۲۹ دی ۱۳۹۵

#ایران - نامه شخصیتهای برجسته آمریکایی به دونالد ترامپ؛ فراخوان به اتخاذ سیاستی جدید در مورد ایران

 نامه شخصیتهای برجسته آمریکایی به دونالد ترامپ؛ فراخوان به اتخاذ سیاستی جدید در مورد ایران


رئیس‌جمهور منتخب دونالد جی ترامپ
آقای رئیس‌جمهور منتخب گرامی،
با تبریکات به شما و معاون رئیس‌جمهور منتخب پنس به‌مناسبت انتخاب شما.
به‌عنوان آمریکاییان، بسیاری از ما که سالها در خدمات کشوری بوده‌ایم، از دولت شما مصرانه خواستار اتخاذ و پیگیری سیاستی در رابطه با ایران هستیم که منافع و حقوق بلامنازع مردم ایران، و نه تنها رژیم روحانیان حاکم بر آنها را، به‌رسمیت بشناسد.
دولت رئیس‌جمهور اوباما و سایر کشورها تعهداتی را در قبال موضوع هسته‌یی به ایران دادند. در دادن امتیازات عمده مالی، حقوقی، سیاسی و امنیتی به دولت ایران، آمریکا و شرکای گروه 5+1 آن در مذاکرات همه اهرمهایی را که در اختیار داشتند به‌کار گرفتند. دولت شما می‌باید از ایران به‌خاطر تعهداتش که بابت آنها بهای زیادی داده شده است حسابرسی کند و با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سایر دولتها کار کند تا شکافهای برجام را ببندد، تلاشهای ایران برای نقض تعهداتش را شناسایی کند، و ایران را از تهدید امنیت همسایگانش بازدارد.
رئیس‌جمهور اوباما ابراز امیدواری کرد که مذاکرات هسته‌یی رهبران ایران را وادار خواهد ساخت که با ملاحظه بیشتر به منافع آمریکا عمل بکنند. اکنون روشن است که رهبران ایران هیچ علاقه‌یی به مقابله به مثل کردن گشایش از جانب آمریکا فراتر از مفاد برجام ندارند که دستاورد کلانی برایشان داشته است. با تعداد اعدامهای به‌غایت بالا در داخل کشور، و جنگ‌افروزی مخرب سکتاریستی در حمایت از رژیم اسد در سوریه و شبه‌نظامیان دست‌نشانده در عراق، حاکمان ایران منافع استراتژیک، سیاست‌ها و اصول آمریکا و متحدان و دوستانمان در خاورمیانه را مورد هدف قرار داده است.
برای احیای نفوذ آمریکا و اعتبارش در جهان، ایالات متحده لازم است که یک بازبینی در سیاست مبتنی بر استانداردهای جهان‌شمول و اصولی که منعکس‌کننده آرمانهای صلح و عدالت باشد به‌عمل آورد. سیاستی که نقضهای حقوق‌بشر در داخل ایران و اعمال خصمانه در منطقه را برجسته کرده و خواستار خاتمه دادن به آنها باشد حمایت گسترده جلب خواهد کرد و اهرم لازم علیه رفتار تهدیدآمیز ایران ایجاد خواهد کرد.
در ژوئن2015 و ژوئیه2016 یک گروه بزرگ دو حزبی از مقامات سابق آمریکایی و کارشناسان سیاسی از جمله اکثر امضا‌کنندگان زیر، اگر نه همه آنها، توصیه‌های مشخصی برای یک سیاست اصولی‌تر، جامع و مؤثرتر صادر کردند (ضمائم1 و 2). شما مشاهده خواهید کرد که ما به‌طور مستمر مدافع سیاستی بوده‌ایم که با شناسایی حقوق اولیه مردم ایران برای اعمال حق حاکمیت خود فارغ از سرکوب وحشیانه، آمریکا را در سمت درست تاریخ قرار خواهد داد.
منافع رهبر عالی ایران در پیگیری توانمندی تسلیحات هسته‌یی بر مبنای نگرانیهای مشروع دفاع از خود برای کشورش نمی‌باشد بلکه برای حفظ یک سیستم شکننده دیکتاتوری بوده که فاقد مشروعیت از همان ابتدای شکل‌گیری خشونت‌بارش می‌باشد و جرأت نمی‌کند که یک انتخابات واقعاً آزاد و باز برگزار کند. اکثریت قاطع مسلمانان شیعه جهان اختیارات مذهبی ادعا شده توسط رهبر عالی ایران علی خامنه‌ای تحت قانون اساسی بعد از سال1979 را نادیده گرفته، روی برگردانده و رد کرده است؛ نوشتار رژیم منعکس‌کننده نیاز مفروض او به توانمندی تسلیحات هسته‌یی برای جبران عدم موفقیت او برای القای کاریزمای مذهبی برای پیروانش، همان‌گونه که آیت‌الله خمینی داشت، می‌باشد. سیاست ما باید روشن سازد که حاکمان روحانی در تهران از هر فرصتی برای توسعه یا دستیابی به تسلیحات هسته‌یی محروم خواهند بود.
تا کنون مشخص شده است که نه ایران و نه متحدان سوری و روسی او متعهد به شکست داعش نیستند. هر چند که داعش سنی می‌باشد، ولی سربرآوردن آن با کمک اسد، سپاه پاسداران ایران به رهبری نیروی نخبه قدس، و نخست‌وزیر وقت عراق مالکی صورت گرفت و هدف آن منحرف کردن تمرکز بین‌المللی از دست یافتن به انتقال قدرت مبتنی بر مذاکرات در دمشق بود، که می‌توانست به جنگ داخلی و خروج آوارگان به کشورهای همسایه، اروپا و شمال آمریکا پایان بدهد. ایران بیم سناریویی را دارد که به اختلافات سکتاریستی خاتمه دهد و نقش سیاسی مشروعی برای سنیها و همچنین شیعیان و اکراد در سوریه و عراق قائل شود زیرا این موضوع ایران و روسیه را با نفوذی کاهش یافته و بدون هیچ نقش نظامی در این دو کشور مواجه خواهد ساخت. متشخص‌ترین کارشناسان ما مستمراً علیه متکی شدن بر همکاری ایران در مبارزه با داعش هشدار داده‌اند.
اهداف بسیار مهم‌ ترویج حل و فصل سیاسی مشروع در سوریه، کمک‌رسانی انسان‌دوستانه به خانواده‌های سوری که در خطر هستند و جابه‌جا شده‌اند، و خاتمه دادن به جریان بی‌ثبات کننده سیاسی آوارگان که دارند از خشونتهای وحشت‌آور به اروپا و آمریکای شمالی فرار می‌کنند، هیچ ربطی به توافق هسته‌یی ندارند؛ این منافع استراتژیک دیگر نمی‌توانند گروگان یک نگرانی قرار بگیرند که ایران ممکن است از تعهداتش تحت برجام سرپیچی کند. سیاست در قبال ایران باید تغییر کند، از جمله تمرکزی که باید خیلی قبل‌تر بر نقضهای عمده حقوق‌بشر در داخل و عدم مشروعیت دموکراتیک که در قلب نقش مخرب و یاغی گرانه رژیم تهران قرار دارد، صورت می‌گرفت.
اعدام قریب به 3000نفر در ایران، از جمله بسیاری از زنان و کودکان، از زمانیکه حسن روحانی، رفرمیست خودخوانده، در سال2013 رئیس‌جمهور شد، از همه کشورها از نظر تعداد سرانه جمعیت بالاتر است. این مسأله داخلی نیست که جهان آن را نادیده بگیرد: آمریکا، در کنار اغلب کشورها، بر اساس «لایحه بین‌المللی حقوق‌بشر» قانوناً موظف است. پایبندی آمریکا به اصول جهانشمول غیرقابل مذاکره می‌باشد.
همراه با این تصحیحات سیاسی، ما فراخوان به دولت آمریکا برای برقراری دیالوگ با مقاومت در تبعید ایران، شورای ملی مقاومت ایران ، را تکرار می‌کنیم. شورای ملی مقاومت مستقر در شمال پاریس، به همراه نهادهای تشکیل دهنده آن از جمله مجاهدین خلق، سالها از جانب چندین دولت غربی در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار داشت؛ نامگذاری آمریکا از سال1997 تا 2012 بود. همه این نامگذاریهای مقاومت به‌دنبال بازبینی جامع قضایی در اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه و ایالات متحده به پایان رسید.
ما اکنون می‌دانیم که این نامگذاریهای مقاومت به‌عنوان یک گروه تروریستی از جانب دولتهای غربی در پاسخ به تروریسم تأیید شده نبوده‌اند؛ همه آنها اقدامات دیپلوماتیکی بوده‌اند که به‌درخواست تهران صورت گرفتند. وزارت اطلاعات و امنیت ایران سالیان طولانی به این اپوزیسیون تبعیدی با پخش مخفیانه دعاوی غلط و تحریف شده از طریق طرفهای ثالث در غرب ضربه زده است. سایر دولتها مثل آلمان و هلند از نزدیک عملیات تأثیر گذاری ایران در خاک کشور خود را مانیتور می‌کنند. یک تحقیقات کامل ضداطلاعاتی توسط آمریکا واضح است که ضروری است و خیلی وقت پیش باید صورت می‌گرفت.
برخی از رسانه‌های آمریکایی و جامعه سیاست‌گذاری هم‌چنان اتهامات افترا آمیز مربوط به دهه‌های قبل را بازسازی می‌کنند – به‌طور مشخص این ادعا که مجاهدین خلق چند نفر آمریکایی را در تهران در دهه 1970 به قتل رسانده‌اند – که مستقلا راجع به آنها تحقیق شده و قاطعانه بی‌اعتبار اعلام شده‌اند (ضمیمه3). تحقیقات 16ماهه در سالهای 2003-2004 از طرف چندین ارگان اطلاعاتی و اعمال قانون آمریکایی روی هر یک از اعضای مجاهدین ساکن در کمپ اشرف، عراق هیچ جرمی را متوجه هیچ‌یک از افراد نکرد. در حالی‌که چندین دولت هم‌چنان بعد از آن به این مقاومت مارک یک سازمان تروریستی می‌زدند، مجاهدین خلق و همه کسانی که این سازمان را حمایت می‌کردند هم‌اکنون به‌طور جامع با تحقیقات قضایی رفع اتهام شده‌اند. یک دادگاه فرانسوی در سال2011 نتیجه‌گیری کرد که مقاومت مسلحانه توسط مجاهدین خلق علیه رژیم از دهه 1980 تا زمانیکه این فعالیتها را در سال2001 پایان داد مقاومت مشروع علیه استبداد بوده و هیچ عملی در کادر تعریف تروریسم قرار نمی‌گیرد. زندانی، شکنجه و اعدام جمعی اعضای خانواده‌ها و هواداران مجاهدین خلق در طول این مدت به‌خاطر مخالفتشان با دیکتاتوری بنیادگرایی هم‌چنان به‌طور عمده داستانی ناگفته در آمریکا می‌باشد. واقعیت این است که هیچ‌یک از اعضای این گروه هیچ‌وقت در دادگاهی محکوم به تروریسم نشده است.
جدا از مواردی که به تاریخ برمی گردد، کسی تلاشهای مقاومت از سال2001 را که تماماً ماهیت سیاسی داشته، از جمله کشف و افشای برنامه تسلیحات هسته‌یی محرمانه ایران در سال2002 – اقدامی که به‌خاطر آن رئیس‌جمهور جرج بوش علناً به مقاومت این اعتبار را داد – را رد نمی‌کند. زمان آن رسیده است که به نفوذ ناموجه رژیم بنیادگرا بر سیاست آمریکا خاتمه داده شود و یک کانال دیالوگ با شورای ملی مقاومت ایران برقرار شود، همان‌گونه که بسیاری از دولتها کرده‌اند، در راستای اقدامات دیپلوماتیک دیرپای آمریکا برای دیالوگ با گروه‌های اپوزیسیون سیاسی در جهان.
فرصتی که مراوده مستقیم با شورای ملی مقاومت ایران، فارغ از فیلتر تبلیغاتی رژیم، ایجاد می‌کند، مقامات آمریکایی خواهند دید که در دهه 1980، به‌عنوان یک استراتژی سیاسی برای تقابل با بنیادگرایی سرسخت ایران که زنان را از هر حقی محروم می‌سازد، مقاومت سیاست برابری جنسی را اتخاذ کرده – که در جهان اسلام نادر می‌باشد – و زنان را به نقش رهبری ارتقا داده است. در سالهای بعد این گروه عناصر متعددی از یک پلاتفرم سیاسی را تنظیم کرد. در سال2006، رهبر و رئیس‌جمهور برگزیده این گروه، خانم مریم رجوی، یک طرح 10ماده‌ای را علنی کرد (ضمیمه4) که آمال این گروه برای ایران را توصیف می‌کند، که از آن تاریخ به‌عنوان برنامه سیاسی شورای ملی مقاومت ایران باقی مانده است. همه 10ماده منعکس‌کننده اصولی هستند که آمریکاییان در آن مشترک می‌باشند.
مثل مقاومت، تصویر ما از ایران در آینده این است که همه زنان و مردان حق رأی دارند، صرف‌نظر از وابستگی به گروه‌های قومی و مذهبی، و جایی که آزادی بیان و اجتماعات تضمین شده، بدون مانیتور اینترنت و سانسور. ما می‌توانیم ایرانی را تصور کنیم که دین و دولت از هم جدا شده، و آزادیهای مذهبی تضمین گشته، و به حکم اعدام خاتمه داده شده است. زنان ایران باید از حقوق و فرصت برابر با مردان برخوردار باشند، با تضمین آزادی آنها در انتخاب لباس و ازدواج، طلاق، آموزش و اشتغال.
ایرانیان در قرن21 شایسته آن هستند که تحت حاکمیت قانون زندگی کنند، مطابق با قوانین عصر معاصر – نه شریعت – که در رابطه با همه اعمال شود، طبق آیین دادرسی و فرض بر بیگناهی، و یک قضاییه مستقل. حق تملک و اقتصاد بازار آزاد در ایرانی که دیگر تحت حاکمیت دیکتاتوری مذهبی نباشد محترم شمرده خواهد شد.
یکی از 10ماده‌ای که شورای ملی مقاومت ایران مدافع آن است، آخرین ماده احتمالاً مهمترین ماده باشد. مثل مقاومت، ما معتقدیم که هنوز این امکان وجود دارد که ایران پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌یی را رها کرده و کنار بگذارد، و با فرصتی که حاکمیت مردمی از طریق انتخابات آزاد و عادلانه ایجاد می‌شود، مردم ایران یک موضع غیرهسته‌یی اتخاذ خواهند کرد، مثل کشورهایی از جمله برزیل و آرژانتین که قبلاً اینکار را کرده‌اند. برای تصور یک چنین تکاملی در ایران باید بپذیریم که چقدر محدودیتهای برنامه هسته‌یی مذاکره شده در برجام نسبتاً کم و ضعیف هستند و چقدرتأثیر کمی روی روندهای استراتژیک مخالف که روی امنیت و منافع ملی مؤثر هستند داشته است.
خلاصه، آقای رئیس‌جمهور منتخب، ما گمان می‌کنیم که نمود روشنتری از منافع و اصول آمریکا اکنون باید سیاست ما در رابطه با ایران را شکل بدهد. با یک دید روشنتر از اولویتها و ضعفهای رژیم ایران، دولت شما مجهز خواهد بود که فشار بیاورد و به آمریکا این توان را بدهد تا با سرکوب و ماجراجویی تهران مخالفت کند در عین‌حال از ارزشهایی دفاع کند که در بین هر دو ملت مشترک است.
با آرزوی موفقیت برای شما به‌عنوان 45مین رئیس‌جمهور، از توجهات شما متشکر هستیم.
ضمائم:
بیانیه 13ژوئن 2015 توسط هیأت آمریکایی در گردهمایی پاریس
بیانیه 9 ژوئیه 2016 توسط هیأت آمریکایی در گردهمایی پاریس
تصحیح اتهامات دروغین و تحریف شده علیه مجاهدین خلق
طرح 10ماده‌ای رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران مریم رجوی
امضا:
امضای زیر نامه ویژه‌ها به دونالد ترامپ:
سفیر جی. کنت بلکول، نماینده سابق آمریکا در کمیسیون حقوق‌بشر سازمان ملل
سفیر لینکلن پی. بلومفیلد، فرستاده ویژه و مدیرکل سابق در وزارت‌خارجه آمریکا
عالیجناب لیندا چاوز، دستیار سابق رئیس‌جمهور برای ارتباطات اجتماعی، رئیس مرکز تساوی فرصتها
ژنرال (بازنشسته) جیمز کانوی، فرمانده سابق تفنگداران دریایی آمریکا
سپهبد (بازنشسته) دیوید دپتولا، معاون سابق سی.اُ.اس.برای اطلاعات و دیدبانی و شناسایی در نیروی هوایی آمریکا
لوییس فری، رئیس سابق اداره فدرال آگاهی آمریکا، اف.بی.آی
ژنرال (بازنشسته) جیمز جونز، فرمانده سابق تفنگداران دریایی آمریکا، فرمانده ناتو، و مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا
عالیجناب رابرت جوزف، معاون سابق وزیرخارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امنیت بین‌المللی
عالیجناب پاتریک کندی، نماینده سابق کنگره آمریکا از حوزه رود آیلند
عالیجناب سناتور جوزف لیبرمن، سناتور سابق آمریکا از حوزه کانتیکت
سرهنگ بازنشسته وسلی مارتین، فرمانده سابق ارتش آمریکا در کمپ اشرف، افسر سابق ارشد ضدتروریسم
عالیجناب بروس مک کولم، رئیس انستیتوی استراتژیهای دموکراتیک
عالیجناب مایکل موکیزی، وزیر دادگستری سابق آمریکا
سفیر میچل ریس، سفیر سابق و فرستاده ویژه آمریکا در پروسه صلح ایرلند شمالی
عالیجناب فرماندار ادوارد رندل، فرمانده سابق ایالت پنسیلوانیا، رئیس سابق کمیته سراسری حزب دموکرات آمریکا
عالیجناب فرماندار تام ریج، فرماندار سابق پنسیلوانیا، اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
عالیجناب جان سانو، اولین نایب‌رئیس بخش محرمانه کشور در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
ژنرال بازنشسته هیو شلتون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا
عالیجناب یوجین سولیوان، قاضی فدرال آمریکا
عالیجناب ریموند تنتر، نماینده شخصی سابق وزیر دفاع در مذاکرات کنترل تسلیحاتی
عالیجناب سناتور رابرت توریسلی، سناتور سابق از ایالت نیوجرسی
ژنرال (بازنشسته) چارلز والد، معاون سابق فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا
رودی جولیانی – شهردار نیویورک



آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر