسداران است که تنها به خامنه‌ای پاسخگوست. سپاه نه تنها بیش از نیمی از اقتصاد ایران را کنترل می‌کند بلکه مسئول گسترش تروریسم در داخل و سراسر خاورمیانه است.
تلگراف می‌افزاید‌: بالاترین حمایت را روحانی از غرب در توافق اتمی در دوران پرزیدنت اوباما و جان کری وزیرخارجه به‌دست آورد که با برداشته شدن بخشی از تحریمها و آزاد کردن 38میلیارد پوند از سرمایه‌های مسدودشده ایران در غرب موافقت کردند.
اما تمامی این پول به جیب سپاه پاسداران ریخته شد، تا به حزب‌الله و دهها هزار مزدور اعزامی خود، که از اصلی‌ترین حامیان رژیم اسد در سوریه، برای فاجعه بی‌ثباتی یمن، و دخالتشان در عراق، پرداخت شود.
منابع معتبری از داخل ایران اسنادی را ارائه دادند که نشان می‌دهد چگونه در انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم تقلب شده است.
تلگراف درباره کارزار تحریم نمایش انتخابات و فعالیتهای هواداران مجاهدین می‌نویسد:
پوسترهای مشخصی خواهان تحریم انتخابات بود، که صدها هزار ایرانیان خارج از کشور در سراسر جهان را نمایندگی می‌کند، و در سراسر ایران دیده می‌شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - فراخوان کمیته برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در پاریس

 فراخوان کمیته برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در پاریس


کمیته برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران در پاریس، فراخوانی پیرامون برپایی این گردهمایی در دهم تیرماه ۹۶ انتشار داد و طی آن از هموطنان آزاده و حامیان و پشتیبانان مقاومت مردم ایران دعوت کرد تا در این گردهمایی شرکت کنند.
هموطنان! حامیان و پشتیبانان مقاومت مردم ایران! اشرف‌نشانها در کشورهای مختلف جهان! کمیته برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت، شما را به مشارکت هرچه فعالتر در برپایی این گردهمایی، که در روز شنبه ۱۰تیر ۱۳۹۶ (اول ژوئیه ۲۰۱۷) در پاریس برگزار می‌شود، فرا می‌خواند.
انتخاب مردم ایران حاکمیت ولایت فقیه و دیکتاتوری شیادان و جلادان عمامه‌دار و پاسدار نیست. انتخاب ملت ما مقاومت برای آزادی و برقراری حاکمیت جمهور مردم ایران است. برای رهایی از استبداد و فاشیسم دینی، برای جدایی دین از دولت، و برای آزادی و عدالت به پاخیزیم! برای یک ایران بدون اجبار و ارتجاع و تبعیض و بدون سانسور و سرکوب و شکنجه و اعدام، و برای یک ایران غیراتمی، که کانون حقوق‌بشر و صلح در منطقه و شایسته تمدن پرافتخارمان باشد، به پاخیزیم!
به پا خیزیم و همه هموطنان را به مشارکت در برپایی گردهمایی بزرگ «ایران آزاد» و همبستگی برای تحقق برنامه ده ماده‌یی مریم رجوی فرابخوانیم!
هموطنان! همزمان با چهاردهمین سالگرد درهم شکستن کودتای ارتجاعی – استعماری ۱۷ژوئن، که به موازات بمباران قرارگاههای ارتش آزادی، متلاشی کردن مقاومت رهایی بخش مردم ایران را هدف قرار داده بود؛ ما بار دیگر به‌پا می‌خیزیم تا سرفصل سرخ فام ۳۰خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی و سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی را گرامی بداریم.۱۴سال پیش، هنگامی که خیزش فراگیر و کارزار جهانی شما کودتای ننگین ۱۷ژوئن را درهم شکست و آزادی مهر تابان مقاومت را از اسارت و زندان در سوم ژوئیه ۲۰۰۳ (۱۲تیر ۱۳۸۲) به ارمغان آورد؛ انفجار شادی و پیروزی در میان هموطنان و رزمندگان و یاران مقاومت، از خیابانهای تهران تا خیابانهای اشرف تحت محاصره و از اعتصاب‌غذاکنندگان پاریس تا تجمعات اشرف‌نشانها در جای جای جهان، حد و مرزی نمی‌شناخت.
چنین بود که در برابر بمبارانها و محاصره‌ها و برچسبهایی که نتیجه بند و بست فاشیسم دینی با دولتهای مماشاتگر علیه مقاومت سازمانیافته مردم ایران بود، کاروانی از اشرف‌نشانها با شعار «مقاومت به هرقیمت» به‌پاخاست، که از شعله‌های جان صدیقه و ندا و مشعلهای فروزان انسانی، و از رزم و خون قهرمانان و شهیدان پایداری در اشرف و لیبرتی جان مایه می‌گرفت.
کاروانی از زنان و مردان و جوانان آزاده و از خود گذشته، که در امتداد نسل وفا و ایمان، خانه به دوش، کوچه به کوچه، شهر به شهر و کشور به کشور به پاخاستند، در دادگاهها و مراجع قضایی و تحصن‌ها و اعتصاب غذاهای بی‌سابقه و تظاهرات بی‌وقفه در برابر مراجع بین‌المللی، فریاد دفاع از مقاومت و نبرد رهایی بخش برای آزادی میهن را سر دادند و سال به سال، نیرومندتر و گسترده‌تر و مصمم‌تر و آبدیده‌تر، درهم شکستن راه‌بندها و خنثی شدن توطئه‌ها را در گردهماییهای سالانه جشن گرفتند.
امسال اما، گردهمایی بزرگ مقاومت در شرایطی برگزار می‌شود که با درهم شکستن بزرگترین و دامنه‌دار ترین توطئه‌های خلیفه ارتجاع و پاسداران ولایت فقیه، بزرگترین پیروزی مقاومت سازمانیافته مردم ایران در بغرنج‌ترین شرایط رقم خورده است. در مقابل، دشمن شیاد و ضدبشر بر اثر شکست دخالتهای تجاوزکارانه‌اش در سوریه و عراق و یمن و لبنان، و در چرخش اوضاع و تغییر دوران، به دام افتاده و بر سر دو راهی مرگ یا خودکشی قرار گرفته است؛ آنهم در شرایطی که در جای جای میهن با امواج انزجار و اعتراض مردم به جان آمده مواجه است، بله، اجتماع امسال ما، گردهمایی پیروزیهای مقاومت و شکستها و بن‌بستهای چاره‌ناپذیر دشمن است؛ پیروزی اراده انقلابی ملت بزرگ ایران که از قیام تاریخی ۳۰خرداد برای به زیر کشیدن نظام ولایت فقیه و خلافت ارتجاعی و برپایی حاکمیت مردم و دموکراسی عزم جزم کرده و با ریختن جامهای زهر آتش‌بس در جنگ ضدمیهنی و در برنامه بمب‌سازی اتمی به کام خمینی و خامنه‌ای، و با درهم کوبیدن استراتژی صدور تروریسم و دخالتهای منطقه‌یی رژیم ولایت فقیه، استبداد دینی را به محاصره سیاسی و استراتژیکی مقاومت در آورده است. اشرف‌نشانها! یاران دوران سختیها! نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری خلیفه ارتجاع، با تشدید شقه و ضعف رژیم خاتمه یافت.
دومین دوره آخوند روحانی و شکست مهندسی خامنه‌ای در بیرون کشیدن آخوند رئیسی، شکستی بسیار سنگین و مرگبار است که بحران را در سراپای رژیم به مراتب افزایش می‌دهد. به‌خصوص که بالا گرفتن جنبش دادخواهی قتل‌عام ۶۷ و «کارزار هزار اشرف » با شعارهای «نه شیاد، نه جلاد-زنده باد ارتش آزادی»، عاملی تعیین کننده در شکست ولایت فقیه بوده است.
هموطنان! اشرف‌نشانها! آنچه که آینده را رقم می‌زند، نه مانورها و کارتها ی سوخته و راه‌حلهای به بن‌بست رسیده خلیفه ارتجاع، بلکه پایداری و مقاومت سازمانیافته مردم ایران است که رژیم ولایت فقیه را با ایستادگی و سازش ناپذیری خود بر سر حقوق اساسی مردم ایران، به مهلکه بحرانهای بی‌علاج انداخته و در حماسه پایداری ۱۴ساله، به ظرفیتها و ذخایر ذیقیمتی برای نیل به پیروزی دست یافته و پرچم مقاومت به هرقیمت برای رهایی ایران از فاشیسم دینی با هزار اشرف و ارتش آزادی را برافراشته است.
گردهمایی ۱۰تیر (اول ژوئیه) نمادی از شکوفایی این ظرفیتها و میعادگاهی برای عهدبستن با شهیدان راه آزادی برای تحقق آرمان آنهاست. این گردهمایی، پیام‌آور شکوفایی و احیا و سرزندگی و بارور ساختن تجربه‌ها و نیروها در مسیر پیروزی و طنین اراده ملتی بزرگ است که می‌خواهد آزادی و دموکراسی را در زیباترین وطن محقق کند. آری، مقاومت برای آزادی با هزار اشرف و ارتش آزادی، و رهایی ایران از فاشیسم دینی، می‌توان و باید!
کمیته برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
زمان: ۱۰تیر ۱۳۹۶ (اول ژوئیه ۲۰۱۷)
مکان: پاریس -ویلپنت



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... ۸خرداد۱۳۱۳ – ۲۹ مه۱۹۳۴ قانون تأسیس دانشگاه تهران تصویب شد

 در گذر تاریخ ...
۸خرداد۱۳۱۳ – ۲۹ مه۱۹۳۴
قانون تأسیس دانشگاه تهران تصویب شد


روز ۸ خرداد سال ۱۳۱۳ مجلس شورای ملی، قانون تأسیس دانشگاه تهران را به‌تصویب رساند و در پانزدهم بهمن همان سال اولین سنگ بنای دانشگاه تهران گذاشته شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... ۶خرداد ۱۲۸۷ – ۲۷ مه۱۹۰۸ نفت؛ برای نخستین بار در ایران کشف شد

 در گذر تاریخ ...
۶خرداد ۱۲۸۷ – ۲۷ مه۱۹۰۸
نفت؛ برای نخستین بار در ایران کشف شد


روز ۶خرداد سال ۱۲۸۷ شمسی مطابق با ۲۷ مه سال ۱۹۰۸ میلادی، شرکت نفت انگلیس در حفاری خود در مسجد سلیمان به‌نفت رسید. همین‌که حفر چاه به‌عمق ۱۱۸۰ پا رسید، نفت فوران کرد و متجاوز از ۵۰ پا از دستگاه حفاری بالا زد.
این حفاریها بر‌اساس قرارداد ننگین دارسی که در سال ۱۲۸۰ شمسی (۱۹۰۱ میلادی ) در زمان مظفرالدین‌شاه بین‌ایران و انگلستان منعقد شده بود انجام می‌گرفت.
به‌موجب این قرارداد، حق انحصاری استخراج و تصفیه و فروش نفت و معافیت مالیاتی و گمرکی و‌. به‌مدت ۶۰ سال به‌این شرکت انگلیسی داده شده بود.
در سال ۱۲۹۰ لوله‌کشی نفت از مسجد سلیمان به‌آبادان تکمیل شد و صادرات نفت ایران آغاز گردید.
از آن زمان تاکنون به‌استثنای دوران دوسال‌ونیمه‌‌‌‌‌‌‌ دولت دکترمصدق، درآمد نفت ایران در خدمت دستگاه غارت و سرکوب حاکمیت شاه و شیخ بوده است.
روز ۶خرداد سال ۱۲۸۷ شمسی مطابق با ۲۷ مه سال ۱۹۰۸ میلادی، شرکت نفت انگلیس در حفاری خود در مسجد سلیمان به‌نفت رسید. همین‌که حفر چاه به‌عمق ۱۱۸۰ پا رسید، نفت فوران کرد و متجاوز از ۵۰ پا از دستگاه حفاری بالا زد. این حفاریها بر‌اساس قرارداد ننگین که در سال ۱۲۸۰ شمسی (۱۹۰۱ میلادی ) در زمان بین‌ایران و انگلستان منعقد شده بود انجام می‌گرفت. به‌موجب این قرارداد، حق انحصاری استخراج و تصفیه و فروش نفت و معافیت مالیاتی و گمرکی و‌. به‌مدت ۶۰ سال به‌این شرکت انگلیسی داده شده بود. در سال ۱۲۹۰ لوله‌کشی نفت از مسجد سلیمان به‌آبادان تکمیل شد و صادرات نفت ایران آغاز گردید. از آن زمان تاکنون به‌استثنای دوران دوسال‌ونیمه‌‌‌‌‌‌‌ دولت درآمد نفت ایران در خدمت دستگاه غارت و سرکوب حاکمیت شاه و شیخ بوده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تشدید بحرانهای رژیم پس از انتخابات

 تشدید بحرانهای رژیم پس از انتخابات


با آن که چند روز بیشتر از انجام نمایش انتخابات نمی‌گذرد، شاهد تشدید فشارها، تنگناها و بحرانهای متعددی هستیم که رژیم را از هر طرف احاطه کرده است. از تشدید تحریمها و بحران منطقه‌یی و بین‌المللی رژیم، تا افزایش نارضایتی‌ها و گسترش حرکتهای اعتراضی و تا افزایش بحران درونی رژیم...
تشدید این بحرانها پس از نمایش انتخابات، اتفاقی نبوده و محصول مستقیم تضعیف رژیم در نتیجه شکست انتخابات است. بی‌گمان اگر این انتخابات آن‌گونه که علی خامنه‌ای ادعا می‌کند، «حماسه درخشان» و نشانه «استحکام پایه‌های مردم‌سالاری اسلامی» (1) و غیره بود، اکنون می‌بایستی شاهد کاهش تنشها و بحرانها و بالا رفتن موقعیت رژیم در معادلات منطقه‌یی و بین‌المللی و افزایش همگرایی در داخل رژیم می‌بودیم، اما وقتی در همه زمینه‌ها و مؤلفه‌ها، شاهد روندی معکوس هستیم، پس به‌سادگی می‌توان نتیجه گرفت که واقعیت نیز درست معکوس ادعاها و تبلیغات خلیفه ارتجاع و دستگاه تبلیغاتی اوست.
بحران در روابط سیاسی منطقه‌یی و بین‌المللی
تشدید هر یک از بحرانهای سه‌گانه عمده‌یی که اشاره شد، نشانه‌ها و شاخصهای انکارناپذیر خود را دارند، بحران روابط منطقه‌یی و بین‌المللی رژیم، با سفر ترامپ به‌ عربستان و شکل‌گیری ائتلافی با شرکت آمریکا و بیش از 50کشور عربی و مسلمان در برابر رژیم، از یک سو و تصویب تشدید تحریمهای رژیم و سپاه پاسداران توسط سنای آمریکا از سوی دیگر نمایان شده است. تبلیغات‌چیهای داخلی و لابی‌های خارجی حسن روحانی مدعی بودند که او منادی تعامل با جهان است و بهبود رابطه با غرب و آمریکا و کشورهای منطقه در گرو انتخاب مجدد وی است؛ اما در عمل دیدیم که نه آمریکا و نه کشورهای منطقه که در ریاض گرد آمده بودند، هیچ اعتنایی به انتخاب روحانی نکردند و تصریح نمودند که رژیم را با عملکردهایش مورد داوری قرار می‌دهند نه با ادعاها و حرفهایش! چرا که روحانی برای آنها ناشناخته نبود و ۴سال او و شعارها و عملکردهایش را آزموده بودند؛ حتی سنای آمریکا که در جریان رقابتهای انتخاباتی رژیم، به‌جریان انداختن لایحه تشدید تحریمها را به‌نشانه حسن نیت و به‌عنوان امتیازی به‌روحانی به‌حالت تعلیق درآورده بود، هفته گذشته لایحه را به‌جریان انداخت و کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز آن را از تصویب گذراند؛ چرا که روحانی بلافاصله پس از اعلام نتایج، شاخ و شانه موشکی کشید و در جواب وزیر خارجه آمریکا که خواسته بود رژیم آزمایشات موشکی خود را متوقف کند، گفت: «مقامات آمریکا بدانند هر زمان به‌لحاظ فنی نیاز به‌تست موشک داشته باشیم تست خواهیم کرد و منتظر آنها و اجازه آنها نخواهیم ماند». (2) لابد روحانی و باند او خواهند گفت که این حرفها، مصرف داخلی داشته و برای خنثی کردن باند خامنه‌ای و بستن دهان آنهاست، صرف‌نظر از آن که این خود علامت ضعف و موقعیت لرزان روحانی است، اما آنچه برای سیاستگذاران آمریکا یا دولتهای منطقه‌یی اهمیت دارد این است که درِ سیاست خارجی رژیم هم‌چنان بر پاشنه تروریسم و صدور ارتجاع و مداخله‌جویی و جنگ‌افروزی می‌گردد.
تعمیق شکاف، زهر شقه
انتخابات شکاف و بحران درونی رژیم را هم علاج نکرده و به‌آن بیش از پیش دامن زده است. اگر خامنه‌ای موفق می‌شد رئیسی را به‌کرسی بنشاند، می‌توانست شکاف در رأس نظام را، دست‌کم برای یک مقطع، ببندد و بحران درونی رژیم نیز فروکش می‌کرد، اما از آنجاکه او در این مهندسی شکست خورد، اکنون اولین اثر آن را در بالا گرفتن تضادهای درونی، در بالا گرفتن غوغای تقلبات در ابعاد میلیونی که «حماسه‌ درخشان» مورد ادعای خامنه‌ای را مفتضح و لجن‌مال نموده، به‌وضوح می‌توان دید و «این هنوز از نتایج سحر است» جنگ قدرت میان ولی‌فقیه و رئیس‌جمهور آن بر سر هژمونی از این پس با شگفتیهای تماشایی بسیار همراه خواهد بود.
این پیش‌بینی بر شناخت از ماهیت دیکتاتوری قرون‌وسطایی حاکم استوار است. در نظامهای معمول، وقتی یک جناح یا یک حزب حاکم شکست می‌خورد، به‌طور طبیعی هژمونی را به‌ جناح و حزب غالب واگذار می‌کند، اما چنین چرخش قدرتی مطلقاً در دیکتاتوری ولایت فقیه متصور نیست و به‌همین جهت انتخابات در این رژیم یک نمایش مسخره و پوشالی است. اما از سوی دیگر و در هر حال روحانی و باند او که خود را برنده این نمایش می‌دانند، سهم خودشان را می‌خواهند و صراحتاً هم آن را بیان می‌کنند، اما باند ولی‌فقیه حاضر به از دست دادن هژمونی نیست، حتی اگر قیمت آن به لجن کشیدن «حماسه درخشان» باشد. در نتیجه می‌بینیم تضادها به‌ چنان سطحی رسیده که طرفین یکدیگر را به دستگیری و محاکمه تهدید می‌کنند و ستاد انتخابات کشور طی اطلاعیه‌یی اعلام می‌کند: «تریبون نمازجمعه باعث ایجاد شکاف و تفرقه در جامعه شده است».
بحران اجتماعی
اما در میان بحرانهای عمده سه‌گانه، بحران اقتصادی اجتماعی جای ویژه و تعیین‌کننده‌یی دارد؛ بحرانی که روحانی در برابر آن به‌کلی خلع‌سلاح است؛ او نه تنها در جریان تبلیغات انتخاباتی خود، جز مشتی ادعاهای دروغ و آمارهای جعلی و مسخره، برنامه و راه‌حلی برای عمده‌ترین معضلات اقتصادی و اجتماعی نداشت و نمی‌توانست هم داشته باشد، خودش آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت «مسائل اقتصادی صد سال دیگر هم حل نمی‌شود». پاسخ جامعه به‌او را هم، این روزها به‌صورت افزایش و گسترش حرکتهای اعتراضی در سراسر کشور شاهد هستیم. واکنش رژیم به‌این التهاب اجتماعی هم طبق معمول اعدامهای سبعانه است که با همان نواخت قبل ادامه دارد. به‌عنوان یک مقایسه، جا دارد به‌یاد بیاوریم هنگامی که روحانی در دوره اول خود روی کار آمد، حرکتهای اعتراضی تا چند ماه، به‌طور محسوسی فروکش کرد؛ چرا که جامعه و اقشار ناراضی روحانی را رصد می‌کردند و منتظر بودند که او چه می‌کند، اما اکنون روحانی دیگر «هندوانة‌ دربسته» نیست و امتحان خود را طی ۴سال پس داده است و خوش‌خیال‌ترین افراد نیز دریافته‌اند که این امام‌زاده کور می‌کند که شفا نمی‌دهد.
واقعیت این است که شرایط از هر لحاظ با ۴سال پیش دگرگون شده است، هم شرایط بین‌المللی به‌کلی تغییر کرده و سیاست آمریکا و به‌تبع آن اروپا، از محور مماشات به‌محور قاطعیت منتقل شده و هم به‌موازات آن در منطقه نیز تعادل‌قوا به‌شدت علیه رژیم و سیاست مداخله‌جویانه و صدور تروریسم آن تغییر کرده است. شرایط اجتماعی نیز به‌شدت انفجاری شده و انعکاس آن در درون رژیم نیز به‌صورت تعمیق و گسترش شقه در رأس حاکمیت بارز شده و زهر آن دارد به‌سرتاسر پیکر رژیم رسوخ می‌کند، در چنین شرایطی تغییر اساسی در تقدیر رژیم نوشته شده و گران‌جانی رژیم تنها عواقب آن را سخت‌تر و بهای آن را برای حاکمان سنگین‌تر می‌سازد؛ شرایط چنان است که آنچه را که پیش از این تنها می‌شد از مجاهدین و «اپوزیسیون برانداز» شنید، اکنون می‌توان از مهمترین تریبون حاکمیت، یعنی نمایش جمعه تهران شنید:
«اگر تغییری جدی در رفتارهای حاکمیتی ایجاد نشود بدانید دیگر آنهایی که درد فقر و محرومیت را چشیده‌اند تا آخر خط با ما نخواهند بود... بدانید معدن یورت به‌ما این هشدار را داد که لگدهای کارگران به‌ماشین رئیس جمهور، تنها هشداری به‌دولت وقت نبود بلکه هشداری به‌مجموعه جمهوری اسلامی بود که یوم‌الله نزدیک است، بیدار شوید!». (3)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1ـ از پیام خامنه‌ای به‌مناسبت اعلام نتایج انتخابات 30اردیبهشت 96
2 ـ کنفرانس خبری روحانی ـ اول خرداد 96
3 ـ سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران ـ 5خرداد 96.


آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۷ خرداد ۱۳۹۶

#ایران - استراون استیونسون: شکافها در رژیم ایران در حال پدیدار شدن است

استراون استیونسون: شکافها در رژیم ایران در حال پدیدار شدن است


استراون استیونسون طی مقاله‌ای درباره نمایش انتخابات در رژیم آخوندی نوشت: شکافها در رژیم ایران در حال پدیدار شدن هستند و انتخابات دغلکارانه‌ای که هفته گذشته برگزار شد، اختلافات فزاینده در سیستم حاکم را به نمایش گذاشت.
استیونسون در این مقاله که در یونایتدپرس اینترنشنال درج شده خاطرنشان کرد: مردم ایران طی 38سال گذشته به‌دست آخوندهای حاکم بر ایران متحمل سرکوب و آزار و اذیت شده‌اند.
استیونسون افزود: ”سقوط رژیم جمهوری اسلامی، چشم‌اندازی است که 80میلیون ایرانی محروم و جهانی که بواسطه دهه‌ها تهدید، تروریسم و جنگهای نیابتی آسیب دیده‌اند، مشتاقانه انتظار آن را می‌کشند ”.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - تلگراف: روحانی نه تنها مدره نیست بلکه یک مجری کاملاً بیرحم است

 تلگراف: روحانی نه تنها مدره نیست بلکه یک مجری کاملاً بیرحم است


تلگراف انگلستان روز یکشنبه هفت خرداد 96 طی مقاله‌یی به قلم کریستوفر بوکر درباره نمایش انتخابات در ایران نوشت:‌ «دوباره به ما گفته می‌شد پیروز انتخابات، حسن روحانی است که یک ”مدره “و علیه ”تندروها“ است.
هم‌چنانکه بارها گزارش کرده‌ام روحانی یک مجری کاملاً بیرحم است، کسی که از سال 2013 مسئول فروپاشی اقتصادی بوده و به گفته عفو بین‌الملل ”اعدام های سرسام‌آور لگام گسیخته“ و قتل و زندانی کردن بسیاری از مخالفان را به عهده دارد.
رژیم ایران به نسبت جمعیت دارای بیشترین درصد اعدام در جهان است.
قدرت واقعی در ایران در دست سپاه پاسداران است که تنها به خامنه‌ای پاسخگوست.
سپاه نه تنها بیش از نیمی از اقتصاد ایران را کنترل می‌کند بلکه مسئول گسترش تروریسم در داخل و خارج و در سراسر خاورمیانه است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - واشینگتن اگزمینر:‌ رژیم ایران شکنجه و اعدام و کشتار می‌کند

 واشینگتن اگزمینر:‌ رژیم ایران شکنجه و اعدام و کشتار می‌کند


واشینگتن اگزمینر 7خرداد 96 طی مقاله‌یی نوشت:‌
اگر دونالد ترامپ قرار است از خاورمیانه در برابر رژیم ایران حفاظت کند نیازمند یک استراتژیست.
رئیس‌جمهور ترامپ مشکل ایران دارد. او باید شکافهای سیاست باراک اوباما را در مورد تحقیقات تسلیحات اتمی، موشکی و حقوق‌بشر پر کند.
اولین گام ترامپ باید درخواست از رژیم ایران برای علنی کردن تمامی تحقیقات ساخت سلاح باشد. جهان باید دقیقاً بداند که رژیم ایران تا کجا پیشرفت کرده و کدام کشورها به آن کمک کرده‌اند.
بدون این دانش و با سابقه تقلب رژیم ایران، بعد از سال 2027 که توافق اتمی به پایان می‌رسد، این رژیم به‌دنبال تسلیحات اتمی خواهد رفت. بدون افشای کامل، توافق با رژیم ایران جاه‌طلبیهای تسلیحات اتمی این رژیم را بتأخیر می‌اندازد ولی رد نمی‌کند.
اوباما ساخت سلاح را پوشاند. دونالد ترامپ می‌تواند به دیپلوماتهای آمریکایی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، دیدبان اتمی سازمان ملل، دستور دهد تمامی ‌روند تلاشهای برنامه اتمی رژیم ایران را متوقف کنند تا که باقیمانده تحریمها برداشته شوند. این درصورتی واقع می‌شود که آژانس ”به جمعبندی جامعی برسد که تمامی مواد اتمی رژیم ایران دارای فعالیتهای صلح‌آمیز می‌باشند“. روسیه متحد اصلی ایران هم اینک از آژانس خواسته است که به این جمعبندی برسد.
ثانیاً ترامپ باید بر تمامی برنامه موشکی رژیم ایران محدودیت اعمال کند. قطعنامه 2231 (سال 2015) از رژیم ایران می‌خواهد که بر روی موشکهای بالستیکی طراحی شده که بتواند تسلیحات اتمی حمل کند، کار نکند“.
مشکل این‌جاست که برنامه موشکی ایران فراتر از سیستم‌های پرتاب سلاح اتمی می‌رود. زرادخانه موشکی موجود، خاورمیانه را مرعوب می‌کند، برای همین است که رژیم ایران سه موشک بالستیکی را تنها در ماه مارس آزمایش کرد. ...
در نهایت ترامپ باید رژیم ایران را مجبور به توقف نقض حقوق‌بشر آن کند. رژیم ایران شکنجه و زندان و کشتار می‌کند. آزادی عقیده را برای اقلیت مذهبی بهاییان انکار می‌کند و صدها عرب، بلوچ و کرد را بدون کمترین مراحل قانونی اعدام می‌کند.
این رژیم در سوریه مرتکب جنایات جنگی می‌شود و صادر‌کننده تروریسم جهانی است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۳ خرداد ۱۳۹۶

#ایران - مهندسی ناشیانه انتخابات

 مهندسی ناشیانه انتخابات


پس از این‌که محمد محدثین مسؤل کمیسیون خارجه، محمدعلی توحیدی مسئول کمیسیون انتشارات و مهدی سامع مسئول کمیسیون صنایع شورای ملی مقاومت ایران در اولین برنامه ارتباط مستقیم سیمای آزادی پس از نمایش انتخاباتی رژیم با عدد و رقم به افشای ابعاد حیرت‌انگیز مهندسی شدن انتخابات آخوندها پرداختند، شب گذشته سه‌شنبه دوم خرداد 96، رحمانی فضلی وزیر کشور آخوندها به صحنه آمد تا به نوعی درباره آنچه که مسؤلان شورای ملی مقاومت درباره سطح و عمق مهندسی کردن شعبده انتخاباتی رژیم مطرح کرده بودند، به پاسخگویی بپردازد.
آقای محدثین مستند به آمار و ارقام وزارت کشوری که رحمانی فضلی رئیس آن است گفت: «روز انتخابات در ساعت یکربع به 17بعدازظهر خبرگزاری فارس از قول وزارت کشور اعلام کرد تا این لحظه 20میلیون شرکت کردند. یعنی تقریباً 9ساعت بعد از شروع انتخابات. اینها یک رقمی تولید کردند اما متوجه عواقب آن نبودند. خب اگر تا یکربع به ساعت 17فقط 20میلیون شرکت کردند، چطور در این ساعتهای باقیمانده تا پایان وقت، 21میلیون دیگر شرکت کردند؟ ساعت پایان رسمی ساعت 18بود. زمان رأی‌گیری را در جاهایی مثل تهران تا ساعت 24تمدید کردند. در خیلی از شهرها تا ساعت 20و 21و بعضی‌ها هم همان ساعت 18و 19زمان رأی‌گیری تمام شد. حالا چطور می‌شود که در 9ساعت 20میلیون نفر شرکت کردند و در 2ساعت یا 4ساعت یا حتی 5ساعت بعدی در تمدید زمان رأی‌گیری، 21و 22میلیون دیگر شرکت کردند و رأی دادند؟! بگذریم که دو ساعت بعد، یعنی ساعت 19هم اعلام کرد 30میلیون شرکت کردند».
اینها نکاتی بود که آقای محدثین گفت و ظاهراً خیلی هم تاثیر داشته به‌نحوی که وزیر کشور رژیم خودش مجبور شد به صحنه بیاید و مشغول رفوکاری بشود!
حالا برویم سراغ حرف‌های رحمانی فضلی وزیر کشور رژیم و عدد و رقم‌هایی که همین دیشب به صحنه آمد و این‌چنین گفت: «حدود 42میلیون رأی گرفته شده».
این در حالی است که وی به صراحت می‌گوید در تهران از 9و 10 شب به بعد خیلی از مناطق تهران رای‌گیری افت داشته!... از ساعت 9 قسمت مرکزی و جنوب تهران ما تقریباً خالی شد صندوقها و شعبه‌ها ولی در قسمت شمالی تراکم داشتیم!
اینها حرفهای وزیر کشور رژیم است! حرفهای اپوزیسیون نظام نیست! حرف‌های خبرنگار نیویورک تایمز هم نیست که همان روز انتخابات گزارش کرد که من صبح رفتم جنوب شهر حوزه‌ها خلوت بود، عصر هم رفتم خلوت بود! این اذعان به خلوتی حوزه‌های جنوب و مرکز تهران در مهمترین ساعتهای روز رأی‌گیری حرف وزیر کشور روحانی است!
وقتی جنوب و مرکز تهران که در برگیرنده بیشتر از دو سوم جمعیت تهران است، این همه رأی اعلامی را چگونه می‌خواهند به‌عنوان شمال تهران توجیه و حلال کنند!.
نکته بعد اینکه:
رحمانی فضلی در مصاحبه دیشبش می‌گوید: ما در تهران در هر 48ثانیه یک رأی گرفتیم!
و در کل کشور به‌طور متوسط هر یک دقیقه یک رأی گرفتیم!
رحمانی فضلی: «وقتی مامیگیم 40میلیون و خرده‌ای رأی‌گیری کردیم 40میلیون تقسیم بر ساعت تقسیم بر دقیقه هر دقیقه نشان می‌دهد که ما چقدر کار کردیم، مثلاً زیر یک دقیقه تا یک دقیقه بوده این فرایند که باید انجام می‌دادند اونچه که تشخیص هویت بود بین 5تا 8ثانیه انجام می‌شد».
یک نمونه مشخص را بررسی می‌کنیم: ولی‌فقیه ارتجاع طبق برنامه زنده‌ای که پخش شد.
از لحظه‌ای که شناسنامه‌اش را دست مأمور صندوق داد تا وقتی که آخرین برگة رایش را انداخت توی صندوق تقریباً یک دقیقه و 33ثانیه! شده است.
بگذریم که صحنه، اساساً ساختگی بود و خامنه‌ای برگة تعرفه را قبلاً گرفته بود، اسامی مورد نظرش را چه در انتخاب رئیس‌جمهور و چه در مورد اعضای شورای شهر که باید 32تا اسم می‌نوشت نوشته بود و همانجا از جیبش در آورد و انداخت توی صندوق. یعنی اگر مثل بقیه مردم می‌خواست اسامی را بنویسد دو سه برابر یعنی 4-5دقیقه طول می‌کشید!.
حالا بر این اساس بهتر می‌توان فهمید که رأی دادن در بقیه صندوقها چقدر طول کشیده است. چون در حوزه‌های معمولی تعمداً مردم را نگه می‌داشتند تا صف تشکیل شود تا برای رنگ کردن رسانه‌ها از آن عکس و فیلم بگیرند.
جالب توجه این‌که خبرنگار رژیم آخوندی در تلویزیون رژیم رسماً می‌گوید پروسه اخذ رأی 10دقیقه طول می‌کشد. البته مشخص است در حوزه‌ها و صندوقهای معمولی نه شاهانه!
این‌جاست که باید از وزیر آخوند روحانی پرسید که این 48ثانیه را از داخل کدام قوطی عطاری پیدا کرده که به خورد ملت بدهد؟!
واقعیت این است که با وجود چنین شواهد مسلمی که در اخبار و اسناد خود رژیم هست، دیگر نیازی به سند و مدرک بیشتری برای اثبات مهندسی کردن نجومی نمایش انتخابات نیست، اما برای این‌که از بعضی حرف‌های دیگر رحمانی فضلی هم بی‌اعتنا نگذشته باشیم به دو سه جمله دیگر او هم خوب است توجه کنیم:
او در یک جای صحبتهایش می‌گوید، «مستمراً به ما ایراد می‌گرفتن توی فضای مجازی که:
مگر شمردن یک صندوقی که هزار تا رأی داره چقدر کار داره؟».
بعد خودش جواب می‌دهد: «شمردن اون صندوق واقعاً کاری نداره ولی طی کردن این فرایند‌ که یک صحت انتخابات و قانونی بودن اون در مرحله اول باید به‌صورت نسبی حداقل 90درصدش تأیید بشه چون صحت نهایی با شورای نگهبان است».
توجه کنید که به همین صراحت خود رحمانی فضلی هم می‌گوید تعداد آرای متوسط هر صندوق حدود 1000رای بوده است!
وزارت کشور رژیم به‌طور رسمی از قبل اعلام کرده بود که 117هزار صندوق رأی در این نمایش در نظر گرفته شده است.
نتیجه 117هزار تا صندوق که به‌طور متوسط هرکدومشان 1000رای داشته می‌شود عددی در حدود 117میلیون رای!
یعنی بیشتر از جمعیت ایران و عراق و بحرین و کویت و امارات و عمان وحوثی‌ها و حزب‌الله!
واقعیت این است که در دستپاچگی کامل گاهی وقتها یک عدد و رقم‌هایی را اعلام می‌کنند که بعداً به هیچ شکلی افتضاحش را نمی‌تواند جمع وجور کنند.
ضمنا توجه به این نکته نیز بیشتر وضعیت این نمایش را روشن می‌سازد.
رحمانی فضلی می‌گوید: «ساعتهای آخر این شد که گفتیم هر کسی فقط کدش رو روی این تعرفه بنویسه دیگه لازم نیست پدر و مادر و فرزند و اینها چون وقت زیاد می‌گرفت».
در روز رای‌گیری هم رسماً اعلام کردند: «اگه کسی شناسنامه‌اش و المثنی‌اش گم شده بیاد با کارت ملی رأی بده، اگه کارت ملیش هم گم شده بیاد شماره‌اشو بگه کافیه، ما از ارگان صادرکننده شناسنامه‌اش استفسار می‌کنیم!
حالا سؤال این است که این حوزه‌ها چگونه به همدیگر خبر می‌دهند که فلان فرد این‌جا رأی داده است و شما در حوزه‌های دیگر از هیچ‌کس با این اسم و مشخصات و شماره کارت، قبول نکنید که رأی بدهد؟
چون وزیر مربوطه بلافاصله در همان مصاحبه‌اش می‌گوید: «سیستم ما آف لاین بود!».
علی القاعده این همه تناقض در حرفهای جناب وزیر بیانگر این است که ذهن وی آف لاین بوده است!



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - استخوان «تقلب» لای زخم نمایش انتخابات

 استخوان «تقلب» لای زخم نمایش انتخابات


آیا با رو شدن تقلبات و فضاحت رقم سازی در جریان نمایش انتخابات چشم‌اندازی بر پایان این جنگ در درون رژیم هست؟
به‌رغم ادعاهای سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع در مورد «نبودن تخلف جدی و تاثیرگذار» در این نمایش، هر روز نمود دیگری از این جنگ بیرون می‌زند:
رحمانی فضلی: «من خواهشم از همه کسانی که دست‌اندرکار رسانه‌ها هستند فضای مجازی هستند گروهها و احزاب هستند همه افراد این حلاوت و شیرینی این حماسه عظیم رو واقعاً نباید با تولید اخبار جعلی یا طرح مسأله تخلف در فضای عمومی هم برای کشور تبلیغات منفی بار میآره و هم افکار عمومی رو نگران میکنه». (شبکه 2 تلویزیون رژیم، گفتگوی ویژه 2خرداد 96)
آخوند ذوالنوری عضو مجلس ارتجاع به‌رغم ادعاهای رحمانی فضلی گفت: «ای کاش منتخبان و مسئولان صبر می‌کردند که شورای نگهبان چند جلد اسناد تخلف و تقلب در انتخابات را بررسی کند و بعد جشن پیروزی می‌گرفتند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا- 3خرداد 96)
این عضو مجلس ارتجاع، از باند خامنه‌ای که به‌خاطر تهدید قیام اعتراض نکرده‌اند تشکر کرد و گفت: «از کسانی که خویشتنداری کردند و با تحریک‌های مختلف احساساتی نشدند تا فتنه‌ای رقم نخورد تشکر می‌کنم». (همان منبع)
حسین قدیانی از سرکرده‌های بسیج ضدمردمی نیز ضمن اذعان به خودداری از اعتراض در وحشت از قیام بر تداوم این منازعه تأکید کرده و خطاب به حسن روحانی نوشت: «آقای روحانی! منت بزرگی بر سر حضرتعالی گذاشتیم که با وجود آن همه تخلف مشهود، هرگز مثل ترمزبریده‌های عاری از عقل، عمل نکردیم! سطل زباله‌ای را آتش نزدیم! و الا، هنجارشکنی و سلب امنیت و آشوب که کاری ندارد! این، همان کار ساده اما بسیار زشتی بود که سال 88 انجام شد! و مسبب تحریم‌های موسوم به فلج‌کننده شد! خیال‌تان تخت! هیچ چیز عوض نشده! ما هستیم! درست وسط میدان!». این سرکرده چماقداران بسیجی در حالی که «ترس از قیام» را «اطاعت از قوانین» می‌نامید خطاب به روحانی گفت: «اگر اطاعت ما از قوانین مملکت نبود، شنبه 30اردیبهشت 96 را چنان به کام‌تان تلخ می‌کردیم که برای ابد، از خاطرتان محو نشود!». (وطن امروز-2خرداد 96 سرمقاله «ما هستیم درست وسط میدان»)
وزیر کشور روحانی هم با یادآوری «مخالفین نظام» به باند رقیب توصیه می‌کند موارد تقلب را در فضای عمومی مطرح نکنند: «اما طرحش در فضای عمومی این حلاوت و شیرینی رو در کام مردم تلخ میکنه فرصت میده به مخالفان ما که بگند آقا انتخاباتی که اینها انجام دادند انتخابات درستی نبوده و اشکالات زیاد داشته». (شبکه 2 تلویزیون رژیم، گفتگوی ویژه 2خرداد 96)
به این ترتیب استخوان «تقلب» لای زخم نمایش انتخابات بعد از شکست مهره خامنه‌ای، هم‌چون زهر در تشدید تخاصمات درونی رژیم عمل می‌کند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - واشینگتن تایمز: انتخابات غیرآزاد و غیرمنصفانه اخیر رژیم ایران

 واشینگتن تایمز: انتخابات غیرآزاد و غیرمنصفانه اخیر رژیم ایران


واشینگتن تایمز 3خرداد 96در مقاله‌یی با عنوان ”انتخابات غیرآزاد و غیرمنصفانه اخیر رژیم ایران ”نوشت:‌ اخبار غیرتعجب‌آوری که تصمیم‌گیری شده بود و هفته گذشته از ایران بیرون آمد این بود که برنده این انتخابات حسن روحانی رئیس‌جمهور فعلی شده است. او که یک روحانی نرم رفتار و لبخند به لب به‌نظر می‌رسد به مدت 4سال دیگر اوضاع را دست می‌گیرد. دوره‌یی از نقض فاحش حقوق‌بشر، کشتار در سوریه با پشتیبانی رژیم ایران، گروگانگیری آمریکایی‌ها و حمایت فزاینده از تروریستها در خارج.
این منبع افزود: «در کل انقلاب اسلامی از 1979رژیم ایران فقط دو رهبر عالی داشته است. یکی خمینی که دولت کارتر و رسانه‌های اصلی وقت به اشتباه فکر کردند او هم یک مدره است. در حالیکه هر کس نوشته‌های او را خوانده بود از سالهای 1940گفته بود که خود را یک بنیاگرا می‌داند که معتقد است اسلام بایستی جهان را فتح کند. بر این اساس باید روشن باشد که انتخابات در ایران باز و آزاد نیست نه آزاد و نه منصفانه است شاید بتوان آن را با نظام اتحاد شوروی مقایسه کرد که در آن حزب کمونیست تصمیم می‌گرفت کدام کاندیداها می‌توانند در رقابتها شرکت کنند و مقامات منتخب چه کارهایی باید بکنند. در ایران آخوندها را جایگزین کمیسرها بکنید.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... ۳خرداد۱۳۵۰ – ۲۴ مه۱۹۷۱ امیرپرویز پویان، به شهادت رسید

 در گذر تاریخ ...
۳خرداد۱۳۵۰ – ۲۴ مه۱۹۷۱
امیرپرویز پویان، به شهادت رسید


سوم خرداد ۱۳۵۰، ‌شهادت چریک فدایی خلق، امیرپرویز پویان و همرزمانش
امیرپرویز پویان، یکی از چهره‌های درخشان مبارزه مسلحانه انقلابی خلق ماست که با‌ یاری فداییان شهیدمسعود احمدزاده و عباس مفتاحی، در پایه‌گذاری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، نقش تعیین‌کننده‌یی ایفا کرد
یکی از چهره‌های درخشان مبارزه مسلحانه انقلابی خلق ماست که با‌ یاری فداییان شهید و در پایه‌گذاری نقش تعیین‌کننده‌یی ایفا کرد.
امیرپرویز پویان و یارانش در دوران اختناق رژیم‌شاه با مرزبندی قاطع و انقلابی در مقابل حزب مردم‌فروش توده و ماهیت تسلیم‌طلب و ضدانقلابی آن‌ و در شرایطی که حزب توده در وحشت از دیکتاتوری پلیسی رژیم‌شاه، دست‌زدن به‌هر‌گونه «عمل» را عامل تشدید خفقان پلیسی و نوعی خودکشی تلقی می‌کرد و آن‌را از اساس مردود می‌شمرد، سد بی‌عملی را شکستند و با عزم استوار و رزم انقلابی خود زنده‌بودن یک خلق را در صحنه‌های پرشور نبرد انقلابی مسلحانه به‌نمایش گذاشتند.
از امیرپرویز پویان، آثار ارزشمندی به‌یادگار مانده که ازجمله «بازگشت به‌ناکجاآباد» و «ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» را می‌توان نام برد. در این‌آثار، پویان برای درهم‌شکستن افسانه شکست‌ناپذیری دشمن، شجاعانه به‌تبلیغ و ترویج «ضرورت اعمال قهر انقلابی» ازسوی عنصر «پیشتاز» پرداخت.
فدایی دلیر امیرپرویز ‌پویان و همرزمانش، اسکندر صادقی‌نژاد، کارگر جوشکار و دبیر‌سندیکای فلزکاران ایران و رحمت‌الله پیرونذیری، در روز ۳خرداد سال۱۳۵۰، در‌جریان یک نبرد نابرابر با دژخیمان ساواک شاه، در خیابان نیروی‌ هوایی تهران، قهرمانانه جنگیدند و به‌شهادت رسیدند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - زهر شقه!

 زهر شقه!


پس از ماهها جنگ و جدال بی‌امان بین باندهای متخاصم بر سر نمایش انتخابات، سرانجام این نمایش با حذف آخوند جلاد ابراهیم رئیسی و از صندوق در آمدن آخوند شیاد حسن روحانی به پایان رسید. اگر ‌چه پیش‌بینی می‌شد جنگ قدرت درون رژیم با پایان نمایش انتخابات پایان نمی‌یابد و به‌خصوص اگر روحانی برنده شود، چه بسا که حادتر از پیش ادامه پیدا کند، اما باید اذعان نمود که آنچه از شقه و شکاف در رأس حاکمیت طی همین دو سه روز پس از انجام انتخابات شاهد بودیم، به‌راستی فراتر از انتظار و حتی فراتر از تصور بود؛ آنچه طی همین دو سه روز باند خامنه‌ای خطاب به روحانی گفته و نوشته‌اند، از آنچه در طول چند ماه کشمکش دو باند برای تصاحب مسند ریاست‌جمهوری رژیم گفته شده تندتر و شدیدتر است.
از کلمات و تعابیری مانند «شارلاتانیسم محاوره‌یی» تا «تدلیس و عوام‌فریبی» تا «چنگ‌اندازی به‌صورت نظام» «تهدید وحدت ملی» تا «تولید دهها مسأله حقوق‌بشری برای تشدید تحریم‌های غیرهسته‌ای» تا «نظام را متهم به 38سال اعدام و ممانعت از آزادی‌های اجتماعی» کردن، فروگذار نکرده‌اند و نهایتاً: «نیروهای (نظام) منبعد روحانی را با الفاظی هم‌چون «جناب روحانی»، «آقای روحانی» و «دکتر روحانی» خطاب خواهند کرد و هرگز احتیاطاً لفظ «حجت‌الاسلام» را دیگر استفاده نخواهند کرد». (1)
به این ترتیب تضادها و کشاکشهای دو باند حاکم، وارد مرحله و فضای جدیدی شده است. از جمله مشخصات این مرحله تثبیت و نهادینه شدن جنگ قدرت در درون رژیم است؛ به این معنی که آخوند رئیسی در پیام خود بعد از اعلام نتایج آرا، خود را به‌عنوان سر مخالفان روحانی در درون رژیم معرفی می‌کند و می‌گوید که او نماینده و وکیل 16میلیون رأی دهنده است و مطالبات آنها را پیگیری خواهد کرد. رئیسی در این موضع، از یک سو به نارضایتی عمیق توده‌های محروم و به جان آمده و از طرف دیگر به ولی‌فقیه (که در پیام خود به روحانی تبریک نگفت) و به نهادهای تحت کنترل او مثل شورای نگهبان، قوه قضاییه و صدا و سیما پشتگرم است. رئیسی از همین رو در نامه‌یی به آخوند جنتی‌ ، خواستار رسیدگی شورای نگهبان ارتجاع به تخلفات انجام شده و روحانی را نیز به سیلی خوردن تهدید می‌کند. (2)
سایر مهره‌ها و رسانه‌های باند خامنه‌ای نیز از محاکمه روحانی سخن می‌گویند و (3) او را تهدید می‌کنند که به سرنوشت اولین رئیس‌جمهور خمینی دچار خواهد شد و به او هشدار می‌دهند که «باید تاوان (اعمال) خود را در دنیا و آخرت پس بدهد».
در سوی دیگر این صف‌بندی و جبهه‌بندی که در بالاترین سطوح نظام شکل گرفته، باند روحانی قرار دارد. روحانی هم در این کشمکش از یک طرف به منفوریت عمیق اجتماعی از ولایت فقیه پشتگرم است که در پیام خود خطاب به مردم، آن را این‌چنین مورد اشاره قرار می‌دهد: «هیچ‌کس حق ندارد سلیقة خود را به دیگران تحمیل کند. همه باید تابع قانون باشیم. هیچ فرد، هیچ نهاد فرای قانون ما نمی‌شناسیم» و از طرف دیگر روحانی نیز جبهه خود را در برابر حریف شکل می‌دهد، که عبارت است از: خاتمی و ناطق نوری و حسن خمینی و بیت خمینی، بیت بهشتی و بیت مطهری و همچنین علی لاریجانی رئیس مجلس و اکثریت اعضای مجلس... این صف‌آرایی در بالاترین سطوح نظام نمودی از رسوخ «زهر شقه» تا اعماق نظام و تا بالاترین سطوح آن است. زهر شقه ادامه زهر برجام و بلوغ شکستن طلسم خامنه‌ای در قیام 88است که اکنون در سال 96، به کیفیت نوینی نائل شده است.
از ویژگیها و مشخصات مهم دیگر جنگ کنونی و این جبهه‌بندی، میدان و زمین جنگ آن است؛ میدان جنگ درونی رژیم در دورة‌ اول ۴ساله ریاست‌جمهوری روحانی، اساساً مسأله اتمی و برجام بود؛ در آن آوردگاه، خامنه‌ای در یک دو دوزه‌بازی منافقانه، در کلام و در لفظ جانب دلواپسان نظام را می‌گرفت و باب طبع آنها حرف می‌زد، اما در عمل و به‌طور پنهانی قدم به قدم مذاکرات هسته‌یی را توسط تیم ظریف پیش می‌برد و نهایتاً چنان که دیدیم زهر هسته‌یی را خورد و آن را با فریب و خدعه به مجلس که در آن دلواپسان نیروی قابل ملاحظه‌یی بودند نیز تحمیل کرد؛ اما زمین جنگ این بار و در دوره دوم روحانی، مین‌زار مسائل اجتماعی و مطالبات مردم است که بسا بسا خطرناکتر از اتمی است. رئیسی و باند حامی او در حاکمیت می‌خواهند روی مسائل اجتماعی و نارضایتی مردم مانور کنند و از این طریق روحانی را زیر فشار بگذارند؛ رئیسی در همین رابطه در پیام خود پس از اعلام نتایج، از «توجه به محرومان» و «مبارزه با فساد و تبعیض» دم می‌زند و وعده می‌دهد که «همه ظرفیتها را برای پیگیری مطالبات مردم در مبارزه با فساد و تبعیض... به کار خواهد بست».
متقابلاً روحانی هم شیادانه پرچم آزادی و دموکراسی و قانون را برداشته و سنگ مردم را به سینه می‌زند: «مردم یعنی انقلاب اسلامی! مردم یعنی دموکراسی! جوانها را باور کنیم، زنانمان را باور کنیم، اقواممان را باور کنیم...» به این ترتیب هر دو دسته در یک بازی خطرناک، وارد میدان خطرناکی شده و با آتش‌بازی می‌کنند؛ آتشی که اگر در بگیرد تمامیت رژیم را می‌سوزاند.
اما بسا مهمتر و تعیین کننده‌تر از دعواهای درون نظام، بین این یا آن باند و مهمتر از شقه‌یی که تا اعماق رژیم را از هم شکافته این است که در ورای این شکاف و در نتیجه آن، جنگ اصلی نمایان شده است؛ در این انتخابات، مسأله اعدامها و مسأله قتل‌عام 67 به‌طور گسترده‌یی در جامعه مطرح شد و در واقع همین جریان بود که این شکست سنگین را به ولی‌فقیه ارتجاع تحمیل کرد و با کوبیدن داغ ننگ قاتل 67، بر پیشانی رئیسی، او را برای همیشه سوزاند.
ویژگی مهم نمایش انتخاباتی 96، مانند سال 88، آن بود که سایه دشمن اصلی و برانداز رژیم یعنی مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافته ایران، بر سراسر این نمایش سنگینی می‌کرد و جنگ و دعوای درونی رژیم را نیز عمیقاً تحت تأثیر قرار داده بود. آن چنان که طرفین همدیگر را متهم می‌کردند که تبلیغاتشان در جهت اثبات صحت افشاگریهای مجاهدین و جلب نظر آنها و «تطهیر سازمان» است؛ به این ترتیب هر قدر که دعوای باندهای درونی رژیم ادامه پیدا می‌کند و شقه به عمق می‌رود، زمینه و فضا برای جنگ اصلی و این هماورد اصلی بازتر می‌شود.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) 30اردیبهشت
2 ـ «متأسفانه رقیب ما از امام رضا (ع) و آستان قدس علیه من استفاده کرد و من یقین دارم... از امام رضا سیلی خواهد خورد». خبرگزاری فارس -31اردیبهشت 96
3 ـ اظهارات پاسدار سعید قاسمی سر دسته لباس شخصیهای خامنه‌ای ـ سایت ارگ 30اردیبهشت.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید