فروزان عبدی عضو تیم ملی والیبال زنان ایران ستاره ای از کهکشان جاودانه فروعهای راه آزادی است که در جریان قتل عام زندانیان مجاهد در سال ۶۷ توسط خمینی ضدبشر به شهادت رسید.
قهرمانی از میان ورزشکاران آزاده ایران زمین که افتخاراتش در میدانهای ورزشی را با جانبازی و قهرمانی در میدان رزم با دژخیمان خمینی در زندان و شکنجه گاه و سپس در میدان اعدام به کمال رساند.
فروزان عبدی پیربازاری متولد سال ۱۳۳۶ در تهران هنگامی که دستگیر شد دانشجوی سال آخر ورزش بود و در رشته والیبال فعالیت می کرد. فروزان موفق شده بود به عضویت تیم ملی والیبال زنان ایران درآید.
وی پس از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به جرم ارتباط با مجاهدین دستگیر شد.
فروزان در دوران زندان به نقطه اوج زندگی خود رسید او به محض ورود به زندان مرزبندی های خودش را با آخوندها به خوبی شناخت و مشخص کرد. مقاومت و سرسختی اش باعث شد که از همان روز اول او را به بندهای تنبیهی منتقل کنند. در اوائل سال ۶۱ او در بند ۸ زندان قزلحصار زندانی بود آنجا یک بند تنبیهی بود که در آن زمان در هر سلول انفرادی تا ۲۷ نفر جا می دادند بطوری که زندانیها مجبور بودند شبها و روزها نشستن و خوابیدن و ایستادن را نوبتی کنند.
مهمترین عنصری که در فروزان بارز بود روحیه فوق العاده قوی و در عین حال مهر و محبتی بود که در او وجود داشت. خیلی وقتها وقتی که حرف می زد از تک تک کلماتش عشق به بچه های زندانی می بارید. فروزان هنرمند هم بود و نقاشیهای خیلی قشنگی داشت. هر کس می خواست سنگ بتراشد از او می خواست که روی سنگ برایش نقاشی کند.
فروزان ورزشکاری توانا و نقاشی چیره دست بود که همواره می کوشید تا از تمام توان و امکانش برای بالا بردن روحیه مقاومت و تلاش و تحرک در محیط زندان استفاده کند. به همین دلیل هم بود که دژخیمان تاب تحمل او را نداشتند٫ بیهوده تلاش می کردند تا با فشار بیشتر بر روی او صدایش را خاموش کنند.
در اواخر سال ۶۱ رژیم طاقت نیاورد و تنبیه بند ۸ را برای فروزان کافی ندانست در نتیجه او را همراه چند نفر دیگر به مدت ۸ ماه به توالت زیر بند ۸ منتقل کردند. در تمام این مدت در بدترین شرایط و زیر شکنجه و بی خوابیهای مستمر و تنبیهات شبانه روزی بود و سپس به گوهردشت منتقل شد و در آنجا نیز ابتدا به مدت ۷ ماه در سلولهای انفرادی بود٫ دوباره او را به زندان قزلحصار برگرداندند و پس از آن که دو ماه در قرنطینه واحد یک بهداری قزلحصار بود به بند عمومی و بعد هم به اتاقهای دربسته اوین و در بدترین شرایط منتقل شد اما از روحیه بسیار قوی برخوردار بود و ذره ای سازش با آخوندها در او راه نداشت.
فروزان یک ورزشکار متعهد و صاحب آرمان و قابل اتکاء و محکم بود.
در سال ۶۳ در زندان اوین کاری که فروزان انجام داد تشکیل تیمهای ورزشی بود و همزمان آموزش والیبال را شروع کرد. از صبح تا ساعت ۱۲ ظهر با بچه ها در هواخوری بود و به تیمهای مختلفی که درست کرده بود والیبال یاد می داد٫ بعدازظهرها هم با بچه ها می دوید.
فروزان عبدی به دلیل روحیه مقاوم و عواطف سرشاری که داشت و همچنین روحیه ورزشکاری و ارتباط گرمش با همه در شمار محبوبترین زنان زندانی بود. او به ۵ سال زندان محکوم شده بود اما به دلیل موضعگیری اصولی و جدی اش و کوتاه نیامدن در برابر آخوندها و اینکه در پایان محکومیتش حاضر نشد هیچ تعهدی به رژیم بدهد آزاد نشد و سرانجام در قتل عام خونین سال ۶۷ به کهکشان شهیدان راه آزادی ایران پیوست.
این جمله ای بود که قبل از خارج شدن از سلول روی دیوار نوشته بود:
«خدایا کمکم کن تا همچون عبدی شایسته شمع فروزان راه تو باشم»
برگرفته از کتاب شکست ناپذیران نوشته حسن نائب آقا
آری،
میهنی می سازیم
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
با ما در کانال تلگرام میهنی میسازیم همراه شوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر