۱۰ بهمن ۱۳۹۵

#ایران - تشییع پیکرهای آتش نشانان و سایر جان‌باختگان فاجعه پلاسکو در تهران

 تشییع پیکرهای آتش نشانان و سایر جان‌باختگان فاجعه پلاسکو در تهران


از صبح امروز هزاران نفر در مصلای تهران تجمع کردند تا پیکرهای آتش نشانان و سایر جانباختگان فاجعه پلاسکو را تشییع کنند.
در این مراسم پیکر 16تن از آتش‌نشانان قرار است از مصلای تهران تشییع و در بهشت زهرا به خاک سپرده شود.
رژیم آخوندی از ترس شکل‌گیری اعتراضات ضدحکومتی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی خود را به‌طور گسترده در این مراسم مستقر کرده است. عوامل رژیم به عمد در حرکت قطارها ایجاد اخلال می‌کنند.
خبرگزاری حکومتی ایلنا خبر داد: با وجود حضور مردم در مراسم تشییع و استفاده جمعیت از خطوط مترو؛ از صبح امروز در روند کار متروی تهران اختلال به وجود آمده است. در حالیکه بنا بر اعلام قبلی ساعت ۸ و نیم آغاز مراسم تشییع شهدای پیکر آتش‌نشان اعلام شده بود اما قطارهای متروی تهران از ساعت ۷ صبح دچار کندی حرکت شدند. به‌طوری که هر قطار در ابتدای ساعتهای اولیه حداقل با ۲ دقیقه تأخیر به ایستگاه می‌رسید و به‌طور محسوسی از تعداد قطارها کاسته شده است. همین امر سبب ایجاد درگیریهای پراکنده‌ای در ایستگاههای مختلف متروی تهران شده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند: خدایا حاکمیت ولایت‌فقیه در ایران را هر چه زودتر نابود و ریشه کن!

زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند: خدایا حاکمیت ولایت‌فقیه در ایران را هر چه زودتر نابود و ریشه کن!


زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند از بستگان مجاهدان اشرفی طی نامه‌یی از زندان گوهردشت کرج، خطاب به دانش‌آموزان سوخته شین آباد که با جانباختگان فاجعه پلاسکو احساس همدردی کرده‌اند نوشت:
«با سلام و درود فراوان به فرزندان عزیز شین‌آبادیم که هر چند صورتهای زیبا و معصومتان بر اثر چپاول و غارت آخوندهای جنایتکار سوزانده شده ولی عواطف پاک و زلالتان و وسعت قلب‌هایتان باعث می‌شود که هر انسان آزاده‌ای در مقابلتان سر تعظیم فرود آورد. وقتی که از اظهار همدردیتان با آتش نشانان و دیگر جانباختگان جنایت پلاسکو و خانواده هاشان با خبر شدم، به شرف و انسانیت‌تان درود فرستادم.
نوگلان دلبندم
شما رنج و سختی کارگران شریفی را که بعضاً بیش از 8ماه است حقوقشان را پرداخت نمی‌کنند مانند ”کارگران شریف کارخانه هپکوی اراک و یا کارخانه قند و نیشکر هفت‌تپه و یا.“.. ، و یا آن معلمان شریفی که درصدد گرفتن حقوق خود و دانش اموزانشان می‌باشند و در عوض رسیدن به حقوقشان به زندان و زنجیر کشیده می‌شوند و یا پدر و مادری که از روی تنگدستی و فقر مجبور به فروش فرزند خود می‌شوند و یا زنان و مردان شریفی که برای تهیه نان، چند روزی برای خود و خانواده‌شان به اجبار تن به فروش کلیه، قرنیه چشم، کبد و دیگر اجزای بدنشان می‌دهند، و یا کودکانی که باید در کلاس درس حاضر شوند اما به‌علت فقر ناشی از دزدیهای حکومت آخوندی به‌کار در کوره پزخانه‌ها و... مشغول می‌شوند؛ حس و درک می‌کنید.
شما می‌دانید خانواده‌هایی هستند که با اندک سرمایه و پس‌انداز خود و یا با قرض کردن از این و آن، تمام هستی‌شان را در مسکن مهر و یا مؤسساتی مانند پدیده، میزان، ثامن‌الحجج و... (که تماماً متعلق به آخوندهای غارتگر می‌باشند) سرمایه‌گذاری کرده‌اند ولی نه تنها از این بابت سودی عایدشان نشده، بلکه توسط عوامل رژیم چپاولگر آخوندی مورد غارت قرار گرفته‌اند.
همچنین می‌دانید که طبق آمارهای خود رژیم ضدبشری آخوندی فقط در تهران 5000 زن کارتن خواب داریم و گورخوابی و گورزایی نیز از دست آوردهای آخوندهای دزد و فاسد می‌باشد.
امیدهای ایران فردا،
مطمئنم که شما از تک به تک مسائلی که فوقا اشاره کردم؛ از آن زمانی که خود دچار سوختگی شدید، ناراحت و دردمند شده‌اید. همان‌طور که اینک برای حادثه دیدگان فاجعه آخوند‌ساخته پلاسکو ناراحت و شریک درد شدید و شدم.
دلبندهای عزیزم،
خلاصه این‌که این آخوندهای جنایتکار هیچ جای آبادی در این میهن باقی نگذاشته‌اند و چه بسیار زنان و کودکانی را در سوریه، عراق و یمن و.. کشته و یا بی‌خانمان کرده‌اند.
هر چند این جنایات و ویرانیها دل هر انسان آزاده‌ای را می‌آزارد، ولی از آنجاییکه وظیفه دارم روی دیگر این وضعیت را برای شما امیدهای ایران فردا، ذکر کنم، اضافه می‌کنم از آنجا که خداوند همیشه به فکر همه ستمدیدگان به‌خصوص شما نوگلانی که معصومانه گرفتار آخوندهای جنایتکار شده‌اید، می باشد، بدانید که عموها و خاله‌های مجاهد و اشرفی شما هم‌قسم شده‌اند تا با بیرون کردن آخوندهای جنایتکار از خاک ایران عزیز، این زیباترین میهن؛ و ساختن ایرانی نو بدون ظلم و ستم با حق حاکمیت مردمی، زمینه رشد و پویایی و سربلندی را برای همه ایرانیان ارمغان بیاورند. پس با هم بگوییم:
خدایا حاکمیت ولایت‌فقیه در ایران هر چه زودتر نابود و ریشه کن؛ کن!
خدایا مجاهدین خلق ایران را به رهبری مسعود و مریم برای آبادی ایران حفظ کن
خدایا رزم آوران آزادی ایران را هر چه زودتر با سلامتی و پیروزی به کنارمان بیاور
زندانی سیاسی. ابوالقاسم فولادوند. زندان گوهردشت.
8بهمن 95



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - زندانی سیاسی ارژنگ داودی خطاب به آخوند روحانی: دروغ و ریا تا به چند؟

 زندانی سیاسی ارژنگ داودی خطاب به آخوند روحانی: دروغ و ریا تا به چند؟


زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در زندان زابل در تبعید به‌سر می‌برد، طی نامه‌ای در رابطه با حرفهای اخیر آخوند روحانی در مورد نفی دیوار کشی بین کشورها نوشت:
دروغ و ریا تا به چند؟
حسن روحانی در 38سال گذشته همواره از شرکای اصلی در جنایات بی‌شمار رژیم تروریستی فقیه در ایران بوده به‌طوری‌که در این رابطه پس از خمینی، خلخالی، رفسنجانی و خامنه‌ای رتبه پنجم را به خود اختصاص داده است زیرا ابر جنایتکارانی چون‌پور محمدی، رازینی، رئیسی و... تنها خرمهره‌های سر‌سپرده‌یی بیش نبوده و نیستند.
این ملای مکار روز شنبه ۹/۱۱/۹۵ در جمع هیأتی تحت عنوان راهنمایان گردشگری با کنایه به تلاش رئیس‌جمهور جدید آمریکا درباره کشیدن دیوار بین ایالات متحده و کشور مکزیک و با اشاره به برداشته شدن دیوار برلین با گستاخی هر چه تمام‌تر مدعی شد که دوره دیوار کشیدن بین ملتها به‌سر آمده و این در حالی است که بین ایران و افغانستان که تا 150سال پیش بخشی از ایران بزرگ بوده و مردمان آن دیار نیز با ما ایرانیان همزبان هستند در سال 1391 دیواری از بتون مسلح به طول حدود 200 کیلومتر و ارتفاع حداقل 4 متر مجهز به دوربین کشیده شد. علاوه بر این دیواره خاکی به طول تقریبی 150 کیلومتر در کناره شمالی رود هیرمند معروف به رود مشترک (بین سیستان و بلوچستان و ولایت نیمروز افغانستان کشیده شد).
تأسف آور این‌که این دو دیواره خاکی و بتونی به فاصله 15 کیلومتر از مرز اصلی با کشور افغانستان کشیده شده‌اند که مشکلات و مسائل خاص خودش را دربر دارد.
با این همه چگونه است که ملا حسن جنایتکار چنین ریاکارانه چشم در چشم جهانیان دروغ‌هایی شاخدار می‌سازد و چنان خزعبلاتی می‌بافد که به قول یکی از زندانیان زابل به‌نام ع.و.آ: رو که رو نیست سنگ پای آخوندی است.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی - زندان مرکزی زابل
9بهمن ماه ۱۳۹۵



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نوشته‌ای از زندانی سیاسی ابراهیم فیروزی از زندان گوهردشت کرج

 نوشته‌ای از زندانی سیاسی ابراهیم فیروزی از زندان گوهردشت کرج


جوانان ایرانی و هموطنان دردمند، این‌جانب ابراهیم فیروزی از زندان امنیتی رجایی شهر این نامه را برایتان می‌نویسم. ده سال است مسیحی شده‌ام و برای فعالیت‌های مذهبی‌ام تاکنون 3 بار در دادگاههای جمهوری اسلامی محاکمه شده‌ام و جمعاً هفت سال زندان و دو سال تبعید برای فعالیتهای مذهبی‌ام صادر شده است. دل نوشته زیر را خطاب به شما جوانان نوشته‌ام که دغدغه داشتن کشوری مترقی و آزاد را دارند. امیدوارم آن چه که از دلم بر آمده، بر دل تمام جوانانی بنشیند که خفقان جمهوری اسلامی، خوشیهای زندگی را از آنها گرفته است. آزادی، آزاد زیستن و آزاد اندیشی ندای هر انسانی در جهان است و ایرانیان آزادمنش چندین دهه می‌باشد که در پی تحقق این اهداف در جامعه خود هستند. خطاب من به تمام آزادی خواهان و آنانی است که چشم امیدشان به آزاد مردان و شیر زنانی است که در پی تحقق جامعه‌ای آزاد از جان و مال و تعلقات عاطفی‌شان گذشته و در راه رفاه تمام اقشار جامعه ایران تلاش می‌کنند. خطاب من به‌خصوص به جوانان است که بسیاری از ایثارگریهای نسل گذشته و اکنون را نمی‌دانند و وقت خود را در فضای مجازی به بطالت می‌گذرانند. همان‌گونه که خود من قبل از ورودم به زندان و مواجهه عینی با ساختار حکومت ایران از آن بی‌اطلاع بودم، شما هموطنان جوانی که مانند من آرزوی زندگی در کشوری با حاکمیت مردمی را دارید بدانید که رسیدن به این هدف والا دوردست نیست فقط کافی است برنامه‌یی مشخص را در کنار کلیه گروه‌های مردمی و آزاد بخش ایران در پیش بگیرید. هیچ‌گاه خود را ناتوان و تنها فرض نکنید. فریادهای خاموش را در اطرافتان جستجو کنید. به‌عنوان یک مسیحی این مثال را می‌آورم که کلیسای گسترده جهانی با دوازده نفر از حواریون در روز پنطیکاست شروع شد. امروز میلیونها نفر در پی اعلام یک هدف و پیام هستند، آن هم رهایی از ظلمی که از طرف جمهوری اسلامی بر تمام گروه‌های سیاسی و مذهبی به ناحق اعمال می‌کند. این مقدمه، شرحی مختصر بر برنامه ده ماده‌ای شورای ملی مقاومت است که هر چند خودم را یک مبارز تمام‌عیار و دارای تجربه سیاسی نمی‌دانم ولی آگاهی نسل جوانٍ امروز که در ایران تحت خفقان و ناآگاهی به‌خاطر حکومت ولایت‌فقیه هستند، این ده ماده‌ای می‌تواند تمام خواسته‌های مشخص آنان باشد که خواهان فعالیت برای ایجاد آینده‌ای بهتر و ایرانی آزاد هستند.
بند اول این برنامه خواهان دسترسی آزاد به فضای مجازی، بدون سنگ‌اندازیهای حکومتی است که تمام جوانان، این سنگ‌اندازی‌ها را در قطع اینترنت و تلفن همراه در مواقع اعتراض داخلی شاهد هستند و داشتن سیستمی کثرت‌گرا در سطح جامعه یعنی کسی حق ندارد به جوانان ایران امری که برخلاف قانون مورد توافق همه باشد چیزی را تحمیل کند و دستورات فرمایشی صادر کند. تنها باید آراء مردم و حق حاکمیت مردمی ملاک سنجش باشد، بارها در زندان دیده‌ام که یک جوان عادی را برای نوشیدن یک لیوان مشروب، در صورتی که نوشیدن مشروب توسط آن فرد ضرری به شخصی وارد نکرده است، او را به زندان انداخته و شلاق زده‌اند.
در بند دوم به آزادیهای اساسی‌ای اشاره شده است که جوانان و سایر ایرانیان از بیان تفکرات شخصی خود هراس دارند و نمی‌توانند آزادانه عقایدشان را ابراز کنند، اگر وبلاگ نویس و یا فعال فضای مجازی باشند به زندان انداخته می‌شوند و سرنوشتی مانند ”ستار بهشتی“ پیدا می‌کنند. اگر دانشجو باشند از دانشگاه اخراج می‌شوند. حکومت ایران جز جیره‌خوارانی که برای حفظ بقای نظامش در اطراف خود جمع کرده، به‌عنوان حقوق مادی دیگران توجهی ندارد. این ادعا را به‌عنوان یک کارگر و کارگرزاده مطرح می‌کنم. اگر بخواهیم برای احقاق حقمان تظاهرات مسالمت‌آمیز داشته باشیم حکومت جلوگیری می‌کند و در صورت برگزاری تظاهراتٍ بدون مجوز به اتهام تجمع غیرقانونی تعدادی بازداشت و سرکوب می‌شوند. مطبوعات زیادی که اکثراً با حمایت مالی حکومت اداره می‌شوند برای پرکردن جیب خود، اخباری را منتشر می‌کنند که مورد قبول حکومت باشد حتی اگر اخبارشان کذب محض باشد و این‌گونه به فکرشویی نسل جوان که سن کمی دارند می‌پردازند. برای مثال دو سال قبل محمد جواد لاریجانی به‌نقل از روزنامه حمایت اعلام کرد که بهائیان اجازه تحصیل در دانشگاههای ایران را دارند اما اکنون که از نزدیک آنان را می‌بینم متوجه می‌شوم که تا چه اندازه با دروغ فکر جوانان ایران را پر ساخته‌اند. در خصوص ادیان و مکاتب فکری مختلف هم همان مطبوعات پول پرست با همکاری تلویزیون جمهوری اسلامی تصویر زیبایی از زندگی آرام این گروهها نمایش می‌دهند که اوایل من نیز باور کرده بودم اما با آمدن به زندان فهمیدم هیچ پیرو دین یا مکتب فکری حق آزادی بیان و دفاع عقایدش را در جامعه ندارد چون حکومت ولایت مطلقه فقیه از بنیانهای سستی تشکیل شده است که قدرت مقاومت مسالمت‌آمیز با سایر اندیشه‌ها را ندارد. نمونه‌هایش نیز پیروان اهل سنت، مسیحیان نوکیش، دراویش و مسلمانان معتقد واقعی هستند. شاید به بهانه اقلیت بودن برخی ظلمشان را توجیه کنند اما خودم شاهد هستم که به مسلمانان اهل سنت ایرانی اجازه برگزاری نماز عید فطر را نمی‌دهند، زیرا آنها عید فطر را با عربستان محاسبه می‌کنند. کلیسای محلی (پروتستان) را تعطیل می‌کنند، جلسات عبادی دراویش را تعطیل می‌کنند و حقوق شهروندی را برای بهائیان به‌رسمیت نمی‌شناسند. این مثالها را به عین دیده‌ام و برای جوانانی مثال می‌زنم که از درون زندان جمهوری اسلامی بی‌خبر هستند.
بند سوم در خصوص منع اعدام، پذیرش کنوانسیونهای بین‌المللی و اعلامیه جهانی حقوق‌بشر ملل‌متحد صحبت می‌کند. چندین دهه است که اعدامهای گسترده در قالبهای خود ساخته ولایت‌فقیه اجرا می‌شود، حکومت می‌پندارد با اعدام، ترس در دل مردم ایجاد می‌کند و جرایم کاهش می‌یابند. اما تجربه منِ جوان در زندان این ادعا را باطل می‌کند. برای مثال کشیش حسین سودمند با اتهام ارتداد توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. آیا بیست سال که از آن زمان می‌گذرد دیگر کسی مسیحی نشده است؟ یا در دهه شصت زندانیان سیاسی را اعدام کردند آیا آنان دست از مبارزه کشیدند؟ حتی در متهمان به قتل عمد نیز اعدام بی‌فایده است زیرا آنان چیزی را برای از دست دادن ندارند و من بارها شاهد بوده‌ام که در زندان نیز چندین نفر را به قتل رسانده‌اند زیرا در هر صورت اعدام می‌شوند. پس اعدام راه‌حل نیست و باید با آن مبارزه کرد. شکنجه‌های فیزیکی و روانی هم در این سیستم جای خود را دارد. در مورد پذیرش کنوانسیونها و اعلامیه جهانی حقوق‌بشر اگر ما جوانان بر اجرای آنها توسط حکومت پافشاری نکنیم مدیون نسل آینده هستیم، از جمله کنوانسیون حقوق کودک که اگر جمهوری اسلامی آن را اجرا می‌کرد جزء کودکان کار و آسیب دیدگان نبودم.
بند چهارم جدایی دین از دولت است. ما ایرانیان قرنها با عقاید دینی مختلف و حتی متضاد در کنار هم زندگی کرده‌ایم و همیشه با احترام نسبت به عقاید مذهبی یکدیگر رفتار کرده‌ایم بنابراین شیوه زندگی مسالمت‌آمیز ادیان در ایران را شاید بتوانیم غریزه‌یی از اول تولد نام ببریم لیکن با روی کار آمدن جمهوری ولایت‌فقیه این اختلافات روز به روز بیشتر شده است من در خانواده‌ای شیعه و اهل سنت به دنیا آمده‌ام و مثالهای بسیاری از کودکی تاکنون برای این ادعا دارم که حتی موجب فروپاشی ارکان خانواده‌ام شده است ولی متأسفانه در این گفتار امکان طرح مسائل خانوادگی وجود ندارد. اگر دین و دولت جدا بود صدها خانواده با بحران اعدام عزیزان‌شان و حبس طولانی به دلایل داشتن عقاید مذهبی مواجه نمی‌شدند. همه ادیان و مکاتب باید آزاد باشند که با هزینه خود مرام خویش را تبلیغ کنند اما تمام بودجه‌ی مذهبی حکومت ایران صرف مرام حاکمیت می‌شود و از بودجه دولتی پرداخت می‌کنند.
بند پنجم به برابری کامل زن و مرد و در قدرت سیاسی، حق طلاق، ارث، انتخاب پوشش و کسب و کار اشاره دارد. این بند را با وجود جوان بودنم با مثال عینی شروع می‌کنم. آخوند‌های فسیل شده از فلسفه ارسطو کپی‌برداری کرده‌اند و توان اجرایی بانوان را پایین‌تر می‌دانند و نیز غرور کاذب مردسالاری اجازه نمی‌دهد که یک زن، رئیس‌جمهور شود در صورتی که در بسیاری از کشورهای آزاد، زنان رئیس‌جمهور هستند و کشور را بهتر از ر‌ئیس جمهورهای مذکر ایران اداره می‌کنند. نمونه‌اش ر‌ئیس جمهوری لهستان است که یک زن می‌باشد و مدتی قبل به ایران سفر کرد. در دادگاهای خانواده زن اجازه طلاق دارد اما به چه قیمتی و چه شرایطی؟ به قیمت شکستهای شدید عاطفی و طردشدگی ضمنی از جامعه. شوهران با سوءاستفاده از قانون ظالمانه حکومت در بسیاری موارد آن‌قدر زندگی را بر همسران‌شان سخت می‌کنند تا زن ناچارا راضی شود با گذشتن از تمامی حقوق قانونی‌اش و پذیرش لقب ”مطلقه“ طلاق بگیرد. چه بسیار زنانی که از خیانت شوهران‌شان با خبر هستند اما شوهران با ارائه یک برگه کاغذ که توسط یک آخوند امضاء شده است، به نام ”صیغه“ که به بردگی جنسی زن شکل رسمی می‌بخشد، حمایت دستگاه قضایی ولایت را به دست می‌آورند. حکومت ایران باید تاوان این نابرابری بین زن و مرد که از قوانین مردسالاری سرچشمه می‌گیرند را بپردازد. در مورد قانون ارث نمی‌خواهم به‌عنوان یک مسیحی به هموطنانم توهین کنم اما در زمانی که شرایط اجتماعی برای شاغل بودن بانوان فراهم نبود طبیعی بود که مرد به‌عنوان سر پرست اقتصادی خانواده ارث بیشتری دریافت کند اما اکنون شیرزنان ایران، دوشادوش شوهرانشان در تأمین اقتصادٍ خانواده حرکت می‌کنند پس آیا قانون فعلی ارث ظلم به زنان نیست؟ و بحث دیگر انتخاب نوع پوشش است. زنان و دختران عفیف ایران از هر مرامی که باشند شرافت خود را با عریانی لکه‌دار نکرده و نمی‌کنند پس آنچه که حکومت ولایت‌فقیه تحت عنوان ”حجاب برتر“ و با نظارت گشت ارشاد در خیابانها به زنان و دختران اهانت می‌کنند نمونه‌ای از فتواهای طالبان افغانستان است و در ضمن توهین به پسرها و مردها هم محسوب می‌شود زیرا بالا بودن مانتوی بانوان و یا کوتاه بودن آستین مانتوها و یا بیرون بودن غیرعمدی موی سر بانوان که آخوندهای وابسته به ولایت‌فقیه آنها را عامل فساد و تحریک مردان می‌دانند توهین مستقیم به ما جوانان است زیرا کافر (آخوند) همه را به کیش خود پندارد! در مورد کسب و کار نیز اگر آخوندهای فرسوده فلسفه ارسطو را کنار بگذارند تردیدی نیست که بانوان هم می‌توانند همپای مردان در هر امری فعال باشند نمونه‌اش کارگران شرکت یا کارخانه‌ها هستند که بانوان همپای ما مردان کار می‌کنند اما قوانین ظالمانه حکومت در خصوص کار، مزایای کمتری برای زنان قائل است.
بند ششم یکی از مشکلات بزرگی است که تمام زندانیان با آن آشنا هستند. آن هم وجود گروه‌های موازی فراوانی که در دستگاه قضایی ولایت وجود دارد. دادگاه عمومی، دادگاه انقلاب، دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه نیروهای مسلح. عموم مردم در دادگاههای عمومی و انقلاب محاکمه می‌شوند اما برای پرونده‌هایی که حکومت نیت سرکوب متهم را دارد و کاملاً صوری می‌باشند به دادگاه انقلاب ارجاع داده می‌شوند یعنی یگ دادگاه غیرمردمی ساخته‌اند تا شهروندان آزادیخواه را سرکوب کنند. دادگاه ویژه روحانیت را طراحی کرده‌اند زیرا جرایم شنیعی که آخوندها انجام می‌دهند مانند دادگاههای کشیشان در قرون وسطی مخفی باقی بماند پس لازم است که دادگاههای متعدد از بین رفت و دستگاه حقوقی واحدی تشکیل شود که کانون وکلا آزاد و دادگاهها علنی باشند.
بند هفتم پذیرش حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و استفاده از فرهنگ آنهاست که تا زمان وجود حکومت جمهوری اسلامی این امر امکانپذیر نیست و اقوام مختلف نمی‌توانند فعالیت موثری داشته باشند زیرا ولایت مداران، اندیشه ولایت مطلقه فقیه خود را تنها روش و فرهنگ صحیح در جهان دانسته و سایر اقوام و فرهنگها را به‌دلیل نداشتن اندیشه ولایت مداری به کناری می‌گذارند.
بند هشتم، آموزش و پرورش رایگان و استقلال دانشگاهها را طالب است. در این بند نیز درد اکثر مردم جامعه بیان شده است. پولهای اجباری که از دانش‌آموزان و دانشجویان در مقابل امکانات و آموزشهای کم کیفیتی که ارائه می‌دهند، می‌گیرند و عدم استقلال دانشگاهها در امور داخلی مانند انتخاب رئیس دانشگاه و آزادی روش تدریس برای اساتید. زیرا حکومت ایران دانشگاه را نه پایگاهی برای علم اندوزی بلکه محلی برای تربیت نسل ولایت مدار می‌داند. حداقل این امر را در خصوص آموزشهای دینی به دانشجویان ادیان می‌توانم اثبات کنم که با وجود درخواست دانشجوهای رشته مسیحیت نه تنها اجازه شرکت در کلاسشان برای پاسخگویی به سوالاتشان به من داده نشده، حتی اعضاء هیأت علمی که مرا دعوت کرده بودند، از طرف وزارت اطلاعات تهدید شدند.
بند نهم مورد تأیید و پذیرش همه انسانهاست اما مشکل این‌جاست که حکومت ایران نه تنها به‌دنبال سلاح اتمی بوده است، بلکه نتوانسته روابط دیپلوماتیک با کشورهای همسایه ایجاد کند زیرا در پی ترویج امپراطوری ولایت مطلقه فقیه در آن کشورها به‌صورت زیر زمینی است و روابط حسنه با همسایگان ایجاد نمی‌کند. به بهانه دفاع از حرمهای مقدس نیروی نظامی به کشورهای همسایه می‌فرستد و تشنج آفرینی و جنگ‌افروزی را شیوه خود قرار داده است.
بند دهم حمایت از تولید ملی و امور اقتصادی ا ست. اگر شما جوانان با مشکل بیکاری و فقر مادی روبه‌رو هستید عاملش را در نه (9) بندی که توضیح دادم می‌توانید بیابید. فقر افزایش یافته است زیرا زمامداران حکومت چپاول می‌کنند، زیرا نقض حقوق‌بشر و سالها تلاشهای مخفیانه‌ی حکومت ایران در امور اتمی از تابستان سال 1374 برای بقای نظامش و سعی در راه‌اندازی امپراتوری ولایت‌فقیه در کشورهای جهان ما را با تحریمهای جدی مواجه ساخته است که با بالا رفتن قیمت ارز و عدم صادرات و پولشویی‌های حکومت که موجب لغو عملیات بانکی و بازگشت سرمایه‌های ملت به خزانه کشور شده است و پرداخت پولهای ملت ایران به حزب‌الله و سایر گروهها، فقر و بیکاری را برای شما جوانان ایرانی فراهم کرده است. این دلایل را چون کارگر بوده‌ام به خوبی درک کرده‌ام.
گفتار پایانی
جوانان عزیز آن چه را که در این گفتار مفصل شرح دادم صرفاً موضع‌گیری سیاسی نیست بلکه بسیاری از آنها را در کودکی لمس کرد‌ه و بعد از چند سال بودن در زندانهای جمهوری اسلامی برایتان نوشتم. حال هر کسی که وجدانی بیدار دارد و تاکنون نمی‌دانسته چگونه باید در اجتماع فعالیت مفید برای عموم مردم داشته باشد. این ده ماده‌یی که شورای ملی مقاومت اعلام کرده است را می‌تواند به‌عنوان چهره ایران فردا مورد حمایت و ترویج قرار دهد. دعای من که آرمانهای بیانیه ده ماده‌یی را تأیید می‌کنم این است که شما جوانان عزیز که مخاطب اصلی من هستید بدانید زندگی در کشوری آزاد بسیار لذت بخش‌تر از زندگی در منزل شخصی خودتان است.
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده از این قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد دل ز تن به بود، یقین باشد
هفت پیکر نظامی
ابراهیم فیروزی



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 10بهمن - 30 ژانویه دهم بهمن‌ماه، جشن سده از جشنهای ایرانیان باستان

 در گذر تاریخ ...
10بهمن - 30 ژانویه
دهم بهمن‌ماه، جشن سده از جشنهای ایرانیان باستان


جشن سده یکی از بزرگترین جشنهای ایرانیان باستان است که آن را در دهم بهمن‌ماه، یعنی صد روز پس از آغاز زمستان که در ایران باستان از اول آبان به حساب می‌آمد، جشن می‌گرفتند، و در آن به آتش‌افروزی و جشن و سرور می‌پرداختند.
فردوسی شاعر بزرگ ملی ایران، در اثر جاودان خود شاهنامه، سده را جشن پیدایش آتش می‌داند.
فردوسی در نخستین فراز شاهنامه، سه جشن بزرگ را توصیف می‌کند که به ترتیب ورودشان به شاهنامه، عبارتند از: ‌سده، نوروز و مهرگان.
جشن سده را هوشنگ، پسر سیامک و نوه کیومرث، به‌مناسبت دستیابی به آتش ترتیب می‌دهد.
نوروز، جشن آغاز سال است که آن را جمشید برپا می‌دارد.
و مهرگان، جشن پیروزی مردم بر ضحاک ماردوش است که توسط فریدون برپا داشته می‌شود.
خمیرمایه هر سه‌جشن را پیروزی انسان بر طبیعت و یا بر حاکم جبار و ایجاد راههای نوین در چگونگی زندگی اجتماعی انسان تشکیل می‌دهد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۸ بهمن ۱۳۹۵

#ایران - قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی برای شهناز اکملی مادر شهید قیام مصطفی کریم بیگی

قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی برای شهناز اکملی مادر شهید قیام مصطفی کریم بیگی


قضاییه خامنه‌ای پس از دستگیری شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی از شهدای قیام سال 88 برای وی قرار وثیقه 100 میلیون تومانی صادر کرد.
وی روز چهارشنبه 6بهمن95 در محل کار خود توسط مأموران بدنام اطلاعات آخوندی دستگیر شد. مأموران پس از تفتیش منزل وی کلیه وسایل شخصی این مادر را توقیف کرده و او را به زندان اوین منتقل کردند.
به گفته یکی از نزدیکان این خانواده، وی در تماسی کوتاه از زندان اوین تنها توانسته است بگوید در سلولهای چند نفره بند 209 نگهداری می‌شود و برایش قرار وثیقه 100 میلیون تومانی صادر شده است.
خاطر نشان می‌شود مصطفی کریم بیگی در روز ششم دی ماه سال 1388، حوالی خیابان نوفل لوشاتو مورد اصابت گلوله از ناحیه سر قرار گرفت. با وجود سکونت وی در تهران، مأموران امنیتی اجازه دفن او را در شهر تهران ندادند، ازاین‌رو خانواده کریم بیگی مجبور شدند فرزند شهیدشان را هنگام غروب آفتاب در شهریار کرج دفن کنند.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نوشته‌ای از شعله پاکروان در اعتراض به دستگیری شهناز اکملی مادر شهید قیام مصطفی کریم بیگی

 نوشته‌ای از شعله پاکروان در اعتراض به دستگیری شهناز اکملی مادر شهید قیام مصطفی کریم بیگی


شعله پاکروان مادر ریحانه جباری در نوشته‌ای به تاریخ 7بهمن 95 به دستگیری شهناز اکملی مادر شهید قیام 88 مصطفی کریم بیگی اعتراض کرده و خواهان تلاش برای آزادی وی شده است.
وی در بخشی از نوشته خود آورده است ”ساعتهاست با خودم کلنجار می‌روم که بفهمم چرا خواهرم شهناز را دستگیر کرده‌اند. می‌گویم شاید اختلاس کرده. می‌بینم مبراست. چرا که در خانه‌ای کوچک در مرکز شهر زندگی می‌کند. کجای دنیا مادری که پسر بلند بالای جوانش را در خیابان کشته‌اند دستگیر می‌کنند؟ کجای دنیا شهروندی که نسبت به مشکلات دیگر انسانها بی‌تفاوت نیست و با تمام گرفتاریهایش سعی می‌کند به دیگران کمک کند دستگیر می‌کنند؟
شهناز زنی‌ست که با مهربانی وافرش سعی کرد مرهم دل خانواده‌های داغدار باشد. خانواده‌های زیادی می‌توانند گواهی دهند که او قسمت زیادی از درآمد خود را که با سختی به‌دست می‌آورد برای آنها آذوقه و مایحتاج میخرید تا در غیاب نان آورشان گرسنه نمانند“.
وی در قسمت پایانی نامه‌اش اضافه می‌کند: ”از همه دلسوزان این سرزمین می‌خواهم از همه راههای ممکن برای بازگشتن شهناز به خانه کوچکش که خانه امید ناامیدان است تلاش کرده و غم را از دل دردمندمان بردارند“.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۲ بهمن ۱۳۹۵

#ایران - در گذر تاریخ ... 2بهمن ۱۳۱۲ - 22 ژانویه درگذشت عارف قزوینی شاعر و ترانه‌سرای دوران انقلاب مشروطیت

 در گذر تاریخ ...
2بهمن ۱۳۱۲ - 22 ژانویه
درگذشت عارف قزوینی شاعر و ترانه‌سرای دوران انقلاب مشروطیت


روز دوم بهمن سال 1312 شمسی، ابوالقاسم عارف قزوینی ترانه‌سرای برجسته دوران انقلاب مشروطه درگذشت.
عارف قزوینی در سال 1300 قمری در قزوین متولد شد.
عارف از دوران جوانی، فعالانه وارد جنبش آزادیخواهانه مردم درجریان انقلاب مشروطه شد و در جریان همین مبارزات، از آخوندهای مرتجع، بیزاری جست.
او با آثار هنری خود به افشای استبداد و فساد و غارتگری هیئت حاکمه و مرتجعین همدست آن، و برانگیختن توده مردم، همت گماشت.
عارف با شعر و صدای گیرایش ازشور آزادیخواهی و میهن‌پرستیِ مجاهدان و انقلابیون مشروطه حکایت می‌کرد.
ترانه‌سرا و هنرمند آزادیخواه دوران مشروطیت، سرانجام در52 سالگی در دوم بهمن‌ماه 1312 شمسی خاموشی گرفت و در همدان به خاک سپرده شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... 2بهمن ۱۳۳۱ - 22 ژانویه تأسیس بیمه‌های اجتماعی کارگران در زمان دکتر مصدق

 در گذر تاریخ ...
2بهمن ۱۳۳۱ - 22 ژانویه
تأسیس بیمه‌های اجتماعی کارگران در زمان دکتر مصدق


روز دوم بهمن سال 1331خورشیدی، دکترمصدق رئیس دولت وقت دستور تأسیس فوری سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران را که از ابتکارهای وی به‌منظور تأمین رفاه عمومی بود، صادر کرد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۱ بهمن ۱۳۹۵

#ایران - یک کمپانی ژاپنی: از جرثقیلهای ما برای اعدام استفاده نکنید

 یک کمپانی ژاپنی: از جرثقیلهای ما برای اعدام استفاده نکنید


ﯾﮏ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺟﺮﺛﻘﯿﻞ ﺍﺯ مقامهای رژیم ایران ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﮑﻨﻨﺪ!
این کمپانی ژاپنی طی بیانیه‌یی اعلام کرده است هرگز گمان نمی‌کرده است که از محصولاتش برای کشتن انسانها استفاده شود.
پیش از این نیز یک سازمان فرانسوی، خواستار تحریم کلی فوتبال ایران به‌دلیل اعدام در ورزشگاهها شده است. پایگاه فرانسوی SOfoot فرانسه نوشت فیفا اخیراً بندی به اساسنامه خود اضافه کرده که در آن با تکیه بر حقوق‌بشر، درصدد برخورد با کشورهایی است که در استادیوم‌های ورزشی اعدام برگزار می‌کنند. نام رژیم ایران نیز به‌عنوان رژیمی که اقدام به این کار کرده، در گزارش فیفا آمده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - آسوشیتدپرس: ایران در شوک آتش‌سوزی مرگبار و فروریختن ساختمان پلاسکو فرو رفت

 آسوشیتدپرس: ایران در شوک آتش‌سوزی مرگبار و فروریختن ساختمان پلاسکو فرو رفت


خبرگزاری آسوشیتدپرس روز پنجشنبه 30دی95 گزارش داد: یک بنای تاریخی در قلب پایتخت ایران روز پنجشنبه دچار حریق شد و فروریخت. در این حادثه، حداقل 30نفر از آتش نشانها کشته و بقیه همکارانشان شوکه شده و عابران پیاده، در خیابانها می‌گریستند.
فاجعه ساختمان 17طبقه پلاسکو بطوری سهل‌انگارانه از تلویزیون پخش زنده شد. شاهدان عینی گفتند خیلیها از محدوده پلیس گذشته و به‌دنبال اسباب و وسایل خود به داخل ساختمان برگشته بودند.
مسعود حسینی یک شاهد عینی گفت از بلندگوها از ما خواستند تخلیه کنیم اما برخی مجدد به داخل ساختمان رفتند تا مدارک باارزش و چکهای بانکی و این‌که تمام زندگیشان که در این مغازه‌ها بوده را نجات بدهند.
حسینی گفت آتش نشانها برای نجات اینها به داخل ساختمان رفته بودند که ناگهان بنا فروریخت.
قالیباف شهردار تهران گفت تا پنجشنبه‌شب 20جسد آتش نشانها بیرون آورده شده است.
در مغازه‌های لباس فروشی در طبقات فوقانی که از بخاریهای نفتی برای گرمایش و از سوخت نفت برای خوراکپزی استفاده می‌کردند حریق به اوج خود رسیده بود.
چند ثانیه از فیلم فروریختن این ساختمان از تلویزیون دولتی، در حالی پخش شد که با یک خبرنگار در صحنه در نزدیک این محل مشغول مصاحبه بود.
خبرنگار در صحنه گفت انشاالله چیزی برای آتش نشانها که آنجا بودند اتفاق نیفتاده باشد و سپس خودش به گریه افتاد.
معصومه کاظمی که شاهد صحنه این فاجعه بود گفت به سمت این ساختمان دویده که دو پسر و یک برادرش را نجات دهد ولی الآن نمی‌دانم آنها کجایند و به گریه افتاد.
عباس نیکخو که در کنار این صحنه ایستاده بود و گریه می‌کرد گفت برادرزاده‌ام در یک مغازه این ساختمان کار می‌کرد و او با من از وقتی به تهران برای شغل آمدیم زندگی می‌کرد ما از شمال کشور برای کار به این‌جا آمده بودیم.
در ساعتهایی بعد از فروریختن این بنا، مقامهای دولتی گفتند این ساختمان چارچوب ضعیفی داشته است اما وارد جزییات آن نشدند.
به گزارش خبرگزاری دولتی فارس ساختمان بعد از پلاسکو هم روز پنجشنبه دچار حریق شده است و آتش نشانها مشغول خاموش کردن آن هستند...
پلاسکو بلندترین ساختمان وقت تهران بود و در شمال بازار تهران واقع شده بود. این ساختمان از بعد از انقلاب در درست بنیاد مستضعفان وابسته به سپاه پاسداران قرار داشت. سپاه بلافاصله بعد از این حادثه اظهارنظری نکرده است.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - ۶۰۰ واحد صنفی در ساختمان پلاسکو نابود شد

 ۶۰۰  واحد صنفی در ساختمان پلاسکو نابود شد
  

رئیس اتحادیه پیراهن دوزان تهران روز پنجشنبه 30دی، در پی سقوط ساختمان پلاسکو گفت: 600 واحد تولیدی در ساختمان پلاسکو فعال بود که 400 واحد آن را تولیدی پیراهن دوزی تشکیل می‌داد.
مجتبی درودیان گفت: خسارت بالاتر از حدی است که تصور می‌شود. وی خاطرنشان کرد: متأسفانه اکثر تولید‌یها فاقد بیمه آتش‌سوزی بودند و به همین علت خسارت غیرقابل جبرانی را متحمل شده‌اند.
درودیان با یادآوری این‌که ساختمان پلاسکو متعلق به بنیاد مستضعفان بود، گفت: بنیاد هم برای بیمه ساختمان کاری انجام نداده بود.
خاطرنشان می‌شود آسوشیتدپرس چند ساعت بعد از این حادثه مرگبار شمار قربانیان را 75نفر اعلام کرد که 45نفر از آنان از مأموران شهرداری بودند.





آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - آتش سوزیهای مهم در ایران از ابتدای سال ۱۳۹۵ تا به امروز

آتش سوزیهای مهم در ایران از ابتدای سال ۱۳۹۵ تا به امروز


از ابتدای سال 1395 تا به امروز که برج معروف و قدیمی پلاسکو در مرکز شهر تهران، طعمه حریق شد و به ناگاه فرو ریخت چندین حادثه مهم آتش‌سوزی در ایران رخ داده است.
در روز 28خرداد، خط لوله انتقال گاز شمال غرب تهران در منطقه شهران تهران منفجر شد. در اثر این آتش‌سوزی چندین تن کشته و زخمی شدند.
در روز 14تیر، یک برج مسکونی 22 طبقه به نام طاووس در شهر انزلی در استان گیلان دچار حریق شد. این برج در منطقه آزاد انزلی طعمه حریق شد و خسارات گسترده‌یی به آن وارد گردید.
در روز 14تیر، آتش‌سوزی در پتروشیمی ماهشهر در جنوب خوزستان آغاز شد که این آتش‌سوزی سه روز بعد از آغاز حریق، خاموش شد.
در روز 16تیر، به‌دلیل نشتی یکی از لوله‌های واحد پارازایلین پتروشیمی بوعلی سینا، آروماتیک سوم این واحد دچار آتش‌سوزی شد و شعله‌های مهیب آتش زبانه کشید. در این حادثه یکی از واحدهای مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا واقع در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی شهرستان بندر ماهشهر دچار آتش‌سوزی شد و برجی که در محل آتش‌سوزی در این پتروشیمی واقع شد، بلندترین برج پتروشیمی ایران بود.
در روز 20تیر، آتش‌سوزی گسترده‌یی در «برج سلمان» مشهد روی داد. این آتش‌سوزی با مشارکت 250 آتش‌نشان طی چهار ساعت، خاموش شد. مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد در تشریح جزئیات این حادثه، عنوان کرد: طبق اعلام شاهدان این ماجرا، ابتدا صدای انفجار شنیده شده و دود از طبقه‌های سوم و چهارم این برج مشاهده و سپس برج سلمان دچار آتش‌سوزی گسترده‌یی شد.
در روز 20تیر، پاساژ قدیری شهر رشت دچار آتش‌سوزی وسیعی شد.
در روز 31تیر، منحصربفردترین میدان تاریخی ایران در همدان که شش خیابان به آن منتهی می‌شود، برای ساعتهایی در آتش سوخت.
در روز 9مرداد، پالایشگاه مخزن 504 پتروشیمی بیستون کرمانشاه دچار آتش‌سوزی شد.
در روز 16مرداد، در پتروشیمی بندر امام خمینی آتش‌سوزی بزرگی رخ داد.
در روز 9شهریور، واحد پساب پالایشگاه چاه‌های گاز پارس جنوبی در سواحل استان بوشهر در ایران آتش گرفت.
در روز 16مهر، آتش‌سوزی بزرگی در پالایشگاه شاهرود اتفاق افتاد. گستردگی شعله‌های آتش به اندازه‌ای بود که علاوه بر بسیج تمام نیروهای اطفای حریق خطوط لوله و همچنین پخش فرآورده‌های نفتی منطقه شاهرود، ۳۰نیرو و شش خودروی اطفای حریق آتش‌نشانی شهرداری شاهرود نیز برای کمک در محل حاضر شدند.
در روز 11آبان، در پی آتش‌سوزی در بازار ارومیه، تعدادی از مغازه‌های این بازار آسیب دید.
در روز 24آبان ماه وقوع آتش‌سوزی بزرگی در پاساژ موج تهران باعث وارد آمدن خسارت به تعدادی از مغازه‌ها شد.
در روز 5آذر، قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد. در پی برخورد دو قطار، چهار واگن از ریل خارج و پنج واگن نیز دچار حریق بزرگی شدند. در این حادثه دهها نفر کشته و مصدوم شدند. این حادثه یکی از مرگبارترین حوادث ریلی در ایران پس از حادثه قطار نیشابور به‌شمار می‌رود.
در روز 11آذر، در اثر آتش‌سوزی در بازار خطبه سرای تالش، ۱۴ مغازه در آتش سوخت.
در روز 7 دی، بازار صادقیه تبریز طعمه حریق شد.
در روز 30 دی، ساختمان 17 طبقه پلاسکو از مراکز مهم تجاری در چهارراه استانبول تهران به‌عنوان اولین ساختمان مرتفع و مدرن ایران چار آتش‌سوزی شد و به‌طور کامل ویران گردید.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - ادعای مقامهای حکومت آخوندی در مورد مسبب حادثه مرگبار پلاسکو

 ادعای مقامهای حکومت آخوندی در مورد مسبب حادثه مرگبار پلاسکو


مقامهای رژیم آخوندی برای دربردن خود، مدعی شدند که مسبب فاجعه فروریختن ساختمان پلاسکو بی‌توجهی ساکنان و صاحبان واحدهای تجاری این ساختمان بوده است.
رضا تقی‌پور، سخنگوی شورای قلابی شهر تهران، روز پنجشنبه «بی‌توجهی به ایمنی» را دلیل «فاجعه پلاسکو» دانست و مدعی شد: «ساکنین و مالکین ساختمان پلاسکو در سنوات گذشته به اخطارهای آتش‌نشانی بی‌توجه بوده‌اند».
وی با کمال وقاحت افزود: «با وجود تمام تذکرات آتش‌نشانی نسبت به خطرات ساختمان پلاسکو، شاهد تداوم فعالیت کسب‌ و کار در این ساختمان بودیم».
ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه صنف پوشاک تهران شمار واحدهای تجاری مستقر در ساختمان پلاسکو را ۴۰۰ واحد تجاری و تولیدی اعلام کرده‌ است.
ساختمان پلاسکو بعد از انقلاب ضدسلطنتی توسط بنیاد ضدمستضعفان مصادره شد.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - فراخوان خانم مریم رجوی به یاری رساندن به آسیب دیدگان و خانواده‌های قربانیان حادثه مرگبار ساختمان پلاسکو در تهران

 فراخوان خانم مریم رجوی به یاری رساندن به آسیب دیدگان و خانواده‌های قربانیان حادثه مرگبار ساختمان پلاسکو در تهران


خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، از فاجعه جان باختن گروه زیادی از هموطنان و مأموران آتش‌نشانی در حادثه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو تهران اظهار تأسف کرد و این ضایعه دردناک را به مردم تهران به‌ویژه خانواده‌های قربانیان تسلیت گفت و از مردم تهران خواست به یاری آسیب دیدگان و خانواده‌های قربانیان بشتابند.
وی خاطرنشان کرد که رژیم حاکم و به‌طور مشخص خامنه‌ای ولی‌فقیه آن مقصر مرگ دلخراش همه مردمی است که امروز در زیر آوار ماندند. او و رژیم‌ تبهکارش به‌خاطر اولویت د‌ادن تام و تمام به ماشین سرکوب و اختصاص هزینه‌های عظیم به صدور جنگ و ترور به خاورمیانه به‌ویژه سوریه، شهرهای ایران را در برابر چنین حوادثی بی‌دفاع کرده و نهادهای امدادرسانی را ناتوان و مبتدی نگه‌داشته است.
از حادثه تصادف و آتش‌سوزی مرگبار دو قطار مسافربری در سمنان در آذرماه گذشته تا ویرانی ساختمان پلاسکو و سایر حوادث قابل پیشگیری، همه عقب‌ماندگی و نابسامانی مفرطی را نمایان می‌کند که رژیم ولایت فقیه به‌ایران و تمام نهادها و زیربناهای خدماتی و فنی آن تحمیل کرده است. باشد با فروریختن اساس این نظام فاسد و تبهکار، ایران، این زیباترین وطن، روی آزادی و آبادی را ببیند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳۰ دی ۱۳۹۵ (۱۹ژانویه ۲۰۱۷)



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - پیام زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند به‌مناسبت ۳۰دی

 پیام زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند به‌مناسبت ۳۰دی


زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند از بستگان مجاهدان اشرفی طی پیامی از زندان گوهردشت کرج به‌مناسبت سالروز 30دی از جمله نوشت: «.. در آستانه 30 دی و گرامیداشت این روز مبارک به‌مناسبت درهم شکستن درب زندانهای رژیم ستم شاهی در پی قیام مردم در سال 57 و آزادی آخرین گروه زندانیان سیاسی و به‌خصوص معلم کبیر و رهبر به‌حق انقلاب نوین برادر مسعود هستیم…»
ابوالقاسم فولادوند پس از اشاره به پیروزیهای اخیر مقاومت ایران، درباره همیاری ملی با سیمای آزادی می‌نویسد:
«پیروزی که حتی واژة حماسه نیز در برابر آن ضعیف و ناچیز می‌نمایاند همانا گلریزان همیاری سیمای آزادی می‌باشد که در ظاهر جهت جمع‌آوری کمکهای مالی برای ادامه و استمرار کار سیمای آزادی بود، در حالی‌که هرچه بیشتر در کم و کیف این کارزار می‌نگریم و دقت می‌کنیم، به‌رغم کمکهای مالی خارج از حد تصور و بسیار قابل افتخاری که نصیب سیمای آزادی گردید متوجه می‌شویم که در حقیقت این مجاهدین خلق و رزمنده شیران ارتش آزادی و اشرفیان قهرمان یعنی فرزندان ایدئولوژیک مسعود و مریم بودند که آسمان ایران را گلباران کردند و با حضور گرم و امید بخش و آموزندة خویش در جای جای برنامه گلریزان، به‌رغم انواع و اقسام معذوریتهای زمانی و امنیتی و.. گوشه‌هایی از این صندوق صدق و فدا و گنجینه‌ی ارزشمندی که از برکت وجود برادر مسعود و انقلاب خواهر مریم حاصل شده و جزیی از هزار اشرف به‌عنوان راهنما و سرمشق برای تک‌تک ما در داخل کشور را نمایان کردند و با بازگو کردن گوشه‌هایی از تجارب پنجاه واندی و به‌خصوص 14سال اخیر، نقشه مسیر پیروزی بر دشمن بنیادگرا و ضدبشری آخوندی را برایمان ترسیم کردند. ذخراً و شرفاً و کرامتاً و مزیدا».
زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند در پایان می‌نویسد:
«نتیجه نهایی این‌که تنها همآورد آخوندهای بنیادگرا و تروریست، شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران می‌باشد و شورا و سازمان نیز حاصل یک عمر صداقت، پاکی، فدا و مبارزه و مجاهدت مسعود.
مجاهدان اشرفی این گوهران بی‌بدیل ایران‌زمین به‌خوبی و به‌حق شکرانه برخورداری از نعمت شاگردی مسعود را به‌جا آوردند و از خدا می‌خواهیم که به حق این روز مبارک یعنی روز آزادی مسعود از زندان رژیم شاه، قدرت و توان برخورداری از نعمت وجود مسعود را به من و دیگر ایرانیان اعطا نماید.
مرگ بر اصل ولایت‌فقیه
زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران
درود بر رجوی
۲۹/۱۰/۹۵
زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند – زندان گوهردشت کرج»



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - پیام زندانی سیاسی ارژنگ داودی به مناسب سی دی

 پیام زندانی سیاسی ارژنگ داودی به مناسب سی دی


زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در زندان زابل در تبعید به‌سر می‌برد، طی پیامی به مناسب 30 دی و آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی از زندانها شاه نوشت:
هم میهنان
هفته جاری مرا به یاد سه واقعه در تاریخ کشور می‌اندازد.
اول آن‌که 26 دیماه 57 یادآور روزی است که در نتیجه خیزش مردم انقلابی ایران، محمدرضا شاه مستبد با چشمهای گریان از کشور گریخت.
مورد دوم آن‌که 26 دیماه امسال نیز هفتمین روز به درک واصل شدن رفسنجانی ملعون است که به تیفوس انقلاب 57 معروف بود، زیرا که رفتار خائنانه این جنایتکار بیش از هر کس دیگری در رژیم فاسد فقیه در به بیراهه کشیده شدن انقلاب و ناکام ماندن آرمانهای اصیل آن مؤثر واقع شد.
و اما سومین واقعه مربوط به رادمردی است که در دوران ستم شاهی تا پای مرگ ایستادگی کرد و هنگامی که در نتیجه سیل خروشان مردم، رژیم شاهنشاهی به‌اجبار و در یک عقب‌نشینی ناخواسته به آزادی زندانیان سیاسی تن داد، او به‌رغم اعمال فشارهای ملتمسانه عمال ساواک و مسئولان زندان، حاضر به ترک زندان نشد و با صلابتی به یاد ماندنی گفت مادام که حتی یک زندانی سیاسی در زندانهای سراسر کشور وجود داشته باشد از زندان خارج نخواهد شد.
چنین بود که مسعود رجوی یا آنطور که مجاهدین خلق بی‌ریا و صمیمانه می‌گویند برادر مسعود، روز 30 دیماه 57 همراه با آخرین گروه از مبارزان سیاسی از زندان خارج و مورد استقبال مردم بپاخاسته قرار گرفت.
هم میهنان
فرار شاه ستمکار و مرگ رفسنجانی ستم پیشه این‌جا برایم دردناک است که هر یک به‌نحوی توانستند از محاکمه علنی و رسوایی آشکار در افکار عمومی بگریزند و بدینگونه نقاط ابهام بیشتری در تاریخ مبارزات و ضد مبارزات سیاسی در ایران باقی بماند.
اما هر بار که وقایعی چون واقعه سوم را به یاد می‌اورم، غرور مبارزاتی در وجودم شکوفاتر می‌گردد. اینک هم که در زندان زابل در حالت تبعید به‌سر می‌برم به مسعود و سایر عاشقان آزادی ایران و ایرانی می‌بالم، و مثل همیشه یاد و راه آنان، عزم مرا در مسیر مبارزه با ظلم و ستم سرگردنه داری خامنه‌ای و شرکاء هرچه راسخ‌تر می‌دارد».



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

۲۹ دی ۱۳۹۵

#ایران - در گذر تاریخ ... 30دی ۱۳۵۷ - 20ژانویه1979 آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زمان شاه

 در گذر تاریخ ...
30دی ۱۳۵۷ - 20ژانویه1979
آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زمان شاه


روز 30 دیماه 1357، آخرین دسته زندانیان سیاسی شامل 162تن از کسانی که در بیدادگاههای نظامی شاه خائن به‌حبس‌ابد محکوم شده بودند، به‌آغوش خلق بازگشتند.
مسعود رجوی ، موسی خیابانی و اشرف رجوی از جمله این زندانیان بودند.
با اوجگیری حرکتهای اعتراضی مردم علیه دیکتاتوری شاه و از اواسط سال56 تا روز 30دیماه سال‌57، هزاران زندانی سیاسی از زندانهای سراسر کشور آزاد شدند. اما خلق قهرمان ایران تا آزادی آخرین زندانیان سیاسی تا رسیدن به خواسته خود از پا ننشست و هزاران جوان، همراه با خانواده‌های زندانیان سیاسی دربند، از چند روز قبل در برابر زندان قصر تهران تظاهرات می‌کردند و شعار ”آزادی زندانی سیاسی” را می‌دادند. مردم، نگران توطئه‌های احتمالی دیکتاتوری شاه بودند که در آخرین روزهای حیاتش، رهبران مجاهدین و مهمترین برانگیزانندگان جنبش خلق را در اسارت، سربه‌نیست کند.
عاقبت، دژخیمان درمانده، تسلیم همت خلق شدند و آخرین دسته زندانیان سیاسی را نیز آزاد کردند. و بدین‌ترتیب جنبش ضددیکتاتوری مردممان یکی از دشوارترین مراحل مبارزه خود را با پیروزی کامل، پشت سر نهاد و مبارزه در مداری بالاتر تا سرنگونی تمام‌عیار دیکتاتوری شاه و رژیم دست‌نشانده‌اش ادامه یافت.
روزنامه کیهان در فردای آزادی مسعودرجوی و آخرین گروه زندانیان سیاسی ایران با عنوان« 162زندانی سیاسی آزاد شدند» نوشت:
... برای این‌که مردم از آزادی زندانیان سیاسی اطمینان حاصل کنند، یکی از زندانیان، مستقیماً از پشت میکروفن با آنها صحبت کرد. مسعود رجوی درحالی‌که با احساسات پرشور مردم، روبه‌رو گشته بود، گفت:
”آیا هیچ واژه‌یی هست که بشود با به‌زبان آوردنش از شما مردم تشکر کرد؟ به‌راستی که ما همه این آزادی را مدیون شما هستیم، نه شخص دیگری یا گروهی خاص”.



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - در گذر تاریخ ... ۳۰ دی ۱۳۷۳ اسقف هائیک هوسپیان مهر به دست دژخیمان وزارت اطلاعات به شهادت رسید

 در گذر تاریخ ...
۳۰ دی ۱۳۷۳
اسقف هائیک هوسپیان مهر به دست دژخیمان وزارت اطلاعات به شهادت رسید


30دی ماه 1373، اسقف هائیک هوسپیان مهر توسط دژخیمان وزارت اطلاعات حکومت آخوندی به طرز فجیعی به شهادت رسید.
اسقفِ مبارز، هائیک هوسپیان مهر یکی ازبلندپایه ترین روحانیون مسیحی ایران، رهبر شورای روحانیون کلیسای انجیلی و رئیس مجامع ربانی ایران بود.
دراواخر دی‌ماه سال 1372 وقتی رژیم آخوندها حکم اعدام یک کشیش ایرانی بنام مهدی دیباج را به اتهام ارتداد، صادرکرد اسقف هوسپیان نقش فعال و مؤثری درافشاگری بین‌المللی درمورد آن حکم ایفا نمود.
‌پس از شهادت اسقف هوسپیان، رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی در تلگرامی به پاپ ژان پل دوم ومجامع ربانی پروتستان خاطرنشان کرد:
اسقف هوسپیان مهر گزارش مفصلی ازنقض آزادیهای مذهبی توسط رژیم آخوندی تهیه کرده و از نماینده ویژه کمیسیون حقوق بشر ملل متحد خواسته بود که ازایران دیدن کند. وی با آزادمنشی و جسارت و به‌رغم تهدیدهایی که متوجه او بود سرکوب هموطنان مسیحی توسط رژیم را افشا ومحکوم می‌کرد و هرگز زیر بار امضای نامه تأییدآمیز که رژیم خواستار آن بود نرفت . رژیم پس از ارتکاب این جنایت، صحنه‌سازیهایی را برای متهم کردن مجاهدین خلق به کشتارفجیع کشیشان مسیحی به مرحله اجرا گذاشت، که البته همه آنها با بی‌اعتنایی و انزجار مجامع بین‌المللی و داخلی روبرو شد.
براساس اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران به‌تاریخ15آذر1378، یکی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران و عوامل اطلاعاتی رژیم، طی مصاحبه‌یی با روزنامه آریا فاش ساخت که انفجار بمب در حرم امام رضا و ترور جنایتکارانه کشیشان مسیحی توسط وزارت اطلاعات صورت گرفته است. این فردکه اکبر گنجی نام دارد در این مصاحبه گفت وزارت اطلاعات، کشیشان مسیحی که نظام سیاسی ما را قبول نداشتند، به‌قتل رساند و به گردن مجاهدین انداخت و این کار هم ما را از روحانیون مسیحی خلاص می‌کرد و در ضمن سازمان منافقین را بی‌آبروتر می‌کرد .



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

#ایران - نامه شخصیتهای برجسته آمریکایی به دونالد ترامپ؛ فراخوان به اتخاذ سیاستی جدید در مورد ایران

 نامه شخصیتهای برجسته آمریکایی به دونالد ترامپ؛ فراخوان به اتخاذ سیاستی جدید در مورد ایران


رئیس‌جمهور منتخب دونالد جی ترامپ
آقای رئیس‌جمهور منتخب گرامی،
با تبریکات به شما و معاون رئیس‌جمهور منتخب پنس به‌مناسبت انتخاب شما.
به‌عنوان آمریکاییان، بسیاری از ما که سالها در خدمات کشوری بوده‌ایم، از دولت شما مصرانه خواستار اتخاذ و پیگیری سیاستی در رابطه با ایران هستیم که منافع و حقوق بلامنازع مردم ایران، و نه تنها رژیم روحانیان حاکم بر آنها را، به‌رسمیت بشناسد.
دولت رئیس‌جمهور اوباما و سایر کشورها تعهداتی را در قبال موضوع هسته‌یی به ایران دادند. در دادن امتیازات عمده مالی، حقوقی، سیاسی و امنیتی به دولت ایران، آمریکا و شرکای گروه 5+1 آن در مذاکرات همه اهرمهایی را که در اختیار داشتند به‌کار گرفتند. دولت شما می‌باید از ایران به‌خاطر تعهداتش که بابت آنها بهای زیادی داده شده است حسابرسی کند و با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سایر دولتها کار کند تا شکافهای برجام را ببندد، تلاشهای ایران برای نقض تعهداتش را شناسایی کند، و ایران را از تهدید امنیت همسایگانش بازدارد.
رئیس‌جمهور اوباما ابراز امیدواری کرد که مذاکرات هسته‌یی رهبران ایران را وادار خواهد ساخت که با ملاحظه بیشتر به منافع آمریکا عمل بکنند. اکنون روشن است که رهبران ایران هیچ علاقه‌یی به مقابله به مثل کردن گشایش از جانب آمریکا فراتر از مفاد برجام ندارند که دستاورد کلانی برایشان داشته است. با تعداد اعدامهای به‌غایت بالا در داخل کشور، و جنگ‌افروزی مخرب سکتاریستی در حمایت از رژیم اسد در سوریه و شبه‌نظامیان دست‌نشانده در عراق، حاکمان ایران منافع استراتژیک، سیاست‌ها و اصول آمریکا و متحدان و دوستانمان در خاورمیانه را مورد هدف قرار داده است.
برای احیای نفوذ آمریکا و اعتبارش در جهان، ایالات متحده لازم است که یک بازبینی در سیاست مبتنی بر استانداردهای جهان‌شمول و اصولی که منعکس‌کننده آرمانهای صلح و عدالت باشد به‌عمل آورد. سیاستی که نقضهای حقوق‌بشر در داخل ایران و اعمال خصمانه در منطقه را برجسته کرده و خواستار خاتمه دادن به آنها باشد حمایت گسترده جلب خواهد کرد و اهرم لازم علیه رفتار تهدیدآمیز ایران ایجاد خواهد کرد.
در ژوئن2015 و ژوئیه2016 یک گروه بزرگ دو حزبی از مقامات سابق آمریکایی و کارشناسان سیاسی از جمله اکثر امضا‌کنندگان زیر، اگر نه همه آنها، توصیه‌های مشخصی برای یک سیاست اصولی‌تر، جامع و مؤثرتر صادر کردند (ضمائم1 و 2). شما مشاهده خواهید کرد که ما به‌طور مستمر مدافع سیاستی بوده‌ایم که با شناسایی حقوق اولیه مردم ایران برای اعمال حق حاکمیت خود فارغ از سرکوب وحشیانه، آمریکا را در سمت درست تاریخ قرار خواهد داد.
منافع رهبر عالی ایران در پیگیری توانمندی تسلیحات هسته‌یی بر مبنای نگرانیهای مشروع دفاع از خود برای کشورش نمی‌باشد بلکه برای حفظ یک سیستم شکننده دیکتاتوری بوده که فاقد مشروعیت از همان ابتدای شکل‌گیری خشونت‌بارش می‌باشد و جرأت نمی‌کند که یک انتخابات واقعاً آزاد و باز برگزار کند. اکثریت قاطع مسلمانان شیعه جهان اختیارات مذهبی ادعا شده توسط رهبر عالی ایران علی خامنه‌ای تحت قانون اساسی بعد از سال1979 را نادیده گرفته، روی برگردانده و رد کرده است؛ نوشتار رژیم منعکس‌کننده نیاز مفروض او به توانمندی تسلیحات هسته‌یی برای جبران عدم موفقیت او برای القای کاریزمای مذهبی برای پیروانش، همان‌گونه که آیت‌الله خمینی داشت، می‌باشد. سیاست ما باید روشن سازد که حاکمان روحانی در تهران از هر فرصتی برای توسعه یا دستیابی به تسلیحات هسته‌یی محروم خواهند بود.
تا کنون مشخص شده است که نه ایران و نه متحدان سوری و روسی او متعهد به شکست داعش نیستند. هر چند که داعش سنی می‌باشد، ولی سربرآوردن آن با کمک اسد، سپاه پاسداران ایران به رهبری نیروی نخبه قدس، و نخست‌وزیر وقت عراق مالکی صورت گرفت و هدف آن منحرف کردن تمرکز بین‌المللی از دست یافتن به انتقال قدرت مبتنی بر مذاکرات در دمشق بود، که می‌توانست به جنگ داخلی و خروج آوارگان به کشورهای همسایه، اروپا و شمال آمریکا پایان بدهد. ایران بیم سناریویی را دارد که به اختلافات سکتاریستی خاتمه دهد و نقش سیاسی مشروعی برای سنیها و همچنین شیعیان و اکراد در سوریه و عراق قائل شود زیرا این موضوع ایران و روسیه را با نفوذی کاهش یافته و بدون هیچ نقش نظامی در این دو کشور مواجه خواهد ساخت. متشخص‌ترین کارشناسان ما مستمراً علیه متکی شدن بر همکاری ایران در مبارزه با داعش هشدار داده‌اند.
اهداف بسیار مهم‌ ترویج حل و فصل سیاسی مشروع در سوریه، کمک‌رسانی انسان‌دوستانه به خانواده‌های سوری که در خطر هستند و جابه‌جا شده‌اند، و خاتمه دادن به جریان بی‌ثبات کننده سیاسی آوارگان که دارند از خشونتهای وحشت‌آور به اروپا و آمریکای شمالی فرار می‌کنند، هیچ ربطی به توافق هسته‌یی ندارند؛ این منافع استراتژیک دیگر نمی‌توانند گروگان یک نگرانی قرار بگیرند که ایران ممکن است از تعهداتش تحت برجام سرپیچی کند. سیاست در قبال ایران باید تغییر کند، از جمله تمرکزی که باید خیلی قبل‌تر بر نقضهای عمده حقوق‌بشر در داخل و عدم مشروعیت دموکراتیک که در قلب نقش مخرب و یاغی گرانه رژیم تهران قرار دارد، صورت می‌گرفت.
اعدام قریب به 3000نفر در ایران، از جمله بسیاری از زنان و کودکان، از زمانیکه حسن روحانی، رفرمیست خودخوانده، در سال2013 رئیس‌جمهور شد، از همه کشورها از نظر تعداد سرانه جمعیت بالاتر است. این مسأله داخلی نیست که جهان آن را نادیده بگیرد: آمریکا، در کنار اغلب کشورها، بر اساس «لایحه بین‌المللی حقوق‌بشر» قانوناً موظف است. پایبندی آمریکا به اصول جهانشمول غیرقابل مذاکره می‌باشد.
همراه با این تصحیحات سیاسی، ما فراخوان به دولت آمریکا برای برقراری دیالوگ با مقاومت در تبعید ایران، شورای ملی مقاومت ایران ، را تکرار می‌کنیم. شورای ملی مقاومت مستقر در شمال پاریس، به همراه نهادهای تشکیل دهنده آن از جمله مجاهدین خلق، سالها از جانب چندین دولت غربی در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار داشت؛ نامگذاری آمریکا از سال1997 تا 2012 بود. همه این نامگذاریهای مقاومت به‌دنبال بازبینی جامع قضایی در اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه و ایالات متحده به پایان رسید.
ما اکنون می‌دانیم که این نامگذاریهای مقاومت به‌عنوان یک گروه تروریستی از جانب دولتهای غربی در پاسخ به تروریسم تأیید شده نبوده‌اند؛ همه آنها اقدامات دیپلوماتیکی بوده‌اند که به‌درخواست تهران صورت گرفتند. وزارت اطلاعات و امنیت ایران سالیان طولانی به این اپوزیسیون تبعیدی با پخش مخفیانه دعاوی غلط و تحریف شده از طریق طرفهای ثالث در غرب ضربه زده است. سایر دولتها مثل آلمان و هلند از نزدیک عملیات تأثیر گذاری ایران در خاک کشور خود را مانیتور می‌کنند. یک تحقیقات کامل ضداطلاعاتی توسط آمریکا واضح است که ضروری است و خیلی وقت پیش باید صورت می‌گرفت.
برخی از رسانه‌های آمریکایی و جامعه سیاست‌گذاری هم‌چنان اتهامات افترا آمیز مربوط به دهه‌های قبل را بازسازی می‌کنند – به‌طور مشخص این ادعا که مجاهدین خلق چند نفر آمریکایی را در تهران در دهه 1970 به قتل رسانده‌اند – که مستقلا راجع به آنها تحقیق شده و قاطعانه بی‌اعتبار اعلام شده‌اند (ضمیمه3). تحقیقات 16ماهه در سالهای 2003-2004 از طرف چندین ارگان اطلاعاتی و اعمال قانون آمریکایی روی هر یک از اعضای مجاهدین ساکن در کمپ اشرف، عراق هیچ جرمی را متوجه هیچ‌یک از افراد نکرد. در حالی‌که چندین دولت هم‌چنان بعد از آن به این مقاومت مارک یک سازمان تروریستی می‌زدند، مجاهدین خلق و همه کسانی که این سازمان را حمایت می‌کردند هم‌اکنون به‌طور جامع با تحقیقات قضایی رفع اتهام شده‌اند. یک دادگاه فرانسوی در سال2011 نتیجه‌گیری کرد که مقاومت مسلحانه توسط مجاهدین خلق علیه رژیم از دهه 1980 تا زمانیکه این فعالیتها را در سال2001 پایان داد مقاومت مشروع علیه استبداد بوده و هیچ عملی در کادر تعریف تروریسم قرار نمی‌گیرد. زندانی، شکنجه و اعدام جمعی اعضای خانواده‌ها و هواداران مجاهدین خلق در طول این مدت به‌خاطر مخالفتشان با دیکتاتوری بنیادگرایی هم‌چنان به‌طور عمده داستانی ناگفته در آمریکا می‌باشد. واقعیت این است که هیچ‌یک از اعضای این گروه هیچ‌وقت در دادگاهی محکوم به تروریسم نشده است.
جدا از مواردی که به تاریخ برمی گردد، کسی تلاشهای مقاومت از سال2001 را که تماماً ماهیت سیاسی داشته، از جمله کشف و افشای برنامه تسلیحات هسته‌یی محرمانه ایران در سال2002 – اقدامی که به‌خاطر آن رئیس‌جمهور جرج بوش علناً به مقاومت این اعتبار را داد – را رد نمی‌کند. زمان آن رسیده است که به نفوذ ناموجه رژیم بنیادگرا بر سیاست آمریکا خاتمه داده شود و یک کانال دیالوگ با شورای ملی مقاومت ایران برقرار شود، همان‌گونه که بسیاری از دولتها کرده‌اند، در راستای اقدامات دیپلوماتیک دیرپای آمریکا برای دیالوگ با گروه‌های اپوزیسیون سیاسی در جهان.
فرصتی که مراوده مستقیم با شورای ملی مقاومت ایران، فارغ از فیلتر تبلیغاتی رژیم، ایجاد می‌کند، مقامات آمریکایی خواهند دید که در دهه 1980، به‌عنوان یک استراتژی سیاسی برای تقابل با بنیادگرایی سرسخت ایران که زنان را از هر حقی محروم می‌سازد، مقاومت سیاست برابری جنسی را اتخاذ کرده – که در جهان اسلام نادر می‌باشد – و زنان را به نقش رهبری ارتقا داده است. در سالهای بعد این گروه عناصر متعددی از یک پلاتفرم سیاسی را تنظیم کرد. در سال2006، رهبر و رئیس‌جمهور برگزیده این گروه، خانم مریم رجوی، یک طرح 10ماده‌ای را علنی کرد (ضمیمه4) که آمال این گروه برای ایران را توصیف می‌کند، که از آن تاریخ به‌عنوان برنامه سیاسی شورای ملی مقاومت ایران باقی مانده است. همه 10ماده منعکس‌کننده اصولی هستند که آمریکاییان در آن مشترک می‌باشند.
مثل مقاومت، تصویر ما از ایران در آینده این است که همه زنان و مردان حق رأی دارند، صرف‌نظر از وابستگی به گروه‌های قومی و مذهبی، و جایی که آزادی بیان و اجتماعات تضمین شده، بدون مانیتور اینترنت و سانسور. ما می‌توانیم ایرانی را تصور کنیم که دین و دولت از هم جدا شده، و آزادیهای مذهبی تضمین گشته، و به حکم اعدام خاتمه داده شده است. زنان ایران باید از حقوق و فرصت برابر با مردان برخوردار باشند، با تضمین آزادی آنها در انتخاب لباس و ازدواج، طلاق، آموزش و اشتغال.
ایرانیان در قرن21 شایسته آن هستند که تحت حاکمیت قانون زندگی کنند، مطابق با قوانین عصر معاصر – نه شریعت – که در رابطه با همه اعمال شود، طبق آیین دادرسی و فرض بر بیگناهی، و یک قضاییه مستقل. حق تملک و اقتصاد بازار آزاد در ایرانی که دیگر تحت حاکمیت دیکتاتوری مذهبی نباشد محترم شمرده خواهد شد.
یکی از 10ماده‌ای که شورای ملی مقاومت ایران مدافع آن است، آخرین ماده احتمالاً مهمترین ماده باشد. مثل مقاومت، ما معتقدیم که هنوز این امکان وجود دارد که ایران پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌یی را رها کرده و کنار بگذارد، و با فرصتی که حاکمیت مردمی از طریق انتخابات آزاد و عادلانه ایجاد می‌شود، مردم ایران یک موضع غیرهسته‌یی اتخاذ خواهند کرد، مثل کشورهایی از جمله برزیل و آرژانتین که قبلاً اینکار را کرده‌اند. برای تصور یک چنین تکاملی در ایران باید بپذیریم که چقدر محدودیتهای برنامه هسته‌یی مذاکره شده در برجام نسبتاً کم و ضعیف هستند و چقدرتأثیر کمی روی روندهای استراتژیک مخالف که روی امنیت و منافع ملی مؤثر هستند داشته است.
خلاصه، آقای رئیس‌جمهور منتخب، ما گمان می‌کنیم که نمود روشنتری از منافع و اصول آمریکا اکنون باید سیاست ما در رابطه با ایران را شکل بدهد. با یک دید روشنتر از اولویتها و ضعفهای رژیم ایران، دولت شما مجهز خواهد بود که فشار بیاورد و به آمریکا این توان را بدهد تا با سرکوب و ماجراجویی تهران مخالفت کند در عین‌حال از ارزشهایی دفاع کند که در بین هر دو ملت مشترک است.
با آرزوی موفقیت برای شما به‌عنوان 45مین رئیس‌جمهور، از توجهات شما متشکر هستیم.
ضمائم:
بیانیه 13ژوئن 2015 توسط هیأت آمریکایی در گردهمایی پاریس
بیانیه 9 ژوئیه 2016 توسط هیأت آمریکایی در گردهمایی پاریس
تصحیح اتهامات دروغین و تحریف شده علیه مجاهدین خلق
طرح 10ماده‌ای رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی
امضا:
امضای زیر نامه ویژه‌ها به دونالد ترامپ:
سفیر جی. کنت بلکول، نماینده سابق آمریکا در کمیسیون حقوق‌بشر سازمان ملل
سفیر لینکلن پی. بلومفیلد، فرستاده ویژه و مدیرکل سابق در وزارت‌خارجه آمریکا
عالیجناب لیندا چاوز، دستیار سابق رئیس‌جمهور برای ارتباطات اجتماعی، رئیس مرکز تساوی فرصتها
ژنرال (بازنشسته) جیمز کانوی، فرمانده سابق تفنگداران دریایی آمریکا
سپهبد (بازنشسته) دیوید دپتولا، معاون سابق سی.اُ.اس.برای اطلاعات و دیدبانی و شناسایی در نیروی هوایی آمریکا
لوییس فری، رئیس سابق اداره فدرال آگاهی آمریکا، اف.بی.آی
ژنرال (بازنشسته) جیمز جونز، فرمانده سابق تفنگداران دریایی آمریکا، فرمانده ناتو، و مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا
عالیجناب رابرت جوزف، معاون سابق وزیرخارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امنیت بین‌المللی
عالیجناب پاتریک کندی، نماینده سابق کنگره آمریکا از حوزه رود آیلند
عالیجناب سناتور جوزف لیبرمن، سناتور سابق آمریکا از حوزه کانتیکت
سرهنگ بازنشسته وسلی مارتین، فرمانده سابق ارتش آمریکا در کمپ اشرف، افسر سابق ارشد ضدتروریسم
عالیجناب بروس مک کولم، رئیس انستیتوی استراتژیهای دموکراتیک
عالیجناب مایکل موکیزی، وزیر دادگستری سابق آمریکا
سفیر میچل ریس، سفیر سابق و فرستاده ویژه آمریکا در پروسه صلح ایرلند شمالی
عالیجناب فرماندار ادوارد رندل، فرمانده سابق ایالت پنسیلوانیا، رئیس سابق کمیته سراسری حزب دموکرات آمریکا
عالیجناب فرماندار تام ریج، فرماندار سابق پنسیلوانیا، اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
عالیجناب جان سانو، اولین نایب‌رئیس بخش محرمانه کشور در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
ژنرال بازنشسته هیو شلتون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا
عالیجناب یوجین سولیوان، قاضی فدرال آمریکا
عالیجناب ریموند تنتر، نماینده شخصی سابق وزیر دفاع در مذاکرات کنترل تسلیحاتی
عالیجناب سناتور رابرت توریسلی، سناتور سابق از ایالت نیوجرسی
ژنرال (بازنشسته) چارلز والد، معاون سابق فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا
رودی جولیانی – شهردار نیویورک



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید